اختلال افسردگی و نشانه های آن
در این مورد بیماریها و نشانه های افسردگی و اندوهگین دارند و به ان مبتلا میشوند و احساس اندوه و غم سبب میشود که فرد مورد نظر افسرده تر و افسرده تر شود و گاهی حتی لبخند نیز نمی زند و همیشه بغض داشته و دوست دارد گریه کند و نمی تواند به خوبی احساسات خود را کنترل نماید.
افسرده ها به خوبی مانند دیگران از زندگی خود لذت نمی برند و مشکلات بسیار زیادی برای آنها در طول زندگی به وجود می آید بیماران معمولا نسبت به محیط اطراف خود توجه خاصی نداشته و به قول معروف به اطراف خود بی توجه هستند.
همچنین ممکن است سر و وضع آشفته داشته باشند. و کسانی نیز ممکن است مدتها حمام نکنند و علاوه بر ان به مرتب کردن سر و وضع زندگی خود علاقه ای نداشته باشند.
در انجام کارهای خود مشکل دارید؟
همچنین مسئولیت های خود را به خوبی انجام نمی دهند و از انجام آنها شانه خالی میکند.
از دیگر علائم مهم اختلال روانی افسردگی این است که افراد افسرده به شدت از نظر عملکردی و فعالیتی دچار مشکل می شوند.
در مراحل ها در آن ممکن است به انزوا و گوشه گیری نیز مبتلا شده و حتی افکار و تفکرات خودکشی نیز به آنها دست بزنند و همچنین ممکن است از دردهای جسمی نیز رنج ببرند.
گاهی نیاز به شدت فراموشکار شده و مشکلات زیادی را از این نظر برای خود به وجود می آورند و بایستی به دقت مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد به صورت کلی بایستی گفت که زندگی افرادی که به افسردگی مبتلا هستند.
مطابق با یک برنامهریزی خاصی و منسجم پیش نمیرود و ممکن است آنها از زمان مناسب و معینی برای خواب برخوردار نباشند و زمان و وقت کافی برای فعالیت و نیز انجام امور روزمره و کاری خود را نیز نداشته باشند.
بسیاری از افراد افسرده حتی با اختلالات مهمی همچون اختلالات خواب و اختلالات خوردن نیز مواجه می شود و در بسیاری از موارد با انواع بیماری ها در این زمینه مواجه می شود مثلاً بی خوابی یا بد خوابی یا خواب در زمان نامناسب و یا نامعین از انواع نشانه های افسردگی می باشد.
همچنین ممکن است بیماران مبتلا به افسردگی دچار عادت های بد در خوردن شوند و به انواع بیماری هایی همچون اختلالات وزن مانند کاهش وزن و یا افزایش شدید وزن مبتلا گردند که بایستی تحت نظر روانشناس و نیز پزشک مشاور مورد بررسی قرار گیرد.
سوالات متداول اختلال روانی
1 - مرکز مشاوره روانشناسی کجاست؟
مراکز مشاوره روانشناسی زیادی هستند. مراکز مشاوره مشاورانه با ارائه به روزترین خدمات روانشناسی به صورت آنلاین، تلفنی و حضوری همواره در کنار شما است.
2 - چگونه می توانم مشاوره روانشناسی رایگان دریافت کنم؟
مرکز مشاوره مشاورانه به صورت 24 ساعته در تمامی صفحات سایت به شما مشاوره آنلاین رایگان ارائه می دهد. و روزانه بیش از 100000 کامنت را در مورد اختلالات روان در سنین مختلف را پاسخگویی می کند.
3 - بهترین مشاوره روانشناسی در تهران کیست؟
مرکز مشاوره مشاورانه برترین و با تجربه ترین متخصص را در کنار هم آورده است و از سویی با برترین تکنیک های بدون دارو و دارو درمانی، توانسته است برترین مرکز خدمت رسان ایران نامیده شده است.
4 - آیا مشاوره روانشناسی خانواده و ازدواج هم ارائه داده می شود؟
بله. این مرکز در زمینه های ازدواج، فردی، خانواده، کودک و نوجوان، به صورت تخصصی خدمات برتر خود را ارائه می دهد.
