تست سنجش استرس و اضطراب

تست سنجش استرس و اضطراب

تست سنجش استرس و اضطراب یکی از معروف ترین روش های سنجش میزان اضطراب است.

در پرسشنامه زیر لیستی از علائم رایج اضطراب ذکر شده اند.

لطفا هر کدام را به دقت مطالعه نموده و نشان دهید که تا چه اندازه هر کدام از این علائم شما را در طول هفته گذشته تا به امروز اذیت کرده است.

**سایت مشاورانه در زمینه آموزش تشخیص، درمان استرس و اضطراب مقالاتی را با عنایت به جدیدترین روش های درمانی در اختیار شما قرار داده است.**

قبل از زدن تست سنجش استرس و اضطراب مطالعه کنید

در اینجا برخی از نکات کلیدی در مورد استرس وجود دارد:

  • استرس به بدن کمک می کند تا با خطر مواجه شود.
  • علائم می توانند به صورت فیزیکی و روانی باشند.
  • استرس کوتاه مدت می تواند مفید باشد، اما استرس بلند مدت با شرایط سلامتی مختلف مرتبط است.
  • ما می توانیم برای یادگیری بعضی از نکات مدیریت خود، برای استرس آماده شویم.

دانلود مجموعه تست روانشناسی و شخصیت شناسی رایگان برای اندروید

۱٫احساس کرختی یا مورمور شدن
۲٫احساس داغی و گر گرفتگی (نوشیدن داغ نخورده باشید)
۳٫شلی و سستی در پاها دارم
۴٫نمی توانم آرامش خود را حفظ کنم
۵٫استرس و ترس از وقوع حادثه ای بد و ناگوار
۶٫سرگیجه و احساس سبکی در سر
۷٫تپش قلب یا احساس اشوب در دل
۸٫لرزان و متزلزل بودن
۹٫وحشت زده بودن
۱۰٫عصبی بودن و پرخاشگری
۱۱٫احساس خفگی کردن
۱۲٫لرزش دست ها (بخاطر سکته و یا بیماری قبلی نباشد)
۱۳٫مردد و دو دل بودن
۱۴٫ترس از دست دادن کنترل
۱۵٫دشواری در نفس کشیدن و تنگی نفس
۱۶٫ترس از مردن و یا مرگ عزیزانم
۱۷٫نگران بودن
۱۸٫احساس ناراحتی در شکم یا سوءهاضمه
۱۹٫غش کردن یا از حال رفتن
۲۰٫برافروختگی صورت (یعنی قرمزی گونه ها ویا پیشانی)
۲۱٫عرق کردن بجز بخاطر گرمی هوا یا پرکاری تروئید

329 پاسخ
  1. یسنا گفته:

    سلام ۱۳ سالمه نمیتوانم از فکر کردن به آینده و کار های باید انجام بدم ولی ندادم دست بردارم هر لحظه میترسم استرس دارم گریه میکنم ولی آخرش هم هیچ کاری نمی‌توانم انجام بدم خیلی سعی میکنم به خودم فشار بیارم ولی نمیشه احساس گناه شدیدی دارم حس میکنم لیاقت غذایی که میخورم و…. رو ندارم خانوادم همیشه با بقیه مقایسم میکنن هیچکسی درکم نمیکنه میگن از عمد اینجوری میکنم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      به یاد داشته باش که تو تنها نیستی. بسیاری از نوجوانان در سن تو با چالش‌های مشابهی روبرو هستند. مقایسه شدن با دیگران توسط خانواده هم می‌تونه خیلی سخت و آزاردهنده باشه. راه های زیر برای بهبود شرایط به شما کمک می کند:
      مدیتیشن
      خواب کافی
      اهداف کوچکی برای خودت تعیین کن
      به خودت یادآوری کن که هر کس منحصر به فرد است و نقاط قوت و ضعف خاص خودش را دارد.
      با خانواده‌ات صحبت کن و به آنها بگو که مقایسه شدن با دیگران چه حسی در تو ایجاد می‌کنه.
      به خودت اجازه بده که اشتباه کنی و از اشتباهاتت درس بگیر.

      پاسخ
    • ناشناس گفته:

      من خیلی استرسی ام نمیتونم برم مدرسه اعتماد به نفس ندارم اصلا چند تا دختر هستند تو مدرسه تا منو دوستمو مبینن پچ پچ میکنن اصلا یجورین خال دوستمم بدع یع حس خیلی بدی میدن بهممون حوصله دعوا باهاشونم نداریم طوریه که از مدرسه متنفرم حالم بده نمیتونم غذا بخورم خوانودم عالین هیچ مشکلی ندارم فقط با مدرسه مشکل دارم بخاطر همکلاسیام
      اصلا آروم نمیشم

      پاسخ
      • دکتر دادخواه گفته:

        سلام دوست عزیز موارد زیر می تواند به شما کمک کند:
        شاید بتونی با یکی از دوستات، یکی از اعضای خانواده، یا حتی یه معلمی که بهش اعتماد داری صحبت کنی
        تکنیک‌های تنفس عمیق، مدیتیشن، یا حتی ورزش کردن میتونه بهت کمک کنه تا آرامش بیشتری داشته باشی.
        میدونم که این کار سخته، اما درگیر شدن در دعوا فقط اوضاع رو بدتر میکنه. بهتره انرژی‌ت رو صرف کارهایی کنی که دوست داری.
        اگر احساس می‌کنی که نیاز به کمک بیشتری داری، حتما با یک مشاور صحبت کن. اونها می‌تونن راهکارهای بهتری رو بهت ارائه بدن.به این منظور می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

        پاسخ
  2. ستایش گفته:

    سلام خواستم عرض کنم که من یک فرد درونگرا هستم با اعتماد به نفس بسیار پایین نمیدونم چیکار کنم اول دبیرستانم میشه گفت حدود دو سالیه تنهام و نه با کسی رابطه دوستی داشتم نه رفیقی داشتم تنهام توی مدرسه به خاطر تنهاییم مورد سرزنش قرار میگیرم یک ماه پیش با یکی درگیر شدم اون داشت بهم بد و بیراه میگفت با اینکه میتونستم جوابشو خیلی رک بهش بگم اما وجدانم نزاشت و سکوت کردم نه اینکه فقط خودش باشه یک اکیپه ده نفره داشت و منی که تنها معلوم بود حتی اگر دهن به دهنم میشدم بازم باخت با من بود ولی تو چت و صفحه های مجازی این شکلی نیستم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام. چالش های دوران دبیرستان و دوران نوجوانی زیاد است و توصیه های زیر در این راه می تواند به شما کمک کند:
      ۱٫ به خودتان ایمان داشته باشید.
      ۲٫ مثبت اندیش باشید.
      ۳٫ از اشتباهات درس بگیرید.
      ۴٫ ارتباط چشمی با دیگران برقرار کنید و بر مهارت های اجتماعی خود کار کنید.
      ۵٫ شنونده خوبی باشید.

      پاسخ
  3. .. گفته:

    سلام من ۱۲ سالمه و دخترم من بعضی اوقات که با پدر و مادرم دعوام میشه میام تو اتاقم و گریه میکنم یا خودم رو میزنم کلا وقتی که عصبانی میشم خودم رو میزنم و خیلی به مردن و به اینکه به خودم اسیب برسونم خیلی فکر میکنم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام.

      اول از همه باید بگم که خیلی خوبه که در مورد احساسات خودت با من صحبت می کنی. این نشون میده که می خوای با این شرایط کنار بیای و راه حل پیدا کنی.

      عصبانیت یک احساس طبیعیه و همه آدم ها گاهی عصبانی میشن. اما مهمه که یاد بگیری چطوری با عصبانیت خودت کنار بیای و از راه های سالمی اونو ابراز کنی.

      وقتی که عصبانی میشی، بدنت هورمون هایی ترشح میکنه که باعث میشن احساس اضطراب، استرس و ناآرامی داشته باشی. این هورمون ها می تونن باعث یه سری واکنش های فیزیکی مثل افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش عضلانی بشن.

      اگه یاد نگیری چطوری با این احساسات کنار بیای، ممکنه به خودت یا دیگران آسیب بزنی.

      چند تا راه وجود داره که می تونی با عصبانیت خودت کنار بیای:

      نفس عمیق بکش: نفس عمیق کشیدن یکی از بهترین راه ها برای آرام کردن بدن و ذهنه. چند دقیقه وقت بذار و به آرامی و عمیق نفس بکش.
      از موقعیت دور شو: اگه ممکنه، از موقعیتی که باعث عصبانیت تو شده دور شو. این کار بهت کمک میکنه تا کمی آروم بشی و بعد با دید بازتری به موضوع نگاه کنی.
      در موردش با کسی حرف بزن: حرف زدن در مورد احساسات خودت با یه دوست، معلم یا مشاور می تونه کمکت کنه تا احساسات خودت رو بهتر درک کنی و راه حلی برای اونها پیدا کنی.
      فعالیت بدنی انجام بده: ورزش کردن یه راه عالی برای تخلیه انرژی و کاهش استرس و اضطرابه.
      اگه خودزنی می کنی، مهمه که به یه فرد مورد اعتماد در مورد این موضوع صحبت کنی. این فرد می تونه بهت کمک کنه تا راه حلی برای این رفتار پیدا کنی.

      فکر کردن به مردن هم یه نشانه از مشکلات روحی و روانیه. اگه این فکرها رو زیاد داری، حتما با یه متخصص صحبت کن.

      من می دونم که الان شرایط سختی داری، اما یادت باشه که تنها نیستی. خیلی ها با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنن و راه حلی برای اونها پیدا می کنن.

      با تلاش و پشتکار می تونی این شرایط رو پشت سر بذاری و زندگی شاد و موفقی داشته باشی.

      پاسخ
  4. دانیال گفته:

    سلام من ۱۵ سالمه و کلاس دهم تجربی هستم من بعد از امتحان فارسی که معلم از من تقلب گرفت و من بعد از مدرسه مدام بغض میکنیم و ناراحت هستم الان ۶ هفته گذشته ولی خیلی استرس میترسم نگرانم سردرگم استرس دارم نمیدونم چرا حالم بد میشه از خودم بدم میاد حتی به آسیب رساندن به خودمم فکر میکنم نمیتونم بخوابم حالم خیلی بده

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام،

      اول از همه باید بهت بگم که احساساتت کاملا طبیعی هستن. تقلب کردن در امتحان یک تجربه خیلی استرس‌زا و شرم‌آور می‌تونه باشه، و کاملا طبیعیه که بعد از اینکه این اتفاق افتاد، احساسات منفی رو تجربه کنی.

      شاید الان فکر کنی که این احساسات هیچوقت تموم نمیشن، ولی باید بدونی که اینطور نیست. با گذشت زمان، احساساتت کم‌رنگ‌تر میشن و می‌تونی به زندگی عادی برگردی.

      در اینجا چند کار هست که می‌تونی برای کمک به خودت انجام بدی:

      با کسی که بهش اعتماد داری، در مورد احساساتت صحبت کن. این می‌تونه یک دوست، یکی از اعضای خانواده، یا یک مشاور باشه. صحبت کردن در مورد احساساتت می‌تونه بهت کمک کنه تا احساس بهتری داشته باشی.
      سعی کن به خودت استراحت بدی. به اندازه کافی بخواب، ورزش کن، و از کارهایی که دوست داری لذت ببر. این کارا بهت کمک می‌کنه تا احساس بهتری داشته باشی و استرس کمتری داشته باشی.
      روی اهداف مثبت تمرکز کن. به خودت یادآوری کن که تو یک آدم خوب هستی و این اتفاق فقط یک اشتباه بوده. روی اهدافی که برای خودت داری تمرکز کن و به خودت انگیزه بده تا به اون‌ها برسی.
      اگر احساس می‌کنی که نمی‌تونی با این احساسات کنار بیای، حتماً از یک متخصص کمک بگیر. یک مشاور یا روانشناس می‌تونه بهت کمک کنه تا احساساتت رو پردازش کنی و با این تجربه کنار بیای.

      در اینجا چند نکته برای کمک به خواب بهتر آورده شده است:

      سعی کن هر روز در یک ساعت مشخص به رختخواب بری و از رختخواب فقط برای خوابیدن و رابطه جنسی استفاده کن.
      قبل از خواب از مصرف کافئین و الکل خودداری کن.
      یک روال خواب آرامش‌بخش داشته باش، مانند خواندن کتاب یا گوش دادن به موسیقی ملایم قبل از خواب.
      اگر نمی‌تونی بخوابی، از رختخواب بلند شو و کاری انجام بده که آرامش‌بخش باشه، مانند خواندن یا گوش دادن به موسیقی.

      امیدوارم این اطلاعات بهت کمک کنه.

      پاسخ
  5. سینا گفته:

    سلام ‌خسته‌نباشید‌من‌پسرم‌و‌۱۵‌سالمه‌خیلی‌وقت‌ها‌افسردگی
    و‌بی‌حالی‌دارم‌‌بعضی‌وقت‌ها‌یهویی‌حالم‌بد‌میشه‌افسرده‌میشم
    توی‌خونه‌ی‌ما‌هی‌سر‌صدا‌میکنن‌‌همش‌بی‌دلیل‌تهمت‌بهم‌میزنن‌
    کارایی‌رو‌گردن‌من‌‌میندازن‌که‌من‌نکردم
    نمیدونم‌‌چیکار‌کنم‌ممنون‌میشم‌کمکم‌کنید

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام. شنیدن این خبر که شما احساس افسردگی و بی‌حالی می‌کنید، برایم ناراحت‌کننده است. این احساسات می‌توانند بسیار دشوار باشند و می‌توانند تأثیر زیادی بر زندگی شما بگذارند.

      اولین قدم برای بهبود وضعیت شما، صحبت کردن با یک فرد قابل اعتماد در مورد احساساتتان است. این فرد می‌تواند یک دوست، یکی از اعضای خانواده، معلم، مشاور مدرسه یا درمانگر باشد. صحبت کردن در مورد احساساتتان می‌تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید و راه‌هایی برای مقابله با این احساسات پیدا کنید.

      اگر احساس می‌کنید که افسردگی شما شدید است یا زندگی شما را مختل می‌کند، مهم است که به دنبال کمک حرفه‌ای باشید. یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا علت افسردگی خود را درک کنید و راه‌های سالمی برای مقابله با آن پیدا کنید.

      در اینجا چند نکته وجود دارد که می‌توانید برای بهبود احساس خود در خانه انجام دهید:

      به اندازه کافی بخوابید. خواب کافی برای سلامت روانی مهم است.
      رژیم غذایی سالمی داشته باشید. خوردن غذاهای سالم می‌تواند به شما کمک کند تا انرژی بیشتری داشته باشید و احساس بهتری داشته باشید.
      ورزش کنید. ورزش منظم می‌تواند به بهبود خلق و خو و کاهش استرس کمک کند.
      زمان خود را با افراد مثبت سپری کنید. وقت گذراندن با افرادی که از شما حمایت می‌کنند می‌تواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید.
      در مورد وضعیت خانه‌تان نیز، مهم است که با والدین خود صحبت کنید. به آنها بگویید که احساس می‌کنید در خانه احساس امنیت نمی‌کنید و اینکه بی‌دلیل به شما اتهام می‌زنند. سعی کنید با آنها به توافق برسید که در مورد مسائل خانه با هم صحبت کنید و یکدیگر را درک کنید.

      اگر والدین شما حاضر به همکاری نیستند، می‌توانید با یک مشاور مدرسه یا درمانگر صحبت کنید. آنها می‌توانند به شما کمک کنند تا با والدین خود ارتباط برقرار کنید و راه‌هایی برای بهبود وضعیت خانه‌تان پیدا کنید. برای صحبت با مشاور متخصص نوجوان می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

      به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. بسیاری از نوجوانان احساساتی مشابه شما را تجربه می‌کنند. با کمک و حمایت دیگران، می‌توانید این دوره را پشت سر بگذارید و احساس بهتری پیدا کنید.

      پاسخ
  6. اشکان گفته:

    سلام وقتتون بخیر منم ۱۸سال سن دارم عرض دارم به خد معاون
    که به شدت استرس دارم احساس نگرانی میکنم تو قلبم و احساسی سبکی در سرم هست وقت وقت حس میکنم که دیگران منو احمق میدوند از دستم کاری بر نمیاد به شدت عجله دارم خودمو بعضی وقتا گم میکنم تو نارحتی واسترس و تهمت دیگران که بهم مسخره میکند وبهم میگن زود رنج هستی
    ومن حال صحبت کردن و خندیدن هم ندارم وقت غمگینم بیشتر اوقات
    مثلاً تو کاری که میکنم احساس سبکی در سرم هس دیگران منو مسخره میکند خیلی بهم بر میخوره دیگه خودمو تواعصابنی از دستم کاری بر نمیاد واکثر کارهای خود اشتباه میکنم نمیتونم سر در بیارم واز یه مواردی که مثلن ازش خبر دارم نمیتونم توضیح بدم احساس دلهره میکنم
    وبه طور کامل نا امید میشم از راهکاری شما بکنید خیلی ممنونم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام دوست عزیز،

      اول از همه باید به شما بگویم که احساسات شما کاملاً طبیعی هستند. همه ما در مقاطعی از زندگی خود احساس استرس، نگرانی، و ناامیدی می کنیم. مهم این است که این احساسات را بپذیریم و به دنبال راه هایی برای مدیریت آنها باشیم.

      با توجه به توضیحاتی که ارائه کردید، به نظر می رسد که شما دچار استرس و اضطراب هستید. استرس و اضطراب می تواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله:

      فشارهای زندگی، مانند فشار تحصیلی، فشار کاری، یا مشکلات شخصی
      مشکلات جسمی، مانند کمبود خواب، کمبود ویتامین ها، یا بیماری های زمینه ای
      مشکلات روحی و روانی، مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلالات شخصیتی
      اگر احساس می کنید که استرس و اضطراب شما بر زندگی شما تأثیر منفی می گذارد، بهتر است با یک روانشناس یا مشاور صحبت کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند تا علت استرس خود را شناسایی کنید و راه هایی برای مدیریت آن پیدا کنید.

      پاسخ
  7. رها گفته:

    سلام
    من ۲۶ سالمه و متاهل هستم جدیدا مشغله های فکریم زیاد شده ثانیه ای نیست که استرس نداشته باشم با وجود اینکه چیزی برای استرس وجود نداره خودم توی ذهنم استرس درست میکنم مثلا با اینکه در کارم خیلی تشویق شدم بازم هربار سرپرستم تماس میگیره فک میکنم میخاد اخراجم کنه
    دائما احساس تنهایی میکنم سر کلاس درس همیشه تنها میشینم بلد نیستم ارتباط برقرار کنم ترس از این دارم دیگران تمسخرم کنن .
    با هیچکس نه دوستانم نه پدر مادرم درد دل نمیکنم چون نمیخوام کسی فکر کنه توی زندگیم مشکلی هست و منو قضاوت کنه
    به خاطر همه این دلایل تبدیل به آدم عصبی شدم که دائم یا به همسرم گیر میدم و غر میزنم یا گریه میکنم سریع
    احساس نفس تنگی و تپش قلب دارم اکثر وقات و اصلا اعتماد به نفس ندارم
    دیگه واقعا زندگی واسم سخت شده

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      متوجه می‌شوم که در حال حاضر دوران سختی را سپری می‌کنید. اضطراب، تنهایی، و عدم اعتماد به نفس می‌توانند زندگی را بسیار دشوار کنند.

      ترس از قضاوت شدن توسط دیگران یکی از دلایلی است که شما از صحبت کردن با دیگران در مورد مشکلاتتان خودداری می‌کنید. این ترس کاملاً طبیعی است، اما مهم است که به یاد داشته باشید که همه ما مشکلاتی داریم. هیچ کس کامل نیست.

      اگر می‌خواهید بر اضطراب خود غلبه کنید، باید ابتدا علت آن را شناسایی کنید. آیا نگرانی‌های خاصی در مورد کار، تحصیل، یا روابط خود دارید؟ اگر می‌توانید علت اضطراب خود را شناسایی کنید، می‌توانید شروع به مقابله با آن کنید.

      برای مقابله با اضطراب، می‌توانید از تکنیک‌های مختلفی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن، یا ورزش استفاده کنید. همچنین می‌توانید از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید. به این منظور می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید تا شما را راهنمایی کنند.

      پاسخ
  8. ناشناس گفته:

    سلام من حالم خیلی بده و احساس می کنم به کمک احتیاج دارم ولی کسی رو ندارم شنیدن احساس ناامیدی و پوچی می کنم و می خوام راحت شم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام. متاسفم که می شنوم حال شما خوب نیست. احساس ناامیدی و پوچی می تواند بسیار دردناک باشد. مهم است که بدانید که تنها نیستید و افرادی هستند که به شما اهمیت می دهند و می خواهند به شما کمک کنند.

      اگر کسی را در زندگی خود ندارید که بتوانید با او صحبت کنید، می توانید با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند تا احساسات خود را پردازش کنید و راه هایی برای بهبود حال خود پیدا کنید.

      در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند:

      ۱٫ سعی کنید در مورد احساسات خود فکر کنید و بفهمید که چرا اینگونه احساس می کنید.
      ۲٫ به خودتان اجازه دهید تا احساسات خود را تجربه کنید. سعی نکنید آنها را سرکوب کنید.
      ۳٫ با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید.
      ۴٫ به دنبال فعالیت هایی باشید که شما را خوشحال می کنند.
      ۵٫ از خود مراقبت کنید و به خودتان استراحت دهید.
      ۶٫ حتما با مشاور صحبت کنید به این منظور می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

      پاسخ
  9. ابولفضل گفته:

    سلام
    اضطراب مرگ دارم که نکنه بمیرم به حدی رسیده که خیلی توهم اینو دارم که به فلان بیماری مبتلا شدم مثلا سرطان دلم میخاد هی برم چک کنم ببینم هست یا نه
    یه مدتیم از اینکه عزیزامو از دست بدم خیلی میترسیدم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام.

      اضطراب مرگ یک احساس طبیعی است که همه انسان‌ها در مقاطعی از زندگی خود آن را تجربه می‌کنند. اما اگر این اضطراب به حدی باشد که زندگی روزمره شما را مختل کند، می‌تواند نشانه یک اختلال روانی باشد.

      توهم اینکه به بیماری خاصی مبتلا هستید، یکی از علائم شایع اضطراب مرگ است. این توهم می‌تواند ناشی از ترس از مرگ یا از دست دادن عزیزان باشد.

      اگر احساس می‌کنید که اضطراب مرگ زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده است، بهتر است با یک روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید. آنها می‌توانند به شما کمک کنند تا ریشه این اضطراب را پیدا کنید و راه‌هایی برای مدیریت آن بیاموزید. به این منظور می توانید با بهترین مشاوران ایران با با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

      پاسخ
    • یسرا گفته:

      سلام من سانیا آقچلی هستم من ۱۴ سالمه من کلاس هشتم برای مثال وقتی معلمم ب من میگه بیا پای تخته استرس م شوروع میکنه بلدم هسمومثلا همکلاسیم ب من ی چیز میگن دهنم بست ه میشه

      پاسخ
  10. ستاره گفته:

    سلام من ۲۵ سالمه واسه ارشد می خونم می خوام معلم بشم ولی همش استرس واضطراب دارم فکر می کنم از پس هیچ کاری
    بر نمیام چون استرس دارم حس احمق بودن بهم دست می ده دلم می خواد به آرزوی خودم برسم وحس مفید بودن داشته باشم

    پاسخ
    • دکتر دادخواه گفته:

      سلام.
      استرس و اضطراب در دوران تحصیل کاملاً طبیعی است. بسیاری از دانشجویان در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد این احساسات را تجربه می کنند.
      مهم است که به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. میلیون ها نفر در سراسر جهان با استرس و اضطراب دست و پنجه نرم می کنند.
      در اینجا چند نکته برای کمک به شما در مدیریت استرس و اضطراب آورده شده است:

      ۱٫ به خودتان یادآوری کنید که شما توانایی انجام این کار را دارید. شما برای ارشد قبول شده اید، که نشان می دهد شما فرد باهوش و با استعدادی هستید.
      ۲٫ روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. به یاد داشته باشید که در چه زمینه هایی خوب هستید و از این مهارت ها برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنید.
      ۳٫ از حمایت دیگران استفاده کنید. با دوستان، خانواده یا یک مشاور صحبت کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند تا با استرس خود کنار بیایید. مشاوران مرکز ستاره ایرانیان به شما کمک می کنند که در سریع ترین زمان ممکن استرس خود را ریشه یابی و درمان کنید برای صحبت با مجرب ترین مشاوران کشور می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.
      ۴٫ مراقب خودتان باشید. مطمئن شوید که به اندازه کافی می خوابید، سالم غذا می خورید و ورزش می کنید. این کار به شما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید و استرس شما را کاهش دهد.

      پاسخ
  11. جواد گفته:

    سلام
    من هر کاری می کنم نمی تونم درس بخونم دهم تجربی هستم لطفا کمکم کنید بتونم یکم درس بخونم چون هیچ میلی به درس خوندن ندارم و اصلا نمی تونم درس بخونم

    پاسخ
  12. هانیه گفته:

    من وارد ۱۸ سالگی شدم خیلی استرسی و عصبیم الآنم خیلی سردرگمم آز آینده میترسم ودر مورد چیز های کوچک خیلی فک میکنم و موقعی که خیلی فکرم درگیر باشه خیلی راه میرم تو ی خونه و این مادرمو عصبانی می‌کنه و کلا خیلی استرس دارم موقع صحبت با دیگران و وقتی گوشیم زنگ میخوره استرس میگیرم یا حتا زنگ در خونمون و سر دوراهی هستم

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      احساسات شما کاملاً طبیعی هستند. ورود به ۱۸ سالگی یک دوره گذار مهم در زندگی است و می‌تواند با اضطراب و سردرگمی همراه باشد. این دوران با تغییرات زیادی همراه است، از جمله پایان تحصیلات دبیرستان، شروع دانشگاه یا کار، و استقلال بیشتر از خانواده. همه این تغییرات می‌توانند باعث استرس شوند.

      علاوه بر این، شما ممکن است نگران آینده باشید و از اینکه نمی‌دانید چه کاری می‌خواهید انجام دهید، احساس سردرگمی کنید. این نگرانی‌ها کاملاً طبیعی هستند، اما مهم است که اجازه ندهید بر شما غلبه کنند.

      در اینجا چند نکته برای کمک به شما در مدیریت استرس و اضطراب در ۱۸ سالگی آورده شده است:

    • به خودتان زمان بدهید تا سازگار شوید. تغییرات زیادی در ۱۸ سالگی رخ می‌دهد، بنابراین مهم است که به خودتان زمان بدهید تا با آنها سازگار شوید.
    • در مورد نگرانی‌های خود با کسی صحبت کنید. صحبت با یک دوست، عضو خانواده، یا درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را پردازش کنید و راه‌هایی برای مقابله با آنها پیدا کنید.
    • مراقب سلامت جسمی خود باشید. خواب کافی، خوردن غذای سالم، و ورزش منظم می‌تواند به کاهش استرس کمک کند.
    • در فعالیت‌هایی که از آنها لذت می‌برید شرکت کنید. انجام کارهایی که باعث آرامش شما می‌شود می‌تواند به کاهش استرس کمک کند.

      در اینجا چند نکته خاص برای مقابله با استرس در موقعیت‌های خاصی که ذکر کردید آورده شده است:

    • اگر موقع صحبت با دیگران استرس می‌گیرید، سعی کنید روی نفس خود تمرکز کنید. چند نفس عمیق بکشید و به خود یادآوری کنید که صحبت کردن با دیگران چیزی برای نگرانی نیست.
    • اگر وقتی گوشی شما زنگ می‌خورد یا زنگ در خانه شما به صدا در می‌آید استرس می‌گیرید، سعی کنید به یاد داشته باشید که معمولاً چیز بدی اتفاق نمی‌افتد. قبل از اینکه گوشی خود را پاسخ دهید یا در را باز کنید، چند نفس عمیق بکشید و به خود یادآوری کنید که همه چیز خوب است.
    • اگر در سر دوراهی هستید، سعی کنید به تمام گزینه‌های خود فکر کنید و مزایا و معایب هر کدام را بسنجید. سپس، تصمیمی بگیرید که فکر می‌کنید بهترین برای شماست.
    • مهم است که به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. بسیاری از افراد در ۱۸ سالگی احساسات مشابهی را تجربه می‌کنند. با استفاده از این نکات، می‌توانید استرس و اضطراب خود را مدیریت کنید و از این دوران گذار به بهترین شکل ممکن بهره ببرید.
    • پاسخ
  13. زینت گفته:

    سلام من ۱۸ سالمه از وقتی فهمیدم استرس باعث فشارخون بیماری قلبی میشه با فکر به این استرس میگرم و بیشتر میترسم نمیدونم چیکار کنم

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام. به نظر میرسد دچار اختلالات اضطرابی وسواسی هستید تا سنتون کمه برای درمان اقدام کنید.
      ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

      پاسخ
      • امیرعلی گفته:

        سلام من وارد کلاس دهم شدم هنگام مدرسه استرس دارم تنگی نفس و گریم میگیره حالا نمیدونم این به خاطر ورود به جای جدید و غریبه یا بخاطر قبول نشدن تو امتحان نمونه دولتی آخه تو امتحان نمونه قبول نشدم و تقصیر خودم بود صطحم در حد نمونه بود ولی کم کاری کردم ولی استرس از زمان ورود به مدرسه شروع شده
        حالا دلیلش چیه به نظرتون
        و چی کار کنم
        آیا با گذر زمان حالم خوب میشه

        پاسخ
        • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

          اضطراب مدرسه یک مشکل شایع در میان دانش‌آموزان است که می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. در مورد شما، احتمال دارد که هم ورود به جای جدید و غریبه و هم قبول نشدن در امتحان نمونه دولتی در ایجاد اضطراب شما نقش داشته باشند.

