همگی ما در طی روز برای دستیابی به شادی روش های متفاوتی را امتحان می کنیم.

رفتن به مراکز خرید، خریدهای افراطی، تجربه ی هیجان های مختلف، شروع روابط دوستانه و.. تنها بخشی از روش هایی هستند که برای شاد بودن انتخاب می کنیم.

برخی افراد نیزبرای تجربه ی شادی دست به اقدامات خطرناک تری مانند مصرف مواد مخدر، روابط جنسی متعدد، رانندگی های پرخطر و.. می زنند.

اما روانشناسی شادمانی درونی بر این اعتقاد است که شاد بودن مستلزم ایجاد تغییراتی اساسی تر است که می تواند درون ما را دگرگون کند و خشنودی پایداری را با خود به همراه داشته باشد.

۱٫ گذشته را رها کنید.

اتفافات دردناک گذشته، مرور خاطرات، روابط و فرصت های از دست رفته، موقعیت های کاری و ارتباطی که دیگر وجود ندارند از جمله مهم ترین عواملی هستند که می توانند ذهن تان را در گذشته متوقف کنند.

بر اساس شواهد بالینی و تجربی موجود، مرور مکرر گذشته می تواند یکی از مهم ترین دلایل تجربه ی افسردگی و رخوت شود.

حالتی که در آن شادمانی وجود نخواهد داشت.

برخی از افراد نیز وقایع مربوط به زمان گذشته را به گونه ای مرور می کنند که گویا در همین لحظه در حال وقوع است.

از دیدگاه بزرگ ترین روانشناس مثبت نگر، مارتین سلیگمن، شما به شادمانی دست نخواهید یافت مگر زمانی که بتوانید دست از نشخوار گذشته بردارید و از گذشته تان برای اکنون الهام بگیرید.

رها کردن گذشته برای شادمانی درونی

در صورتی که رها کردن گذشته برای تان بیش از حد دشوار است به موارد زیر دقت کنید:

• در موقعیت های مختلف به خودتان یادآوری کنید که خاطره یا فرصت قبلی ام، مربوط به زمان گذشته است و در حال حاضر دیگر وجود ندارد.

این شیوه از یادآوری از طریق کاهش آمیختگی می تواند منجر به ایجاد نوعی از گسلش شود که شما را برای ماندن در وضعیت اینجا و اکنون یاری می کند.

• در صورتی که موقعیت ناتمامی در زمان گذشته تان وجود دارد، لازم است از طریق مراجعه به روانشناس متخصص در حیطه ی روان درمانی گشتالتی، وضعیت های ناتمام را به پایان برسانید.

به عنوان مثال ممکن است تجربه ی یک شکست عاطفی، ناگفته های زیادی را در درون تان به جای گذاشته باشد که نیاز به برون ریزی روانی به منظور پایان یافتن آن وضعیت دارد.

از تجارب دردناک گذشته برای بهبود وضعیت کنونی تان استفاده کنید.

به عبارت دیگر باید گفت، اگرچه شکست امری قابل قبول است اما تکرار آن تا حد زیادی بستگی به انتخاب های خودتان دارد.

بنابراین در صورتی که از عملکرد و یا اتفاقات گذشته ناراضی هستید، بهتر است از آن ها ب عنوان تجربه ای یاد کنید که می تواند زمان حال تان را پربارتر کند.

چرا نسبت به همسرم هیچ حسی ندارم؟ بی تفاوتی و دلزدگی زناشویی چیست؟

۲٫ در زمان حال زندگی کنید.

رمز اساسی شادمانی درونی، “هنر زندگی کردن در زمان حال” است.
این عبارت هرگز به معنای آن نیست که تکانشی و یا بی خیال باشید و بدون آینده نگری عمل کنید.

زندگی کردن در زمان حال به معنای آن است که از تمام قابلیت های لحظه ی اکنون تان به منظور رشد استفاده کنید.

بنابراین غرق شدن در خاطرات گذشته و یا خیال پردازی های آینده از آن جهت ناکارآمد است که مانع زندگی کردن کامل در زمان حال می شود.