سلام.من دختر بیست و چهار ساله ایی هستم که توی بچگی تجربه ی آزار جنسی رو داشتم.اما به شکل اکراه نبود .اعتمادمو جلب کردش.دخولی هم صورت نگرفت.الان سالهاست که علاقه ی زیادی به دیدن فیلم های طناب پیچی دارم.چه در مورد فیلم های سینمایی و چه در مورد فیلم های مستهجن.یه جوری از عذاب دادن لذت میبرم در حالی که بقیه چندششون میشه.میشه راهنمایی کنید منو؟ با تشکر
با سلام خدمت شما دوست عزیز تجربه رابطه جنسی به هرنوعی در سنین کودکی و پایین می تواند آسیب های زیادی را برای افراد به همراه داشته باشد که بسته به سبک شخصیتی و نوع تربیت فرد و … واکنش او متفاوت می باشد . لطفا اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید ۱٫ در آن زمان چند سال داشتید؟ ۲٫ شما بیان کردید اعتماد شما را جلب کردند و این به این معنا می باشد که شما راضی به ان رابطه بودید؟ ۳٫منظور شما از آزار جنسی چیست اگر اعتماد شما جلب شده است؟ ۴٫ در زمان فعلی خودارضایی… بیشتر بخوانید
با سلام مجدد.از زمانی که هنوز مدرسه هم نمی رفتم شروع شد تا دوم دبیرستان که بهش پیام دادم و تموم کردم.فک کنم اولش اعتماد بود بعد شد عشق که واسه راضی نگهش داشتنش هر کاری میکردم.دخولی نبود.یک بار بچه بودم مقعدی میخواست که گریم در اومد و منصرف شد.لای پای می ذاشت و واژن و سینه هامو لیس میزد.نمیگم سواستفاده ی محض بود .راستش اصلا نمیدونم چه مرگم بود.شاید چون برخلاف خانواده ی خودم باهام مهربون بود جذبش میشدم.بهم خود ارضای رو یاد داد و تا الان هم هفته ایی دو بار انجامش میدم.از وقتی یادمه و خودم و… بیشتر بخوانید
از اینکه سرزنش بشم خیلییی بهم میادش.ادم مغرور هستم.ولی یه وقتایی فانتزی سکس خشن و اینکه منو با طناب ببندن و بهم شوکر بزن و رابطه برقرار کنن دارم این فانتزی رو.اهل خود آزاری جسمی هم نیستم.از درد استقبال نمیکنم.ولی دوست دارم سر یه موضوعاتی دوستام مچمو بگیرن به اصطلاح تا دچار استرس و تندی تنفس بشم. از اینکه از یه چیزی بترسم و نفس نفس بزنم خوشم میادش.
با سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز با توجه به اینکه شما به نظر می رسد خود را مقصر اتفاقات افتاده می دانید در صورتی که در ان زمان کودک بودید و معنی واقعی این روابط را متوجه نمی شودید و برای بدست آوردن محبت سکوت می کردید . این رابطه تاثیر مخربی بر احساسات شما گذاشته است و در گرایشات شما و باورهای بنیادینتان نیز یک سری خود سرزنش گری ها وجود دارد و از این طریق با این گونه روابط به نظر می رسد می خواهید آنها را جبران کنید . بهتر است به صورت حضوری به روان… بیشتر بخوانید
ببخشید دیدن صحنه ی اعتراف گیری و شکنجه شدن ارتباطی با گذشته ام داره؟ من که اخه شکنجه نشدم تاحالا
بله گرایش به این سبک جنسی می تواند بخاطر اتفاقات دوران کودکی شما باشد و می تواند برای شما آسیب زا باشد . بهترین راه قرار گرفتن در پروسه روان درمانی برای شما می باشد.