          ورود به یک محیط جدید می‌تواند برای هرکسی چالش‌برانگیز باشد، به خصوص اگر دانش‌آموزی باشید که دوست دارید همه چیز را تحت کنترل داشته باشید. شما ممکن است نگران باشید که نتوانید با معلمان و همکلاسی‌های جدید خود ارتباط برقرار کنید، یا اینکه نتوانید از پس مطالب درسی برآیید.

          قبول نشدن در امتحان نمونه دولتی نیز می‌تواند باعث احساس ناامیدی و شکست در شما شود. این احساسات می‌توانند منجر به اضطراب و استرس شوند.

          در اینجا چند راهکار برای کمک به کاهش اضطراب مدرسه آورده شده است:

        • با معلمان و همکلاسی‌های خود ارتباط برقرار کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا احساس راحتی بیشتری در محیط مدرسه داشته باشید.
        • برای مطالب درسی آماده باشید. هرچه بیشتر مطالعه کنید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.
        • به خودتان استراحت دهید. خواب کافی و ورزش منظم به کاهش استرس کمک می‌کند.
        • اگر اضطراب شما شدید است، با یک متخصص بهداشت روان مشورت کنید.
        • با گذشت زمان و سازگار شدن با محیط مدرسه، احتمال دارد که اضطراب شما کاهش یابد. با این حال، اگر اضطراب شما شدید است یا در عملکرد تحصیلی شما اختلال ایجاد می‌کند، مراجعه به مشاور نوجوان مرکز می‌تواند مفید باشد.

          نوروفیدبک یک روش درمانی موثر برای کاهش اضطراب است. نوروفیدبک به شما کمک می‌کند تا فعالیت مغز خود را مشاهده کنید و یاد بگیرید که چگونه الگوهای مغزی مرتبط با اضطراب را تغییر دهید.

          در یک جلسه نوروفیدبک، الکترودهایی روی پوست سر شما قرار می‌گیرند تا فعالیت الکتریکی مغز شما را اندازه‌گیری کنند. سپس، شما یک بازی یا فعالیتی را انجام می‌دهید که به شما کمک می‌کند تا الگوهای مغزی مرتبط با اضطراب را تغییر دهید. به عنوان مثال، ممکن است از شما خواسته شود که بر تنفس خود تمرکز کنید یا یک تصویر آرام‌کننده را تصور کنید.

          با تکرار جلسات نوروفیدبک، مغز شما یاد می‌گیرد که الگوهای مغزی مرتبط با اضطراب را کاهش دهد. این امر می‌تواند منجر به کاهش علائم اضطراب، مانند تنش، تپش قلب و عرق کردن شود.

          نوروفیدبک برای درمان انواع مختلف اضطراب، از جمله اضطراب اجتماعی، اضطراب عمومی و اختلال هراس، موثر است.

          در مورد شما، نوروفیدبک می‌تواند به شما کمک کند تا با اضطراب مدرسه خود کنار بیایید. این روش درمانی می‌تواند به شما کمک کند تا احساس آرامش بیشتری در محیط مدرسه داشته باشید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

          اگر به فکر استفاده از نوروفیدبک برای درمان اضطراب خود هستید، مهم است که با مشاور تحصیلی مرکز غرب ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و شرق ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ کنید. مشاوران ما می‌تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که آیا نوروفیدبک برای شما مناسب است یا خیر.

  14. Mehryass گفته:

    سلام وقتتدن بخیر
    ۱۵سالمه من خیلی میترسم از این که یکی از عزیزانم را ازدست بدهم من وقتی میخواهم بخوابم خیلی میترسم از این که وقتی بیدار شوم یکی از عزیزانم را از دست داده باشم و اکثر موقع ها کابوس های بسیار وحشتناک میبینم

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام هنگامی که افراد شخصیت وابسته داشته باشند و این وابستگی نسبت به اطرافیان زیاد باشد دچار فوبیای از دست دادن دیگران میشن و معمولاً در قالب کابوس و نگرانی و اضطراب بروز پیدا می‌کند گاهی نیز ممکن است مرگ ناگهانی و یا شوکه کننده یکی از نزدیکان در سنین پایین سبب بروز چه مشکلی میشود درمان این مشکل نیاز به گذراندن جلسات درمانی مختلف دارد تا یک وابستگی فرد کاهش داده شود و استقلال شخصیتی و افزایش پیدا کند و دو احساس از دست دادن کمرنگ شده و احساسی همچون همدلی و در کنار یکدیگر بودن و مشارکت در کارها جایگزین شود

      پاسخ
  15. امیر گفته:

    سلام من موقی که میخام با کسی صحبت کنم اسطرس میگیرم دست پام میلرزن یا گوشیم زنگ میخوره تا جوابش بدم دلم میلرزه چیکار بیاد بکنم

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام شما فوبیا اجتماعی دارید و نیاز به گذراندن دوره درمان دارید و قابل درمان است

      پاسخ
  16. یاس گفته:

    سلام من ۱۶ سالمه و امسال میرم پایه دهم
    خیلی احساس تنهایی میکنم با این که آدم دورم هست و اظطراب و افسردگی شدید دارم و دکتر روانپزشک گفته قرص بخورم و ی حالاتی مثل از حال رفتن شدید و طولانی و لرزش در دست و پا برام پیش میاد از اینکه پدرم و مادرم رو از دست بدم و یا اونها پیر بشن به شدت میترسم و بخاطر این موضوع خیلی گریه میکنم برای هدفام خیلی استرس دارم از اینکه به هدفم نرسم به شدت مضطربم و میترسم خیلی پریشون حالم و به شدت پرخاشگرم هیچ امید به زندگی هم ندارم :)

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      شما هم زمان درگیر اضطراب و افسردگی هستید نیاز به درمان دارد و می‌تواند بر روی درس شما تاثیر زیادی بگذارد حتماً برای درمان آن از مرکز مشاوره کمک بخواهید

      پاسخ
  17. فاtمه گفته:

    سلام و و قت بخیر
    من دوست دارم بمیرم پدر و مادرم کار های عجیبی انجام میدهند و من هم دوست دارم بدون این کاری ڪہ انجام میدن چیه چند بار تصمیم به خودکشی گرفتم و هر وقت خواستم خودکشی کنم یکی اومد و نزاشت من ۱۴ سالمہ و پایه هشتم هستم دانش آموز درس خونی هستم معاون مدرسه مون خیلی دوست دارم اونم منو دوست داری و الان طوری شده که سر این کار های پدر و مادرم معاون مدرسه مون رو بیشتر از اونا دوست دارم و از اینکه ڪل روز رو نمیتونم ببینمش بشدت ناراحتم.

    میخوام سریعا این مشڪل حل بشہ و من بفهمم چرا پدر و مادرم ڪار های مخفی انجام میدم و تا منو میبینن سریع جمع و جورش میکنن و بهم میگن برو ، برو.
    این وابستگیم هم به ناظم مدرسه مون میخوام ڪم بشه .
    اگه امڪانش شد من با شما تو شاد صحبت ڪنم و مشکلاتم رو بصورت گسترده بهتون بگم ممنون از لطف و مهربانی تون.

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام احساسات شما را درک می کنم ولی باید بدانید به خانه مهمترین مکان امن است و نیاز به جلسه مشترک با خانواده تان داشته باشیم تا بتوانیم با آگاهی لازم به شما کمک کنیم اگر خانواده تان موضوعات تربیتی و روانشناسی را بدانند مسلمان رفتار متفاوتی ارائه می دهد و خود به خود علاقه شما نسبت به ناظمتان هم کم میشود اما این موضوع به تنهایی به دست شما حل می شود

      پاسخ
  18. مهشید شمشیرگران گفته:

    سلام پسر من اضطراب جدایی از من من رو داره مادرش هستم و مدرسه نمیره میترسه خونه نمیمونه فقط در شرایطی که کسی باشه پدرش خاله یا مادربزرگ ۷ سالشه در حال حاضر ممنون میشم کمکم کنید نیاز به مشاوره داره یا کاری هست که خودم انجام بدم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مهشید جان
      نگرانی شما برای فرزندتان قابل احترام است در این مورد بله بهتر است هرچه زودتر شرایط مراجعه به روانشناس را برای کودکتان ایجاد کنید در مورد مسیر ارتباطی شما با او نیز متناسب با شرایط فرزندتان شما را راهنمایی می کنند.
      اما درمان وابستگی بهتر است هرچه زودتر باشد تا بر شرایط درسی و‌اجتماعی او تاثیر زیادی نگذاشته این روند درمان طی شود.

      پاسخ
      • سحر گفته:

        سلام من ۱۸ سالمه و سال آخر دبیرستان هستم خیلی شدید نگران آینده و درس و هدف هام هستم و چون خانوادم بی تجربه و بیخیال هستن نسبت به کار ها و اهدافم خیلی بلاتکلیف هستم خودخوری میکنم همش احساس اضافی بودن میکنم و دوست دارم با هیچکی حرف نزنم و فقط آهنگ گوش کنم و تنها باشم حتی حرف زدن با دوست صمیمیم هم آرومم نمیکنه هیچی . یه چیزایی میگم بهش که اونم زده و ناراحت میکنم لطفا بهم مشاوره بدید دوست ندارم تو این سن انقد تنها و سردرگم باشم. ممنون

        پاسخ
        • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

          سلام احساسات شما را درک می کنم شما نیاز دارید که مهارت های ارتباطی خود را بهبود دهید و راهنمایی در امور زندگی تان نیازمندید. دوستان شما تخصص و تجربه لازم برای کمک به شما را ندارند و برای برنامه ریزی برای اهداف تان نیازمند کمک و راهنمایی یک مشاور با تجربه هستید از سویی با ادامه دادن این سبک زندگی به زودی افسردگی شما تشدید خواهد شد و متاسفانه دیگر انرژی لازم برای دستیابی به موفقیت را نخواهید داشت

  19. اسما گفته:

    سلام من ۲۳ سال دارم استرسم بالاست اعصابم خیلی زود به هم میریزه تا حدی که اطرافیانم را ناراحت میکنم مخصوصا مادرم مو حدودا ۳ ماه میشه که اینجوریم حتی میل به غذا یا خوابیدم هم ندارم چندین بار شده که خواستم خودمو بکشم اما بازم خودمو آروم کردم میشه کمکم کنیدد

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما اسما جان
      ببین عزیزم این علایمی که بیان می کنید نشان از بهم ریختگی روحی شما دارد و نیاز است که شما روند درمان را طی کنید تا بتوانید در شرایط بهتری از نظر روحی شرایط رشدی و ارتباطی خود را دنبال کنید.
      داشتن افکار خودکشی نشان از بهم ریختگی روحی شماست و خب اهمیت دارد که زودتر روند درمان شروع شود.
      در زمانی که انسان ازنظر روحی فشار زیادی را تجربه می کند این باعث می شود که نسبت به ارتباط نیز حساس تر شود و اتفاقات و سخنان معمول نیز او را ناراحت یا عصبانی کند یعنی به نوعی آستانه تحمل او کاهش می یابد و خب با درمان شرایط روحی این مشکلات نیز بهتر می شود.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰

      پاسخ
    • فاطمه گفته:

      من ۲۵ ساله هستم دو روزه که همش دوست دارم گریه کنم وخیلی عصبی میشم در حدی که کودک یک ساله ام رو کتک می زنم قبلا گریه می کردم ولی نه این طوری توی این دو روز احساس می کنم دیوانه شدم ونمی تونم خودم رو کنترل کنم بعد چند ساعت از همی کا هایم پشیمان می شوم

      پاسخ
      • دکتر دادخواه گفته:

        شرایطی که شما توصیف می کنید، بسیار نگران کننده است. مهم است که به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و افراد زیادی هستند که با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم می کنند.

        دلایل مختلفی می تواند باعث بروز این رفتارها شود. برخی از دلایل احتمالی عبارتند از:

        استرس و اضطراب: استرس و اضطراب می توانند بر خلق و خو و رفتار تأثیر بگذارند. اگر در حال حاضر با استرس یا اضطراب زیادی دست و پنجه نرم می کنید، ممکن است این امر باعث بروز رفتارهای نامناسب شود.
        افسردگی: افسردگی می تواند باعث بروز طیف گسترده ای از علائم شود، از جمله تغییرات خلقی، نوسانات خلقی، تحریک پذیری و خشونت.
        اختلالات شخصیتی: اختلالات شخصیتی می توانند باعث مشکلاتی در نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد شوند. برخی از اختلالات شخصیتی، مانند اختلال شخصیت مرزی، می توانند با نوسانات خلقی و رفتارهای پرخاشگرانه همراه باشند.
        مشکلات پزشکی: برخی از مشکلات پزشکی، مانند اختلالات تیروئید یا مشکلات هورمونی، می توانند باعث بروز تغییرات خلقی و رفتاری شوند.
        اگر نگران رفتارهای خود هستید، مهم است که به دنبال کمک باشید. صحبت با یک متخصص بهداشت روان می تواند به شما کمک کند تا علت رفتارهای خود را درک کنید و راهکارهای مقابله با آنها را بیاموزید.

        در اینجا چند نکته برای کمک به شما در کنترل رفتارهای خود آورده شده است:

        از تکنیک های آرامش بخش استفاده کنید: تکنیک هایی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن و یوگا می توانند به شما کمک کنند تا آرامش خود را حفظ کنید و از خشم جلوگیری کنید.
        زمانی را برای خود اختصاص دهید: زمانی را برای انجام کارهایی که از آنها لذت می برید و باعث آرامش شما می شوند، اختصاص دهید. این کار می تواند به شما کمک کند تا استرس خود را کاهش دهید و احساس بهتری داشته باشید.
        با یک دوست یا عضو خانواده مورد اعتماد صحبت کنید: صحبت با کسی که به او اعتماد دارید می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را پردازش کنید و از حمایت برخوردار شوید.

        اگر احساس می کنید که کنترل خود را از دست می دهید، مهم است که از کمک حرفه ای استفاده کنید. یک متخصص بهداشت روان می تواند به شما کمک کند تا رفتارهای خود را تغییر دهید و از آسیب رساندن به خود یا دیگران جلوگیری کنید. برای صحبت با برترین مشاور متخصصان ایران می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

        پاسخ
  20. مینو گفته:

    سلام ۱۸سالمه و اضطراب شدید دارم
    پیش دکتر رفتم و برام قرص ازبپم تجویز کرد اما انگار اثر اونم داره هی کم میشه
    همش احساس گیجی دارم
    ۶ساله تو این وضعیتم
    دیگه نمیتونم چیکار کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مینو جان
      ببین عزیزم در این مورد بهتر است مصرف دارو در کنار روان درمانی باشد تا روند درمان برای شما بهتر پیش برود دراین مسیر بهتر است متناسب با شرایط جدیدی که دارید برای شما داروتجویز شود در کنار اینکه جلسات روان درمانی خود را نیز شروع کنید.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  21. نگار گفته:

    من الان ۱۲ سالمه ولی خیلی پرخاشگرم و از این سن بدم میاد چون نه من میتونم کسی رو درک کنم نه کسی میتونه منو درک کنه من راجب اینکه بقیه درموردم چی میگن یا درسامو چیکار کنم خیلی استرس میگیرم به طوزی که احسای گرما میکنم تپیش قلب میگیرم و سرم بدجور درد میگیره و پاهامو خیلی تند تکون میدم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما نگار جان
      ببین عزیزم این میزان از پرخاش و اضطراب در مورد صحبت های دیگران و در کنار آن تغییرات شرایط بدنیتان ارتباطی با شرایط سنی شما ندارد و نشان از هم ریختگی روحی شما دارد و نیاز است که با کمک پدر و مادر برای درمان به روانشناس مراجعه کنید.

      پاسخ
  22. ناشناس گفته:

    سلام ببخشید من از کودکی ترس و هراس داشتم و بعد از مرگ پدرم یک ترس و وحشت زدگی نسبت ب خونه ک پدرم فوت کرده اونجا دارم، الان مادر شدم ولی هنوز استرس هارو دارم و بیشتر هم شده، لرزش دارم تنگی نفس ، تپش قلب، عرق سرد، افکار منفی نمیزاره،بخوابم ، مثل بچها از چیزهای کوچیک میترسم ، کلا زندگیم داره خراب میشه کمکم کنید پیش مشاور رفتم فایده ندارد دارو میخورم بدتر میشم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      این ترس و اضطراب ها نیاز به درمان دارند در غیر این صورت می تواند سالها ادامه پیدا کند و شرایط روحی و جسمی شما را تحت تاثیر قرر بدهد .
      روند درمان شمانیاز است که با دارو درمانی و روان درمانی شروع شود و به خودتان و درمانگر زمان بدهید تا روند درمان طی شود. راحل میانبری در این مسیر وجود ندارد.
      در این مسیر متخصصین ستاره ایرانیان می توانند با بهترین گروه درمانی به شما کمک کنند.
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

      پاسخ
      • سهیلا گفته:

        سلام من ۳۱سالمه مجردم مدام استرس و اضطراب دارم قبلا همش بخاطر چیزای کوچیک بود استرسم دعوای مامان و بابام چون اخلاق بابامم تنده واینکه مشکل اعصاب و روان هم دارن تو خانواده ای بابام این مشکل هس چندباری بخاطر این چیزا حتی حالم بد شده و راهی دکترشدم باز چندباری استرس بیماری گرفتم نکنه مشکل داشته باشم یاهرچی الان باز چندوقتیه مدام به مرگ فکرمیکنم همش دل اشوبه دارم نگرانم سعی میکنم بهش فکرنکنم و خودمو مشغول کنم باز میاد توذهنم و اذیت م میکنه یه وقتایی خوبم یه وقتایی ن بخدا دیگه خسته شدم نمیتونم از زندگیم لذت ببرم حتی میترسم به مادرم بگم اینارو،

        پاسخ
  23. ناشناس گفته:

    سلام من خیلی استرسی هستم برای چیزای الکی و همیشه دل‌شوره دارم حتی برای امتحانی هم که کلی خونده باشمم از استرس تا صبح نمیخابم و خیلی اذیت میشم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببینید اضطراب زیاد می تواند عملکرد انسان را در موارد مختلف منحل می کند پس بهتر است برای درمان اقدام کنید.

      پاسخ
  24. ستاره گفته:

    سلام و عرض ادب
    مدتی هست که عصبی و پرخاشگر شده ام حتی به پسر ۶ ساله و دختر یکساله خودم هم پرخاشگری میکنم ، احساس ضعف اعصاب و عدم کنترل رفتار انی دارم ، بعدش شدید عذاب وژدان میگیرم و این برایم غیرقابل تحمل است . میخاستم چند تا آرام بخش ضعیف و شروع کنم پلی از وابسته شدن به دارو ترسیدم ، لطفا راهنمایی کنید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما ستاره جان
      ببین عزیزم زمانی که شما بینش دارید که شرایط روحی خوبی تجربه نمی کنید خب اهمیت زیادی دارد که مسیر درمان را طی کنید چون در هرصورت شرایط روحی انسان تاثیر زیادی بر رفتارها و روابط او دارد و موردی نیست که بتوان با نادیده گرفتن آن پیش رفت.
      در این مسیر بهتر است در اول جلسات روان درمانی را تجربه کنید در صورتی که نیاز به دارو بود خب روانشناس به شما کمک می کند تحت نظر روان پزشک در دوز مشخصی که ایجاد وابستگی نکند دارو مصرف کنید تا بتوانید جلسات روان درمانی را طی کنید و شرایط روحی بهتری را تجربه کنید و خب اگر مصرف دارویی هم باشد این دارو قطع می شود.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۵۷۴۱

      پاسخ
  25. خسته گفته:

    سلام من و شوهرم به مشکل خوردیم و میخوایم جدا بشیم خیلی هم دوسش دارم اونم همینطور ولی زندگیمون فایده ای نداره
    من خیلی اضطراب و استرس دارم همش دلم میخواد گریه کنم تورو خدا برام یه راه حل بدین برای این استرسم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببین عزیزم بهتر است هردوی شما قبل از تصمیم گیری برای جدایی به دلیل بهبود شرایط روحیتان و بررسی مشکلات زندگی مشترکتان یک دوره زوج درمانی را تجربه کنید در این حالت بعد از تلاش خودتان برای بازسازی و ترمیم و در کنار شناخت بیشتر می توانید ر مورد جدایی یا اامه زندگی مشترک تصمیم گیری کنید.
      در هرصورت این شرایط با فشار روحی زیادی می تواند همراه باشد پس بهتر است که همراهی یک متخصص را داشته باشید.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      پاسخ
  26. ناشناس گفته:

    سلام من همسرم هشت سال یه بیماری تازه به من گفته همیشه احساس میکنه یکی پشتشه الان به مرحله ای رسید ه که ازصبح تاشب میشینه خونه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببینید این می تواند نشان از توهم بینایی داشته باشد یعنی همسر شما افراد و یا اشیاء و حتی ممکن است حیواناتی را بیان کند مشاهده می کند که دیگران و شما آن را نمی بینید خب در این مورد اهمیت زیادی دارد که حتما همسر شما تحت نظر روان درمانگر و روان پزشک روند درمان خود را شروع کنند چون این موری نیست که ایشان بخواهند به تنهایی و یا بدون بررسی شرایط روحی در مورد آن گام بردارند.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۳۰۴

      پاسخ
  27. فرشته گفته:

    سلام
    ببخشید اگر خانمی بخاطر فشارهای کاری یا روحی خیانت بکنه و بعد پشیمون بشه باید چیکار کرد؟

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما فرشته جان
      ببین عزیزم در این مسیر نیاز است که شما اشتباه بودن مسیر انتخابی و رفتاری خود را بپذیرید و در کنار آن سعی کنید دلایل این خیانت را بررسی کنید و سهم خودتان را از این اشتباه بردارید و ادامه مسیر رشدی خود را طی کنید.
      در مورد زندگی مشترکتان نیز بهتر است با کمک زوج درمانگر تصمیم گیری کنید.

      پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          ببین یسنا جان اگر میزان اضطراب به اندازه ای باشد که عملکرد شما را از نظر جسمی و بدنی بهم بریزد در این مورد نیاز است که حتما شما به روانشناس مراجعه کنید و روند درمان خود را شروع کنید دقت کنید که درمان اضطراب اهمیت زیادی دارد پس بهتر است در این مورد با پدر و مادر صحبت کنید.

  28. ناشناس گفته:

    استرس و افسردگی برا کنکور گرفتم نمی‌دونم دیگه چکار کنم
    همش کلاس میرم هی خودم سرزنش می کنم میگم نمیشه در نمیای سخته خسته شدم انقد اعصابم بهم ریخته دیگه طوری که دیگه کتاب گذاشتم کنار نمیخونم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببین عزیزم زمانی که صحبت از استرس در سطح بالا و یا افسردگی می شود خب شما نیاز است که بدانید بیمار هستید و خب بیماری می تواند بر عملکرد شما تاثیر زیادی بگذارد در شرایط فعلی شما در آستانه انتخاب مهمی هستید و دو مسیر دارید یک اینکه بگوید من بیمارم و دیگر چون بیمار هستم نمی خواهم کاری انجام بدهم و کتاب های خود را کنار بگذاری و مسیر زندگی روزمره را بدون هدف دنبال کنی یا اینکه بیمار بودن خودت را بپذیری و با کمک روان درمانگر برای بهبود شرایط روحی خودت گام برداری در کنار اینکه خب با بهبود شرایط روحی عملکرد شما نیز از نظر درسی و اجتماعی نیز بهبود زیادی پیدا می کند.
      در زمان بیماری انسان با کاهش عملکرد در موضوعات مختلف روبرو مشود و مانند زمانی که سردرد ویا آب ریزش بینی جز علایم سرماخوردگی است کاهش انگیزه و اضطراب بالا و مشکلات در روابط و… هم می تواند نشان از بیماری روحی باشد و خب برای یک انسان که هم بعد روحی و هم بدنی دارد اصلا چیز عجیبی نیست که بیمار شود حالا چه جسمی باشد و چه روحی در زمان فعلی انتخاب با شماست که می خواهید با بیماری خودتان چیکار کنید .
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۵۸۹۵

      پاسخ
  29. مریم گفته:

    سلام من۳۴سالم هست متاهل هستم ویک فرزند دارم زندگی خوب واران رو دارم فقط مشکلم اینکه دوست ندارم شوهرم با دوستاش در ارتباط باشه و الان یه دوستی قدیمی خودش رو پیداکرده من دوست ندارم در ارتباط باشه و اون آقا هیچ مشکلی ندارن من حس خوبی ندارم فقط همین نمیدونم چیکارکنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مریم جان
      ببین عزیزم در این مسیر اینکه شما دوست ندارید به این معنا نیست که همسرتان هم بناید این ارتباط را دوست داشته باشند و خب اگر بخواهید برای ایشان تصمیم گیری کنی این رفتار استقلال همسرتان را کاهش می دهد و احتمال جبهه گیری بیشتر می شود.
      در این مسیر اگر همسر شما روابط زیادی با دوستان خود دارند و یا احتمال آسیب به زندگی مشترکتان را میدهید و یا رفتار خاصی دارند و… خب می توانید در این مورد با ایشان صحبت کنید و بخواهید این به این مسائل نیز توجه کنند و توقعات خودتان را نیز بیان کنید تا رد کنار هم نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
      اما اگر این فرد مشکلی ندارد و همسرتان نیز روابط خود را مدیریت می کند و افراطی این روابط را تجربه نمی کند خب در این مسیر بهتر است در احترام به خواسته های ایشان نیز توجه کنید و اگر هم می خواهید نظری بیان کنید در احترام و به عنوان یک نظر و احساس خودتان آن را بیان کنید و اجازه بدهید خود ایشان تصمیم گیری کنند.