سلام من ٢٨سالمه متاهلم از نظر زندگی زناشویی هیچ گونه مشکلی ندارم ولی از نظر شخصی هیچ قدمی نمیتونم برای زندگیم بردارم همسرم هیچگونه مشکلی با کار کردن و یا ادامه تحصیلم نداره ولی خودم نمیتونم بااینکه خیلی دوست دارم توی اجتماع باشم نمیتونم هرکاری میکنم نمیشه بارها روزِ قبلش باخودم گفتم دیگه از فردا میرم دنبال کار و کلاس و.. ولی فرداش بازم روز از نو روزی از نو!!!بهم بگین چیکار کنم البته اینم باید اضافه کنم که سالهاست با خانوادم هیچ گونه ارتباطی ندارم یعنی از نظر شخصی اگر همسرم را در نظر نگیرم خیلی تنها هستم
با سلام خدمت شما دوست عزیز در اینگونه موراد دلایل مختلفی می تواند از عملکرد اصلی فرد بکاهد و باعث شود که او درجا بزند با توجه به اینکه شما بیان کردید همسرتان با حضور شما در اجتماع و درس خواندن و… مخالفتی ندارند این گزینه را حذف می کنیم . ۱٫ میزان تحصیلات شما چقدر می باشد؟ ۲٫ دلیل قطع ارتباطتتان با خانوادیتان چیست و آیا در مورد آن مشغولیت فکری دارید؟ ۳٫ شما بیان کردید همسرتان موافق می باشند آیا ایشان مشوق و تشویق کننده نیز هستند؟ ۴٫ آیا برنامه ریزی دقیق می کنید یا اینکه یک برنامه… بیشتر بخوانید
فوق دیپلم هستم دلیل اینکه نتونستم اون زمان ادامه تحصیل بدم برادرم بودن که به خیلی مانع پیشرفتم شدن حتی در زمینه ورزشی و دوره های میکاپ من اون زمان هم دوست داشتم ادامه تحصیل بدم و هم در زمینه های دیگه پیشرفت کنم تا به جایی پیش رفتم ولی برادرم مانع شد (تعصب های بیخود)پدرم و مادرم در قید حیات نیستن و من حدودا ۵ساله که با خواهر برادرم در ارتباط نیستم اصلا از نظر احساسی درگیرشون نیستم فقط فکر کردن به اذیت و آزارهایی که میشدم الان خیلی وقتها فکرم و درگیر میکنه و بیشتر ازشون متنفر میشم… بیشتر بخوانید
با توجه به تجربه ای که در گذشته داشته اید داشتن یک سری ترس در شما طبیعی می باشد و نیاز است برای اینکه آسیب های ان دوران مورد بررسی دقیق قرار گیرد و شما از دست این افکار اذیت کننده در مورد گذشته رهایی یابید و بتوانید یک دوره زندگی با تشنج کمتر و در زمان حال داشته باشید چند جلسه شناخت درمانی و یا روان درمانی را تجربه کنید تا در این مسیر به شما کمک شود. در مورد کارهایی که دوست دارید انجام بدهید بهتر است برای رسیدن به هدف بدانید که پراکنده بودن اهداف باعث به… بیشتر بخوانید
ممنونم از شما
سلام مینا هستم من قبلا هم پیام داد که پدرم اجازه بیرون رفتن از خونه رو بهم نمی ده حس می کنم دارم افسرده میشم دیگه خسته شدم هر وقت دوستام ازم می خواین باهاشون بیرون برم نمی دونم چی بگم خجالت هم می کشم واقعیت رو بگم آخه میخرم می کنن کلا امید به زندگیم رو دارم از دست میدم اگه قراره اینجوری پیش بره آیندم چی میشه گاهی وقتا فکر می کنم من چه گناهی تو این دنیا کردم که باید اینجوری زندگی کنم قبلا خیلی با خدا درد و دل می کردم ولی حالا کاملا امیدم رو… بیشتر بخوانید
سلام به شما دوست عزیز
لطفا به ما بگید چند سالتان است؟
۲٫ دلیل مخالفت های پدرتان با بیرون رفتن شما چیست؟
۳٫ روابطتتان با مادر و پدرتان به چه صورت است؟
۴٫ برنامه ریزی خاصی برای زندگی روازانه خود دارید؟
به این سوالات پاسخ بدهید تا بیشتر باهم صحبت کنیم
من ۱۴ سالمه واقعا نمی دونم دلیلش چیه خودش فقط میگه زشته دختر بیرون بره کلافم کرده
رابطم با مادرم خیلی راحتم با پدر هم خوبه
ولی یک چند وقتیه حس می کنم از هر دوشون بدم میاد گاهی آرزوی مرگشون رو میکنم
برنامه ریزی نه آخه نه اجازه می دن کلاس برم
کتاب می خونم اونم بدون اجازه و یواشکی می رم کتابخونه
دوست عزیز دقت کنید که شما در سن نوجوانی قرار دارید و در این سن نیاز به استقلال شما بیشتر می شود و در کنار آن آسیب هایی که شما را تهدید می کند نیز بیشتر می شود . سعی کنید از پنهان کاری خوداری کنید و یک سری اطلاعات در اختیار خانواده قرار بدهید و اینکه شما به کتابخانه می روید را به انها گزارش بدهید و بیان کنید تا آنها از این موضوع اطلاع داشته باشند و خودتان نیز از آرامش بیشتری برخوردار شوید . ۱٫ پدر و مادرتان چند سال دارند ؟ ۲٫ تا بحال در مورد… بیشتر بخوانید
هر دوتاشون ۴۲ ساله هستند آره موقعی که مدرسه می رفتم با کتابخونه رفتن مشکلی نداشتن ولی الان اجازه نمی دن در مورد کلاس قبلا صحبت کردم اجازه نداد الان واقعا دیگه خسته شدم از این همه جنگیدن
من نمی تونم کتابخونه رفتنم رو بهشون بگم چون ما مانعم میشن مطمئنم
شما به عنوان فرزندان آنها که نگران آینده شما هستند نیاز است که به آنها احترام بگذارید و در مسیر زندگی به هنجارهای خانوادگی احترام بگذارید تا از آسیب های احتمالی جلوگیری شود . بهتر است در آرامش در مورد نیازهایتان با انها صحبت کنید البته دقت کنید که شما در اول نوجوانی قرار دارید و در این سن زیاد تنها بودن شما می تواند آسیب های اجتماعی برای شما به همراه داشته باشد . سعی کنید روابط خود را با انها بهبود ببخشید و در رفتن به کلاس کتابخانه و… در صورت امکان از انها بخواهید شما را همراهی… بیشتر بخوانید
حس میکنم هر چی هم بزرگتر بشم آزادیم بیشتر نمیشه
این موضوع و افکار به علت حساسیت های سنی شما می باشد با گذشت زمان و افزایش سن و رشد عقلی ، عاطفی ، اجتماعی و… شما خانوادیتان نیز متوجه این تغییرات می شوند و بنا بر این رشد شما و نیازهایی که با ان مواجهه می شوید آزادی شما نیز به مرور بیشتر می شود.
سلام
من ی دوست پسر دارم که از زندگیش سیر شده احساس میکنه که مرگ راحتش میکنه همه چی حل میشه ناامید شده از زندگی من چجوری میتونم بهش کمک کنم؟؟
آیا راه حلی وجود داره؟
همشم فکرهای منفی میکنه
هرچی باهاش هم حرف میزنم ولی باز حرف خودشو میزنه و فکر میکنه که برای دور واطرافیانش آدم خوبی نیس
چیکار کنم دوست دارم بهش کمک کنم؟؟
دوست دارم از این افکار بیاد بیرون
با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ چند مدت است ایشان را می شناسید؟
۳٫ روابط شما در چه میزان می باشد؟
۴٫ دلیل ناامیدی ایشان چیست؟
۵٫ روابط ایشان با اعضای خانوادیشان چگونه است؟
۶٫ منظور شما از افکار منفی چیست؟
۷٫ آیا برنامه خاص و یا صحبت خاصی در مورد خودکشی نیز کرده اند؟
لطفا به این سوالات پاسخ بدهید تا بیشتر باهم صحبت کنیم
۱)من ۲۲ سال دارم و اون ۲۴سال ۲)۶ماه ۳)رابطه ی خوبی داریم ۴)هی میگه من شغل خوبی ندارم کارش کم شده چون شغلش جوریه که ی موقع هایی بهش کار میخوره ۵)اعضای خانواده اش مخصوصا مادرش خیلی بهش گیر میده و هی فوش میده بهش سر همه چی یعنی هرکاری میکنه حالا چ خوب باشه چ بد مامانش همش فوش میده بهش باهم زیاد دعوا میکنن ۶)افکار منفی منظورم اینه که هی میگه من به درد هیچکس نمیخورم هیچکس منو نمیخواد،یا مثلا میگه ی کاری انجام میدم همیشه خراب میشه هیچ موقع من اون چیزی ک تو زندگیم میخواستم نشده… بیشتر بخوانید
با سلام مجدد در مورد ایشان ممکن است افسردگی تشخیص گذاری شود و با توجه به اینکه بارها در مورد خودکشی صحبت کرده اند و این موضوع یک زنگ خطر محسوب می شود بهتر است با ایشان صحبت کنید تا به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشند تا به ایشان با بررسی دقیق علایم و تشخیص گذاری صحیح کمک شود . دقت کنید که فردی با این ویژگی ها تنها با صحبت کردن شما مشکلاتش برطرف نمی شود و نیاز به پروسه مشاوره دارد و در این مسیر در کنار مشاور بودن شما شاید بتواند کمک کننده باشد اما… بیشتر بخوانید
خیلی ممنون از راهنماییتون🙏🙏
سلام من یک پسر۱۴ ساله هستم مدتی است درگیر یک علاقه افراطی شدم
من مدتی سعی کردم با دوری از اواین عادت را ترک کنم امااو همکلاسی وپسر همسایه ماست به همین خاطر نتونستم
هرچند این علاقه خیلی شدید نیست واو هم حس میکنم مرا دوست داشته باشد اما میخواهم این علاقه را کنار بگزارم چون اساس آرامش نمیکن و همیشه مظطربم
به نظر شما اگه جایگزینی براش بزارم میشه این علاقه روکنار بزارم
روش هایی دیگری هم برای این کار هست؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ رابطه دوستی شما تا چه میزان می باشد؟
۲٫ چه چیزی در رابطه وجود دارد که شما را مضطرب می کند؟