      پاسخ
    • ناشناس گفته:

      سلام من یکی دوسال پیش یکی دوتا عکس کاملاً محجبه و پوشیده از یکی دو تا از دوستام واسه کسی فرستادم تو مجازی کاملاً پوشیده بودن بعد چند مدت بعد همین اتفاق واسه خودم افتاد الان انقد حالم بده استرس دارم عذاب وجدان دیوونم کردا

      پاسخ
      • مشاور 24 ساعته گفته:

        سلام به شما دوست عزیز
        ببین عزیزم در هرصورت دوستان شما و شما نیاز است که بدانید که حفظ این حریم ها اهمیت زیادی دارد و خب اگر بخواهی حریم خصوصی یکیدگر را زیر پا بگذارید خب این می تواند با مشکلات و احساسات ناخوشایندی همراه شود پس بهتر است که سعی کنید از این رخداد تجربه لازم را کسب کنید تا بتوانید مسیر رشدی بهتری را تجربه کنید.
        در زمان فعلی ایا خطر خاصی شما را به دلیل این عکس تهدید می کند؟ و در کنار اینکه لطفا بفرماید چند سال دارید؟

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          ببین رها جان زمانی شما استرس و ترس بالایی را تجربه می کنید ذهن شما هشیار می شود و به همین دلیل هم شما با بی خوابی روبرو می شوید درمان این ترس و استرس اهمیت زیادی دارد چون در هرصورت این موارد می تواند عملکرد شما را از نظر اجتماعی و جسمی و حتی ارتباطی تحت تاثیر قرار بدهد.
          پس بهتر است برای درمان به روانشناس مراجعه کنید تاروند درمان شما زودتر شروع شود.
          درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      • ریحا گفته:

        سلام من بیخود بی جهت استرس دارم، پاهامو همش تکون میدم، فکر خیال زیاد میکنم، تپش قلب میگیرم، بعضی موقع بی جون میشم و دست پاهام میلرزه، همش حس میکنم قراره یه اتفاق بد بیافته بعضی موقع خوابای بدی هم میبینم مثل این که تصادف کردم یا یکی از عزیزام فوت کرده لازم به ذکر که دوست صمیمیم هم ۱۵روز پیش فوت کرده البته قبل فوت دوستم هم اینجوری بودم الان حس میکنم بیشتر شده

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          سلام به شما دوست عزیز
          این موارد می تواند نشان از اضطراب و وسواس داشته باشد و نیاز است که شما برای درمان اقدام کنید چون این موارد با گذشت زمان می تواند شدت پیدا کند و عملکرد شما را در تحت تاثیر قرار بدهد .
          بهتر است شرایط مراجعه به روانشناس و شروع درمان را برای خودتان ایجاد کنید این علایم جسمی شما نیز به دلیل شرایط روحیتان می باشد.
          درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰

  30. Negar گفته:

    سلام وقت بخیر من یک دختر ۱۷ ساله هستم حدود یک یک سال میشه که در میان جمع وقتی زیاد صحبت مسکنم کاملا پوستم قرمز میشه و خیلی دیر به حالت طبیعی ام بر میگردد و چون به ظاهر بیش از حد پوست سفیدی دارم اطرافیان خیلی سریع متوجه ی این تغییر سیس من میشوند و دائم به هم میخندد و…. ولی سعی میکنم خودم رو کنترل کنم این روز ها در مدرسه هم همسن اتفاق میافته سوتی خیلی کوچکی در کلاس میدم موجب قرمزی صورتم شده و بچه های کلاس مستقیم انگشتشون سمت من میاد هیچ وقت تو عمرم به هیچ کس رو ندادم که بخواد مسخرم کنه و یا حتی حرف های بیجا و بی دلیل بهم بزنه و این هم هست هر موقع خودشون اشتباه میکنن ادم نباید حرفی بزنه خدا نکنه و کلا تمام هم کلاسی هام از من بدشون مساد زنگ تفریحی را رو معمولا با پرسیدن سوال هایی که خودم جوابش رو میدونم ولی از دبیران مجدد سوال میپرسم میگذرونم که اصلا سمت اون ها نروم و همون ها هم به خاطر این کارم القاب بد مثلا همچی دان و خودشیرین و … به هم نسبت میدن و هیچ دوستی هم در طول زندگی نداشتم و خواهر و بردار هم ندارم دوست نداشتم اینجا پیام بدم ولی مجبور شدم تست اضراب هم دادن ۲۶ از ۶۳ شد میدونین فقط میخوام این سرخی پوستم در مقابل خیلی از افراد از بین بره و بتونم غرور خودم رو در همون زمان حفظ کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما نگار جان
      ببین عزیزم اگر دائم بخواهی خودت را درگیر این مسئل کنی خب این واکنش بیشتری برایت به همراه خواهد داشت حتی به شکل بدنی در هرصورت چه شما و چه هر انسان دیگری می تواند اشتباه کند و خب قرار نیست که شما مبرا از هر گونه خطا و اشتباهی باشید.
      در این مسیر اینکه خودت را همان گونه که هستید بپذیرید اهمیت زیادی دارد در این حالت دیگر نگران این نیستید که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند و خب می تواند بر روی موضوع اصلی که صحبت کردنتان است تمرکز کنید
      اما خب این سرخی صورت و دوری کردن از همکلاسی ها و نداشتن ارتباط دوستانه همه باهم ارتباط دارد بهتر است بجای حذف علایم به کمک روانشناس بررسی کنید که این علایم چه معنی می دهد و سعی کنید که برای بهبود عملکرد خود گام بردارید.
      در کنار اینکه خب شما هم می توانید مسیرهای ارتباطی جدیدی را بسازید اگر بدانید که دلیل این کناره گیری چیست.
      بهتر است بک دوره مشاوره حضوری یا تلفنی را تجربه کنید چون بررسی انچه در روان شما تجربه می شود برای کمک به شما اهمیت زیادی دارد.

      پاسخ
  31. ناشناس گفته:

    سلام خسته نباشید
    من ۱۷ سالمه و جدیدا حس میکنم مشکلات برام زیادی ان
    مشکل اعتماد دارم و متاسفانه نمیتونم به کسی زود اعتماد کنم و به همین خاطر جز دوتا رفیق صمیمی هیچ دوستی ندارم و بدیش اینه که نمیتونم با همون دوستان هم در مورد مشکلات خانوادگیم صحبتی بکنم
    من توی خانواده به شدت مذهبی و طرز فکر بسته و احمقانه ای هستم که حتی نمیتونم با دوستانم ی بیرون برم
    با ۱۷ سال سن که سالی که میخوام کم کم مستقل بشم و پا به دانشگاه بذارم اما هنوز گوشیمو چک میکنن و بدون در زدن وارد اتاقم میشن
    اهمیتی به اینکه چی میخوام نمیدن و همیشه در هر لحظه چک میشم و هیچ فضای شخصی یا احساس امنیتی دیگه ندارم
    از بچگی برای اینکه به حرفاشون گوش کنم با کتک و کمربند جلو اومدن و همش کتکم زدن و بهم زور گفتن و حتی الآنم بهم میگن به حرف کن و خفه شو وگرنه دستم روت بلند میشه
    همش بخاطر اینکه دخترم بهم گیر میدن و دوست دارن من ی دختر آروم و سر به زیر باشم که دهنش بستس اما من برعکسم
    همیشه سعی میکنم پر شر و شور و سر و صدا و پر انرژی باشم
    دوست دارم اونجوری که می‌خوام لباس بپوشم و با دوستانم بیرون برم اما تا بحال یکبار هم به من اجازه بیرون رفتن ندادند
    دیگه خسته شدم چون هیچ وابستگی ای به این دنیا ندارم و چند روزی میشه دارم به خودکشی فکر میکنم
    ۳ ساله که همش کارم شده ی جا دراز کشیدن و سرم تو گوشی بودن
    با فیلم و سریال حواس خودمو از زندگیم پرت میکنم تا یادم بره
    دیگه از خودم یا قیافه و اندامم خوشم نمیاد و از همه چی متنفرم
    حس میکنم زندگیم به آخر رسیده
    اعتماد به نفسم داره از بین می‌ره
    هیچکی من و مشکلاتمو جدی نمیگیره حتی خانوادم و همش میگن تو ضعیفی پس خودکشی کن تا ما راحت بشیم از دستت و من خستم
    دیگه نمیخوام ادامه بدم با اینکه کلی آرزو برای آیندم داشتم
    با اینکه این چند روز دنبال ی نور امید بودم تا ادامه بدم اما دیگه خسته شدم
    مشکل وابستگی دارم و حتی نمیتونم به کسی وابسته بشم یا حتی احساساتمو بروز بدم و دلتنگ بشم
    یجورایی ی بی حسی کامل دارم
    حتی نمیتونم به ی مشاور یا روانشناس مراجعه کنم چون نه خانواده اعتقادی دارن و نه میذارن من برم
    حتی الان که اینو می‌نویسم هنوز امید دارم انگار اما خستم از همه چی
    دلم میخواد یجوری تموم بشه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در هرصورت نمیخواهیم مسیر اشتباه رفتاری پدر و مادر را توجیه کنیم اما نیاز است که در این مورد شما با آنها صحبت کنید و بیان کنید که احساسات و تلاش و نگرانی آنها را برای خودتان درک می کنید اما می خواهید آنها نیز به احساسات شما توجه کنند و در مورد اینکه این شرایط کتک زدن، فحش، وارد شدن به حریم خصوصی برای شما با چه احساساتی همراه شده است صحبت کنید و اجازه بدهید آنها نیز صحبت کنند در این حالت در مسیر تعامل باهم می توان امیدوار بود که شرایط بهتری را تجربه کنید.
      اما حتی اگر آنها نخواهند مسیر ارتباطی بهتری را ایجاد کنند بهتر است شما بجای تمرکز بر خودکشی که یک ایده است که بخاطر شرایط روحی شما ایجاد شده بر این مسیر توجه کنید که می توانید با وارد شدن به محیط های بزرگ تری چون دانشگاه و بعد مستقل شدن از نظر کاری و مالی مسیر استقلال بیشتری را تجربه کنید .هرچند سخت اما شدنی است که بر داشته هایتان تمرکز کنید تا بتوانید آینده بهتری را تجربه کنید.
      بهتر است اگر شرایط مالی و خانوادگی مراجعه به روانشناس را ندارید با شماره گیری ۱۲۳ یا۱۴۸۰ از خدمات دولتی استفاده کنید تا به شما کمک شود در شرایط روحی بهتری مسیر رشدی خود را طی کنید.۰

      پاسخ
      • ناشناس گفته:

        من یه دختر ۱۶ سالم و واقعا نیاز به مشاوره دارم چون واقعا اگه کسی نتونه کمکم کنه تا بهتر شم دست به خودکشی میزنم و سابقه خودکشی هم دارم

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          ببین عزیزم با توجه به داشتن سابقه اقدام به خودکشی و داشتن افکار خودکشی اینکه شما بدایند این علایم به دلیل بهم ریختگی روحیتان می باشد اهمیت زیادی دارد در کنار اینکه شما برای بهبود شرایط روحیتان نیاز است به صورت حضوری به روانشناس و روان پزشک مراجعه داشته باشید تا روند درمان شما طی شود و کمک شود با تکه ای که می خواهید هنوز زنده بمانید و شرایط بهتری را تجربه کنید به مسیر خود ادامه بدهید.
          بهتر است اگر افکار خودکشی داشتید ولی هنوز روانشناس و روان پزشک در دسترستان نبود با شماره ۱۴۸۰ یا ۱۲۳ تماس بگیری همکاران ما به صورت رایگان به شما کمک می کنند.

      • سهیلا گفته:

        سلام من ۳۱سالمه مجردم مدام استرس و اضطراب دارم قبلا همش بخاطر چیزای کوچیک بود استرسم دعوای مامان و بابام چون اخلاق بابامم تنده واینکه مشکل اعصاب و روان هم دارن تو خانواده ای بابام این مشکل هس چندباری بخاطر این چیزا حتی حالم بد شده و راهی دکترشدم باز چندباری استرس بیماری گرفتم نکنه مشکل داشته باشم یاهرچی الان باز چندوقتیه مدام به مرگ فکرمیکنم همش دل اشوبه دارم نگرانم سعی میکنم بهش فکرنکنم و خودمو مشغول کنم باز میاد توذهنم و اذیت م میکنه یه وقتایی خوبم یه وقتایی ن بخدا دیگه خسته شدم نمیتونم از زندگیم لذت ببرم حتی میترسم به مادرم بگم اینارو، ترس بهم دست میده و بعدش لرزش دست و حالت تهوع و… میدونم حمله پنیک هس اما دیگه خسته شدم

        پاسخ
        • دکتر دادخواه گفته:

          سلام. شنیدن اینکه شما با این همه استرس و اضطراب دست و پنجه نرم می کنید، خیلی ناراحت کننده است. می دانم که چقدر می تواند خسته کننده و دشوار باشد.

          اولین چیزی که باید بدانید این است که شما تنها نیستید. میلیون ها نفر در سراسر جهان با استرس و اضطراب دست و پنجه نرم می کنند. این یک مشکل شایع است که می تواند دلایل زیادی داشته باشد.

          در مورد شما، به نظر می رسد که استرس شما ناشی از عوامل مختلفی است، از جمله:

          دعوای والدین شما
          نگرانی در مورد سلامتی خود
          نگرانی در مورد مرگ

          اینها همه عواملی هستند که می توانند باعث استرس و اضطراب شدید شوند. در مورد ترس از مرگ، این یک ترس طبیعی است که همه ما در مقطعی از زندگی خود آن را تجربه می کنیم. با این حال، اگر این ترس به حدی شدید باشد که زندگی روزمره شما را مختل کند، می تواند نشانه یک مشکل سلامت روان باشد.

          حملات پانیک نیز یک مشکل شایع است که می تواند توسط استرس و اضطراب ایجاد شود. حملات پانیک معمولاً با علائمی مانند لرزش، تپش قلب، تنگی نفس، تعریق و احساس مرگ قریب الوقوع همراه هستند.

          اگر این علائم را تجربه می کنید، مهم است که به دنبال کمک حرفه ای باشید. یک متخصص سلامت روان می تواند به شما کمک کند تا علت استرس و اضطراب خود را شناسایی کنید و راهکارهایی برای مدیریت آن پیدا کنید. برای صحبت با برترین مشاوران ایران در زمینه استرس می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

  32. ستایش گفته:

    من واقعا نمیدونم مشکل از کجاست ولی چندین وقته که حوصله انجام دادن هیچکاری رو ندارم، فقط یک جا نشستم و هیچکاری نمیکنم، خیلی تلاش مطکنم که بلند شم و انقدر تنبل نباشم اما نمیشه، هر روز بدتر از دیروز، هیچکدوم از کارایی که میکردم مثل قبل دیگه خوشحالم نمیکنه، همش خودم رو به خاطر این حجم از تنبلی و بی استفاده بودن سرزنش میکنم، هیچ انگیزه ای برای انجام کاری ندارم. ممنون میشم کمک کنید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما ستایش جان
      این علایمی که بیان می کنید ارتباط به تنبلی ندارد و زمانی که شما بیان می کنید کارهایی که در گذشته می کردید دیگر شما را خوشحال نمی کند، سرزنش خود دارید، بی حوصله هستید و… خب این علایم نشانه های اولیه افسردگی می باشد و با افسردگی کاهش عملکرد نیز در موقعیت های مختلف همراه می باشد.
      اگر شما بیش از دو هفته این علایم را تجربه می کنید بهتر است با مراجعه به صورت حضوری یا تلفنی به روانشناس برای بهبود شرایط روحی خودتان اقدام کنید چون در هرصورت این مشکلات روحی نیز مانند بیماری های جسمی نیاز به توجه و درمان دارند و هرچقدر زودتر به آنها رسیدگی شود هم درمان راحت تر و هم شدت مشکلات احتمالی کاهش می یابد.

      پاسخ
  33. هستی گفته:

    من همیشه سعی می کنم تظاهر به خوشحالی کنم درواقع جوری خودمو نشون میدم انگار من سردو بی احساسم و همیشه می خندم همه فک می کنن تنبلم اما خیلی تلاش می کنم همیشه در بدترین موقع ها فقط می خندم با همه تظاهر به دوستی دارم اما فقط دو نفر از دوستام هستن که همه چیزمو بهشون می گم ولی واقعا خستم همیشه یه اعتراضی تو وجودمه همش یا پامو تکون میدم یا با ناخونام ور می روم و یه یه سالی که خیلی نگرانی هام بیشتر شده و وقتایی دیگه خیلی قم گین میشم قلبم درد می گیره و نفسم تنگ می شه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به ما هستی جان
      ببین عزیزم در هرصورت تا زمانی که شما بخواهید خودتان را همیشه مجبور به ارتباط با همه ، خوشاحال بودن، نادیده گرفتن ناراحتی و حتی عصبانیت کنید خب در این حالت در اول دیگران متوجه احساسات و نیازهای شما نمی وند پس نمی توان توقع چیزی و یا رفتاری از آنها داشت و دوم اینکه خب به دلیل انکار بسیاری از احساسات و نیازها احتمالا خود شما با فشار روحی زیادی روبرو می شوید و خب این می تواند با علایم جسمی چون تنگی نفس و یا درد قلبی و… همراه شود .
      در این مسیر بهتر است که سعی کنید از مسیرهای ارتباطی استفاده کنید یعنی در مورد نیازها و خواسته های خودتان صحبت کنید و در کنار اینکه برای بررسی شرایط روحی خودتان و این مسیر ارتباطی که تجربه می کنید به روانشناس مراجعه حضوری داشته باشید تا در کنار کمک به بهبود شرایط روحی شما بتوانیم کمک کنیم در مسیر ارتباطی بهتری گام بردارید.

      پاسخ
  34. Amir گفته:

    من ۵ روز به خاطر یه کاری خیلی اضطراب و بی قراری داشتم و می خواستم روز ها هی تموم بشن و سه شنبه برسه
    اما وقتی از سه شنبه گذشت همون ترس و اضطراب رو دارم
    و بی قرارم و یهویی از زندگی سیر میشم و همش دلم میخاد سرمو به یه کاری گرم کنم مثلا فیلم ببینم و اگرنه نمی تونم چیزیو تحمل کنم و می خوام روز فوری تموم شه
    خواب و خوراکم خیلی کم شده

    لطفا راه رهیایی از این مشکل رو به من بگین خواهش میکنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا امیر
      خب در این مسیر نیاز است که افکار، احساسات و مسیر رشدی و اضطرابی که تجربه می کنید به صورت دقیق بررسی شود تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم تا با افزایش ظرفیت روانی بتوانید بجای فرار از شرایط با بینش آنها را بررسی کنید و تا جایی که ممکن است و در توانمندی شما می باشد برای بهبود مسیر تلاش کنید و در کنار اینکه خب اگر قرار است چند روز بعد اتفاقی رخ بدهد و یا شرایطی را تجربه کنید و…. روانتان ظر فیت نگهداشتن این مسائل را داشته باشد .
      اضطراب یک هیجان طبیعی می باشد اما اگر دائم تجربه شود و یا شدت آن به اندازه ای باشد که عملکرد شما را مختل کند در این حالت مشکل در نظر گرفته می شود و نیاز است که برای درمان به صورت حضوری یا تلفنی به روانشناس مراجعه کنید.

      پاسخ
  35. سارینا گفته:

    سلام من ۱۸ سالمه تازگیا خیلی زود عصبانی میشم و گریم میگیره دام میخواد همه چیزو بشکنم سر هر موضوع خیلی کوچیک زیاد استرس میگیرم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما سارینا جان
      ببین عزیزم این عصبانیت ها و گریه هایی که بیان می کنی نشان می دهند که شما از نظر روحی تحت فشار هستید اما برای اینکه بتوانیم به شما کمک کنیم نیاز به مراجعه حضوری یا تلفنی می باشد تا بتوانیم افکار، احساسات، عملکرد و به صورت کلی آنچه در روان شما تجربه می شود را بررسی کنیم .
      بهتر است برای خودتان شرایط مراجعه با تعامل مستقیم را ایجاد کنید چون درمان به صرت چت امکان پذیر نیست.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۵۷۴۱

      پاسخ
  36. حسنا گفته:

    سلام وقت بخیر.من یه دختر۱۷ساله هستم که از خیلی وقت پیش همیشه احساس ناامیدی و اضطراب داشتم و اعتماد به نفس خیلی پایینی هم دارم یه مدتی هست که سر هر چیزی گریم میگیره و هرروز هم حالم بدتر میشه . لطفاً اگه راهکاری میدونید کمکم کنین.

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما حسنا جان
      ببین عزیزم دادن راهکار در اول نیاز به بررسی شرایط روحی شما دارد در کنار اینکه یک راهکار برای همه جوابگو نیست و خب برای ساختن راهکار هم نیاز به تعامل خودتان و بررسی شرایط شما می باشد. این علایمی که بیان می کنید اگر بیش از دو هفته ادامه داشته است می تواند نشان از افسردگی در شما داشته باشد و خب حتما دلیلی برای این افسردگی در روان شما وجود دارد که نیاز به بررسی و تعامل مستقیم با درمانگر دارد تا بتوانیم در مسیر درمان به شما کمک کنیم.
      بهتر است در این مورد به صورت حضوری یا تلفنی به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانیم با طی کردن جلسات به بهبود شرایط روحی شما و در کنار آن بهبود عملکرد و شناخت خودتان کمک کنیم.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰ سلام به شما دوست عزیز

      پاسخ
  37. Narges گفته:

    سلام وقت بخیر من مدت زیادی هست که دچار استرس و اضطراب شدید شدم و حتی از استرس و ترس بهم حمله عصبی دست داد تنگی نفس دارم و همیشه ناخون هامو میشکنم و خیلی استرس و دلشوره دارم تنگی نفس دارم و وقتای که استرس میگیرم نفسم بالا نمیاد و سرگیجه میگیرم به نظرتون چیکار کنم؟

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام. برای ما قابل درکه که شما شرایط استرس زایی تجربه می کنید ولی این سطح استرس از طریق چت یا راهنمایی قابل درمان نیست و نیاز است که به مرکز ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰مراجعه کنید و با مشاوره حضوری و یا تلفنی به درمان بپردازید

      پاسخ
  38. ناشناس گفته:

    سلام وقت بخیر من یه دختر۱۷ ساله ایی هستم که نسبت به سنم خیلی بزرگ ترم و خیلی شروشیطونم ولی تازگیا نمیدونم چرا بدون هیچ دلیلی بغضم میگیره دوست دادم فقط گریه کنم دوست ندارم کسی کنارم باشه حتی از خانواده ی خودم دوری میکنم همش حس میکنم هیچکسی چشم دیدنمو نداره حس میکنم کسی دوست نداره باشم این حالت و ۲ماهی میشه گرفتم که خودم هم دلیل این کارم رو نمیدونم چند شب پیش هم باخانوادم یکم حرفم شد کلی قرص خوردم ولی متاسفانه موفق نشدم و فقط درد کشیدم نمیدونم چکار کنم نمیتونمم همه چیز رو اینجا بگم و مهم تر از همه نمیتونم به هیچ کسی اعتماد کنم نه دوست و نه خانواده.
    لطفا اگه راه حلی هست جلو پای من بزارین باتشکر

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببین عزیمز خودکشی راحل هیچ مشکلی نیست در این مسیر نیاز است که شما برای بهبود شرایط روحی خودتان به روانشناس مراجعه کنید زمانی که شما اقدام به خودکشی می کنید یعنی از نظر روحی بهم ریختگی زیادی وجود دارد و بقیه علایم دیگری که بیان می کنید از بعض، گریه، کاهش امید، دوری از خانواده و… همه نشان از شرایط روحی شما دارد و احتمال افسردگی وجود دارد که نیاز است درمان شود.
      این اعتماد به مرور با کمک روان درمانگر ایجاد می شود بهتر است به خودت و ایشان فرصت بدهی.

      پاسخ
  39. مریم گفته:

    سلام من مریمم چنتا از امتحانام رو شهریوری شدم یعنی زیر ۱۶ خیلی حالم بده بشدت که میخام بمیرم چیکار کنم سبک بشم دارم خفه میشم از همه میترسم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مریم جان
      ببین عزیزم در اول اینکه زیر ۱۶ شدن به معنای رد شدن شما در این امتحانات نیس و نمره زیر ۱۰ ردی محسوب می شود و شما نیاز است که در شهریور امتحان بدهید اما در مورد دوم اینکه سرزنش کردن خودتان کمکی به شما نمیکند و تنها باعث می شود که فشار روحی بیشتری را تجربه کنید بهتر است که بررسی کنید که این افت نمره به چه دلایلی رخ داده است و با رفع این دلایل سعی کنید شرایط بهتری را در امتحانات برای خودت ایجاد کنی.
      با داشتن برنامه ریزی و پشتکار می توانید در مسیر درسی خود نتیجه گیری بهتری داشته باشید.

      پاسخ
  40. غزاله گفته:

    ادامه حرفم
    همش تنگی نفس دارم یه چیزی انگار توسینمه که داره خفم میکنه و بیشتر همین حس باعث میشه اون حال بد بهم دست بده که برم سمت پرگار😔

    پاسخ
  41. غزاله گفته:

    سلام من غزاله هستم و ۱۵ سالمه تازگی همش استرس و اضطراب دارم حتا باعث شده که تمام دستمو تا آرنج با پرگار زخم زخم کردم بعضی وقتا فکر میکنم دیوونه شدم کلی واقعا دست خودم نیست همش میلم درس بخونم حالم بده همش میرم سمت پرگار انگار بهش اعتیاد پیدا کردم توروخدااگر میتونید کمکم کنید واقعا حالم بده دیروز زده بود به سرم قرص بخورم و خودکشی کنم ولی دوستم جلومو گرفت و نزاشت
    داداشم خیلی باهام حرف میزنه اون لحظه آروم میشم ولی چن ساعت بعد دوباره حالم خراب میشه😔

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما غزاله جان
      ببین عزیزم این میزان از اضطراب که شما تجربه می کنید می تواند بر شرایط روحی و رفتاری شما و انتخاب هایی که دارید تاثیر زیادی داشته باشد و خب با توجه به خودزنی و داشتن افکار خودکشی نیاز است که شما برای بهبود شرایط روحیتان به روانشناس مراجعه کنید تا مسیر درمانی برای شما طراحی شود. در این مورد تنها با حرف زدن با برادرتان نمی توانید درمان شوید می توانید از ایشان به عنوان یک فرد امن استفاده کنید و بجای خودزنی با ایشان در مورد همین تمایل حتی صحبت کنید اما در هرصورت ایشان درمانگر نیستند و تنها میتوانند شنونده خوبی باشند و دیدگاه خودشان را بیان کنند اما با کمک متخصص شما میتوانید بجای آسیب به بدن خودتان احساسات و نیازها را بهتر بشناسید و در مسیر بهتری به آن پاسخ بدهید.
      در این مسیر می توانید برای ایجاد شرایط درمان از همراهی برادرتان استفاده کنید.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      پاسخ
  42. زینب گفته:

    سلام ۲۲ سالمه ب شدت اضطراب و ترس و وحشت دارم جوری ک خوراکو ازم گرفته وسواس فکری دارم کوچیکترین تغییری تو خودم ک میبینم ای۷نقد فکر میبافم تو سرم تا حالم بد میشه و اضطراب تمام وجودمو میگیره مثلا الان ن۷سبت ب ی ماه پیش خیلیییی لاغر شدم همش فک میکنم اره کم کم این لاغریم منو از بین میبره و میمیرم خیلی حس بدیه
    تستم شد ۶۳

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما زینب جان
      ببین عزیزم با توجه به شرایط روحی شما و تاثیراتی که برشرایط جسمی و عملکرد شما گذاشته است نیاز است که شما روند درمان خود را با روان پزشک و روانشناس شروع کنید در هرصورت این میزان از اضطراب می توان با هر تشخیص گذاری که باشد برای شما با مشکلات زیادی همراه شود و عملکرد شما را کاهش بدهد .
      بله این اضطراب می تواند به دلیل وسواس فکری می باشد اما برای تشخیص گذاری دقیق نیاز به مصاحبه بالینی و در کنار آن طرح درمان می باشد.

      پاسخ
    • فاطمه گفته:

      سلام خسته نباشید
      من از بچگیم تا الان که ۱۶ ساله دچار اضطراب و استرس زیادیم همش احساس افسردگی میکنم و گاها بی دلیل گریم میگیره یه دلهره و تپش قلب زیادی همیشه همراهم وقتی که تو جمع آدمام و چن وقت دیگه هیچ چیزی که قبلا بهم آرامش میاد دیگه نمیدن و علاوه بر اینا ی آشفتگی ذهنی همیشگی همراهمه میشه لطفا بگین باید چیکار کنم

      پاسخ
      • مشاور 24 ساعته گفته:

        سلام به شما فاطمه جان
        ببین عزیزم درک می کنم که ای شرایط برایت با فشار روحی زیادی همراه شده است اما ایکه تها بگذاری زمان بگذرد کمکی به شما نمی کند و نیاز است که دلایلی این اضطراب و علایم افسردگی مشخص شود و شما در مسیر درمان گام بردارید تا بتوانید با شرایط روحی بهتر مسیر رشدی بهتری را هم تجربه کنید.
        متاسفانه یک راحل کلی وجود ندارد که بتوانیم با بیان کردن آن این مشکلات را رفع کنیم و راحل و طرح درمان در طی جلسات روان درمانی شما ایجاد می شود پس بهتر است با کمک پدر و مادر شرایط مراجعه به روانشناس را برای خودت ایجاد کنی.

        پاسخ
  43. بهاره گفته:

    سلام پاسخ تست من ۵۴ شد
    من هرموقع که استرس میگیرم قلبم انگار میخواد بیاد توی دهنم کل بدنم یخ میکنه و عرق میکنم نمیتونم حرف بزنم گریه میکنم دلپیچه میگیرم خوابم نمیبره دلشوره میگیرم فکر چیزی که بخاطرش استرس گرفتم تا چند روز توی سرمه نمیتونم تمرکز کنم باید چکار کنم تا بتونم درمانش کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما بهرا جان
      ببین عزیزم تست میتواند تا یمزانی کمک کند تا شما شرایط خودتان را بهتر بشناسید اما درمان کننده نیست در این مورد با توجه به علایم روحی و جسمی که بیان می کنید شما نیاز به طی کردن روند درمان تحت نظر روانشناس دارید.
      داشتن استرس‌های گاه و بی‌گاه بخشی طبیعی از زندگی است. با این حال افرادی که به اختلالات اضطرابی مبتلا هستند برای کوچکترین اتفاقات روزمره دچار ترس، نگرانی مداوم و استرس شدید می‌شوند.