۳٫ منظور شما از علاقه بین دو همجنس در چه میزان می باشد ؟
۴٫ این دوستی تاثیری بر عملکرد درسی شما و دیگر کارهایتان گذاشته است؟
سلام ماباهم حدود سه سالی هست دوست هستیم رابطهدوستی مون هم خوبه اما من نسبت به او دچاریلاقه افراطی شدم
راشتش خودمم نمیدونم مثلاهنگامی که با همیم مظربم که نکندکاری بکنم که اواز من دلخور شوداین بخاطریلاقه افراطی است چون که من با دیگر دوستان این حالت به من دست نمیدهد هدف من کنار گذاشتن علاقه افراطی است
این اصلاعلاقه شهوانی نیست بلکه یک علاقه افراطی است واندازش هم خیلی شدید نیست
برعملکرد درسی خیر امامثلا هنگامی که با دوستانم بیرون میروم واو هم هست به او گرایش دارم و فقط میخواهم با هم باشیم
وقتی با اون هستی چه احساسیو تجربه می کنی که باعث میشه به دوستای دیگرت ترجیحش بدی ؟
منظورت از وابستگی به اون چیه چرا احساس می کنی که بهش وابسته هستی ؟
چون اونم به من توجه میکنه واخلاقش خوبه بهش وابسته شدم
پس په چیزی باعث می شود که احساس ترس داشته باشید از ادامه این رابطه وقتی تاثیر منفی بر شما ندارد و روابط خوبی نیز بین شما می باشد و رفتارهای خوبی دارد؟
لطفا به صورت واضح تر منظورتان را از وابستگی بیان کنید؟
سلام وقتتون بخیر من ۳۳ سالمه و متاهل هستم و یه دختر دوساله دارم مدتیه زود عصبی میشم و پرخاشگر و گاهی الفاظ ناشایست رو به دخترم نسبت میدم اصلا اینطور نبود و خیلی صبور بودم در مقابل واکنش ها. الان زود عصبی میشم نسلت به نق نق های دخترم و گاهی اوقات رفتار بدی باهاش دارم گاهی اوقات فکر میکنم دیوانه شدم به جنون رسبدم. خیلی از عاقبت کارم میترسم. ناگفته نماند اخلاق بد و بد دهنی همسرم منو اینطور کرده بهم فشار میاره یاد رفتاراش میفتم سر بچه خالی میکنم. دوست دارم مثل قبل اروم صبور باشم حتی… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز گاهی والدین وقتی با یک سری مشکلات در رابطه خودشان مواجهه می شوند و نمی توانند به فرد مقابل احساسات و خشم ، ناراحتی خود را نشان بدهند با جابه جایی آن به فردی که می تواند مثلا فرزند باشد ناراحتی های خود را نمایش می دهند. ۱٫ چند مدت می باشد که ازدواج کرده اید؟ ۲٫ دلایل مشکلات شما و همسرتان چیست؟ ۳٫ آیا بحث و درگیری های شما از زمان خاصی شروع شده است؟ ۴٫ آیا شما در مورد احساسات خودتان و عصبانیتتان با همسرتان صحبت می کنید؟ ۵٫ درگیری های شما… بیشتر بخوانید
با سلام ۹ سال ازدواج کردیم دلایل مشکلاتمون خیلی جزئی سر مسائل روزمره ، مشکل خاص و مشخصی نداریم. از قبل هم جر بحث های بوده نه به این شدت الان دوساله همسرم بدلیل مشغله زیاده کاریش کم حوصله شده پرخاشکر شذه زود بهم میریزه و دیگه قابل کنترل نیست تا اینکه پدرو مادرش بیان و پادرمیونی کنن که کوتاه بیاد. در حین دعوا همه چیز میگه تمامی مسائل قدیم جدید رو میکنه حتی دعواهای کذشته بعدشم پشیمون میشه و عذرخواهی . بعد از مشاجره من هیلی با ایشون صخبت میکنم که در شان ایشون نیست اینجور رفتارا به ارامش… بیشتر بخوانید
با سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز در اول بهتر است دقت کنید که این رفتارهای شما به عنوان یک الگو برای دخترتان می باشد و در آینده با آن مواجهه می شود و ممکن است برای رفع مشکلات خود بجای استفاده از راه حل های دیگر از پرخاش و صدای بلند استفاده کند و یا دیگران را کتک بزند . بهتر است با همسرتان صحبت کنید و بیان کنید که رفتارهای هردوی شما در مقابل فرزندتان نادرست است و اگر موضوعی وجود دارد آن را به زمان خواب او و در آرامش بیان کردن و یا زمان تنهاییتان معکول… بیشتر بخوانید
وقتی شریک عاطفیت بددل وشکاک مدام تهمت میزنه وتهدید بی آبرویی میکنه باید چطور آرومش کرد؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ هریک از شما چند ساله هست؟
۲٫ رابطه شما تا چه میزان می باشد؟
۳٫ ایشان شما را دقیقا تهدید به چه چیزی می کنند؟
۴٫ چند مدت است یکدیگر را می شناسید؟
۵٫ منظور شما از بد دلی چیست؟
به این سوالات جواب بدهید تا بیشتر باهم صحبت کنیم.
من۳۰سال و۳۷ساله حدود ۶ساله درارتباط هتیم ک ازدواج کنیم مثلا نزدیک یکسال فقط بخاطر ی بار رفتن ب محل کار بدون اطلاع دادن در اون ساعت مشخص چون روز جمعه بوده بوده وساعت ۳عصر وساعت کاری نبوده ازاونموقع مدام باحالت شک راجب هرچی میخاد بپرسه سوال میکنه با لحن ی بازپرس وقتی بهش میگی باخشونت میگه نه سوال من ایراد نداره یعنی سوال نپرسم؟ چندبارم میپرسه باتحکم ک فشار روانی سنگینی ایجاد میکنه ک حس تفهیم اتهام ب متهم داخل زندان ب آدم دست میده! تهید ب بی ابرویی وقتی توماشین هستیم باهم منومیبره تو کوچه مون میگه میندازمت اینجا… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز به نظر می رسد که ایشان علایم اختلال شخصیت پارنوئید را دارا می باشند این افراد بدون دلیل دائم در حال چک کردن هستن و اعتماد آنها بسیار کم است . دائم به این فکر می کنند که دیگران می خواهند به انها آسیب بزنند تحریک پذیر و متخاصم هستند . بهتر است به رابطه با این آقا به صورت جدی تر فکر کنید چون با ازدواج کردن این مشکلات برطرف نمی شود و حتی می تواند مشکلات بیشتری را برای شما ایجاد کند . ۱٫ خانواده شما از این رابطه باخبر هستند؟ ۲٫… بیشتر بخوانید
خیرهیچکس ب عنوان شخص ثالث اطلاعی ازین رابطه نداره جز یکی ازدوستانم اون هم بصورت خیلی محدود معیار من اولین چیز اخلاق بوده کاین سالهای اخیر بشدت بارفتارش داره منو متنفر میکنه ازخودش حالا بحث مالی وتحصیلی بماند از لحاظ هم کف بودن خانوادگی موردی نیست ولی رفتارش خستم کرده مدام از خدا میخام اونو از سر راهم برداره ولی دعاهام کارساز نیست تواین موضوع دچار مشکلات معنوی شدم مدام ب خودم میگم من دل کسی رو نشکستم توزندگیم حضور این آقا تاوان کدوم اشتباه منه چرا اینجور عین ی برده باید زیر فشار روانی این آقا باشم چرا خدا… بیشتر بخوانید
دقت کنید که این رابطه با توجه به فشار روحی که به شما وارد می کند بهتر است خاتمه یابد بهتر است در آرامش و بدون توهین این رابطه را تمام کنید . بهتر است از تهدیدهای ایشان نترسید چون اگر بخواهید به ایشان باج بدهید این رابطه ممکن است سالها شما را در خود نگه دارد . در صورت نیاز یک سری اطلاعات به خانوادیتان بدهید تا با ایشان برخورد کنند و یا یکی از اعضای خانواده که با او راحت تر هستید و یا اینکه با توجه به سنتان از طریق قانونی اقدام کنید اگر فکر کردید خطر… بیشتر بخوانید
خودم هم دارم ب اقدام قانونی فکرمیکنم اما متاسفانه میترسم بیاد آبروریزی راه بندازه ب هیچ عنوان نمیخام پدرمادرم بفهمن آبروی خانوداگیم ازهمه چی مهمتره برام
دقت کنید بهتر است در اول با آرامش و بدون توهین با ایشان صحبت کنید اما در صورتی که ایشان شما را تهدید کردند بیان کنید که از طریق قانونی با یاشان برخورد می کنید و چون شما سن قانونی دارید نیازی به مراجعه خانوادیتان به دادگاه نمی باشد