      معمولا اختلال اضطراب شدید به‌صورت دوره‌هایی است که در آن فرد به‌طور ناگهانی احساس ترس، وحشت و اضطراب می‌کند و این ترس و وحشت در طی چند دقیقه به اوج خود می‌رسد و فرد دچار حمله عصبی می‌شود. این افکار و درگیری های فکری زیاد نشان میتواند از نشخوارهای فکری هم داشته باشد که در شرایط اضطرابی، افسردگی و حتی وسواس می تواند شدت بیشتری پیدا کند.
      استرس و اضطراب همچنین می‌تواند دردهای عصبی ایجاد کند. این دردهای عصبی، هم جسمی و هم روانی هستند. در هنگام اضطراب و استرس، دردهای موسوم به دردهای روانی، سنسورهای درد را به طور خودکار در مغز فعال می‌سازد. این دردها حتی اگر از لحاظ علمی هیچ علتی غیر از اضطراب نداشته باشند، اما تجربه درد کاملاً واقعی است به همین دلیل هم شما بدنتان یخ می کند و یا احساس دلپیجه ممکن است کنید. همه این علایم جسمی نماد های جسمی اضطراب می باشد تا شما را به خودش اگاه کند.
      تغییر در شیوه زندگی می‌تواند به کاهش علائم استرس و اضطراب کمک کند. تکنیک‌های کاهش استرس و اضطراب عبارتند از:
      پیروی از رژیم غذایی سالم و متعادل
      محدود کردن مصرف کافئین و الکل
      خواب کافی و تنظیم خواب
      ورزش منظم
      ریلکستیشن
      در نظر گرفتن زمانی برای تفریح
      یادداشت روزانه احساسات خود
      تمرین تنفس عمیق
      شناخت عواملی که باعث استرس شما می‌شود.
      صحبت کردن با یک دوست
      اما دقت کنید که این موراد کمک کننده میتواند باشد اما درمان نیست پس بهتر است که در این مسیر دوره درمانی خود را نیز شروع کنید.

      پاسخ
  44. سارا گفته:

    سلام وقتتون بخیر
    من کنکوری هستم و چند وقته خیلی خیلی عصبی شدم انقدر ک نمیتونم اروم بگیرم نمیتونم بشینم و تمرکز داشته باشم چون یه ماه ماه رمضان نتونستم خوب درس بخونم بعد از اون هم قرار بود یه یکروز صبح با یکی از دوستان خیلی صمیمیم البته تنها دوست صمیمیم بریم بیرون چون یکم دیرتر از خواب بیدار شد و شب قبلش هر چی بهش میگفتم بخواب به حرفم گوش نکرد)البته اینطور ک خودش میگه انگار دلیل داشته واسه اینکه تا صبح بیدار مونده … کلا از روی دلتنگی شدید شروع کردم به پرخاشگری ک اره تو بعد ۳ ماه میخواستی بیای ببینمت بعد چن وقت قرار بود بریم بیرون اصلا بت من حرف نزن و من مردم دیگ البته اینا تو چت بود اون زیاد چیزی نمی‌گفت که باعث می‌شد من آتیشم داغ تر بشه ک اصلا براش مهمم نیست انقدر دیر جواب میده و بهش گفتم به بودنت نیاز دارم اما هیچ هیچ هیچ … واقعا این رفیق امنه برای من قابل اعتماده؟؟
    خلاصه من کل اون شبو گریه کردم و شبش مثل یه جنازه افتاده بودم ضعف کرده بودم ک مامانم اینها اومدن رفتیم درمونگاه نصف شب سرم و .. بهشون نگفتم دلیل حالم چی بوده گفتم ضعف کردم فقط
    الان یک ماه و نیمه هیچی درس نخوندم و همینطور عصبی تر میشم نمیتونم عصبانیتم رو مهار کنم هی خودمو عذاب میدم ک چه مرگت شده حتی کسی نیست ک باهاش صحبت کنم واقعا دلم میخواد با یه نفر صحبت کنم اما نه پول مشاور دارم و نه آدم نزدیکی هنوز هم با اون دوستم سرد رفتار میکنم و حتی همین ک باهاش صحبت نمیکنم باز عذابم میده چون واقعا دوسش دارم الان ۴۰ روز دیگ مونده تا کنکور و پشت کنکوری هستم و کلی درسام مونده و من واقعا به هم ریختم سر هر چیز کوچیکی هی داد میزنم مشت میکوبم به دیوار البته سعی میکنم همش تو تنهاییم اینکاررو انجام بدم چون مامانمم افسرده اس الان یه کم حالش بهتر شده تو رو خدا راهنماییم کنین دارم دیوونه میشم بگین چیکار کنم یکم اروم بشم روانم بهم ریختس

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما سارا جان
      اینکه روابط دوستی برایت با اهمیت باشد اصلا چیز بدی نیست اما عزیزم اینکه چقدر بر روی این روابط سرمایه گذاری روانی میکنی و برایش چقدر وقت میگذاری موضوعات مهمی می باشد چون اگر بخواهی انرژی زیادی بر این روابط بگذاری خب با روبرو شدن با شرایطی مثل بهم خوردن قرار و یا دیر جواب دادن شرایط روحیت می تواند با بهم ریختگی زیادی روبرو شود.
      بهتر است در کنار احترام به احساسات خودت نسبت به این شخص به واقعیت ها نیز توجه کنی چون هرکدام از شما در کنار ارتباط با یکدیگر روابط مهم دیگر مانند ارتباط با خانواده و همکلاسی و…. هم دارید و همچنین اولویت هایی دارید مانند کنکور که نیاز به توجه و تلاص و مراقبت دارند پس به انداره ای که مربوط به همین رابطه هست برای آن وقت بگذارید.
      در کنار اینکه خب شما نمی توانید بعد شخصیتی و رفتاری فرد مقابل را تغییر بدهید اما میتوانید سوال کنید که دلیل این رفتار چیست و همچنین اینکه با شناخت از خودتان سوال کنید که مایل به ادامه این رابطه هستید یا نه.
      در هرصورت زمان زیادی به کنکور نمانده است پس بهتر است به اولویت و هدفی که داری توجه کنی و با یک برنامه ریزی و پشتکار برای بهبود این مسیر درسی و عقب افتادگی گام برداری.

      پاسخ
  45. اناهیتا گفته:

    سلام ببخشید من خیلی احساس نا امنی و اضطراب دارم همیشه هر وقت کوچیکترین مسئله ای پیش بیاد کلی فکر بد میکنم و میترسم دستام سرد میشن و میلرزن وقتی یکی از اعضای خانوادم میره بیرون از خونه کلی میترسم نکنه تصادف کنه یا هر بلای دیگه ای سرش بیاد بعضی وقتا این جور مواقع دستام میلرزن یا دست و پاهام بی حس میشن و سرد و ۱۸ سالمه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آناهیتا جان
      این افکار و احساساتی که بیان می کنید نشان از وسواس فکری دارد و خب در وسواس فکری شما با شرایطی مواجهه می شوید که اختلال وسواس (OCD) نوعی اختلال اضطرابی است که علایم آن، افکار ناخواسته، غیرقابل کنترل و تکراری است. که این افکار شما را وادار به انجام اعمال وسواسی می‌کنند. معمولا مبتلایان به وسواس می دانند که افکار وسواسی و رفتارهای جبری آنها غیرمنطقی هستند، با این وجود نمی‌توانند در مقابل‌شان مقاومت کرده و آنها را رها کنند.
      به طور خلاصه می توانم بگویم برای آنکه فردی به وسواس فکری مبتلا باشد باید علایم زیر را داشته باشد:
      وجود افکار، تصویرها یا تکانه هایی که مدام در ذهن او تکرار شوند. مثلا این فکر که دستانم آلوده هستند. یا بیماری ایدز دارم. نکنه به فرزندم آسیببزنم . یا خودشان و یا یکی از ااعضای خانواده اسیب خواهد دید و… آنچه مهم می باشد افکاری هست که تکراری می باشند و مداوم تجربه می شوند.
      افکار یا تصاویر باید غیر منطقی باشند. مثلا فردی که به خاطر شرکت در یک مهمانی نگران است که مبادا به ایدز مبتلا شود. فکر غیر منطقی دارد. چون می داند ایدز فقط از طریق خون منتقل می شود و عبور از کنارافراد نمی تواند باعث ابتلا به ایدز شود.
      شدت و میزان افکار زیاد باشد به طوری که روند زندگی را می تواندمختل کند. مثلا اگر شما امروز برای عیادت فردی به بیمارستان رفته باشید و پس از برگشتن همه لباس های خود را ضدعفونی کنید لزوما به وسواس مبتلا نیستید اما اگر روزها پس از عیادت ذهن تان درگیر آن روز باشد و مراقبت های ویژه ای بکنید احتمالا به وسواس فکری مبتلا هستید.
      همیشه افکار غلط موجب اضطراب می‌شوند. افسردگی، درد و ترس ناشی از افکار وسواسی نادرست هستند. در این‌گونه مواقع، فورا به موضوعی که درحال فکر کردن هستید، به‌خوبی توجه کنید و به خود بگویید که الان درون داستانی قرار گرفته‌ای که برای تو حقیقت ندارد». در این مسیر طی کردن روند درمان به کمک روان درمانگر نیز اهمیت زیادی دارد چون وسواس می تواند به شکل های مختلف تجربه شود و به مرور عملکرد شما را نیز مختل کند.

      پاسخ
  46. اسما گفته:

    سلام‌من‌اسما هستم‌۱۵‌سالم‌‌من‌‌استرس‌زیاد‌دارم‌دلم‌میگیره‌دلم‌گریه میخواد‌خفه‌میشم‌حوصلم‌سر‌میره‌فکر‌های‌‌بد‌به‌زهنم‌میاد

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما اسما جان
      اگر دوست داشته باشی در این مورد باهم ببشتر صحبت کنیم.
      ۱. استرس را بیشتر در چه محیط هایی تجربه می کنی و با چه فکری برایت همراه هست؟
      ۲.برنامه روزانه زندگیت شامل چه کارهایی می شود؟
      ۳. روابط شما با دوستان و خانواده رضایت بخش هست؟
      ۴. در شرایط درستی و تعذیه و خوابت هم با مشکلی مواجهه شده ای؟
      ۵.چند مدت هست این احساسات را تجربه میکنی؟
      ۶. تا به حال به رولنشناس و یا روان پزشک مراجعه کردی؟

      پاسخ
  47. اسما گفته:

    سلام‌من‌اسما‌هستم‌۱۵‌سالم‌استرس‌زیاد‌دارم‌حوصم‌سرمیره‌دلم‌گریه‌میخواد‌‌خفه‌میشم‌اعصبا‌نی‌‌میشم‌فکرهای‌بد‌میکنم‌‌

    پاسخ
  48. پرنیان گفته:

    سلام‌خسته نباشید من ۱۳ سالمه
    من مواقع امتحان استرس شدید میگیرم
    یا وقتی به مرگ عزیزانم فکر میکنم گریم میگیره
    نمیدونم چرا
    اما صبح روز دوشنبه برای اینکه امتحانم رو خراب نکنم
    تقلب کردم
    معلم فهمید
    و الان حالم خیلی بده
    میدونم ۲ سال دیگه این رو اصلا یادم نمیاد ولی الان دارم اذیت میشم

    میشه کمکم کنید از این استرسو غم و نگرانی خلاص بشم؟

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما پرنیان جان
      در این مورد اگر دوست داری اطلاعات بیشتری در اخیتار ما قرار بده تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
      ۱٫ چند مدت هست که این استرس را تجربه می کنید؟
      ۲٫ این استرس به چه شکلی و با چه علایمی برایت نمیان می شود؟
      ۳٫ افکار مرگ عزیزان برایت مداوم تکرار می شود؟
      ۴٫ رفتار داری که دائم تکرار کنی و برایت درگیری فکری و یا رفتاری زیادی ایجاد کرده باشد مثل شستن دست و یا حمام کردن و…
      ۵٫به میزان کافی برای امتحاناتت برنامه ریزی داری و با پشتکار آنها را دنبال می کنی؟

      پاسخ
  49. atena گفته:

    سلام من یه دختر ۱۴سالم..تقریبا یه ساله که تمام بدنم میلرزه بدون هیچ دلیلی هرروز تپش قلب دارم و دچار سرگیجه هستم .و در طول روز حداقل یه بار قفسه ی سینم سنگین میشه و باید نفس های عمیق بکشم که خوب بشم، چه در خواب و چه در کار های روز مره عرق میکنم.خیلی زود خسته میشم و همین باعث شده که تمایلی به انجام فعالیت های مانند ورزش، درس خوندن…. نداشته باشم . و دوساله که افسردگی شدید دارم و دوبار اقدام به خودکشی کردم.
    این اواخر هم بخاطر تپش قلب کارم به بیمارستان کشیده شد.خانوادمم هیچی از این حالم نمیدوننن .و جواب تستم ۵۰ شده

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آتنا جان
      ببین عزیزم این علایم جسمی که بیان می کنی هم به دلیل افسردگی و هم اضطراب شدید می باشد در این مسیر بهبود شرایط روحی شما کمک می کند تا عملکرد شما بهبود پیدا کند.
      بیماری های روحی می تواند با علایم جسمانی نیز همراه شود به همین دلیل هم ممکن است که حتی با مراجعه به پزشک برای بیماری جسمانی به شما بیان شود عصبی می باشد و یا مشکل جسمی هم مشاهده نمی شود.
      با توجه به اینکه بیان می کنید دوبار اقدام به خودکشی داشته اید خب این یک زنگ خطر برای شما می باشد و نیاز است که روند درمان را در همین زمان تجربه کنید.
      تا زمانی که با پدر و مادر در مورد شرایط روحی خود صحبت نکنید نمی توان توقع داشت آنها به شما کمکی بکنند پس بهتر است که در زمان مناسبی تا جای ممکن با انها صحبت کنید و بخواهید شرایط مراجعه به روانشناس را برای شما ایجاد کنند.
      با بهبود شرایط روحی متوجه خواهید شد که هم افکار خودکشی شما کاهش می یابد و می توانید در زمان روبرو شدن با مشکلات راحل های حل مسئله سازنده تری داشته باشید و هم اینکه این علایم جسمانی که تجربه می کنید کاهش می یابد و عملکرد شما نیز در مسائل درسی بهبود پیدا می کند.

      پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام شما می توانید در همین قسمت سوال خود را با ذکر شرایط سنی بیان کنید و با داشتن لینک جواب را در زیر سوال دریافت کنید.

      پاسخ
      • نگین سبحانی گفته:

        سلام وقت بخیر من ۱۸ سالمه و چندین سال فکر میکنم ار کلاس ششم تا الان ،،همیشه بخاطر مسائل درسی استرسی و دل نگران میشم اما جدا از این بخاطر مسائلی مثل وارد یک اکیپ شدن یا ارتباط دوستانه گرفتن با کسی برای اولین بار موجب استرس من میشه،،چطور با این استرس مقابله کنم

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          سلام به شما نگین جان
          ببین عزیزم تجربه اضطراب یک امر طبیعی در مسیر رشدی ما انسان ها هست پس چیز عجیب و غریبی نیست اینکه ما با وارد شدن به یک جمع جدید و یا داشتن یک امتحان و یا هر کاری که برایمان با اهمیت و یا جدید است مقداری اضطراب داشته باشیم این کاملا طبیعی هست و کمک می کند تا بتوانیم خودمان را برای این شرایط جدید آماده کنیم .
          اما مشکل از زمانی ایجاد می شود که این سطح اضطراب به میزانی بالا می رود که عملکرد شما را تحت تاثیر قرار میدهد چون در سح بالای اضطراب تمرکز شما دیگر به خود اضطراب کشیده می شود و از منبع اصلی اضطراب و یا شرایط محیطی که در ان قرار داشتید کاسته می شود.
          در زمان اضطراب یک سری علایم را ممکن است تجربه کنید مثل : روان شناختی و جسمانی، نشانه های روان شناختی اضطراب عبارتند از : دلواپسی، تحریک پذیری ، هراس، بی تابی، احساس خطر غریب الوقوع، بی قراری، ترس ، ناتوانی در حفظ آرامش، دشواری در تمرکز، مشکلات خواب و فقدان لذت .
          نشانه های جسمانی نیز مشتمل است بر : خشکی دهان، سرخ شدن، تهوع و استفراغ، غش و ضعف، اسهال، یبوست، سرگیجه، تنش عضلانی، تکرر ادرار، تحرک بیش از حد، مشکلات جنسی، لرزش، طپش قلب، افزایش ضربان قلب یا بی نظمی ضربان آن، آه کشیدن، تنفس تند و سریع، تعریق به ویژه در کف دست ها ، تنفس های کوتاه، رنگ پریدگی و احساس خفگی .
          بهتر است در اول به این موضوع توجه کنید که اگر میزان اضطراب بالا هتس و مکرر تکرار می شود خود درمانی به تنهایی کافی نیست و بهتر است که یک روان درمانگر در کنارتان داشته باشید چون ممکن است منشع بسیاری از این اضطراب ها به صورت هشیارانه تجربه نشود که شما بخواهید به راحتی به آن دسترسی داشته باشد و انها را رفع کنید.
          اما به صورت کلی تمرینات به آرام سازی ذهن و خارج شدن بدن و ذهن از حالت تنش و گرفتگی کمک می‌کنه و باعث میشه فرد در زندگی، زمان حال رو تجربه کنه و اضطراب کمتری رو داشته باشه در کنار این موراد داشتن برنامه برای زندگی روازنه و همچنین خواب ، ورزش و تغذیه سالم میتواند کمک زیادی به بهبود شرایط شما کند اما بازهم بیان می کنم اینها درمان اضطراب در حالت شدید نیست.

        • نگین سبحانی گفته:

          متشکر از پاسختون ،حتما با یک روان درمان صحبت خواهم کرد ، چونکه اغلب علائمی که گفتین دارم

  50. لیلا گفته:

    سلام
    بنده در طول ۱ ماه ۲ بار کرونا گرفتم که بعد از کرونا دچار بی حسی و مورمور شدن دست و پاهایم شدم، فکرهای منفی خیلی میاد سراغم، احساس ناامیدی و ترس از تنهایی دارم، اختلال در خواب شبانه دارم، نتیجه تستم ۲۲ شداز ۶۳.

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما لیلا جان
      در این مورد خب قسمتی از این موضوع می تواند به دلیل ضعف بدنی شما بعد از تجربه دوبار بیماری کرونا باشد پس بهتر است که با پزشک در این مورد مشورت کنید تا برای شما داروهای تقویتی نوشته شود .
      اما قسمتی که بیان می کنید افکار منفی به سراغتان می آید و یا احساس ناامیدی می کنید و ترس از تنهایی را تجربه می کنید خب می تواند نشان دهنده شرایط روحی شما باشد.
      در این مورد اطلاعات بیشتری در صورت تمایل در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
      ۱٫ شما چند سال دارید؟
      ۲٫ این علایم بعد از بیماری شروع شده است و یا قبل از آن هم این افکار و یا ترس ها و احساس ناامیدی را داشته اید؟
      ۳٫ این افکار منفی شامل چه فکرهایی می شود؟
      ۴٫ این شرایط تاثیری بر عملکرد شما از نظر درسی، کاری، اجتماعی و یا خانوادگی داشته است؟

      پاسخ
  51. ساجده گفته:

    سلام من یه دختر ۱۶ ساله هستم که به شدت استرس دارم
    استرس من به حدی رسیده که آرامشم رو از دست دارم و همش تنگی نفس و ترس دارم
    استرسم باعث شده که در درس هام به شدت ضعیف شم.
    همش احساس خستگی و خواب آلودگی دارم جوری که کارهام به شدت عقب مب افتم
    پاسخ تستم ۵۳ شد
    خیلی دلم می خواد به مشاوره برم وای خانوادم مخالف هستن
    لطفا کمکم کنید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما ساجده جان
      این سطح از اضطراب می تواند عملکرد شما را تحت تاثیر رار بدهد و این موردی نیست که با خود درمانی بتوانید زیاد در این مسیر نتیجه گیری کسب کنید پس بهتر است در احترام به پدر و مادر در این مورد با آنها جدی صحبت کنید و شرایط روحی و درسی خود را نیز با آنها به اشتراک بگذارید و بیان کنید که تقوع دارید در این مسیر برای بهبود شرایط روحیتان با شما همراه باشند.

      پاسخ
  52. فاطمه گفته:

    سلام من همیشع بدون اینکع اتفاقی بیوفته خود به خود نفس تنگی میشم دلشوره میگیرم همش تو ذهنم افکار منفی میبافم انگار همیشع ترس دارم تا از کسی صدمه روحی ببینم خیلی میترسم نمیتونم نفس بکشم لطفن کمکم کنید

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام. به نظر میرسه شما اضطراب شدیدی را تجربه می کنید. پاسخ تست استرس شما چند شد؟

      پاسخ
  53. فاطیما گفته:

    سلام خسته نباشید. من همیشه به طور مداوم استرس دارم و همیشه دلشوره دارم. گاهی اوقات از استرس زیاد دست و پام یخ میکنه و حس میکنم توانایی ایستادن روی پاهام رو ندارم و به شدت ضربان قلبم افزایش پیدا میکنه.

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما فاطمیا جان
      این میازن از اضطراب نیاز به بررسی و طی کردن روند درمان دارد پس بهتر است به صورت حضوری برای مصاحبه بالنی و بررسی شرایط خود به روانشناس مراجعه داشته باشید تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم در شرایط روحی بهتری مسیر رشدی خود را دنبال کنید.

      پاسخ
      • مانیا گفته:

        سلام
        من خیلی استرس دارم همیشه مظطربم به شکست های اینده فک می کنم و این باعث گریه کردنم می شه
        از وقتی امتحانات ترمم شروع شده اینطوری شدم
        همیشه به هودم می گم واسه خرداد من چطوری می خوام کل کتابامو بخونم من نمی تونم
        زمان ندارم
        من کم می شم
        میشه کمکم کنید 😪

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          سلام به شما دوست عزیز
          با توجه به میزان اضطرابی که تجربه میکنید و تاثیری که بر شرایط روحی شما و عملکرد درسیتان ایجاد کرده است خب نیاز است که این اصظراب درمان شود.
          چون اضطراب می تواند عملکرد شما را تحت تاثیر قرار بداد اما خب با بهبود شرایط روحی میتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید اما خب طی کردن روند درمان نیاز است .

  54. زهرا گفته:

    سلام من خیلی مضطربم مدتی میشه
    به خاطر درس ها و همه چیز و شاید حتی چیزی که وجود نداره نمیدونم نمدونم
    دلم میخواد کسی محکم بغلم کنه کسی خیلی پیشم باشه همه کارامو باهاش بکنم خیلی ناراحتم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما زهرا جان
      ببین عزیزم وقتی اضطراب در حالت شدید تجربه میشود میتواند بر عملکرد شما در روابط و کار و تحصیل تاثیر بگذارد و نیاز است که برای بررسی این میزان از اضطراب و شرایط روحی که دارید به روانشناس مراجعه حضوری داشته باشید تا بتوانیم با بررسی شرایط روحی شما به روند درمان شما کمک کنیم.

      پاسخ
  55. ناشناس گفته:

    سلام دختر من در موقع پرسش معلمش از او صورتش بسیار گرم و پاهایش مانند مرده بسیار سر د میشود پاهایش میلرزد تا زگی هم دستهایش میلرزد حتی موقع اب ریختن. همیشه در خانه تنها است بخاطر وضیعت شغلی من و پدرش. چند روز است ددوست هایش او را و ل کرده و سعی در در اوردن حرص او دارند. دختر من کلاس چهارم است ممنون میشوم جواب بدهید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      در این مورد نیاز است که شرایط فرزند شما به صورت حضوری توسط روانشناس مورد بررسی قرار گیرد چون این علائم نشان از اضطراب دارد و نمی توان با نادیده گرفتن آن پیش رفت چون می تواند در عملکرد درسی و اجتماعی او تاثیر زیادی داشته باشد.
      بهتر است برای اینکه بتوانیم به او کمک کنیم به صورت حضوری شرایط مراجعه او به روانشناس را ایجاد کنید .

      پاسخ
      • نرگس گفته:

        سلام
        من وقتی یه چیز کوچیکی میشه حتی مثلا معلم میخواد ازگ سوال بپرسه یا خودم درس بدم دستام یخ میکنه ضربان قلبم هم هعی بیشتر بیشتر میشه
        خواهشن اگ درمانی این استرس من داره میشه کمکم کنید

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          سلام به شما نرگس جان
          این مورادی که بیان می نید نشان از اضطراب شما دارد اما برای درمان اضطراب نیاز است که باورهای، افکار و احساسات شما بررسی شود تا بتوانیم به شما کمک کنیم در شرایط روحی بهتری مسیر رشدی خودت را طی کنی . در این مسیر بهتر است از پدر و مادر بخواهی شرایط مراجعه شما به روانشناس را برایت ایجاد کنند.

    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا حسن اضطراب اگر از حد نرمال خودش بیشتر شود می تواند با مشکلاتی در عملکرد شغلی و اجتماعی و حتی درسی همراه شود و در این مسیر اگر این اضطراب در مسائل مختلف و حتی یک موضوع خاص تداوم پیدا کند نیاز است که برای درمان به صورت حضوری به روان درمانگر مراجعه کرد.

      پاسخ
    • Neda گفته:

      سلام من خیلی خیلی خیلی حالم بده و نیاز به مشاور دارم نمیتونم حضوری بیام خانوادم قبول نمیکنن میشه پیام بدیم تلگرام یا هرجا صحبت کنیم !

      پاسخ
  56. ناشناس گفته:

    سلام من اتنا هستم من خیلی استرس دارم که امتحان هارو خراب کنم دستام میلرزه ونمیتونم اصلا مغز ام رو به خوبی به درس جمع کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آتنا جان
      اکثر مردم گاهی اوقات استرس و اضطراب را تجربه می‌کنند. منظور از استرس، هرگونه فشاری است که بر ذهن و یا جسم شما وارد می‌شود. منشاء احساس “استرس” می‌تواند رویدادی باشد که به شما احساس عجز داده یا شما را عصبی می‌کند. اما اضطراب به معنی احساس ترس، نگرانی و یا ناراحتی است. این احساس می‌تواند واکنش به استرس باشد و یا در افرادی بروز کند که قادر به تشخیص عوامل استرس‌زای قابل توجهی در زندگی خود نیستند.
      استرس و اضطراب داشتن همیشه بد نیست. این حالات در کوتاه مدت می‌تواند به شما کمک کند تا بر یک چالش و یا وضعیت خطرناک غلبه کنید. اگر ما قدری اضطراب را تجربه نمی‌کردیم، ممکن بود انگیزه‌ای برای انجام کارهایی ضروری خود نداشتیم برای مثال، مطالعه برای امتحان مهم. با این حال اگر استرس و اضطراب در زندگی روزانه اختلال ایجاد کند، ممکن است نشان‌دهنده یک مسئله جدی‌تر و زمان کمک گرفتن از یک متخصص باشد در این مسیر با توجه به اینکه این اضطراب عملکرد شما را تحت تاثیر قرار داده است و با علایم جسمی هم همراه شده است بهتر است به کمک متخصص مورد بررسی قرار گیرد.

      پاسخ
    • نسیم گفته:

      سلام خسته نباشید. من ۲۱ سالمه . وقتی توی جمع مخصوصا غریبه میشینم و میخوام حرف بزنم بدنم میلرزه صدام خیلی میلرزه و حتی نمیتونم کلماتمو درست بگم و همه چی یادم میره . حتی توی خونه هم وقتی میخوام حرف بزنم ی جمله رو کامل و درست نمیتونم بگم. ادمی نیستم برم تو جمع یه گوشه بشینم چیزی نگم همیشه میخوام شرکت کنم ولی نمیتونم. حتی وقتی مهمان میاد یا میریم جایی میخوام غذا بخورم قاشقو ک بلند میکنم غذا بخورم سرم میلرزه خیلی خجالت میکشم دست خودم نیست ولی تو خونه خیلی راحت غذا میخورم. ادمی نیستم ک برم جایی همش خجالت بکشم راحتم ولی این حرکات دست خودم نیست. مخصوصا میخوام حرفی بزنم خیلی تپق میزنم و میلرزم کل بدنم میلرزه نمیتونم ی جمله درست بگم از این بابت خیلی خیلی ناراحتم اگه کمکی هست ک بتونید انجام بدید واقعا ممنون میشم

      پاسخ
      • مشاور 24 ساعته گفته:

        سلام به شما نسیم جان
        لطفا در پاسخ به فرد دیگری سوال خود را مطرح نکن مگر در پاسخ به جواب روانشناس و یا ادامه صحبت های خود در این حالت راحت تر می توانی به سوال خودت دسترسی پیدا کنی.
        سوال شما در لینک دیگری که با نام نسیم ارسال کرده بودید پاسخ داده شد .
        ببین عزیزم این لرزش دست و یا تپق زدن و یا حتی اینکه شما کلمات را یادتان می رود همه نشان می دهد که شما از نظر روحی در این موقعیت ها اضطراب زیادی را تجربه می کنید به همین دلیل هم عملکرد شما تحت تاثیر این شرایط روحی قرار می گیرد.
        در این مسیر بهتر است که برای بررسی این اضطراب به روانشناس مراجعه کنید چون افکار و احساسات شما و انچه در روان شما تجربه می شود که می تواند قسمت زیادی ار ان حتی هشیارانه نباشد از اهمیت زیادی برخودار می باشد و کمک می کند تا ما با اگاهی از آن در طی جلسات بتوانیم به شما کمک کنیم تا بتوانید با بهبود این مشکلات عملکرد بهتری را در روابط اجتماعی خود تجربه کنید.
        در هرصورت ما افراد اجتماعی هستیم و حضور در اجتماع در مسیر رشدی از اهمیت زیادی برخودار می باشد پس نمی توان این مشکلات را نادیده گرفت و در کنار اینکه تنها حضور پیدا کردن در جمع کافی نیست چون اگر این مشکل حل نشود ممکن است شما به مرور دیگر لذت در جمع بودن را کنار بگذارید و برای اینکه با این موقعیت ها روبرو نشوید میزان ارتباطات خود را کاهش بدهد .
        پس اینکه این مشکلات در همین سطح بررسی و درمان شوند از اهمیت زیادی برخودار می باشد و می تواند در مسیر رشدی شما کمک زیادی کند.