سلام. من خانم ۳۲ ساله هستم با دو فرزند ۷ و ۴ ساله. مشکل من اینه که به همه چیز حساسم و از همه چیز عصبانی میشم. به حدی که بقیه از من میترسن که مبادا دست از پا خطا کنن و من عصبانی بشم. گاهی اوقات دقت میکنم میبینم اتفاق خاصی هم نیافتاده ولی من واقعا ناراحت و عصبانی شدم. یعنی اگر همه چیز مطابق میل من نباشه عصبانی میشم. این برای زندگی با همسر و فرزندانم مشکلات زیادی رو ایجاد میکنه. خیلی سعی کردم اینطور نباشم. ولی هربار سعی میکنم عکس العمل نشان ندهم و مثلا گذشت کنم… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز ۱٫ این علایم چند مدت است در شما ایجاد شده است؟ ۲٫ در چه موقعیت ها و زمان های عصبانی می شوید؟ ۳٫ آیا فرد مقرارتی هستید ؟ ۴٫ ایا نشانه های از وسواس در شما وجود دارد؟ ۵٫ وقتی همسرتان و یا فرزندتان رفتاری خلاف میل شما را انجام می دهند شما چه احساسی را تجربه می کنید و چه فکری به ذهن شما می آید؟ ۶٫ در دوران مجردی نیز رفتارتان به همین سبک بود و آیا در خانواده کسی رفتارهای مشابه رفتار شما را داشته است؟ لطفا به این سوالات پاسخ… بیشتر بخوانید
۱. اینکه چه مدت هست این علائم ایجاد شده فکر میکنم مدت زیادی بوده، و به نظرم قبل از ازدواج هم بوده، ولی من متوجه نبودم. از وقتی دیدم بچه ام هم همیشه عصبانی است فهمیدم که من همچین عیبی رو دارم. ۲. وقت هایی که فکر میکنم یک کاری که کسی انجام میدهد درست نیست، مثلا وقتی همسرم جورابش رو میندازه روی مبل و میره و اون جوراب اونجا میمونه تا من جمع کنم. یا مواقعی که فکر میکنم به من بی احترامی شده. یا مثلا فکر میکنم این کاری که طرف مقابل کرده در آینده نتایج منفی برای… بیشتر بخوانید
با سلام مجدد خدذمت شما
رفتارهای والدین به عنوان یک الگوی قوی می تواند بر عملکرد فرزندان تاثیر گذارد و باعث شود که سبک رفتاری آنها نیز با دیگران به همین شکل باشد .
.آیا شما فکر می کنید نیاز است که دیگران را کنترل کنید تا اشتباه نکنند؟
. مسئولیت رفتارهای اشتباه خانواده به نظر شما بر عهده خودشان می باشد یا شما؟
خیر من فکر نمیکنم مسئولیت رفتارهای دیگران با منه. ولی وقتی اثرش روی من باشه به من مربوط میشه. مثلا اینکه یه نفر اتاق شخصی خودش رو شلوغ کنه و فرد شلخته ای باشه به من ربطی نداره که عصبانی بشم. ولی وقتی جایی که من باید تمیز کنم شلوغ کنه معلومه که من عصبانی میشم چون خودمو کلفت دیگران نمیدونم! وقتی که به من ربطی نداشته باشه عصبانی نمیشم
بهتر است سعی کنید یک دوره کنترل خشم را به صورت حضوری تحت نظر روانشناس بگذرانید و با توجه به اینکه شما بیان کردید مادرتان نیز رفتاری به همین سبک داشته است بهتر است چند جلسه درمان شناختی یا روان درمانی را نیز تجربه کنید تا در این مسیر و بررسی مشکلات گذشته به شما کمک شود. بهتر است در رفتار با فرزندانتان سعی کنید از فریاد زدن و دعوا کردن آنها خوداری کنید و اگر فکر می کنید رفتار درستی ندارند از تنبیهاتی چون ندادن پول توجیبی ، گرفتن تایم تی وی و… استفاده کنید . در هر حالت… بیشتر بخوانید
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید. یعنی به نظر شما راهی برای بیخیال بودن و عصبانی نشدن وجود ندارد. فقط باید یاد گرفت وقتی عصبانی میشوی پرخاش نکنی؟
هرچقد شما بتوانید با افکاری که در پشت عصبانیت شما وجود دارد بیشتر آشنا شوید و آنها را بررسی کنید می توانید کنترل بیشتری بر رفتارهای خودتان داشته باشید . وقتی شما تحت آموزش یک سری راحل ها برای کنترل خشم قرار بگیرید می توانید آرامش بیشتری داشته باشید و در مسیر درست تری رفتار کنید تا آسیب های ان هم برای خودتان و هم برای اطرافیانتان کاهش یابد . شما بیان کردید که مادرتان نیز رفتاری به همین سبک داشته است و شما نیز سالهاست این رفتار را از خودتان در شدت های مختلف نشان می دهد که این… بیشتر بخوانید
سلام. ببخشید من مشکل پوست کنی دارم. ۱۹ساله هستم و در این سن صورتم و بازو هام و بالای سینه هام پر از لک شده. پوست خیلی روشنی هم دارم و جای لکه باقی مونده. خیلی روی اعتماد به نفسم تاثیر گذاشته و میترسم در زندگی مشترک در اینده هم تاثیر بگذاره. همش یاد مواقعی که پوست و موی زیبایی داشتم میفتم و حسرت میخورم. چطور میتونم این عادت رو ترک کنم و چطور لکه های ایجاد شده رو جبران کنم؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز در اختلال کندن مو و پوست کندن مکرر پوست یا مو که به ضایعات پوستی منجر شود در فرد دیده می شود . این افراد پوست صورت، دست یا بازو را بیش از سایر نواحی بدن میکنند و اعضای بدن خود را دچار ضایعه می نمایند. همچنین این افراد پوست سالم، پوست ناهموار، جوش یا پینه یا زخمهای ناشی از کندنهای قبلی را نیز میکنند و این موضوع باعث ایجاد جاهای زخم زیادی در بدن آنها یا خالی بودن ناحیه ای از مو می شود. این رفتارها بیشتر برای کاهش تنش درونی فرد انجام… بیشتر بخوانید
چهار سالی هست. بیشتر در زمان تنش ولی گاها که حواسمم نیست اینکار رو انجام میدم. خیر تابحال مراجعه نداشتم و به تازگی فهمیدم این یه اختلال همه گیره. منظورتون از افکار تکرار شونده رو دقیقا نمیدونم چیه ولی فکر میکنم وسواس فکری داشته باشم. بله در گذشته افسردگی داشتم که بخاطر درسم و بازخورد اطرافیانم در من ایجاد شده بود و اصلا امیدی به زندگی نداشتم.(خجالت میکشم بگم ولی من همین امروز هم با نام اشفته ازتون مشورت گرفتم و اونجا هم گفتم یکی دو سوال با نام دیگه ای براتون نوشتم. اینو گفتم چون پرسیده بودین افکار ناخوشایند… بیشتر بخوانید
با سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز دقت کنید اینها مشکلاتی نیستند که به تنهایی و یا به مرور زمان بدون درمان برطرف شوند و نیاز است که شما آنها را جدی بگیرید تا بتوانید به کمک روانشناس و طی کردن یک دوره درمانی و در صورت نیاز مصرف یک سری دارو که تحت نظر روان پزشک در کنار دوره مشاوره خود مصرف کنید عملکرد بهتری را تجربه کنید . یک سری حساسیت ها بخاطر سن شما می باشد اما افسردگی ، موکنی و یا پوست کنی داشتن وسواس های فکری این ها مواردی هستند که نیاز است شما برای… بیشتر بخوانید
سلام خسته نباشید می خواستم که در این زمینه لطفا به من کمک کنید،من چند وقتی هست که صدا بیزاری دارم و از شنیدن بعضی از صدا خیلی خشمگین می شوم و به شدت هم عصبانی میشم این مشکل خیلی منو خسته کردن آیا راه درمانی داره یا قرضی هست که تاثیر این بیماری رو کم کنه
با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ چند ساله هستید؟
۲٫ چند مدت است این مشکل را دارید؟
۳٫ منظور شما چه نوع صداهایی می باشد ؟
۴٫ آیا زمانی وجود دارد که همان صدا را بشنوید ولی عصبی نشوید؟
۵٫ واکنش شما در عصبانیت چگونه است؟