        پاسخ
  57. دنیا گفته:

    سلام من خیلی استرسی ام همش ترس از دست دادن عزیزام و استرس شدید امتحان که نکنه امتحان و خراب کنم موقع استرس لرزش می گیرم تپش قلب و….
    وقتی کسی بیرون میره خیلی نگرانش میشم و فکر های منفی به سرم هجوم میاره
    و اینکه ۱۴ سالمه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دنیا جان
      ببین عزیزم در این مورد با توجه به میزان اضطرابی که شما تجربه می کنید بهتر است از پدر و مادر بخواهید که در همین زمان برای شما شرایط مراجعه به روانشناس را ایجاد کنند تا بتوانیم در این به شما کمک کنیم با شرایط روحی بهتری بتوانید مسیر رشدی خودتان را دنبال کنید.
      این افکاری که شما تجربه می کنید احتمالا نشان از وسواس فکری دارد به همین دلیل هم شما اضطراب زیادی را تجربه می کنید بهتر است که در همین سن روند درمانی را طی کنی.

      پاسخ
  58. ریبین گفته:

    من خیلی دلنگرانم از مرگ عزیزانم خدایه نکرده همیشه ترس در دل دارم و خیلی ازیت می کنه همیشه استرس دارم ممنون می شم کمک کنید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      این ترس هایی که بیان می کنید می تواند نشان از وسواس فکری داشته باشد در این مورد بهتر است که برای درمان به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشید تا بتوانیم به شما کمک کنیم با بررسی شرایط خود توسط متخصص نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
      این اضطراب شما به دلیل افکار و احساساتی هست که تجربه می کنید.

      پاسخ
  59. مارال گفته:

    استرس خیلی بدی دارم با اینکه ۱۳ ساله هستم و میترسم توی مسابقه تکواندو یا امتحان خراب کنم حتی بخواتر استرس مسابقه میبردم باختم و دست صورتم رنگش پریده بود نمیدونم چیکار کنم میشه کمکم کنید حداقل تا فردا وقت دارم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مارال جان
      ببین عزیزم این میزان از اضطراب نیاز به درمان دارد و بهتر است که در این مورد حتما به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانیم به شما کمک کنیم چون آنچه در روان شما تجربه می شود از اهمیت زیادی برخودار هست.
      اما در این مسیر خب اگر میزان اضطرابی که تجربه می کنی به اندازه ای بالا هست که امکان می دهی بر عملکردت تاثیر بگذارد خب بهتر است فعلا و موقتا از متخصص اعصاب یک دارو برای فردا درخواست کنید و بعد به صورت دقیق روند درمانی خود را طی کنید.

      پاسخ
  60. Mana گفته:

    سلام،من‌۱۷‌سالمه‌وخیلی‌استرس‌دارم‌بخاطرهمین‌درسامونمیتونم‌حفظ‌کنم‌وچندماه‌پیشم‌۱۴تاقرص‌خواب‌خوردم‌که‌متاسفانه‌هیچ‌اتفاقی‌نیفتادفقط‌چندساعت‌خواب‌بودم‌،بعدازاونم‌چندبارباشیشه‌دستاموخط‌خطی‌کردم:)💔

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما عزیزم
      این علایم یعنی خودزنی و یا اقدام به خودکشی و همچنین کاهش تمرکز در درس خواندن و اضطرابی که از آن صحبت می کنی همه علایم مشکلات روحی شما می باشد و خب این باعث می شود که در عملکردهای مختلف و حتی راحل های حل میئله با مشکل مواجهه شوی بخاطر همین هم از خودکشی و یا خودزنی استفاده می کنید بهتر است در این مسیر برای بهبود شرایط روحی خود روند درمان را با روان پزشک و روانشناس شروع کنی .
      با بهبود شرایط روحی می توانی هم از نظر درسی و هم روبرو شدن با مشکلات و اتفاقات زندگی عملکرد بهتری را تجربه کنید.

      پاسخ
  61. محمد گفته:

    سلام من حدود دوساله که بی دلیل دچار تپش قلب رنگ پریدگی بیحالی دست و ماهان یخ میکنن وبعد از نیم ساعت دیگه خوب میشم دکتر مغ ز اعصاب رفتم برایم سیتالوپرام بیست نوشت حدود ۳ماه خوب بودم و دوباره حملات ب سراغ م آمدند روز داروها را دوبرابر کرد وآلپروزولام سیتالوپرام ۴۰ داد حدودا ۸ماه خوردم سیتالوپرام را گذاشتم کنار الان دو باره همون حالتها بهم دست میدد ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا محمد
      در این مورد بهتر است در کنار مصرف دارو دوره های روان درمانی خود را نیز شروع کنید چون احتمال حملات پانیک برای شما وجود دارد و این مواردی که بیان می کنید هم شاید نشانه های از همین حملات باشد که حتما دلیل روان شناختی برای آن وجود دارد.
      بیماری پانیک یا اختلال وحشت زدگی (panic disorder ) یعنی حملات مکرر وحشت یا اضطراب. این حملات با بعضی نشانه های فیزیکی همراه هستند، از جمله تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه، تعریق زیاد، تهوع، و لرزش. علاوه بر آن، ممکن است فرد به شدت رعب و دی پرسونالیزیشین احساس کند. (مسخ شخصیت حالتی است که در آن فرد احساس می‌کند “خودش نیست”، اعمال خود را از نگاه فرد دیگری تماشا می‌کند و هیچ کنترلی روی شرایط محیطی ندارد).
      بیشتر مردم، در زندگی خود، حداقل یک بار به حمله پانیک دچار می‌شوند، اما اختلال وحشت زدگی زمانی تشخیص گذاری می‌شود که حملات پنیک به طور دایم و غیر منتظره روی بدهند و تا یک ماه بعد، احتمال روی دادن دوباره آنها وجود داشته باشد. حملات پنیک برای بعضی افراد غیر قابل پیش بینی هستند ولی ممکن است برای دیگران با موقعیت‌ها یا رویدادهای خاص (مثلاً، سوار اتوبوس یا مترو شدن) تداعی شود.افزایش ناگهانی می‌تواند از یک حالت یا وضعیت آرام، یا از یک حالت اضطراب، شروع شود.

      پاسخ
  62. زهرا گفته:

    سلام من ۱۸ سالمه از بچگی تنها و حساس بودم اما بشدت خوش خنده و خوش رو طوری که همیشه میترسیدم احساساتم رو بروز بدم
    سال اول دبیرستان اضطراب و بیشتر شد و تبدیل به وحشت و افسردگی شد منو بردن پیش روانپزشک اما قرصهارو نخوردم چون حالمو خیلی بد تر میکرد ووقتی میخوردم احساس خفگی شدیدی میکردم وکم کم سعی کردم که خودم حالمو خوب کنم
    امسال هم هنوز مشکلات فکری دارم اما خانوادم شرایط بردن پیش روان شناس رو ندارن به اضافه حاضر نیستن هزینه بدن واصلا قبول ندارن
    بنظرتون چه راهی دارم؟

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما زهرا جان
      ببین عزیزم در هزصورت شما به شکل های مختلف این اضطراب را تجربه می کنید و نیاز است که روند درمانی خود را با روانشناس شروع کنید چون نادیده گرفتن و طی نشدن روند درمان می تواند باعث شود که شکل دیگری از این مشکل را تجربه کنید بهتر است در این مورد در احترام در زمان مناسبی با پدر و مادر صحبت کنید تا روند درمانی و شرایط شما برای آن ایجاد شود.

      پاسخ
  63. دنی گفته:

    سلام
    ۱۷ سالمه و دارم نابود میشم از درون. میرم بیرون روی هر حرفی که میزنم بعدش حالت و استرس بدی نسبت بهم دست میده.بسیار باهوشم همین اول بگم. هر حرفی دیگران بزنن یعنی هیچ منظوری نداشته باشند فکرم درگیر میشه . استرسو و هزار نشکل دیگه و واقعا طوری فکرم درگیر میشه که تا ۲ ۳ روز حالت روحیمو تخریب میکنه. نرم بیرون و ارتباط نداشته باشم دیگه بدتر , فکر مال ۵ سال پیش سال قبل اتفاق ۶ ماه قبل همه ابنا تکرار میشه و تفکرات تلخ سراغم میاد که بی دلیل باعث نفرت به اون اشخاص میشه و کلا فکرم درکیر میشهو ممکنه سوال باشه چرا باید بگم باهوشم , چون داهل مدرسه تیزهوشان میخونم کلاس یازدهم و نسبت به بثیه هیج نمیخونم و فقط به خاطر همین هوشه که سر پا هستم و با این خوندن اگر کس دیگه ای بود کلا محو میشد.من فوق الاعاده ام داخل مسایل ولی خب لحظه ای یعنی فراموش میکنم بعدا ولی با خوندن دوباره خیلی خوبم . دوست دارم بخونم ولی نمیتونم یعنی واثفا میخوام میرم سراغ درس افکاری که گفتم میان سمتم و کلا فکر و انگیزمو لرای درس خوندن نیگیره. همه ازم انتظار دارن چون باهوشم میخوام تلاش کنم , تلاش میکنم ولی این ذهن نمیزاره و خواهشن کمک کنید فشاری ک رومه طوریه ک واقعا هیچ انگیزه ای برای زنده بودن ندارم و ۳ سالی میشه اینطوریم و واقعا میگم خیلی وقنه به خاطر این فشار ارزوی مرگ میکنم. سال قبل وقنی خیلی این فشار زیاد شد قلبم گرفت و برای ۱ هفتع داخل بیمارستان بستری ببودم و تنها حرفی که میزدن این بود ک به خاطر استرس زیاد اینطوری شده. خواشن کمک کمید دارم میمیرم اینقدر فشار رومه و بگم که مثلا اگر من واقعا بخونم میپکونم و همه اینو میدونن و خوانوادم هعی تلنگر میزنه در مورد این موضوع و من میهوام اینو واقعا ولی کسی نمیدونه چه فشاری رومه و چه تفکراتی سراغم میاد و وقتی میخوام درسی رو تموم کنم اخرش ولش میکنم چون فشارش نالودم میکمه و بگم با اینکه من درسی رو تموم نمیکنم کامل ولی بیشتر از بثیه بهتر میزنم .خواهشن کمک کنید ابن پرخواشگری و فشار و تفکرات داره ایندم و زندگیمو ازم میگیره

    پاسخ
    • دنی گفته:

      و اضافه کنم من مشکلم همبن فشار و تفکران هست که باعث میشه اخرش ول کنم درسو و واقعا فشار طوری نیست که بتونم تحمل کنم

      پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      این شرایطی که شما بیان می کنید نشان از اضطراب بسیار شدید دارد که با نشخوارهای فکری هم همراه می باشد رد این مسیر نیاز است که شما روند درمانی خود را با روان پزشک و روانشناس شروع کنید تا بتوانیم در این مسیر کمک کنیم در شرایط روحی بهتری این مسیر رشدی را طی کنید.
      کاهش تمرکز و حتی مشکلات جسمانی می تواند نشعت گرفته شده از شرایط روحی شما باشد و با بهبود شرایط روحی می توانید در این مسیر نیز نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          بله بهتر هست که حمایت و همراهی خانواده را در این مسیر داشته باشی. نیازی به بیان جزئیات نیست تا زمانی که فکر میکنی آمادگی آن را نداری اما اینکه شرایط مراجعه را برای شما ایجاد کنند و یا بیان کلیاتی از شرایط روحی خود می تواند به شما کمک کند .

        • دنی گفته:

          احساس میکنم حتما باید دارویی چیزی بخورم اصلا خیلی داره ازارم میده
          اگر بگین یکی دو رووز هست و بعدش نیست و بعد یه مدت طولانی دوباره میاد یه حرفی ولی هر روز این فشار رومه فقط برخی روز ها سنگین تر ولی همون سبکشم ادم رو از ریشه در میاره

        • دنی گفته:

          بعد همین افکار برای دوروی ازشون مجبور میشم اخلاق و رفتارمو تغییر بدم که باعث دوروییم میشه

        • مشاور 24 ساعته گفته:

          ببین عزیزم در این مورد برای هرگونه تجویزی نیاز به مراجعه حضوری شما می باشد و به این صورت ما اصلا نمی توانیم تشخیص گذاری و یا تجویزی برای شما داشته باشیم.

  64. محمد جواد ایزدی گفته:

    سلام من ۱۴ سالم هست ۲ ماه میشه که واکسن دوز دوم رو زدم ولی از اون موقع. من استرس و اظطراب دارم. تپش قلب. بدنم داغ می‌کنه. مغزم انگار سوت می‌کشه. سرگیجه. ولی دیگه خیلی طول بکشه یک ساعت تموم میشه الان باید چیکار کنم؟

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا محمد جواد
      در این مورد با توجه به اینکه شما بیان می کنید ماه از این زدن واکسن می گذرد به نظر نمی رسد این علایم مربوط به خود این واکسن باشد اما می تواند نشعت گرفته شده از افکار، احساسات و هیجانات شما باشد که در آن زمان تجربه کرده اید اگر قبل از آن این علایم را در جاهای دیگری تجربه نکرده باشید اما در هرصورت با هر تشخیص گذارید تجربه این علایم از اهمیت زیادی برخودار می باشد و نیاز است که این مورد بررسی دقیق شود تا بتوانیم به شما کمک کنیم تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید.

      پاسخ
  65. مونا گفته:

    سلام من ۱۵ سالمه و کلاس نهم تیزهوشانم و استرس شدید دارم و افسردگی خفیف ولی به هیچ کس نگفتم شب ها موقع خواب اروم گریه میکنم که کسی نفهمه به حدی که بالشتم خیس میشه که شاید اروم بشم اما حالم بدتر میشه نمیدونم چکارکنم امتحان های مستمری رو خراب کردم و از امتحان های نوبت اول میترسم که خراب کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مونا جان
      درک میکنم که این شرایط برایت با مشکلات زیادی در شرایط درسی همراه شده است اما عزیزم شرایط روحی شما از اهمیت زیادی برخودار می باشد و با توجه به اینکه باعث کاهش عملکرد درسیت هم شده است در این مسیر نیاز است با پدر یا مادر صحبت کنی و بخواهی که شرایط مراجعه شما به روانشناس را برای شما ایجاد کنند تا بتوانیم در طی جلسات به شما کمک کنیم در طی شرایط روحی بهتری مسیر رشدی خودت را ادامه بدهی .

      پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا هادی
      در این مورد بهتر است از پدر و مادر بخواهی تا کمک کند تا بتوانید با مراجعه به روانشناس در این مسیر با بهبود این شرایط مسیر رشدی بهتری را نیز در امتحانات تجربه کنید و بتوانی عملکرد بهتری داشته باشید.
      اضطراب امتحان علائم بسیار متفاوتی دارد که برخی از آن‌ ها خفیف و برخی شدید هستند. برخی دانش آموزان فقط علائم خفیف اضطراب امتحان را تجربه می کنند و عملکرد نسبتا خوبی هم در امتحان دارند. اما اضطراب امتحان برخی از دانش آموزان را تبا کاهش عملکرد روبرو می کند. این دسته از دانش آموزان قبل یا در حین امتحان دچار حمله پانیک (اضطراب شدید) می شوند، و امتحان خود را بسیار بد می‌دهند.اغلب به خاطر ارزیابی‌ها و باورهای غلط آن‌ها از امتحان و نتایج مربوط به آن است.
      اضطراب امتحان سه دسته علایم در فرد ایجاد می کند:
      علائم فیزیکی اضطراب امتحان عبارت است از عرق کردن، لرزش بدن، افزایش ضربان قلب، خشک شدن دهان، غش کردن، و استفراغ کردن ، دل پیچه ، تهوع و بیماری های جسمی این علایم منشع جسمی ندارد و بیشتر بخاطر شرایط روحی ایجاد می شود و اگر آن را تجربه می کنید خب با رفع اضطراب این موارد هم ردمان می شود.
      بی­قرار شدن یا اجتناب از امتحان دادن از علائم شناختی و رفتاری اضطراب امتحان هستند. گاهی اضطراب امتحان به قدری شدید می شود که برخی دانش آموزان ترک تحصیل می کنند تا دیگر با منبع ترسشان مواجه نشوند.
      بسیاری از افرادی که اضطراب امتحان را تجربه کرده اند می‌گویند اگرچه مطالب مربوط به امتحان را کامل خوانده بوده و مطمئن بوده اند که به سئوالات پاسخ می‌دهند، اما ناگهان سر جلسه امتحان همه چیز را فراموش می کنند. خود گویی منفی، ناتوانی در تمرکز کردن روی امتحان، و پرش افکار هم از علائم متداول اضطراب امتحان به شمار می‌آیند.
      برخی علائم هیجانی اضطراب امتحان عبارتند از افسردگی، اعتماد به نفس پایین، عصبانیت، و احساس ناامیدی. گاهی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان از تغییر وضعیت ­شان ناامید می شوند، و خودشان را به خاطر علائم اضطراب و عملکرد ضعیف در امتحان سرزنش می کنند.

      پاسخ
  66. فاطمه گفته:

    سلام من ۲۹ سالمه حدود ۳ هفته پیش یک مشکلی برام پیش اومد ولی تا الان همش دلشوره اضطراب دارم وقتی که با طرف مقابلم تلفنی هم صحبت میکنم دست و پا هام مبارزه و حالم بد میشه چه کار کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما فاطمه جان
      با توجه به اینکه این اضطراب در این سه هفته برای شما ادامه داشته است نیاز است که شرایطی که تجربه کرده اید و افکار و احساسات شما در همان زمان و زمان فعلی مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم در شرایط روحی بهتری مسیر ارتباطی خودتان را تجربه کنید.

      پاسخ
  67. شبنم گفته:

    سلام وقت بخیر
    من یه مدت طولانیه دچار استرس شدم و استرسم دلیل خاصی هم ندارع مثلا میخام فمر کنم آب بخورم یا کاری کنم شدید استرس میگیرم همه راه هارو هم امتحان کردم اما فایده ای نداره
    درواقع استرسم لحظه ای هستش یهو میگیرم و

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما شبنم جان
      در این مورد نیاز است که اضطراب شما مورد بررسی دقیق قرار گیرد تا بتوانیم در این مورد به شما کمک کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنید شانه اصلی اختلال اضطراب فراگیر ، اضطراب بیش از حد و اغراق شده و نگرانی در مورد حوادث روزمره زندگی است بدون آنکه دلیل روشن و منطقی برای این نگرانی ها وجود داشته باشد.افرادی که علائم اختلال اضطراب فراگیر را دارند معمولا همیشه منتظر رخ دادن فاجعه ای هستند و نمی توانند از نگرانی خود درباره مسایلی مثل سلامتی، پول، خانواده، کار یا مدرسه جلوگیری کنند.میزان نگرانی این افراد معمولا غیر واقعی و یا نامتناسب با آن موقعیت است و شدت اضطراب آنها آنقدر زیاد است که در عملکرد روزانه، از جمله کار، مدرسه، فعالیت های اجتماعی و روابط آنها اختلال ایجاد می­کند.
      غیر از بی‌تابی، خستگی زودرس، عدم تمرکز و مشکلات خواب، اختلال اضطراب فراگیر نشانه‌های بدنی هم دارد: تپش قلب، خشکی دهان، ناراحتی معده، سفتی و گرفتگی عضلات، تعریق، لرزش و پرخاشگری. با گذر زمان، ادامه اضطراب و علائم آن روی سلامتی فرد تاثیر بدی می‌‌گذارد. برای نمونه مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بیش از سایر افراد در معرض خطر حمله قلبی و بیماری‌های قلبی هستند. دو سوم مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند. در این مورد نیاز است که بررسی دقیق صورت گیرد تا بتوانیم هم تشخیص گذاری داشته باشید و هم کمک در مسیر درمان کنیم.

      پاسخ
  68. زهرا گفته:

    من در یک مدرسه شبانه روزی درس می خوانم و اینکه وقتی می خواهم به آنجا بروم. حالم خیلی خراب است و همش گریه می‌کنم و وقتی که هم اونجا هستم همش یک بغز گلوم رو می گیره و همش دوست دارم گریه کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما زهرا جان
      درک می کنم که زندگی در مدرسه شبانه روزی و دوری از خانواده برایت با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در این مسیر بهتر است که به شرایط روحیت توجه بیشتری کنی و احساساتی که داری را با پدر و مادر در میان بگذاری در هرصورت اینکه شما احساسات خودت را بشناسی کمک زیادی در این مسیر می کند در کنار اینکه بهتر است بررسی کنی این مسیر را برای چه هدفب دنبال می کنی تا بتوانی با در نظر گرفتن همه شرایط تصمیم گیری کنی.

      پاسخ
  69. الینا گفته:

    سلام من دو ماه به شدت استرس دارم تپش قلب دارم و شبا خوابم نمیبره سردردای مکرر هم پیدا کردم و همچنین معده درد زمانی که درس میخونم نکات یادم نمیمونه گریه زیاد میکنم و همش احساس فشار دارم و من درس زیاد میخونم ولی تمرکزم خیلی کاهش پیدا کرده و سر امتحانات بخاطر استرس هیچ چیزی یادم نمیاد

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما الینا جان
      همه این مواردی که بیان کردید نشان های جسمی و روحی و تاثیرات اضطراب شدید می باشد در این مسیر با توجه به اینکه میازن اضطراب شما به اندازه ای می باشد که عملکرد درسی شما را نیز تحت تاثیر قرار داده است بهتر است که به صورت حضوری به روانشناس و روان پزشک مراجعه کنید .

      پاسخ
  70. انسان گفته:

    من از شدت استرس و اضطراب ، مشکلات گوارشی ، تپش قلب ، کرختی ، جویدن ناخن ، کندن مو های سرم ، پرخاشگری و … دارم .
    حتی درست نمی توانم بخوابم و خواب های آشفته میبینم . از وقتی که یادم میاد همیشه اینطور بودم .
    پیش هم مشاور رفتم و هم روانشانس . یه مدت استرسم کم شده بود . اما الان شدت گرفته و حتی از قبل هم بیشتر شده . ۱۴ سالم است و کلاس هشتم .

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      خب اضطراب در حالت شدید می تواند مشکلات زیادی را از نظر روحی و جسمی با خود به همراه داشته باشد این علایمی که بیان می کنید می تواند نشان از اضطراب فراگیر داشته باشد و برای این موضوع نیاز است که شما روند رمانی خودتان را با روان درمانگر و روان پزشک در کنار هم ادامه بدهید و دقت کنید که روند درمانی گاهی می تواند برای بعضی از افراد و مشکلات طولانی تر باشد پس نمی توان بیان کرد که بعد از چند جلسه همه مشکلات حل می شود پس بهتر است که مسیر درمان و قطع و یا هنوز ادامه دادن با روان درمانگر و روان پزشک چک شود.
      یشتر اختلالات اضطرابی یک عامل محرک دارند. برای مثال در اختلال اضطراب اجتماعی، شلوغ بودن یا خلوت بودن محیط و در اختلال هراس یا همان فوبیا یک حیوان خانگی ممکن است موجب نگرانی شود. اما در اختلال اضطراب فراگیر، نگرانی و بی‌قراری ناتوان‌کننده درباره همه‌چیز و هیچ‌چیز، زندگی عادی را مختل می‌کند. موضوع نگرانیِ مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، هر روز و هر ساعت در حال دگرگونی و بیشتر در مورد مسائل روزمره است.
      به این معنی که در اختلال اضطراب فراگیر وقتی دوره های نگرانی زیاد طول می‌کشند، سطح اضطراب و رنج بالا رفته و قدرت تفکر فرد پایین می‌آید، آنگاه فرد کوچکترین مشکل را به شدیدترین حالتی که ممکن است روی دهد تفسیر می کند و آن را فاجعه آمیز می‌پندارد.
      به عنوان مثال اگر فرد، منتظر شخصی است تا ساعت ۷ به سر قرار برسد، حال اگر آن شخص فقط ده دقیقه تاخیر داشته باشد، فرد مضطرب ممکن است این تأخیر را به بدترین وجه ممکن تفسیر و تعبیر کند (چرا دیر کرد؟ نکنه تصادف کرده و یا …).
      اضطراب فراگیر می تواند با علایم زیر همراه شود و اگر به مدت ۶ ماه شما این علایم اضطرابی را داشته باشید و در عملکرد درسی و یا روابط شما و.. تاثیر گذاشته باشد طی کردن روند درمان نیاز می باشد:
      بی صبری و بی قراری و احساس دلواپسی
      دشواری در تمرکز کردن
      بروزاشکال در ریتم خواب
      احساس تشویش ناگهانی
      تنش عضلانی
      خستگی زود هنگام
      زودرنجی
      تحریک پذیری زیاد و گوش به زنگی (این افراد عموما منتظر شنیدن خبرهای بد هستند و با کوچکترین محرکی در محیط، جا می‌خورند)
      نگران شدن از نگرانی ها (فرد از اینکه تا این حد نگران است، نگران می‌شود)
      عدم تحمل ابهام (اگر نکاتی مبهم و حل نشده باقی بماند فرد را دچار اضطراب زیادی می‌کند)
      دشواری در کنترل نگرانی ها و نگهداشتن اضطراب
      مختل شدن برخی عملکردهای روزمره و احساس پریشانی،نقص در عملکردهای اجتماعی

      پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا سجاد
      اضطراب یک تجربه معمول در مسیر زندگی می باشد اما اگر میزان آن به اندازه ای باشد که مسیر زندگی و عملکرد شما را تحت تاثیر قرار بدهید نیاز است که شما برای بررسی آن به روانشناس مراجعه کنید.
      شانه های اضطراب را می توان به دو بخش طبقه بندی کرد : روان شناختی و جسمانی، نشانه های روان شناختی اضطراب عبارتند از : دلواپسی، تحریک پذیری ، هراس، بی تابی، احساس خطر غریب الوقوع، بی قراری، ترس ، ناتوانی در حفظ آرامش، دشواری در تمرکز، مشکلات خواب و فقدان لذت .
      نشانه های جسمانی نیز مشتمل است بر : خشکی دهان، سرخ شدن، تهوع و استفراغ، غش و ضعف، اسهال، یبوست، سرگیجه، تنش عضلانی، تکرر ادرار، تحرک بیش از حد، مشکلات جنسی، لرزش، طپش قلب، افزایش ضربان قلب یا بی نظمی ضربان آن، آه کشیدن، تنفس تند و سریع، تعریق به ویژه در کف دست ها ، تنفس های کوتاه، رنگ پریدگی و احساس خفگی .
      بهتر است در این مسیر برای بررسی شرایط روحی خود به روانشتاس مراجعه کنید.

      پاسخ
  71. آشنا گفته:

    سلام. من موقع امتحان استرس دارم یعنی کل مطالب درس رو حفظم اما درهمون موقع دستم وکلا عرق میکنم وحس میکنم که هنگ کرده ام وچیزی ب یادم نمیاد

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      اضطراب می تواند تاثیر مستقیمی بر عملکرد افراد داشته باشید و اینکه خب شما با میزانی اضطراب مواجهه می شوید که عملکرد شما را تحت تاثیر قرار می دهد و با کاهش تمرکز شما همراه می شود این موضوع مهمی می باشد و نیاز است که در این مورد شما به درمانگر مراجعه کنید و روند درمانی را طی کنید.
      انچه در روان شما به عنوان افکار، احساسات و هیجانات تجربه می شود تاثیر زیادی بر عملکرد شما خواهد داشت .

      پاسخ
  72. Sania گفته:

    خیلی استرسی ام به حدی ک دستام عرق میکنه تپش قلب شدید تا ۵ ساعت بعدش دارم سر درد شدید نفس تنگی شدید دارم اضطراب خیلی زیاد …..

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      با توجه به علایم جسمی که در اضطراب تجربه می کنید و کاهش عمکردی که احتمالا دارید نیاز است که برای درمانی به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشید تا بتوانیم با بررسی شرایط و افکار و احساساتی که دارید کمک کنیم تا بتوانید مسیر درمانی خود را بهتر طی کنید و بتوانید در شرایط روحی بهتر مسیر رشدی خودتان را طی کنید.

      پاسخ
  73. sorena گفته:

    یه موقع هایی هم دچار توهم میشم که پدر مادرم دارن دعوا میکنن و صدای خفیفی از گریه و جیغ و شیحه مادرم میشنوم چون یه ماهی کلا شما کابوس از گذشتش میدید و خیلی شدی از خاب مب پرید و گریه میکرد

    پاسخ
  74. sorena گفته:

    مثلا بعضی وقتا دوس دارم با یکی حرف بزنم مشکلاتمو بهش بگم یه دوست خوب ……و به نظر خودمم کمبود محبتم دارم خیلی زیاد در این حد بگم که مثلا خیال میکنم که با موتور خوردم زمین کمرم خورد شده پام شکسته و اسیب های بدی دیدم و مردم دارن کمکم میکنن یکی میگه خوبی چی شده و…..یعنی خودمو تو یه حالتی میزارم که بالاخره یکی رو دارم میبینم که به فکرمه از ته دل میخواد کمکم کنه…..

    پاسخ
  75. sorena گفته:

    سلام من یه پسر ۱۷ ساله هستم و قبلا تو یه دوری از زندگی افتادم که فکر کردن شدید بود خیلی شدید به اینده و اضطراب و استرس و با خودش برا م اورد و با یه بدبختی خودمو از تو فکر کردن کشیدم بیرون ولی هنوز اضطراب مونده من مثلا فک میکنم نکنه تو اینده به این فلان مغازه که میخوام نرسم نکنه خونه ای رو که میخوام نخرم نکنه نکنه نکنه یعنی بعضی موقع ها میخوام سرمو بزنم تو دیوار که فقط این فکر های مذخرف تموم بشن بعضی وقتا یهوو اینطورزی میشم این فکرا میان تو سرم کم تر وقتی میشه اینطوری شم ولی خب از نظر فیزیکی هم بدنم خیلی داغ میکنه انگار یه خورشیدی تومه از شدت گرما…..و قلبم سریع میزنه خیلی نفسمم تنگ میشه خیلی به نفس نفس زدن می افتم قبلا خیلی بدتر بودم ولی خب تا یه حد زیادی محارش کردم ولی خب اینا هنوز هستن نمیدونم چکارشون کنم یهویی حمله بهم دست میده اینطور میشم……و خیلی علاقه به خوردنه قرص خواب و مورفینو مشروب داشتم که خدارو شکر خیلی کمتر شده تا حالا نخوردم ولی علاقه ام کمتر شده واسه این دوست داشتم چون میتونستم بخوابم بیحال میشدم این فکرا هم دیگه نمی اومدن سراقم دو دقیقه حداقل مخم خاموش میشد……همهی اتفاقات بد زندگیم جلو چشمم یعنی اتفاقاتی که برا مادرم افتاد خودشو میزد صورتش پره خون بود جیغ می کشید عربده میزد دو یا سه بارم داشت میمرد چون قرص کلنازپام خورده بود خیلی و داشت میمرد و بار قبلشم قرصه متادون دوز بالا خورد که بخوابه ولی عینه مرده شده بود اصن انگار مرده بود…هر وقت میبینمش یاده اینا می افتم دوستی هم ندارم یکی بود که رفت…..دعوا های پدر و مادرمم که همیشه جلو چشمه ارامشی ندارم بعضی وقتا حتی توی مخ خودمم ارامش ندارم یعنی اصن انگار اختیاره مخم دست خودم نی……نمیدونم چکار کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا سورنا
      در اول اینکه لطفا به صورت خلاصه و در یک پیام سوال اصلی خودتان را مطرح کنید در صورت نیاز به ادامه صحبت می توانید مجدد در پاسخ به روانشناس ادامه صحبت خودتان را ارسال کنید.
      درک میکنم که این شرایط روحی و مشکلات خانوادگی برایت با فشار روحی زیادی همراه شده است اما در این مسیر برای بهبود شرایط روحی خودت نیاز است که حتما به روانشناسمراجعه داشته باشید چون این میزان از نشخوارهای فکری و اضطراب می تواند در عملکرد شما و تصمیم گیری هایی که دارید تاثیر زیادی داشته باشد برای بهبود این شرایط رشدی نیاز است که شما از نظر روحی نیز شرایط بهتری را تجربه کنید پس بهتر است که شرایط مراجعه به روانشناس و طی کردن جلسات را برای خودت به کمک پدر و مادر ایجاد کنید.
      در مورد بحث و مشکلات پدر و مادر در کنار اینکه درک میکنم این شرایط برای شما نیز نگرانی و خشم و ناراحتی زیادی ایجاد کرده است اما بهتر است که مشکلات آنها را به خودشان واگذار کنید آنها افراد بالغی هستند که می توانند در مورد مشکلات خودشان تصمیم گیری کنند و شما نیز در مسیر احترام با هردوی انها بهتر است مسیر رشدی خودت را طی کنی چون در هرصورت تمرکز بیش از اندازه بر مشکلات آنهاکمکی به شما نمی کند اما شما می توانی در زمان مناسبی در احترام به هردوی آنها نیازها و احساسات خودت را بیان کنی.

      پاسخ
      • sorena گفته:

        اول خواستم یه بک گراندی از خودم بدم….مشکل اصلی خودم این حالتیه که میگیرم یهویی فک کنم اسمش حمله اضطراب و استرسه و نمیدونم چکارش باید بکنم یهو خیلی حرارتم میره بالا و فکر های منفی میاد تو سرم که نکنه فلان چیز انجام نشه نکنه اینجا رو خراب کنم و کلا تو سرم اشوب میشه…..تو مخم یهویی یه جنگی میشه بینه افکار منفی و مثبت با اینا باید چکار کنم

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          خب همه این علایم جسمی نشان از اضطراب شما دارد و نیاز است که حتما به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا در طی جلسات درمانی به شما کمک کنیم تا بتوانید شرایط بهتری را تجربه کنید و با بهبود شرایط روحی خودتان مسیر رشدی بهتری را تجربه کنید .
          درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  76. ناشناس گفته:

    سلام من ۲۲سالمه وبشدت از اینکه تو جمع حرف بزنم استرس میگیرم وحتی سال آخر دبیرستانمو بخاطر اینکه ازم نخوان که از روی درسی بخونم یا ارائه بدم غیر حضوری خوندم الان دانشگاه میرم اما همش استرس اینو دارم که ازم چیزی بپرسن یا بگن ارائه بده نمیدونم چرا ولی بشدت استرس میگیرم ونمیتونم چیزی بگم

    پاسخ
  77. افرا گفته:

    سلام من ۱۵سالمه امسال کلاس دهمم توخونه پرخاشگرپرحرفم ولی تو مدرسه استرسی گوشه گیرم کم حرف میزنم با همه دوست نمیشم درسم بد نیست

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما افرا جان
      ببین عزیزم این پرخاشگری می تواند دلایل زیادی داشته باشد حتی اضطرابی که بیان می کنید اما در هرصورت هردوی آنها به شکل های خاصی بر مسیر ارتباطی شما با دیگران را با مشکل مواجهه کرده است .
      در این مسیر شناخت احساسات خودتان کمک زیادی می کند تا بتوانید از مسیر بهتری نیز به آنها پاسخ بدهید در این مسیر بهتر است که از خانواده بخواهید شرایط مراجعه شما به روانشناس را ایجاد کنند .
      ما در هرصورت در اجتماع و ارتباط با دیگران زندگی می کنیم و نیاز است که بتوانیم مسیر ارتباطی خود را با آنها حفظ کنیم و حتی در زمان هایی که خشم و عصبانیت را به عنوان یک احساس معمول تجربه می کنیم از مسیری که سازندگی داشته باشد به آن پاسخ بدهیم.

      پاسخ
  78. فاطی گفته:

    سلام
    من ۲۴ سالمه
    به خاطر مشکل جسمی که دارم استرس زیادی دارم
    در کنارش هم احساس گناه میکنم احساس شکست
    خیلی اضطراب دارم و دوست دارم در موردش با دیگران صحبت کنم
    به نظرتون میتونم خودم به تنهایی مشکلمو حل کنم ؟
    نباید در مورد اظطراب و افکارم که اذیتم میکنه با کسی صحبت کنم؟

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما فاطمه جان
      این اطلاعات بیان شده توسط شما کلی می باشد و نمی توان براساس آن نظری بیان کرد اما یک سری موضوعات وجود دارد در اول اینکه همیشه خوددرمانی جواب نمی دهد پس بهتر است که برای درمان به متخصص مراجعه کنید. دوم اینکه شما بیان می کنید که مشکل جسمی وجود دارد و این باعث اضطراب می شود خب در اول اینکه نیاز است که این مشکل جسمی هم بررسی شود و همچنین اینکه این میزان از اضطراب با بیماری شما همخوانی دارد و گاهی حتی این بیماری جسمی نیز می تواند بی ارتباط با شرایط روحی شما نباشد .
      سومین مورد هم اینکه خب صحبت کردن با دیگران تا به حال جز مسکن هایی برای تایم کوتاهی برای شما آیا به درمان و بهبود شرایط روحی شما کمک کرده است که بخواهید به آن ادامه بدهید در کنار اینکه خب هرچقدر که افراد بیشتر از مسائل خصوصی شما اطلاع داشته باشند امکان نظرات غیر تخصصی و یا برخوردهای بیشتر و حتی اضطراب بیشتر نیز می تواند وجود داشته باشد .
      و مورد چهارم اینکه این افکار و اضطراب ها اگر بر عملکرد کاری و اجتماعی و یا شغلی و خانوادگی و … تاثیر گذاشته است نشان دهنده این است که شدت بالایی دارد و نیاز است که شما روند درمانی را با متخصص طی کنید.

      پاسخ
      • فاطی گفته:

        ممنون از پاسختون
        آخه اطرافیان بهم میگن باید خودم درمان کنم و استرسم رو کم کنم
        و این باعث میشه حالم بدتر بشه
        حدود ۴ جلسه مشاور رفتم تا زمانی که میرفتم خوب بودم
        از اون به بعد دوباره این ترس و استرس و احساس گناه بیشتر شد
        و خانواده میگن که باید از قرص استفاده کنم
        چون رفتن پیش مشاور اعتیاد آور و وابستگی ایجاد میکنه

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          خیر عزیزم در هرصورت شما مانند بیماری جسمی وقتی با مشکلی در زمینه روحی هم مواجهه می شوید به روند درمانی نیاز دارید در کنار اینکه شما قرار نیست حتما دارو مصرف کنید و روند درمانی روان درمانی بدون دارو می باشد مگر اینکه در کنار روان درمانی تشخیص به نیاز به مصرف دارو هم باشد که بازهم آسیب های دررمان نشدن خیلی بیشتر از مصرف دارو می باشد.

        • محدثه گفته:

          ۱٫ کافئین رو به کل از برنامه غذایی تون حذف کنید: نوشابه، چای، قهوه
          ۲٫ با افرادی که استرس شمارو بیشتر میکنن به هیچ وجه صحبت نکنید حتی بعضی از روان درمانگرها
          ۳٫ هر روز یک بار صبح و یک بار شب قبل و بعد از خواب تنفس شکمی(دیافراگمی) انجام بدید در حالت خوابیده. در مورد روش صحیح در اینترنت جستجو کنید
          ۴٫ حتما ورزش کنید، ورزشی که مناسب شماست
          .
          اگه یکی از این کارها رو نمیتونید انجام بدید، ناچار هستید از قرص استفاده کنید

  79. مهدیه گفته:

    سلام من ۱۷ سالم هست و خیلی اضطراب از آینده دارم از اینکه میخام چیکار کنم، کنکور رتبم خوب نشه چیکار کنم،اگر آینده به جایی نرسم چی و …….،این نگرانی ها به حدی منو مشغول خودشون کردن که علاوه بر مشکلات گوارشی به هیچ کاری نمیرسم مدام یا خوابم یا خودمو با فیلم و… سرگرم میکنم و سرگیجه و تنگی نفس و خیلی از مشکلات دیگه هم پیدا کردم
    و به شدت دوست دارم تنها باشم

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      مهدیه عزیز نگران بودن در مورد اتفاقات و پیشایند های آینده امری کاملا طبیعی هستش اما اگر میزان نگرانی و اضطراب فرد از حدی فراتر بره و باعث مختل شدن عملکرد فرد بشه حتما نیاز به درمان هست. شرایطی که شما شرح میدین علائمی از اختلال اضطراب فراگیر هستن که بهتر هست برای پیشگیری از شدت یافتن اون حتما به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید و روند درمانی خودتون رو طی کنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

      پاسخ
  80. مجید گفته:

    سلام من مجید ۴۲ساله هستم و نسبت به مشکلات بیماری گوارشی و دیسک کمر که دارم .بشدت دچار ترس از عواقب بیماریم شدم که مثلا سرطان معده نگیرم یا از عمل جراحی یا آزمایشات آندوسکوپی دلهره مداوم دارم. وقتی داروهای مثلا گوارشی میخورم و بیماریم خوب نمیشه احساس دلهره استرس بیخوابی شدید تشویش در ذهنم میشم .ممنون

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا مجید
      در اول اینکه همانطور که خودتان می دانید بیماری هایی چون دیسک کمر و یا بیماری گوارشی قرار نیست با سرطان همراه شود و شما با طی کردن روند درمانی خود می توانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید در این مسیر دقت کنید که بیماری گوارشی با اضطراب می تواند تشدید پیدا کند به همین دلیل هم ممکن است شما مشاهده کنید که دارو در بعضی مواقع اثر کمتری دارد اما در هرصورت روند دارو درمان حتما بهتر است طبق نظر پزشک انجام شود .
      اما در این مسیر مراجعه به روانشناس و بررسی این اضطراب های بیماری که دارید از اهمیت زیادی برخودار می باشد و در طی جلسات درمانی می توانید شرایط بهتری را تجربه کنید.

      پاسخ
  81. ناشناس گفته:

    با سلام خانمی ۴۵ ساله هستم ۲۰ سال هست که ازدواج کردم طی ۳سال اخیر بدلیل خیانتهای عاطفی و مکرر همسر دچار مشکلات افسردگی شدم و یک دوره هم قرص مصرف کردم در حال حاضر مدام تصویر ابراز علاقه همسر به اون خانم جلوی چشم من میاد و ویسی که در این زمینه از همسر شنیدم مدام تو سرم تکرار میشه این تکرار در تمام ساعات شبانه روز صبح خیلی زود شب و نصفه شب و در طول روز هم سراغم میاد و اصلا قطع نمیشه و من مدام در مغزم با همسر و اون خانم درگیرم و باهاشون میجنگم و از این قضیه یعنی مشکل وضعیت روحی و روانی من بیش از یکسال گذشته و گاهی ارزوی مرگ برای خودم میکنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      قابل درک هست که روبرو شدن با خیانت های مکرر برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما در این مسیر نیاز است که شما توجه کنید که بهبود شرایط روحی شما در اولویت تصمیم گیری برای زندگیتان قرار دارد اگر مشا بخواهید دائم بر روی این اتفاقات تمرکز کنید خب این مسیر برای شما با آسیب های زیادی همراه می شود در این مورد مصرف دارو به تنهایی کافی نیست و نیاز است که شما به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید چون آنچه در روان شما تجربه می شود از اهمیت زیادی برخودار می باشد و نیاز است که حتما این موراد بررسی شود.

      پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      احسان عزیز اینکه خودتون مشکل خودتون رو قبول دارید و به دنبال راه حل برای رفع این مشکل هستین خیلی خوبه و می تونه نویددهنده این باشه که شما می تونید این مشکل رفتاری رو در خودتون حل کنید. عزیزم تمرین مهارت های تنفس عمیق، ریلکسیشن (تن آرامی )، گوش دادن به موسیقی های آرام، مشخص کردن واکنش جایگزین پرخاشگری می تونن تا حدودی در آرام تر شما موثر باشند اما برای اینکه بتونید به صورت اصولی بهبود پیدا کنید و تغییر اساسی در خودتون ایجاد کنید نیاز هست که به روانشناس مراجعه کنید و طی جلسات درمانی مختلف تحت روان درمانی و آموزش تکنیک های درمانی موثر قرار بگیرید تا بتونید نتیجه مطلوبی رو دریافت کنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

      پاسخ
  82. مهتاب گفته:

    من خانمی ۳۱ ساله هستم از دوسالگی فرزند اولم علائم اضطرابو استرسو پیدا کردم الان دوفرزند پسر دارم پسر کوچیکم۱۵ماهست پسربزرگم۶سالشه.همش ترس اینو دارم که اگه برام اتفاقی بیوفته سرنوشت بچه هام چی میشه حتی چند وقت روز پیش بااینکه خسته بودم نتونستم بخوابم دردقفسه سینه اسهال شدید تبش قلب داشتم تاخودصبح .البته این استرسم از زمانی تشدید شد که یه سال پیش یه جوون ۲۸ساله از اقواممون فوو شد .نمیدونم شاید ترس از مرگ منو به اضطراب وا میداره .شوهرم گفت شاید مشکل قلبی داری رفتم متخصص قلب اکو گرفت گفت مشکل ندارم ولی هر۸ساعت قرص پروپرانول بخور منم وقتایی که مضطرب میشم میخورم نه هرروز یا میخوام برم عروسی یا جایی هی میگم نکنه دوباره تبش قلب بگیرم استرسی بشم نتونم خودمو کنترل کنم اینو بگم اصلا روحیه ام خیلی عوض شده هی افکار منفی میاد ذهنم خودمو هی تخریب میکنم هی بدبینم خیلی وقتا ناامیدم ولی هی سعی میکنم حالمو خوب نگه دارم ولی بعضی وقتا نمیشه انگار یه چیزی از درون نمیذاره حالم همیشه خوب بمونه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مهتاب جان
      این علایمی که بیان می کنید نشان از اضطراب بسیار شدید دارد که با افکار و درد های جسمانی و حتی کاهش روابط اجتماعی می تواند همراه شود و نیاز است که برای بهبود شرایط روحی خود به روان پزشک و روان درمانگر در کنار هم مراجعه کنید تا بتوانیم به شما کمک کنیم تا روند درمانی خود را بهتر طی کنید .
      زمانی که شما این میزان خود را کنترل کنید و اضطراب عملکرد خود را داشته باشید خب به مرور احتمال نشان دادن علایم افسردگی نیز وجود دارد به همین دلیل هم شما بیان می کنید که خودمو تخریب می کنم و یا اینکه ناامید هستم .
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  83. زهرا موسوی گفته:

    سلام . من دانش آموز مقطع متوسطه اول هستم. حدودا یک سالی هست که در چند مورد به مشکل خوردم. گفتم شاید بهتر باشه از شما کمک بگیرم. من در ۶ سال ابتدایی شاگرد اول کلاس بودم‌. به خیلی از بچه ها کمک می کردم و آدم احساساتی هستم و چون تک فرزندم ، به بچه ها علاقه‌ی زیادی داشتم. الان که سال آخر متوسطه ام ، انگیزه و علاقم خیلی کمتر شده چون در سال هفتم و هشتم نمرات پایینی رو کسب کردم . کار های رو کردم که تا به حال انجام نداده بودم. بچه ها باهم آشنا بودن ، ولی من از مدرسه دیگه ای اومده بودم. با اینکه در مدرسه خوب تیزهوشان قبول شده بودم یک هو خیلی تنها شدم . انگار هیچکس رو نداشتم و همه چیز به کلی تغییر کرد. رفتار معلم ها جدی تر شده بود . با بچه ها نمی تونستم خوب ارتباط برقرار کنم و کم کم نسبت به همه همینطور شدم. حتی پدر و مادرم. اونها خیلی به فکر من هستن ولی من کاملا تغییر کردم . من عاشق مطالعه و درس و کمک کردن به بقیه و کلی کارای هنری هستم و به خدا اعتقاد دارم. ولی الان نه دستم به کتاب خواندن می‌ره، نه به درس خواندن ، نه به نماز و خیلی چیزای دیگه. بار ها خواستم که وضعیت رو تغییر بدم ولی دوباره برگشتم. حتی می تونم بگم بیشتر از بیست بار. خیلی به خودم سخت می گیرم. خجالتی ام. به خودم اطمینان کافی ندارم. از خودم به شدت نا امید شدم و تنها کاری که می کنم اینکه به رویاها و آرزو هام فکر می کنم. وقتم رو تلف می کنم. از نظر من اگر یک آدم بد باشی و عذاب وجدان نداشته باشی راحته و آدم خوبی باشی و کار های اشتباه کمی داشته باشی راحته، ولی اگر کار های اشتباه بکنی و تا این حد ازشون پشیمون باشی واقعا سخته. اصلا نمی دونم چجوری میشه جبرانش کرد. حتی در دوست داشتن آدم های دور و برم هم همینم ، عاشقشونم ولی اصلا نمی تونم درست اثبات کنم.
    امیدوارم بتونید کمکم کنید
    ممنونم
    در ضمن من آرزوی بزرگم اینکه پزشک بشم🤍

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما زهرا جان
      ببین عزیزم این افت عملکردی که دارید نیاز به بررسی دارد چون نیاز است که افکار، احساسات و شرایط شما مورد بررسی ذقیق قرار گیرد تا بتواینم در این مسیر به شما کمک کنیم تا بتوانید با شناخت بهتر خود و مسیر ارتباطی بهتر احساسات خود را بیان کنید .
      این علایم می تواند نشان از افسردگی و مقداری هم سردرگمی داشته باشد که بخاطر شرایط سنی شما می باشد اما در هرصورت با توجه به افت عملکرد نیاز است که شرایط روحی بهتری راتجربه کنید تا بتوانید مسیر و هدف خود را دنبال کنید.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  84. ساغی گفته:

    سلام من قبلا مورد تجاوز قرارگرفتم اما بعد از چن ماه کناراومدم اما الان متاسفانه یکسال هست که خیلی اذیت میشم از لحاظ روحی و وسواس فکر گرفتم حالا یابخاطر کرونا اینجورشدم چیکارکنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      تجربه تجاوز می تواند با فشارهای روحی زیادی برای افراد همراه شود و در این مسیر با توجه به اینکه بیان می کنید از نظر روحی با مشکل مواجهه هستید نیاز است که به صورت حضوری برای بررسی دقیق شرایطی که دارید به روانشناس مراجعه کنید اینکه شرایط روحی فعلی شما به تجاوز و یا شرایط کرونا ارتباط دارد یا چیز دیگری و یا هردو و… نیاز به بررسی دقیق دارد.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  85. ناشناس گفته:

    من موقعی که معلم ازم میخواد سوال کنه یا وقتی امتحان دارم خیلی دست پاچه میشم و استرس وحشتناکی میگیرم دست و پام میلرزه یخ میزنم ولی گرمم میشه و عرق میکنم و قلبم شروع میکنه به تپیدن جوری که صداش رو میشنوم وحسش میکنم و انگار تو سرم اتیش روشن میشه داغ میکنم و اصلا نمیتونم به خودم مسلط بشم و ارامش داشته باشم هر کار میکنم که بتونم خودمو کنترل کنم نمیشه نمیتونم ۱۷ سالمه

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      همه این علایم جسمی مانند تعرق ، لرز،دستپاچگی،لرزش دست و پا و صدا ، ضربان قلب بالا و… نشان از اضطراب دارد و نشان می دهد که اضطراب شما بالا رفته است خب اضظراب اگر به میزان لازم باشد کمک می کند که عملکرد شما بهبود یابد و بتوانید با در نظر گرفتن موقعیت برای آن عملکرد بهتری داشته باشد .
      به اضطراب کم و یا در حد معقول که موجب تلاش بیشتر دانش آموز برای کسب موفقیت میشه و نتیجه بهتری رو عاید فرد می کنه، استرس تسهیل کننده یا تسریع کننده گفته میشه. دانش آموزی که استرس طبیعی داره، برای امتحان به موقع شروع به مطالعه می کنه و سر جلسه امتحان به راحتی می تونه مطالب رو به یاد بیاره و عملکرد خوبی داشته باشه.
      استرس ناتوان کننده دلهره و تشویش شدیدی است که یا خود دانش آموز این استرس رو داره و یا اطرافیان اون رو در وجود دانش آموز تشدید می کنند. اضطراب شدید اثر منفی روی عملکرد فرد می گذاره. زیرا با متأثر و درگیر کردن ذهن، زمینه‌ فراموشی های زودگذر و خطاهای ادراکی رو فراهم می کنه. دانش آموزانی که اضطراب شدید و غیر طبیعی دارند، نمی تونند سر جلسه امتحان مطالب رو به راحتی به یاد بیاورند و سوالات رو حل کنند.
      دلایل زیادی می تواند در تجربه این احساسات در شما تاثیر داشته باشد که می تواند شاید دلایل شما نیز جز مواردی که در زیر بیان می کنم قرار گیرد از جمله:
      تفکرات منفی دانش آموزان نسبت به توانایی های خودشون (من نمی تونم نمره خوبی بگیرم. من فرد بی استعدادی هستم. همه چیز رو فراموش می کنم و…)
      تجربه های قبلی فرد در امتحان (موفقیت یا شکست) که باعث ایجاد دیدگاه منفی شده باشد
      توقعات غیرمنطقی دانش آموز از خودش (همیشه باید بالاترین نمره رو بگیرم) در این مسیر کمال طلبی نیز می تواند یکی از دلایل اضطراب محسوب شود و یا وسواس
      عدم خودباوری و اعتماد به نفس پایین دانش آموزان که باعث میشود فرد ویژگی های منفی خود را باور نداشته باشد
      روش های مطالعه غلط که باعث ایجاد کاهش یادگیری می شود و خب اطلاعات پایین باعث می شود که در پاسخ دهی نیز فرد با مشکل مواجهه شود
      مشغولیت های ذهنی دانش آموزان اینکه در روان شما چه چیزی تجربه می شود و افکا و احساسات شما در این روزها بیشتر در چه زمینه ای می باشد از اهمیت برخودار هست در کنار اینکه افکار و احساساتی که در زمان پاسخ دهی به سوال نیز داری مهم هست در اینجا نیاز است که حتما شرایط و افکار و احساسات و میزان اضطراب شما در موقعیت های دیگری نیز بررسی شود.
      خواب ناکافی و تغذیه نامناسب که باعث ایجاد کاهش عملکرد و کاری فردی می شود.
      مشکلات خانوادگی ، بحث و دعوا با خود شما و یا بین خودشان که ایجاد محیط پر تشنجی را می کند.
      روابط شما با والدین و واکنش های آنها به نمرات شما
      با توجه به اینکه اضطراب می تواند باعث گاهش عملکرد شود نیاز است که شما از پدر و مادر بخواهید که شرایط مراجعه حضوری شما را به روانشناس ایجاد کنند تا بتوانیم در این مسیر با تعامل و صحبت باهم و انچام یک سری تمرین ها عملکرد بهتری را تجربه کنیم.

      پاسخ
    • آنا گفته:

      سلام و وقت بخیر
      من ۳۴ سالم هست متاهل هستم و یه پسر ۹ ماهه دارم
      مشکلی که دارم این هست که مدام دچار اضطراب هستم و با هر نشونه ی کوچیکی توی جواب آزمایش خودم شوهرم یا پسرم فکر میکنم که این حتما یه بیناری خیلی بد هست و به زودی یکیمون از دست میره و همش اون موقعیتهای به شدت ناراحت کننده رو تصور میکنم و همش فکر میکمم قرار اتفاق بدی بیفته یا همسرم رو ازدست بدم و تنهایی محبور شم پسرم رو بزرگ کنم الان یه تست خون دکتر واسه پسرم نوشته واسه چکاب از نتیجه ی ازمایشش به شدت میترم و میترسم که چیز بدی رو نشون بده
      الان از ۴ سال پیش یه مقدار گلبولهای سفید خون شوهرم بالاست که دکتر میگه چیز خاصی نیست و جدیدا براش یه سری تست بیشتر نوشته همش فکر میکنم حتما به نوعی از سرطان خون دچارِ که به زودی خودش رو نشون میده و به شدت احساس دلتنگی و ناامیدی دارم، من باید چیکار کنم واقعا؟!

      پاسخ
      • روانشناس گفته:

        سلام به شما
        آنای عزیز اینها نشانه هایی از اختلال اضطراب فراگیر هستن که اگر درمان نشن می تونه شدت بیشتری پیدا کنه اما خوشبختانه چنین اختلالی با درمان شناختی رفتاری قابل درمان هستش و با طی کردن دوره های درمانیتون می تونید افکار ناکارامدتون رو اصلاح کنید و اضطرابتون رو کاهش بدین. بهتون پیشنهاد می کنم حتما به صورت حضوری به شناخت درمانگر مراجعه کنید.
        روانشناس
        ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵

        پاسخ
  86. مریم گفته:

    سلام
    من ی مشکلی دارم و خیلی من رو اذیت میکنه و من خیلی خجالتی هستم و بخاطر همین م صورتم سرخ میشه مثلا وارد جمعی میشم یا جاهای شلوغ ک میخوام صبحت کنم صورتم سرخ میشه. میشع کمکم کنید خواهش میکنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما مریم جان
      در این مورد اطلاعات بیشتری در اخیتار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
      ۱٫ شما چند سال دارید؟
      ۲٫ در زمان بودن در این جمع ها در مورد خودتان یا آنها چه افکار و احساساتی دارید؟
      ۳٫ روابط شما با همسن های خودتان در محیط مدرسه یا کار و با اعضای خانواده چگونه هست؟
      ۴٫ این سرخ شدن صورت تاثیری بر روابط و عملکرد شما هم دارد؟

      پاسخ
  87. آزیتا گفته:

    سلام من ۳۶ سالمه تو زندگی مشترک و ‌کارم موفق هستم الان مسئول بازار یابی هستم و احتیاج دارم بتونم در جمع صحبت کنم ولی نمیتونم و خیلی اذیت میشم البته اینم بگم در جمع دوستان و صحبت با چند مشتری خیلی راحت هستم فقط زمانی که حالت جلسه میگیره و من باید برای چند نفر صحبت کنم سرخی گونه تپش قلب شدید لرزش دست میگیرم و رشته کلام از دستم در میره باتوجه به شِغلم ازتون خواهش میکنم کمکم کنید

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      ببینید آرزو جان برای رفع این مشکل بهتر هستش که طی جلسات متعددی تحت درمان شناختی – رفتاری قرار بگیرین تا بتونید به مرور بر احساس ترس و اضطرابتون برای صحبت کردن در جمع غلبه کنید. یعنی اگر که به کمک روان درمانگر و در طی مراحل مختلف و به صورت سلسه مراتبی پیش برید قطعا نتیجه مطلوب تری دریافت خواهید کرد اما یکسری مطالب کلی رو براتون میگم که امیدوارم بتونید ازشون بهره مند بشید.
      ببیند عزیزم افرادی که اختلال اضطراب اجتماعی دارن معمولا یک تصویر منفی از خود دارن و یک نوع ضعف درونی در خودشون احساس می کنن که همون ضعف درونی باعث میشه که از صحبت کردن در جمع هراس داشته باشن و احساس اضطراب کنن. احتمالا شما یک ناظر سرسخت برای رفتارهای خودتون هستین و با جزییات زیاد رفتار خودتون رو آنالیز می کنید و البته بیشتر روی ضعف های درونیتون تمرکز می کنید تا نقاط قوتتون و همین امر باعث میشه که خودانگاره منفی در مورد خودتون داشته باشید و اینگونه تصور کنید که دیکران نیز به همان اندازه که شما نسبت به ضعف هاتون واقف هستین، از ضعف های درونیتون مطلع هستن و به شدت خودتون، شما رو زیر نظر دارن، در صورتی که این تفکر کاملا غلط هستش و واقعیت این هستش که اونطور که شما تصور می کنید دیگران با دوربین ها و ذره بین های قوی مشغول متمرکز شدن روی شما نیستن. ضمن اینکه تپق زدن در جمع هیچ اشکالی نداره و هر فردی ممکنه در یک سخنرانی کاهی تپق بزنه و اشتباهاتی بکنه، بنابراین تنها شما نیستید که ممکنه اشتباه کنید بنابراین بابت تپق های احتمالی که ممکنه در حضور جمع بزنید استرس نگیرید و خودتون رو سرزنش نکنید، واقعیت این هستش که تمرکز شما روی تپق نزدنتون در جمع باعث میشه که نتونید به درستی روی محتوای جلسه تمرکز کنید و همین امر باعث خرابتر شدن اوضاع میشه پس از این بعد سعی کنید بدترین شرایط رو در نظر بگیرید و ببا خودتون تصور کنید که حتی اگر کل جلسه رو تپق بزنید بدترین اتفاقی که می تونه بیفته چیه و همچنین به خودتون بگید اصلا من دارم میرم جلسه که خرابکاری کنم مگر تهش چه اتفاقی میخواد بیفته، سعی کنید نسبت به این جمله اعتقاد داشته باشید و با پذیرش این مسئله که ممکنه تپق بزنید در جلسه حضور پیدا کنید و تمام تمرکزتون رو روی محتوای جلسه بزارید نه چیز دیگه. در چنین شرایطی احتمالا با ترس کمتری در جلسات حضور پیدا می کنید.
      ضمن اینکه قبل از حضور در جلسات می تونید از تمرینات تنفس عمیق استفاده کنید و با این کار از اضطرابتون بکاهید. (تکنیک های تنفس رعمیق رو می تونید از طریق سرچ در گوگل پیدا کنید). در آخر اینکه مراجعه به روان درمانگر رو فراموش نکنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

      پاسخ
  88. هدیه گفته:

    سلام من ۱۳ سالم هست و از وقتی که کرونا اومد و من ۱۲ سال داشتم خیلی وارد فضای مجازی نبودم مثلا برای پسر هایی که از من عکس میخواستن عکس میدادم و اون ها من رو تهدید می‌کردن حتی پدر و مادرم هم این موضوع رو فهمیدن و اتفاقاته بدی افتاد من هر شب استرس دارم که مبدا عکسام پخش بشه و اون چند نفر شما بعضی از اعضای خانواده منم دارن که خیلی این موضوع منو اذیت می‌کنه به طوری که تا صبح گریه میکنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما هدیه جان
      درک می کنم که این شرایط برایت با فشار روحی همراه شده اما عزیزم در این مسیر بهتر است نگران نباشی اینگونه افراد بیشتر برای نگهداشتن شما در یک رابطه و سوء استفاده از شما شروع به تهدید می کنند پس بهتر است در احترام به شرایط تنهایی و بیکاری که ممکن است بخاطر شرایط جدید تجربه کنید سعی کنید از وارد شدن به اینگونه روابط خوداری کنید و سعی کنید از خودتان مراقبت کنید و اجازه بدهید در احترام به احساسات خود در آینده در مورد اینگونه احساسات و گرایشات تصمیم گیری کنید.
      در زمان فعلی سرزنش کردن خودت هیچ کمکی به بهبود این شرایط نمی کند پس بهتر است مسیر رشدی خودت را طی کنید و با توجه به اینکه پدر و مادر هم اطلاع دارند حتی اگر مشکلی باشد به شما کمک خواهند کرد .

      پاسخ
  89. آرتمیس گفته:

    سلام خسته نباشید.
    من یه دختر ۱۴ساله هستم که از وقتی این کرونا وبیماری ها اومده به شدت استرس دارم
    بخاطر گرفتن بیماری نیست
    بلکه از وقتی این بیماری اومده من درسام کمی ضعیف شده و راستش پدر و مادرم انتظارات خیلی زیادی از من دارن
    گاهی اوقات به شدت نگران میشم از اینکه نتونم چیزی که میخوان باشم
    خیلی مظطرب میشم و نمیتونم به خوبی نفس بکشم
    دائما در این فکر هستم که اگه این ترم کارنامه من خوب نشه من چیکار کنم با چه رویی نگاشون کنم این دیگه یجورایی خواب و خوراک هم ازم گرفته در حدی که شبا نمیخوابم و درس میخونم و صبح زود بیدار میشم و بازم درس میخونم
    حتی یه مدت انقدر نوشته بودم که دستام ورم کرده بود و تا دو هفته دستم رو با باند بستن
    در کل همش اعصابم درگیره و این منو مظطرب و عصبی می‌کنه
    یعنی اگه در آینده من دکتر نشم؟؟؟
    یا چیزی که ازم انتظار دارن نشم؟؟
    چی میشه من چجوری تو روشون نگاه کنم این منو وحشت زده کرده
    خواهشاً کمکم کنید یه راه حل بهم پیشنهاد بدید واقعا دیگه سردرگم شدم
    منم میخوام بی نقص باشم اما نمیشه واقعا هرکاری میکنم انگار نمیشه
    لطفاً جوابم رو بدید.

    پاسخ
  90. تمنا گفته:

    سلام من ۲۳ سالمه واز استرس زیاد میمیرم و اضافه وزنم پیدا کردم و همش استرس و افسردگی دارم جوری خسته شدم و امید ب زندگی هم ندارم و احساس میکنم خیلی گناه کردم نمیدونم چی میخواد برام پیش بیاد

    پاسخ
  91. یلدا گفته:

    سلام اسم من یلدا ۲۱ ساله من ۱۴ سالم بود ازدواج کردم و الان یه پسر ۵ ساله دارم وباردارم هستم من دقیقا نمیدونم خوددم مشکلم چیه نمیدونم استرس دارم یا وسواس یا شکاکم .من زیاد به همسرم شک میکنم اصلا نمیدونم تقسیر منه یا اون مشکوکه من سر همین قزیه خیلی با همسرم بهس میکنم یا دعوا میکنم.من فکر میکنم مشکلم ارسیه آخه پدرمم خیلی به مادرم شک میکرد خیلی زیاد مادرم ازیت میشد من میترسم مثل پدرم باشم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما یلدا جان
      در این مسیر نیاز است که شما برای بررسی دلایل این شک ها و سبک شخصیتی و رفتاری خود به روانشناس مراجعه داشته باشید مخصوصا اینکه بیان می کنید جنبه ارثی این موضوع را نیز دارد اما در اینجا بدون بررسی بالینی ما هیچ نظری را نمی توانیم عنوان کنیم و این مسیر نیاز به طی کردن جلسات دارد پس بهتر است که این جلسات را طی کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
      اگر این موضوع جز بعد شخصیتی شما باشد می تواند به مرور هم به خودتان از نظر روحی و هم همسرتان و فرزندانتان را با مشکل مواجهه کند پس بهتر است که دقت کنید تنها گذشت زمان چیزی را تغییر نمی دهد و بهتر است که دقیق تر به این مسائل پرداخته شود.

      پاسخ
    • فاطمه گفته:

      یلدا جان شما تو سن پایین حامله شدی و الان فرزند دومت رو تو سن پایین داری دنیا میاری، احتمال زیاد شما دچار افسردگی هستین و باید به روانپزشک مراجعه کنین که خدایی نکرده بعد از زایمان مشکلتون بدتر نشه

      پاسخ
  92. ناشناس گفته:

    سلام من نزدیک به یکساله به شدت حس سبکی سر پیدا میکنم چند وقت بود بهتر شده بودم این حس از بین رفته بود ولی الان دو هفته اس که دوباره این حالت به من دست میده و استرس و نگرانیم خیلی بیشتر شده هم زمانی که این حالت بهم دست میده و هم قبلش که نکنه دوباره حالم بد بشه میشه راهنماییم کنید چطور میتونم استرسم کنترل کنم

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      در این مسیر نیاز است که در اول شرایط جسمی شما توسط متخصص مغز و اعصاب بررسی شود و در کنار ان اگر مشکل جسمی وجود نداشت نیاز به ارزیابی شرایط روحی شما می باشد براساس یک سری علایم جسمی نمی توان نظری را در این مورد بیان کرد .
      این موضوع ممکن است حتی افت یک فشار خون باشد اما رد این مورد تا زمانی که بررسی صورت نگیرد نمی توان نظری را بیان کرد.

      پاسخ
      • فاطمه گفته:

        سلام من ۲۴ سالمه متاهلم ویه دختر دارم حالم از زندگی بهم میخوره دلم میخواد از همه جا برم.هیچ چیزی نمیتونه منو شاد کنه همیشه استرس از دست دادن عزیزامو دارم خیلی اتفاقا برام بی اهمیتن اشکم اصلا نمیاد نسبت به همه چیز احساس تنفر دارم دلم میخواد همه چیزو رها کنم و برم جایی که نه کسی منو بشناسه نه من کسی رو زود عصبانی میشم و تو اوج خشمم میزنم ،میشگنم فحش میدم از خودم بدم میاد کاش کسی بود کمکم میکرد

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          سلام به شما فاطمه جان
          درک میکنم که در این شرایط روحی ارتباط با اطرافیان برایت سخت و دشوار می باشداما عزیزم با تنهایی و یا خود سرزنشی نمی توانی شرایط بهتری را تجربه کنی در این مسیر اضطرابی که دارید باعث می شود که با مشکلات زیادی روبرو شوی.
          در اولین گام نیاز است که شما برای بهبود شرایط روحی خود به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید و حلسات درمانی خود را طی کنید چون علایم وسواس و افسردگی در شما مشاهده می شود .

  93. ... گفته:

    سلام.من وقتی مسواک میزنم هر چی غذا خوردم رو بالا میترن
    خیلی حس بدیه
    هر موقع هم که اعصاب ندارم اینطور میشم
    درمانش چیه؟

    پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      سلام. شما احتما فوبیا بلعیدن دارید می توانید با مرکز مشاوره ستاره ایرانیان تماس حاصل کنید.
      فوبی نادر و خاص است که اصطلاحاً فاگوفوبیا ، ترس از بلعیدن است. اغلب ، نه همیشه ، ناشی از یک تجربه منفی هنگام غذا خوردن یا نوشیدن بعضی چیزها است. شما ممکن است از تجربه ترس غذایی رنج ببرید.
      استراتژی های مقابله با تماشای تلویزیون هنگام غذا خوردن و یوگا برای آرامش از اضطراب انجام می شود. کشف منطقه راحتی غذا شما اغلب مورد آزمایش و خطاست. منظورم این است که شما با مقداری غذا راحت هستید و با آنها ادامه دهید.

      پاسخ
      • خاطره گفته:

        سلام
        من استرس شدیدی دارم طوری ک وقتی با جنس مخالف حرف میزنم دستم شروع میکنه به لرزیدن و خیلی عرق میکنه و تپش قلبم میره بالا
        کلا روحیه ضعیفی دارم دربرابر انتقاد خیلی ناراحت میشم طوری ک گریم میگیره
        راه حلش چیه؟!

        پاسخ
        • روانشناس گفته:

          سلام به شما
          ببینید عزیزم اضطراب اجتماعی به دلیل وجود یکسری افکار تحریف شده در ذهن فرد و عدم اعتماد به نفس بروز پیدا می کنه و در درجه اول نیاز هستش که شما بتونید افکار ناکاامد خودتون یعنی افکاری که باعث میشوند اطلاعات رو به صورت نادرست تفسیر کنید، بشناسید و به اصلاح این افکار بپردازید. در این شرایط گذراندن یک دوره شناخت درمانی میتونه کمک زیادی به شما بکنه ولی اگر که اختلال شما به حدی شدید باشه که حتی توان حضور در حلسات روان درمانی و برقراری ارتباط با روانشناس رو نداشته باشید بهتر هستش که در ایتدا به روانپزشک مراجعه کنید و برای کنترل نشانه ها تحت دارو درمانی قرار بگیرید و بعد در ادامه به روانشناس مراجعه کنید.
          روانشناس ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

  94. نیو گفته:

    سلام وقت بخر من ب شدت هیجان و ایترس رو احساس میکنم در خودم جوری ک گاهی لرزش دست میگیرم و باعث میشه دستوپاچلفتی بنظر بیام لطفن بهم بگید چجوری رو خودم کنترل داشته باشم

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      عزیزم در همه شرایطی چنین نشانه هایی رو تجربه می کنید یا فقط در اجتماع و در حضور اشخاص خاص؟

      پاسخ
      • Maedeh گفته:

        سلام ببخشید اظتراب من همراه با ریزش موی بسیار شدیده ۱۸ سالمه و بخاطر جو و فضای کنکور اینطوری شدم چون قبلا به این صورت نبوده خاستم بدونم از الان باید درمان رو شروع کنم یعنی امکان داره تا بعد کنکور بیشتر بشه شدتش یا نه میتونم فلن دست بکشم

        پاسخ
        • روانشناس گفته:

          سلام به شما
          عزیزم اگر که شدت اضطراب شما به حدی است که باعث ریزش موی شدید در شما شده طبیعی هستش که نیاز هستش که شما برای درمان و کنترل اضطرابتون اقدام کنید چون این مسئله میتونه روی عملکرد شما در کنکور نیز تاثیر منفی بزاره و باعث بشه که نتونید نتیجه مطلوب رو از تلاش هایی که داشتین دریافت کنید. بنابراین به تعویق انداختن روند درمانی اصلا توصیه نمیشه.

    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا مهدی
      در این مورد نیاز است که شرایط روحی شما به صورت دقیق بررسی شود تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنید و بتوانید احساسات خود را بهتر بشناسید و از مسیر بهتری آن را بیان کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .

      پاسخ
  95. تجلا گفته:

    سلام
    ببخشید من درد شدیدی در ناحیه فک احساس میکنم، همچنین دندان قروچه دارم که اینو تازه متوجه شده ام. در ضمن حس میکنم افسرده گی دارم، خیلی پرخاشگر هستم ، زود عصبی میشم و از کوره در میرم، ثبات عقیده ندارم، برای خودم تصمیم گرفته نمیتوانم. همش با خودم درگیرم.
    اصلا انتقاد پذیر نیستم، اگه کسی انتقاد کنه خیلی ناراحت میشه و پرخاشگری میکنم.
    الانم دانشجو هستم و در این اواخر خیلی تنبل و خسته شده ام، باوجودیکه قبلا خیلی باهوش بودم و درسهام خوب بود.
    ولی الان اصلا نمیخوام درس بخونم، همه کارهامو به عقب میندازم و…
    ممکن هست اینها عوامل استرس باشه؟
    راه درمانش چیه؟
    من نمیتونم به روانشناس مراجعه کنم شرایطش نیشت .
    ازتون خواهش میکنم بهم راهکار بدین

    پاسخ
      • شیما گفته:

        مگه ننوشتید مشاوره رایگان؟ توی بات تلگرام هم نوشتید مبلغ ۱۵۰۰۰تومن هزینه داره؟؟ اونوقت تا سمشخصات رو میدیم اول ۵۰۰۰۰تومن پول میخواد،لطفا ننویسید رایگان پس

        پاسخ
        • روانشناس گفته:

          عزیزم مشاوره در این بخش رایگانه و اگر مایل به گفت و گوی خصوصی از طریق پیام باشید نیاز هست که از طریق تلگرام اقدام کنید و مبلغی رو پرداخت کنید.

    • Sayeh گفته:

      سلام وقتتون بخیر ببخشید نتیجه تست من اضطراب شدید در اومده من تستای افسردگی هم بصورت آنلاین دادم اونا هم نوشتن افسردگی شدید نمیدونم باید چیکار کنم و من ۱۸سالمه

      پاسخ
      • روانشناس گفته:

        سلام‌ به شما
        عزیزم اگر که به طور کلی خودتون هم احساس اضطراب و افسردگی رو واضحا در خودتون مشاهده می کنید و تحت تاثیر تجربه چنین احساساتی روند زندگیتون مختل شده نیاز هست که برای ارزیابی دقیق بالینی به روانشناس مراجعه کنید و در صورت تشخیص قطعی روند درمانیتون رو طی کنید.
        روانشناس
        ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

        پاسخ
        • ... گفته:

          سلام من‌ یه نوجوان ۱۷ ساله هستم و بشدت از اینده و کنکور و درس ها میترسم از بی هدف بودن بشدت دچار حالت های عصبی میشم همش هم به مدت طولانی پاهام رو تکون میدم و این اواخر هم کلن بدنم دچار سستی شده نمیدونم چیکار کنم جواب تستم هم اضتراب شدید اومده

        • روانشناس گفته:

          سلام به شما
          ببینید عزیزم اگر که اضطراب و استرس شدیدی رو تجربه می کنید حتما نیاز به مراجعه به روانشناس یا روانپزشک و شروع روند درمانی دارین، چون در صورت بالا بودن میزان اضطراب نمیشه به خوددرمانی امیدوار بود و نیاز هست که دوره های روان درمانی یا دارو درمانی رو طی کنید.
          طی کردن دوره های شناخت درمانی می تونه تا حدود زیادی از ترس های شما رو تعدیل کنه و از بین ببره اما در منزل هم می تونید از روش تکنیک های ریلکسیشن و تمرینات تنفس عمیق استفاده کنید و اون ها رو به کار بگیرید و از این طریق تا حدود زیادی به آرام سازی خودتون کمک کنید.
          روانشناس
          ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

  96. محمد گفته:

    در گذشته اتفافات خیلی بدی رو گذروندم و الان دیگ کاملا تنهام ولی وقتی به کسی نزدیک میشم همش نگران ترد شدن رو دارم همش دلشوره و استرس دارم نمیتونم تمرکز کنم و همش در حال فکر کردنم خسته شدم دیگ

    پاسخ
  97. جهان گفته:

    سلام من زمان دانشگاه استرس زیادی تحمل کردم بعد از دانشگاه متاسفانه متوجه شدم که تو همه ی کار هام استرس میگیرم ینی بعد از دانشگاه کلا آدم استرسی شدم و توی بعضی کار ها قلبم خیلی محکم میزنه به حدی که احساس میکنم قفسه سینم درد میکنه بیشتر هم مکان های عمومی اوجوری میشم قبلا ها شاید یکم خجالتی بودم ولی اصلا استرس نداشتم اما الان استرس مجال حرف زدن هم بهم نمیده من الان روان پزشک لازمم یا متخصص قلب?

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      دوست عزیز این مشکل شما ارتباطی به متخصص قلب نداره و نیاز هست که شما به روانشناس مراجعه کنید و یک دوره درمان شناختی – رفتاری رو طی کنید. ممکن هست با ارزیابی های بالینی که در جلسات صورت می گیره و با توجه به اطلاعاتی که روان درمانگر از شدت و نوع مشکلتون به دست بیاره این تشخیص رو بده که شما در کنار درمان شناختی – رفتاری نیاز به دارو درمانی هم دارین که در اینصورت با تشخیص روان درمانگرتون به روانپزشک ارجاع داده میشین ودر عین حال که دوره های درمانی شناختی – رفتاری رو طی می کنید برای اینکه نتیجه با ثباتی دریافت کنید دارو نیز مصرف می کنید. البته تمام این موارد بستگی به نظر روان درمانگرتون داره.
      روانشناس
      ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

      پاسخ
  98. ف ه گفته:

    سلام من ۱۴ سالمه دچار استرس و استراب میشم من عصبی هستم و اینکه همیشه استرس و استراب دارم قبل هر اتفاق بدی من نگران میشم استرس و استراب میگیرم و واقعا بدش یه اتفاق میفته

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      در این مورد نیاز است که شما از والدین خود بخواهید که برای بررسی اضطرابی که بیان می کنید شما را به روانشناس ارجاع بدهند اینکه شما بیان می کنید بعد از آن اتفاق بدی رخ می دهد می تواند نشان از افکار وسواسی باشد که با خود اضطراب زیادی را ایجاد می کند .
      در این مسیر به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی افکار ، احساسات و شرایطی که شما تجربه می کنید بتوانیم در طی جلسات به شما کمک کنیم تا بتوانید با بهبود شرایط روحی خود مسیر رشدی را ادامه بدهید .
      داشتن میزانی اضطراب در انسان طبیعی می باشد به اندازه ای که باعث حرکت و محرک محسوب می شود تا فرد برای زندگی خود تلاش کند و با آینده نگری پیش برود اما اضطراب بیش از اندازه می تواند با کاهش عملکرد و بهم ریختگی شرایط روحی همراه شود .
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۵۷۴۱

      پاسخ
      • روانشناس گفته:

        سلام به شما
        عزیزم ناخن جویدن در مواقعی که قرار هست تحت ازمون قرار بگیرید، جزء اختلالات وسواس فکری- عملی به حساب میاد یعنی شما زمانی که امتحان دارید دچار اضطرای و تنش میشید و این افکار و احساسات برای شما ناخوشایند هستند و شما برای رفع این احساسات ناخوشایند به عملی رو میارید تا ذهنتون رو از این احساسات منفی منحرف کنید و عملی که شما به اون رو میارید ناخن جویدن هستش. برای رفع اون نیاز هست که ابتدا اضطراب شما کنترل بشه و همچنین در کنار کنترل اضطرابتون مورد آموزش های رفتاری قرار بگیرید تا بتونید رفتار ناخن جویدن رو در خودتون از بین ببرید. بنابراین نیاز هستش که با مراجعه ی حضوری به روان درمانگر در جهت رفع این اختلال اقدام کنید.
        روانشناس
        ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

        پاسخ
  99. نازنین گفته:

    سلام من همیشه موقع به امتحانات که در این شرایط هست استرس یا سر گیج می کریم و می ترسم که ۰ بشم و یا شاید هم از امتحان غش کنم میشه جوابم را بدید

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما نازنین جان
      اگر میزان اضطراب شما به این میزان باشد که باعث غش کردن شما شود و یا به افت عملکرد درسی شما منجر شود نیاز است که این اضطراب به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنید .
      اضطراب امتحان یک شرایط روانشناختی است که باعث می شود فرد در موقعیت های امتحانی بسیار پریشان و مضطرب شود. اگرچه بسیاری از افراد قبل و در طی یک امتحان تاحدی دچار استرس و اضطراب می شوند اما اضطراب امتحان می تواند در یادگیری اختلال ایجاد کند و به عملکرد فرد در امتحان آسیب برساند البته این در صورتی هست که شما تنها در زمان امتحان اضطراب را تجربه کنید و در زمان های دیگر به این شدت وجود نداشته باشد .
      داشتن اندکی اضطراب مفید است چون باعث می شود از نظر روانی هوشیار باشید و برای مقابله با چالش‌ هایی که در امتحان پیش می ‌آیند آماده گردید. طبق قانون یرکس-دادسون، سطوح برانگیختگی و عملکرد همبسته هستند. در واقع، افزایش سطح برانگیختگی به شما کمک می کند ا
      اضطراب می تواند با علایم زیر در سه بعد رفتاری ، شناختی و هیجانی خود را نشان بدهد که در زیر به یک سری از این علایم اشاره می کنم که در متن کوتاهی که شماهم ارسال کردی چند مورد فیزیکی آن مشاهده می شود :
      علائم فیزیکی اضطراب امتحان عبارت است از عرق کردن، لرزش بدن، افزایش ضربان قلب، خشک شدن دهان، غش کردن، و استفراغ کردن ، دل پیچه ، تهوع و بیماری های جسمی
      علائم هیجانی اضطراب امتحان عبارتند از افسردگی، اعتماد به نفس پایین، عصبانیت، و احساس ناامیدی. گاهی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان از تغییر وضعیت ­شان ناامید می شوند، و خودشان را به خاطر علائم اضطراب و عملکرد ضعیف در امتحان سرزنش می کنند.
      بی­قرار شدن یا اجتناب از امتحان دادن از علائم شناختی و رفتاری اضطراب امتحان هستند.بسیاری از افرادی که اضطراب امتحان را تجربه کرده اند می‌گویند اگرچه مطالب مربوط به امتحان را کامل خوانده بوده و مطمئن بوده اند که به سئوالات پاسخ می‌دهند، اما ناگهان سر جلسه امتحان همه چیز را فراموش می کنند. خود گویی منفی، ناتوانی در تمرکز کردن روی امتحان، و پرش افکار هم از علائم متداول اضطراب امتحان به شمار می‌آیند البته این علایم در شدت های مختلف برای افراد وجود دارد .
      یک سری راحل های کلی وجود دارد که در زیر بیان خواهم کرد اما موضوع مهم این است که شما افکار و احساسات خود را به درستی بشناسید و بتوانید در مسیر بهتری به انها پاسخ بدهید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید :
      ۱٫برای این کار باید قبل از امتحان به اندازه­ ای مطالب را خوانده باشید که یادآوریشان برایتان راحت باشد. درس خواندن را برای شب امتحان نگذارید. اگر روش صحیح مطالعه را بلد نیستید، از معلم یا والدینتان کمک بگیرید. آماده بودن برای امتحان اعتماد به نفس ­تان را قوی می کند و علائم اضطراب امتحان در شما کاهش می‌یابد.
      ۲٫ خواب کافی و خوب در شب قبل از امتحان به شما کمک می کند روی امتحان متمرکز شوید و مطالب را به خاطر بیاورید.
      ۳٫ اگر در حین امتحان دچار استرس شدید، چند نفس عمیق بکشید. هوا را از بینی به داخل کشیده، و از دهان بیرون دهید. هر بار فقط روی یک مساله یا سئوال متمرکز شوید، و در صورت نیاز میان هر سئوال یک نفس عمیق بکشید. مطمئن شوید که مقدار زیادی اکسیژن به ریه هایتان وارد کرده اید. این کار احساس تمرکز و آرامش شما را تقویت می کند روش هایی چون گویا و آرام سازی می تواند به شما کمک کند تا شرایط بهتری را تجربه کنید .
      ۴٫انتظار نداشته باشید که عالی باشید. همه ما اشتباه می‌کنیم و هیچ اشکالی هم ندارد. کامل بودن شما اهمیتی ندارد، مهم این است که بدانید تمام تلاشتان را کرده اید این مواد می تواند نشان از کمالگرایی باشد و در این حالت می تواند بر عملکرد تاثیر بگذارد
      ۵٫ عوامل محیطی نیز می تواند در تاثیر زیادی داشته باشد مانند برخوردهای دوستان و خانواده
      در این مسیر توصیه من به شما این است که جلسات حضوری یا تلفنی را تجربه کنید تا بتوانید شرایط بهتری را با شناخت دقیق تر تجربه کنید .
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۹۰

      پاسخ
      • ناشناس گفته:

        من دوباره نازنین هستم ولی هر روز احساس لرزش میکنم و مخصوصا امسال که پیام هارا می خوانم به طور شدی می لرزم و هر وقت سر کلاس حاضر میشوم خانم من را صدا میزند استرس می کریم و همه چیز یادم می رود و شی ها در خواب از هوش میروم میشه کمک کنید ممنون میشم

        پاسخ
        • مشاور 24 ساعته گفته:

          ببین عزیزم همانطور که در پیام قبلی برات توضیح دادم این میزان اضطراب با افکار و احساسات زیادی برای تو همراه هست که می تونه با علایم جسمی ، شناختی و فیزیولوژیک همراه شود و در این مسیر برای اینکه بتونیم به شما کمک کنیم نیاز به مراجعه حضوری و طی کردن روند درمانی هست .
          درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲

  100. رها گفته:

    سلام من ۲۱ سالمه موقع امتحانای شفاهی اینقدر استرس میگیرم که کلا دستام میلرزه و جواب سوالا یادم میره
    من این سابقه استرسی بودنو ازکودکی تاحالا به همراه دارم
    از۶۳_۱۹شدم
    بعداینکه زیادیم به فکر آیندمو نگرانم

    پاسخ
  101. رها گفته:

    سلام من ۲۱ سالمه موقع امتحانای شفاهی اینقدر استرس میگیرم که کلا دستام میلرزه و جواب سوالا یادم میره
    من این سابقه استرسی بودنو ازکودکی تاحالا به همراه دارم
    از۶۳_۱۹شدم

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      رها جان با توجه به اینکه میفرمایین این میزان استرس از کودکی همراه شما بوده نیاز هست که برای درمان به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا با استفاده از تکنیک های کاربردی مورد درمان قرار بگیرید و همینطور در صورت لزوم در کنار روان درمانی دارو نیز مصرف کنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۲۲۵۴۲۸۲

      پاسخ
  102. ... گفته:

    من از امتحان میترسم در حالی که همشو خوندم و بلدم و همیشه سر کلاس بیست هستم
    یه حس بهم دست میده که دست و پام یخ میزنه و سرم درد میگیره

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      عزیزم این شرایط شما میتونه به علت وجود فوبی خاص (فوبی امتحان) در شما باشه که برای رفع اون نیاز هست تحت روان درمانی قرار بگیرید بنابراین بهتون پیشنهاد میکنم به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید و برای دریافت درمان تخصصی اقدام کنید.

      پاسخ
  103. مبین گفته:

    سلام.
    من پونزده سالمه.بخاطر اوضاع کرونا و اینکه اصلا از خونه بیرون نمیرفتم دچار یه سری ناراحتی ها استرسایی شدم که برام وحشتناک بودن جدا.قرار شد برم پیش یه روانشناس.اما حس میکردم که آمادگیه حرف زدن با یه رواشناسو ندارم و بخاطر اوضاع کرونام میترسیدم برم بیرون. حالت هایی که توی ماه پیش تجربشون کردم اینجوری بود: میترسیدم اتفاق بدی بیفته،من توی سیزده دوازده سالگیم به خودکشی و فکرای احمقانه که الان واقعا به خودم میگم با کدوم عقلت بهشون فک میکردی فکر میکردم.خب من گذشتمو سعی میکنم فراموش کنم.بهرحال اون فکرای چند ساله پیش اومدن توی سرم.نه اینکه بخوام دس به خودکشی یا کارای احمقانه بزنم دوباره نه…فقط از خودم میپرسیدم چرا اینجوری بودی. من آروم و قرار نداشتم و نوسانات خلقیو تجربه میکردم.از خودم میترسیدم و مدام بی دلیل گریه میکردم.با کسیم حرف نزدم هیچ وقت.ولی تصمیم گرفتم با مامانم و یکی از دوستام راجب احساساتم حرف بزنم اونا خیلی بهم کمک کردن و خیلی حالم بهتر شد.چند ماهی از اون نوسانات خلقی میگذره.نمیدونم اسم حس و حالی که داشتمو چی بزارم استرس ترس افسردگی یا هرچی.ـفقط فک میکردم که یه هیولام .صحنه های دلخراش و قتل ادمای اطرافم میومدن توی ذهنم و منو جدا میترسوندن. الان بعد چندماه حالم خوبه.میتونم افکارمو کنترل کنم و به خودم مسلط باشم.
    تازگیا تپش قلب دارم که به دکتر مراجعه کردم و گفتن ممکنه بخاطر تنش و استرس باشه.
    ولی من استرسیو حس نمیکنم …الانم فک میکنم و به خودم میگم نه تو داری خودتو گول میزنی و شاید جدا استرس داری
    ممکنه این استرسه یه استرس نهان باشه که خودم حسش نکنم؟
    و اینکه..
    من یه هیولا..یا یه دیوونم؟

    پاسخ
    • مشاور 24 ساعته گفته:

      سلام به شما آقا مبین
      در این مورد بهتر است که برای بررسی دقیق افکار و احساساتی که دارید حتما مراجعه به روانشناس را داشته باشید چون با توجه به اینکه در سن رشدی هستید نیاز است که با شرایط روحی بهتری در این مسیر گام بردارید و تجربه این اضطراب ها و افکار و حتی سوالی که به صورت هیولا بودن مطرح می کنید همه نشان از این دارد که در شرایط روحی مناسبی قرار ندارد .
      هیولا که یک خیالپردازی ذهنی هست آنچه در شما مشاهده می شود شرایط روحی نامناسب هست که ممکن است برای هر فردی رخ بدهد و مانند هر بیماری جسمی دیگری با طی کردن روند درمانی شرایط شما نیز بهبود پیدا می کند پس بهتر است از برچسب زدن و سرزنش خود خوداری کنید و روند درمانی خود را طی کنید .

      پاسخ
  104. سوگند رضایی گفته:

    سلام وقت بخیر اخیرا دچار مشکلی شده ام
    بدنم دچار درد و بی حسی میشه احساس گرما شدید میکنم دستم دچار لرزش میشه دچار سر درد و سرگیجه میشم بلند کردن اجسام واسم سخت میشه و بعضی مواقع اجسام از دستم میوفته
    راه رفتن خندید و حرف زدن خیلی واسم سخت میشه به سختی میتونم تکون بخورم
    اخیرا متوجه شدم که همه این علایم از استرس چون زمانی که گذشته ام یادم میاد دردم شروع میشه
    گذشته خوبی نداشتم و مدام گذشتم یادم میاد و نمیتونم فراموش کنم
    ادم به شدت خجالتی هستم زمانی که نمیتونم با دیگران ارتباط برقرار کنم یا زمانی که استرس میگیرم دردم با شدت بیشتری شروع میشه
    همیشه ترس و دلهوره عجیبی دارم از بچگی مادرم من میترسوند مادرم قصد خودکشی داشت و ترس از دست دادن مادرم هنوز باهامه
    حرف زدن در مورد احساسی که دارم واسم سخته و نمیتونم موضوعی که همیشه باعث استرسم میشه به زبان بیاورم
    با کوچک ترین موضوعی من استرس میگیرم و بعد درد بدنم شروع میشه

    ممنون میشم کمکم کنید😢🌷

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      سوگند جان با توجه به اینکه چنین علائم جسمانی دارین در ابتدا نیاز هستش که حتما به یک پزشک عمومی مراجعه کنید و با توجه به تشخیص پزشک یکسری آزمایشات داده بشه و در ابتدا از سلامت جسمانیتون مطمئن بشید و بعد از اطمینان از شرایط جسمانی نیاز هست که حتما به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید و روان درمانیتون رو شروع کنید. در واقع این میزان از استرس نیاز به مداخله ی درمانی زیر نظر متخصص داره و نیاز هست که حتما کنترل بشه. بنابراین نیاز است که به ترتیب این اقدامات رو انجام بدین. همچنین تمرینات ریلکسیشن، مدیتیشن و یوگا و تنطیم تنفس خیلی میتونه به شما کمک کنه. میتونید این تمرینات رو دانلود کنید و در منزل انجام بدین ولی لطفا از اهمیت مراجعه به پزشک و روانشناس غافل نشید تا بتونید روند درمانیتون رو شروع کنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  105. k.k گفته:

    با سلام و خسته نباشید من ۳۴ سال دارم الان مدت ۹ ماه است که دچار سرگیجه و منگی شدید در سر هستم ،استرس و اضراب شدیدی دارم و قدت ادامه دادن زندگی رو برایم دشوار کرده،و از همه جالب تر اینکه اصلا دلیلی بزای استزس نمی بینم و نمی دونم برای چه اضطراب دارم.اصلا در حالت عادی نیستم انگار در مستی زندگی میکنم،همیشه حس این رو دارم که داخل حباب هستم.لطفا راهنمایی کنید ممنونم

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      عزیزم بیشتر در چه زمینه هایی استرس دارید؟ یعنی نگرانی های شما بیشتر معطوف به چه مواردی هستن؟

      پاسخ
      • k.k گفته:

        با سلام مجدد و ممنون بابت وقتی که گذاشتید
        معمولا بی دلیل هستند
        احساس منگی در سر دارم و نمی توانم مثل قبل وجود در لحظه را احساس کنم
        ازمایش سی تی اسکن
        ار ام ای و
        نیوروژی هم انجام دادم
        الان دکتر مغز و اعصابم داروی رودومیکس ۱۰ میلی گرم(redomex 10 ,g) را برایم تجویز کرده تا مدت یک ماه شبی سه عدد مصرف کنم ولی تا الان که هفته دوم است هیچ تغییری احساس نکرده ام

        پاسخ
        • روانشناس گفته:

          عزیزم‌ نگرانی و اضطراب بی دلیل در شرایط مختلف میتونه نشون دهنده ی اختلال اضطراب فراگیر یا GAD باشه که در این شرایط معمولا بهتر هستش که فرد بعد از انجام آزمایشات پزشکی لازم و اطمینان از سلامت جسمی به دنبال روان درمانی باشه. در چنین شرایطی نیاز هست که شما در کنار مصرف دارو، پروسه ی روان درمانی رو توسط روانشناس شناخت درمانگر طی کنید، در واقع دارو برای کنترل سریع نشانه ها و برای ایجاد آمادگی بیشتر در فرد برای روان درمانی هست و در اکثر مواقع مصرف اون به تنهایی تاثیر پایداری نداره بنابراین نیاز هستش که شما حتما به صورت حضوری به یک شناخت درمانگر مراجعه کنید و در کنار دارو درمانی تحت درمان شناختی نیز قرار بگیرید تا بتونید نتیجه ی مثبتی رو دریافت کنید.
          روانشناس
          ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵

  106. مریم علیپور گفته:

    سلام من هم مریم خیلی وقتها استرس دارم از۶۳از۶۳نمیدونم چیکار کنم بیشتر به خاطر درس و امتحان هست الان هم کلاس هشتم و نمیدونم سال آینده چه جوری میشه؟

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      مریم جان چه مدت هست که دچار علائم استرس شدین؟
      منظورتون از اینکه نمیدونین سال آینده چطور میشه چیه؟
      زمانی که دچار استرس می شین چه حالت هایی بهتون دست میده؟
      آیا تابحال برای درمانتون اقدامی کردین؟

      پاسخ
  107. ناشناس گفته:

    سلام من ۱۷ سالمه خیلی استرس بی دلیل میگیرم این استرس باعث میشه دردهای فیزیکی زیادی به سراغم بیان نمیراره درس بخونم همش ازمرگ میترسم میگم ماک میخوایم بمیریم برا چی باید شاد باشیم زندگی کنیم خیلی خیلی زود رنجم میگن بهم برو اون ور می شینم گریه میکنم چیکاکنم

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      عزیزم از ابتدا استرسی بودین یا اینکه اواخر دچار چنین حالت ها و افکاری شدین؟ و آیا به نظرتون استرس های شما علت خاصی داره؟ یعنی شرایط محیطی خاصی باعث ایجاد حالت های استرسی در شما شده یا اینکه بدن دلیل دچار چنین حالت هایی شدین؟

      پاسخ
    • Anonymous گفته:

      سلام. من ۱۵ سالمه و خیلی استرس دارم. از وقتی که کرونا اومده و مدرسه ها آنلاین شدن بخاطر شرایط مقدار اضطرابم بیشتر شده. اکثرا روزا بی دلیل و یا بخاطر استرس میزنم زیر گریه. خانواده م میگن که نسبت به قبل حرف های نا امید کننده میزنم. بیشتر مواقع هم یه حس بد و دلشوره دارم که اذیتم میکنه.

      پاسخ
      • روانشناس گفته:

        سلام به شما
        عزیزم احساسات شما قابل درکه، به هر حال شرایط کنونی شرایط خاص و حساسی هست و البته میزانی از استرس در شما طبیعی هستش ولی دقت کن که کارایی استرس برای این هستش که ما بتونیم نسبت به خطرات احتمالی از خودمون محافظت کنیم ولی اگر میزان استرسمون بیش از حد باشه تبعات بسیار زیادی از جمله ضعف سیستم ایمنی و اختلال در عملکرد روزانه از جمله عملکرد تحصیلی و اجتماعیمون خواهد داشت و همه ی این اختلالات میتونن خطراتی بیشتر از بیماری کرونا برای ما داشته باشن، بنابراین شما باید تلاش کنید که در این شراط از خودتون و خانوادتون مراقبت کنید و سعی کنید از بوجود اوردن مشکلات دیگه جلوگیری کنید.
        عزیزم این رو هم در نظر بگیر که این جزئی از واقعیت زندگیه که بسیاری از اتفاقاتی که در اظراف ما به وقوع می پیوندن خارج از کنترل ما هستن و تمرکز کردن روی این موارد غیر قابل کنترل می تونه احساس درماندگی رو در ما تقویت کنه بنابراین بهتر هستش که ما بتونیم شیوه ی جایگزینی رو بکار بگیریم و تمرکزمون رو به جای موارد غیر قابل کنترل، روی موراد قابل کنترل بزاریم یعنی شما در حال حاضر نمی تونید جلوی شیوع کرونا رو بگیرید بنابراین بهتره به جای درگیری بیش از حد روی این مسئله روی این مسئله تمرکز کنید که میتونید از خودتون و خانوادتون محافظت کنید و یکی از راه های محافظت از خودتون علاوه بر رعایت پروتکل های بهداشتی، کنترل استرستون هست تا بتونید سیستم ایمنیتون رو بالا ببرید.
        این رو هم بدونید که کرونا مساوی با مرگ نیست و اکثر افرادی که مبتلا به کرونا هستن خیلی زود بهبودیشون رو به دست میارن بنابراین اگر هم قرار بر این باشه که مبتلا به کرونا بشین قرار نیست اتفاق خاصی بیفته، یعنی اگر به دید منطقی یه مسئله نگاه کنیم متوجه میشویم که احتمال بهبود یافتن بسیار بیشتر از احتمال مرگ هست. سعی کنید با آگاهی از این شرایط روی خودتون کنترل داشته باشید، در مورد مدارس هم این رو در نظر بگیرید که در شرایط فعلی همه ی دانش آموزان در شرایط یکسانی قرار دارن و اگر عملکردتون هم افت کنه شما مقصر نیستید ولی با این حال در این شرایط خاص نیاز به تلاش بیشتر برای موفقیت در تحصیلتون دارید.
        سعی کنید مواقعی که دچار علائم استرس میشید نفس عمیق بکشید و شب ها موقع خواب از تمرین های ریلکسیشن که به راحتی می تونید اون ها رو از گوگل و سایت های مختلف دانلود کنید استفاده کنید. سعی کنید در طول روز هم زمانی رو به ورزش اختصاص بدین و سعی کنید قهوه، شکلات و خوراکی های کافئین دار رو کمتر مصرف کنید ولی با وجود این تمرینات اگر میزان استرستون کاهش پیدا نکرد حتما به یک روانشناس مراجعه کنید.
        روانشناس
        ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

        پاسخ
  108. حسن گفته:

    من خیلی ناراحتم به خاطر برنامه مدارس شاد معلم هادرس نمی دهند مدیر رسیدگی نمی کند من هم ناراحت می شوم هر روز امتحان دوتاعکس می ندازند هفته بعد امتحان نه توضیحی نه پرسشی من هم نمی توانم به درسام نگاه کنم 😢😢😢😢

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      حسن جان عزیزم سختی این شرایط برای شما کاملا قابل درکه عزیزم، شرایط فعلی شرایط سخت و استثنایی هست و به این دلیل که هنوز هم بسیاری از دانش آموزان و معلمان با شرایط فعلی سازگار نشده اند ممکن هستش که مشکلاتی این چنینی پیش روی دانش آموزان و معلمان باشه، ولی عزیزم در نظر بگیر که این مشکلات برای اکثر افراد هست و اینکه این شرایط موقتی هست و دائمی نیست و روزی تمام خواهند شد در این شرایط با وجود کم و کاستی های موجود سعی کنید بر خودتون تمرکز کنید و تلاش خودتون رو برای فعالیت هرچه بهتر بکنید ولی اگر کم و کاستی بوو خودتون رو سرزنش نکنید و اگر اعتراضی دارید یا خودتون اون رو با مدیر مدرسه درمیون بزارید یا از خانوادتون بخواین صحبت کنن، صحبت کردن در مورد مشکلات قطعا نتایج بهتری از سکوت کردن در پی خواهد داشت.

      پاسخ
  109. ناشناس گفته:

    سلام.اضطراب من شد اضطراب شدید 😞۲۲سالمه
    من موقع مدرسه هم اضطراب میگرفتم سر جلسه ها یا کلا استرس اضطراب مدرسه ام زیاد بود و همه چی خیلی برام بزرگ‌تر از واقعیت بود البته معلم ها هم خیلی استرس وارد میکردن😞😞
    الانم چند ساله خییییلی استرسم بیشتر شده از موقع کنکورم۴ سال پیش یا بعدش بخاطر مشکلات ماالی شدید و بدهکار شدن پدرم و طلبکارای روانی که میومدن دم خونه و داد و فریاد
    استرس زیادی بهم وارد می‌شد که تا همین الانم که اونا هنوز هستن و من همینکه حتی صدای در میشنوم تپش قلب و استرس شدیدی میگیرم دست و پام انگار قفل میشه
    و همش فکر میکنم اتفاق بدی میفته برای یکی از اعضای خانواده یا از دست دادنشون یه نگرانی ته قلبم هست که من هی مثلا سرکوبش میکنم یا سعی میکنم مثبت باشم چون کلا ادم مثبتی بودم و سعی میکنم باشم اما اتفاق بدی آفتاد مخصوصا این۴ سال خییییلی بد
    چیکار کنم واسه اضطرابم؟
    خیلی رو روحیه اعصابم و حتی سلامتیم اثر گذاشته😔😔😔

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      عزیزم شرایط شما قابل درکه و قطعا این شرایط می تونه فشار روانی زیادی رو به شما وارد کنه، برای کنترل استرستون تمرین های یوگا و همچنین آزام سازی عضلانی (ریلکسیشن) قبل از خواب بسیار می تونه موثر باشه این فایل ها رو می تونید به راحتی دانلود کنید و از اونها استفاده کنید، سعی کنید زمان هایی که استرس می گیرید تنفس های عمیق بکشید و گاهی موسیقس های آرام گوش کنید، دوش آب سرد هم در این شرایز می تونه به شما کمک کنه ولی عزیزم به طور کلی در کنار این تمرین ها بهتر هست که برای کنترل اضطرابتون به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنید و نیاز هست که در کنار درمان شناختی از دارو درمانی هم استفاده کنید، بنابراین در صورت امکان سعی کنید حتما به صورت حضوری برای مراجعه به روانشناس اقدام کنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

      پاسخ
      • مریم گفته:

        سلام من یه مدتی از تابستون که استرس داشتم و خودمم مطمئن بودم که اضطرابه چمیدونم بی خوابی و افکار بد گذشته و همه و همه در حال بر طرف کردنش هستم و میدونم هم که ممکنه بهتر بشه ولی بر طرف نمیشه فقط یه سوال داشتم این روند چقدر ممکنه طول بکشه من همیشه قراره درگیرش باشم نه؟

        پاسخ
        • روانشناس گفته:

          سلام‌به شما
          عزیزم مدت زمان بهبودی شما بستگی به عوامل مختلفی داره، عواملی مثل میزان استرسی که در حال تجربه ی اون هستید یعنی شدت اختلالتون، محیط فعلیتون و از همه مهمتر نوع مداخله ای که برای بهبود استرستون بکار میگیرید یعنی باید دید که آیا شما تحت نظر متخصصی با رویکرد خاص هستید یا اینکه در حال خوددرمانی هستید و اگر در حال خوددرمانی هستید چه تدابیری رو بکار میگیرید و چه کارهایی میکنید.

        • الناز گفته:

          سلام . من ۲۸ سالمه و قبلا در مواقع حضور در جمع استرس میگرفتم الان دانشگاه نمیرم و درسم تموم شده و سرکار هم نمیرم . ۱۰سال پیش پدرم و چندماهی هست که برادرمو از دست دادم . تو این مدت علائم خاصی از اضطراب نداشتم فقط بخاطر کرونا یه مقدار نگران و مضطرب بودم . چند ماه پیش کرونا گرفتم و خوب شدم اما الان که فکر میکنم بعد از اون علائم اضطرابیم بدتر شده. تپش قلبم انقدر زیاده که سر و تنم رو میلرزونه . گاهی دستام میلرزه. سرگیجه زیاد دارم . البته قبلاهم سرگیجه داشتم ولی نه انقدر. الان تقریبا هرشب سرگیجه میگیرم . گاهی احساس گزگز توی سرم و جاهای مختلف بدنم دارم . شبها دیر خوابم میبره و با یه بحث ساده دستام یخ میکنه . گاهی نفسم بند میاد و مجبورم چندتا نفس عمیق بکشم . مدام هم ترس دارم که بیماری بدی بگیرم . دکتر مغزو اعصاب رفتم چندتا تست گرفت گغت مشکلی نیست ولی ام آر آی از سرم نوشت هنوز نگرفتم بخاطر کرونا و آلودگی بیمارستانا عقب انداختمش.
          یه نکته ای هست که وقتی سرم گرم کاری میشه لرزش و سرگیجم کمتر میشه ولی به محض اینکه تمرکزمو از دست میدم دوباره سرم گبج میره و میلرزه و مجبور میشم دراز بکشم . الانم تستم از ۶۳عد ۳۶ شد .فکر میکنید مشکل جسمی دارم یا فقط اضطرابیه؟ لازمه برم روانشناس یا به مرور زمان خوب میشه؟

        • روانشناس گفته:

          سلام به شما
          عزیزم با توجه به مراجعتون به پزشک و با توجه به علائمی که از خودتون شرح میدین به نظر میرسه که این علائم روانشناختی هستن که البته نیاز به بررسی بیشتر هست ولی اختلالات اضطرابی نیز علائمی مشابه علائم شما هستن و به همین دلیل چنین تشخیصی برای شما بسیار محتمل هستش و با توجه به اینکه شدت علائم جسمیتون زیاده نیاز هست که حتما برای کنترل اضطراب و استرستون اقدام کنید بنابراین سعی کنید در اسرع وقت با مراجعه حضوری به روانشناس اقدامات لازم رو برای درمانتون بکار بگیرید.
          روانشناس
          ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

  110. نیکنام گفته:

    سلام خدمت دکتر های عزیز مرسی که همچین تست هایی میزارین و ماها هم استفاده میکنیم و پی میبریم…عزیزان منم تست رو دادم ۲۷ سالمه و پسر هستم ..نتیجه شد اضطراب شدید..من مشکلی نداشتم و از روزی که طلاق گرفتم انقدر فکر و خیال و غصه و مهریه و خیلی چیز هارو به دوشم کشیدم که الان دیگه زندگی سخت شده یهو بی دلیل خونه نشستم دلشوره خیلی بدی میگیرم تپش قلب گرفتم حالم فوق العاده خیلی خیلی زیاد بد میشه و خیلی میترسم هی مدام فک میکنم الان ی اتفاق بد قراره واسه خودم و عزیزام بیوفته دکتر قلب واسه تپش رفتم گفت مشکل تو اضطرابه از قلبت نیست قرص پرانول داد واسه تپش قلب ی قرصم داد واسه افسردگی اسمش فک کنم نورتپلیتین ی اینجور اسمی داشت اون بدتر کرده بود دلشورمو و قطع کردم…الان سوالم این هستش ک چی باید بکنم لطفا کمک کنید ببخشید متن زیاد شد..ب کمک احتیاج داااااااارم.

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      عزیزم برای این مشکلتون نیاز هست که حتما به یک روانشناس و در صورت لزوم و با تشخیص روانشناس به روانپزشک مراجعه کنید، اضطراب و استرس شما قابل درمان هست ولی نیاز هست که سریع تر برای درمانتون اقدام کنید.
      روانشناس
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵

      پاسخ
  111. امید گفته:

    سلام من تستم استرس مزمن دراومد علتم میدونم چیه زنمه که داریم جدا میشیم امکانش هست بعدش برطرف بشه؟

    پاسخ
    • روانشناس گفته:

      سلام به شما
      بله استرس در یک فرد میتونه موقیعتی باشه و بعد از مساعد شدن شرایط میزان اون استرس در فرد کاهش پیدا می کنه و یا به طور کامل از بین می ره ولی گاهی وقت ها اثرات استرس در فرد باقی می مونه و نیاز به مداخله ی درمانی داره البته این بستگی به ویژگی های شخصیتی شما داره ، در این شرایط وجود استرس در شما طبیعی هستش و حتی مدتی بعد از جدایی نیز وجود استرس در فرد طبیعی است ولی بسیار باید مراقب بود که میزان استرس شما شدید نشود و برای کنترل اون نیاز به تلاش هست، اگر فرد مستعدی نباشید و اسیب پذیری بالایی نداشته باشید و خودتون هم برای کنترل استرسشون تلاش کنید و تمرینهایی مثل ریلکسیشن و تنفس عمیق و ورزش های روزانه انجام دهید میزان استرس شما به مرور از بین خواهد رفت.

      پاسخ
    • مرتضی گفته:

      سلام خسته نباشید میخواستم بگم من فکرم خیلی درگیره که نمیتونم تصمیم بگیرم استرس و اضطراب شدیدی دارم به طوری که در اثر آن بدنم به لرزش افتاده قلبم درد میکنه احساس دلتنگی و احساس گناه شدید میکنم به خاطر فکرام و حرف های توی مغزم که بعضی توهین هارو تو مغزم به اعتقاداتم میگم
      گذشته ولم نمیکنه تنهایی را دوست دارم
      چه کار کنم؟

      پاسخ
      • روانشناس گفته:

        سلام به شما
        مرتضی جان به نظر میرسه که شما درگیر اختلالات وسواس فکری و اضطرابی هستین که البته اختلالات وسواسی در شرایط استرس زا شدت بیشتری پیدا می کنن و با کنترل شدت اضطرابتان وسواس های شما نیز کاهش پیدا می کنن. در چنین شرایطی معمولا نیاز هست که افراد با مراجعه به روانپزشک تحت دارو درمانی قرار بگیرن و همزمان با درمان دارویی به کمک روانشناس درمان شناختیشون رو شروع کنن. بنابراین سعی کنید هرچه سریعتر برای شروع روند درمانیتون به کمک یک متخصص اقدام کنید تا بتونید افکار و اضطرابتون رو کنترل کنید.
        روانشناس
        ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲

        پاسخ
    • تیم روانشناسی مشاورانه گفته:

      شادی عزیز کل بخش کامت ها و مشاوره آنلاین سایت به صورت رایگان. اگر مشاهده کنید بیش از ده ها هزار مشاوره آنلاین رایگان در سایت داده شده است.

      پاسخ
    • کیارش گفته:

      آخه شما چجور مشاوری هستید
      کسی که این مطالب میخونه و شدیدا اضطرا باره شما باز هم میزنید و استرسشو بیشتر مبکنید

      افراد مبتلا به استرس مزمن احتمالا یک شکست نهایی دارند که می تواند به خودکشی، اعمال خشونت بار، حملات قلبی و سکته مغزی منجر شود

      خدایی کجا درس خوندید

      پاسخ
    • جواد گفته:

      سلام
      خوب هستید
      من در کلاس نهمی معدلم خوب بود و در ورودی کلاس دهم ب رشته تحربی رفتم
      ولی الان هر کاری میکنم‌نمی تونم درس بخونم‌میلی به درس خوندن ندارن‌ نمی دونم‌چکار کنم بتونم درس بخونم
      مشاورین محترم لطفا کمکم کنین بتونم درسامو بخونم
      ممنون

      پاسخ
      • دکتر دادخواه گفته:

        سلام،
        در مورد وضعیت خاص شما، چند نکته وجود دارد که می تواند به شما کمک کند:
        ۱٫ به خودتان انگیزه بدهید. فکر کنید که چرا می خواهید درس بخوانید و به چه اهدافی می خواهید برسید. این به شما کمک می کند تا انگیزه خود را حفظ کنید.
        ۲٫ یک برنامه ریزی منظم داشته باشید. این به شما کمک می کند تا از زمان خود به طور موثر استفاده کنید و از عقب افتادن جلوگیری کنید.
        ۳٫ روی نقاط ضعف خود تمرکز کنید. اگر در یک موضوع خاص مشکل دارید، وقت بگذارید تا آن را درک کنید.
        ۴٫ از منابع کمکی استفاده کنید. اگر نیاز به کمک دارید، از معلمان، والدین یا مشاوران خود کمک بخواهید. برای کمک گرفتن از مشاوران برتر تحصیلی و افزایش انگیزه می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس حاصل کنید.

        پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *