سایت مشاورانه با هدف ارتقا سطح مشاوره روانشناسی در سطح کشور عزیزمان و برای ایرانیان مقیم خارج ایجاد شده است.
“مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه” با کادری تخصصی و علمی همواره در کنار شماست.
در این سایت می توانید از جدید ترین روش های درمان و تشخیص بیماری های روانی آگاه شوید.
از سوی دیگر راهکارهای علمی و عملی را جهت افزایش و ارتقا بنیان خانواده شما ارئه می دهد.
چگونه با خانواده خود، همسرتان، فرزندانتان و اطرافیانتان ارتباط بر قرار کنید.
برای سهولت در استفاده از سایت می توانید علامت ستاره که در بالای مرورگرتان است بزنید تا همواره به سایت مشاورانه دسترسی داشته باشید.
در بخش پشتیبانی سایت متخصصین در زمینه های مختلف فعالیت دارند و به شما خدمات ارائه می دهند.
تیم مشاورانه شامل متخصصین زیر است:
*
تیم روانشناسی – روانپزشکی – مشاور خانواده – مشاوره علوم تربیتی
*
روانسنج – نروساینتیست (اعصاب و روان) – روانکاوی – مشاور کودک و نوجوان – مشاور ازدواج
*
تیم عمومی پشتیبانی شامل: مترجمین، طراحان رایانه ای، عکسان، پاسخگویی و پشتیبانی سایت
سلام . من ۱۷ سالمه و امسال قراره کنکور بدم . تقریبا ۳ یا ۴ سالی هست که یه حس ضعف و اضطراب اجتماعی دارم و توی جمع خود واقعیمو کلا فراموش میکنم ! دست و پامو گم میکنم مدام در حال تلاش برای عادی نشون دادن خودمم .. حرف زدن با بقیه اونقدر سختمه که لحنمم حتی عوض میشه حتی میتونم بگم شخصیتتم عوض میشه .. من دوستی دارم که دقیقا برعکس من هست و خیلی بااعتماد بنفس و رکه و این موضوع باعث میشه من احساس خوبی نسبت به خودم پیش اون نداشته باشم و چون یه بار… بیشتر بخوانید
عزیزم اصلا نگران نیاشید. ارتباط برقرار کردن یک مهارت و نداشتن آن نشانه مشکل در شما نیست فقط کافیه آموزش ببینی و این مهارت تمرین کنید.
الان سنی هستی که باید شروع کنی و تمرین کنی و مهارت کسب کنی.
ارتباط موثر
روش پیدا کردن دوست
افزایش اعتماد به نفس
سلام من میخواهم با کسی ازدواج کنم اما ایشون خیلی خیلی عصبی بداخلاق و تند هست من قبلا یکبار ازدواج کردم و اشتباهاتی در گذشته داشتم خیانت و.. ک الان خیلی وقته پشیمونم و هر روز توبه میکنم و سرنماز از خدا میخوام منو بیخشه مشکلم اینه ک ایشون خیلی حساسه و ب گذشته ی من کار داره و میگه هرکار کردی بهم بگو من چجوری بهش بگم از اونورم میترسم بعدا بفهمه توروخدا کمکم کنید من چیکار کنم
با سلام خدمت شما دوست عزیز دقت کنید که شما دارید بیان می کنید که این فرد خیلی عصبی هستند و تاکید زیادی نیز بر آن کرده اید و در کنار آن کنکاش زیاد در گذشته نیز وجود دارد که با حساسیت ایشان نیز می تواند همراه باشد اینها موارد مهمی هستند که نمی توان آنها را نادیده گرفت و با ازدواج این مسائل برطرف نمی شود و حتی می تواند با شدت بیشتری نیز نمایش داده شود . ۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟ ۲٫ معیارهای شما برای انتخاب ایشان چیست؟ ۳٫ دلیلی دال بر خیانت قبلا شما… بیشتر بخوانید
من ۲۵ و ایشون ۲۷ سال خیانتم تقصیر خودم نبود ی نفر باعث شد تو این دام بیفتم میدونم خودم اشتباه کردم اما گول خوردم دلیل انتخابم ایشون رو دوست دارم دوساله ک جداشدم.. این آقا فقط مشکلش اینه ک قبلا با کی بودی چیکار کردی منم نمیتونم بهش بگم ولی میترسم اگه بعدا بفهمه چی میشه کمکم کنید
با توجه به تجربیاتی که از گذشته داشته اید دقت کنید فردی که می خواهد با شما ازدواج کند نیاز است که بر اساس شناخت در زمان فعلی در مورد ازدواج با شما تصمیم گیری کنند کنکاش زیاد رد گذشته شما و عصبانیت و اخلاق هایی که شما بیان می کنید می تواند نشان دهنده سبک شخصیتی ایشان باشد و با نادیده گرفتن این موارد و وارد زندگی مشترک شدن می توانید با آسیب های زیادی روبرو شوید بهتر است با این آقا برای مشاوره پیش از ازدواج اقدام کنید تا با بررسی سبک شخصیتی، دیدگاها ، توقعات ایشان و… بیشتر بخوانید
من ۳ ماه ازدواج کردم اومدم ی شهر دیگه تقریبا دو ساعت نیم فاصله است پدر رو مادرم خیلی بهم وابستن انتظار دارن حداقل ماهی ی بار برم ببینمشون ولی شوهرم قبول نمیکنه بنظرتون چیکار کنم شوهرم راضی شه یا پدر و مادرم کم تر بگن دلم نمیخوتد دلشون بشکنه از این ورم رابطم با شوهرم بد شده واقعا تو دو راهی گیر کردم
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱.دلیل مخالفت همسرتان با ماهی یکبار دیدن خانوادیتان چیست؟
۲. واکنش همسرتان و متقالا واکنش شما نسبت به ایشان چگونه می باشد؟
سلام من کارشناسی حسابداری هستم و میخوام برای ارشد بخونم ولی منتهی نمیدونم چرا درس خوندن سخته و انگیزه ندارم یا اگرم پیدا کنم بعد چندروز از بین میره والان هم تا کنکور ارشد سه مه ونیم بیشتر نمونده ونمیخوام این زمان رو از دست بدم من حتی با رتبهع های برتر کنکور چندین ماه پیش با ساعت مطالعه کم و بابرنامه درست برنامه ریزی کردیم ومن همینجور کم درس خوندم خیلی دوست دارم ارشد تو بهترین دانشگاه ها قبول بشم ولی نمیدونم چرا نمیتونم بر این حس غلبه کنم شاید بگین من به رشته ام علاقه ندارم ولی من… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز برای موفقیت در کنار صحبت با افراد موفق و داشتن برنامه ریزی خوی نیاز است که شما علاقه و پشتکار نیز داشته باشید اگر شما برنامه خود را با مقداری انعطاف پذیری در تغییر گاهی در زمان های آن انجام ندهید تنها داشتن بهترین برنامه و هدف و استعداد نیز به شما کمکی نمی کند و در این مسیر پشتکار می تواند به شما کمک کننده باشد. زمانی که شما در طول روز برنامه خود را کامل انجام می دهید در مقابل ان جدولی قرار بدهید تا میزان عملکرد خودتان را در آن روز… بیشتر بخوانید
سلام من پسری۲۵ساله هستم با قد۱۸۱سانتی متر وناراحتم چرا قدم یک۵سانتی دیگر بلند نشد و با خودم میگم چی می شد ۱۸۵می بودم چون همه افراد رو که می بینم قدشون تو این رنجه افرادی خوش لباس وخوش پوش میشن و خوشتیپ.بنظرتون چکار کنم؟؟؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز یک سری ویژگی ها به عوامل زیادی بستگی دارند مانند قد که ژنتیک در آن نقش زیادی دارد و در کنار این موضوع زمان شما برای افزایش قد پایان یافته است اما نکته ای که نیاز است به آن توجه داشته باشید این موضوع می باشد که شما آیا تنها با قدتان در نظر دیگران و خودتان با ارزش جلوه می کنید و اگرشما بخواهید بخاطر یک ویژگی ویژگی های دیگراتان را نادیده بگیرید و مداوم بر یک موضوع بدون تغییر تکیه کنید شرایط روحیتان با مشکلات مواجهه می شود و عزت نفس خودتان… بیشتر بخوانید
سلام و عرض ادب من و همسرم ۱ سال و ۴ ماه هست که ازدواج کردیم و ۱ سال و ۶ ماه هم نامزد بودیم و در تمام این مدت همسرم علاقه بسیار زیادی به فامیل های و خانواده خودش داشت بصورتیکه حتی در مسافرت هامون هم انقدر همسرم دوست داشت که کسی از خانواده خودش باشن ما هرجا سفر رفتیم ابیشتر با خانواده همسرم بود حتی ماه عسل. با همسرم در این مورد خیلی صحبت کردم اما متاسفانه جواب نداد و گفت بعد از عروسی بهتر میشه اما نشد و بدتر هم. ما اگر خونه یکی از فامیل هاش… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز احساسات شما قابل احترام می باشد اما بهتر است بجای وارد کردن خانواده ها به اینگونه بحث ها سعی کنید که در احترام و بدون توهین به علایق همسرتان با یکدیگر در مورد مشکلاتتان صحبت کنید و به یک توافق دو طرفه برسید . اگر هردوی شما بخواهید در این مسیر تنها صحبت ها و نیازهای خودتان را بشناسید و توجه به آن داشته باشید با مشکلات زیادی روبرو می شوید . بهتر است در احترام با همسرتان تماس بگیرید و از ایشان درخواست یک ملاقات حضوری بدون حضور افراد دیگر را داشته باشید… بیشتر بخوانید
بر عرض سلام
بابت پاسخ شما بسیار ممنونم
حرف شما کاملا صحیح هست اما من برای همسرم نامه ای نوشتم و علاقه ام و… به ایشون توش صحبت مردم همسر من بعد از ۲ روز از طریق پیامک فقط گله و شکایت داشتن اما نه از خودشون از خانواده شون، مثلا ایشون میگفتن چجوری میخوای جواب خانواده منو بدی و… و اصلا صحبتی در مورد مشکلات خودمون مطرح نکردن.
ایا با توجه به نوع صحبت همسرم باز هم با همسرم خودم تماس بگیرم؟
آیا اگر مجددا من برم سمت همسرم ایشون پر توقع تر نخواهند شد؟
دوست عزیز زندگی مشترک نیاز به تلاش هردوی شما دارد و بهتر است در احترام به ایشان بیان کنید که بهتر است قبل از تصمیم گیری در مورد زندگیتان با حضور هردو نفرتان به صورت حضوری چند جلسه زوج درمانی دریافت کنید تا بتوانیم دیدگاها و سبک شخصیتی همسرتان را نیز مورد بررسی قرار بدهیم و به هردو نفر شما در تصمیم گیری کمک کنیم. بازگشت شما به زندگی مشترک با شرایط قبلی بازهم می تواند ایجاد مشکل کند و نیاز است در این مسیر در اول هردو نفرتان برای بهبود زندگی مشترکتان تلاش کنید و با رفع مشکلات قبلی… بیشتر بخوانید
سلام و عرض ادب من و همسرم ۱ سال و ۴ ماه هست که ازدواج کردیم و ۱ سال و ۶ ماه هم نامزد بودیم و در تمام این مدت همسرم علاقه بسیار زیادی به فامیل های و خانواده خودش داشت بصورتیکه حتی در مسافرت هامون هم انقدر همسرم دوست داشت که کسی از خانواده خودش باشن ما هرجا سفر رفتیم ابیشتر با خانواده همسرم بود حتی ماه عسل. با همسرم در این مورد خیلی صحبت کردم اما متاسفانه جواب نداد و گفت بعد از عروسی بهتر میشه اما نشد و بدتر هم. ما اگر خونه یکی از فامیل هاش… بیشتر بخوانید
سلام. من با شوهرم قبل از ازدواج مدت ۷ سال دوست بودیم.و بعدش باهم ازدواج کردیم.همیشه باهم خوب بودیم و زندگی موفقی داریم.کنار همدیگه تونستیم پیشرفت کنیم و به خواسته هامون برسیم.مدت یک ماهی هست که اخلاق شوهرم تغییر کرده و میگه از ازدواج پشیمونم.نمیتونم دیگه جوانی کنم.دلم میخواد با دوستام برم بیرون.دلم تنوع میخواد و بهانه گیری میکنه.اینها را در حالی میگه که من اصلا زنی نیستم که به شوهرم گیری بدم و نخوام جایی بره.چند وقت پیشم یه شماره ناشناس روی گوشی شوهرم دیدم که از روی کنجکاوی زنگ زدم و دیدم که یه دختر جواب داد.موضوع را… بیشتر بخوانید
سلام من دختر هستم و چهارده سالمه من بخاطره دوستم کلش ریختم و بعد تو کلش امکان چت کردن نیز وجود دارد بعد من و دوستم یه کلاسایی میریم که اونجا موبایل ازاده بعد با موبایلم و با دوستم به یکی از پسرای کلش که دوستم میشناختتش تماس گرفتیم بعد تازه فهمیدمم که اون پسر به من علاقه منده بعد من کلش و پاک کردم و گفت پاک نک گفتم بهت زنگ میزنم ولی الان تصمیم دارم زنگ نزنم و بهش گفته بودم که زنگ نزنه بهم و من میترسم موثع زنگ زدن مادرم مچمو بگیره و اعتمادش از بین… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این مورد بهتر است سعی کنید با توجه به سنتان وارد این روابط نشوید و دقت کنید که فردی که شما را تنها از طریق فضای مجازی می شناسد و به شما ابراز علاقه می کند این به معنای یک رفتار هیجانی می باشد و می تواند در این سن برای شما آسیب به همراه داشته باشد.
بهتر است سعی کنید از این روابط در این سن خوداری کنید تا در آینده بتوانید در زمانی که از نظر رشد عقلی ، اجتماعی و سنی به رشد کاملی رسیدید به اینگونه نیازهایتان پاسخ بدهید.
سلام و ممنون که وقت گذاشتین و سوال قبلی منو جواب دادید در ادامه سوال قبلیم میخوام بدونم بهترین راهکار در مواجهه و برخورد دیداری با عشق قدیمی (شایدیطرفه ) برای اینکه بیشتر از این شخصیت و غرور زنانه م جریحه دار نشه و آسیب روحی بیشتری نبینم چیه ؟؟ و چه کنم طوری نشون بدم که حس بدی نداشته باشم و اون طرف واقعا بفهمه که اون علاقه من پاک و خالص بود ؛ و فکر نکنه الان بعد اون همه سال من هنوز چشمم دنبالشه ؟! چون خودش با برخوردای مسخره ش همچین تصوری در من بوجود آورده… بیشتر بخوانید
دوست عزیز دقت کنید که این احساس شما می باشد که بر اساس احساس خودتان رفتارها و نگاهای ایشان را نیز معنا می کنید وقتی که در کنار احترام به احساسی که رد ذشته تجربه کرده اید به زندگی فعلیتان نیز متعهد باشید و سعی کنید به همسرتان و زندگی مشترکتان برای پیشرفت توجه داشته باشید میزان توجه شما به مرور به این احساس کاهش می یابد و احساس بالاتری را تجربه می کنید که در مسیر درست قرار دارد. شما برای برخورد با ایشان می توانید یک رفتار طبیعی مانند افراد دیگر داشته باشید و در مهمانی ها نیز… بیشتر بخوانید
سلام، وقت بخیر من یک ساله ازدواج کردم.از دوران عقد و نامزدی میدیدم که شوهرم خیلی احساسیه.بعضی وقتا مادرش از این احساسی بودنش سو استفاده میکرد ولی من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که از احساسی بودن شوهرم به نفع خودم استفاده کنم و توجهشو به خودم جلب کنم.کاری که نادرش زیاد انجام میداد و هنوز هم اینکاررا میکنه. من خیلی باهاش حرف میزنم که نسبت به اتفاقایی که میفته زیاد ناراحت نشه و محکم و سفت باشه.ولی شوهرم میگه نمیتونم ، میگه نمیتونم بی تفاوت باشم،ولی من بهش میگم که این بی تفاوتی نیست تو با این رفتارهات خودتو… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
منظور شما از اینکه مادر ایشان از این خصلت همسرتان استفاده می کنند چیست و دیدگاه همسرتان در این مورد چگونه می باشد و همچنین این موضوع اهمیت دارد که این توجه ایشان به مادرشان چه تاثیری بر زندگی مشترک شما دارد و دیدگاه خود شما در مورد این موضوع چیست ؟
این اطلاعات را در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
مثلا مدام میگه من هیچکسو ندارم، بچه هام منو رها کردن و یاخودش رامیزنه به مریضی با اینکه مریضیش خیلی بهتر شده(درادامه بیشتر توضیح میدم) و همسرم هم میدونه که مادرش داره فیلم بازی میکنه برای جلب توجه ولی میگه باید بهش رسیدگی کنیم و بالاخره مادرمه. بعضی وقتا خودشم از رفتار مامانش خسته میشه و من این را میفهمم. من پابه پاش میرم، میرم از مادرش مراقبت میکنم، همیشه همراهش هستم.چندماه مادرش بیمارستان بستری بود و بااینکه من تازه عروس بودم و دوماه از ازدواجمون گذشته بود ولی رفتم بیمارستان و همیشه حضور داشتم،جوری بود که هرکس میفهمید ما… بیشتر بخوانید
دوست عزیز نگرانی و احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است سعی کنید که یک تعادل بین روابط خود ایجاد کنید و نیاز است که در کنار احترام به خانواده ها زندگی مشترکتان را نیز مد نظر قرار بدهید و در این مورد بدون توهین و یا اوردن نام برادرهای ایشان با همسرتان صحبت کنید و بیان کنید که نیاز دارید وقت بیشتری را برای زندگی مشترکتان بگذارید و بهتر است در مورد نیازهای جنسی و عاطفیتان نیز با یکدیگر گفت و گو کنید ون این دو نیاز می توانند باعث فشار روحی بیشتر برای هریک از شما… بیشتر بخوانید
سلام.چهارماه عقد کردم من ۲۶و همسرم ۲۹.همسرم سر مسایل جزیی دروغ میگه.اون تهران و من شهرستانمم و زمانی که من رفتم تهران تا با شوهرم برای چنروز بریم سفر قرار بود اونشبو بره سرکار و پس فرداش بریم مسافرت و مرخصی بگیره اما همون شبی که من رسیدم تهران مرخصی کرفت و زمانی که بهش گفتم امشبو که باید بری سرکار الکی گفتی نه قبلن جای دوستام رفتم این مرخصی حساب نمیشه طلبمه مه دوستم باید جام وایسه.بعد یکماه میگن دروغگو کم حواس میشه خودش بدون اینکه حواسش باشه گفت اونشبو مرخصی گرفتم و فهمیدم دروغ گفته.یا دوباره وقتی برای… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز در این موراد ممکن اس برای جلب توجه شما این صحبت ها را کرده باشند یا اینکه نگران سرزنش شما بوده باشند بهتر است سعی کنید در کنار اینکه به رفتارهای ایشان توجه می کنید به واکنش های خودتان نیز توجه داشته باشید تا بتوانید این مشکل را بهتر مورد بررسی قرار بدهید. ۱٫ شما به چه میزان ایشان را می شناختید که وارد مرحله عقد شدید؟ ۲٫ توقعات شما از ایشان چگونه می باشد و با یکدیگر در این مورد صحبت کرده اید؟ ۳٫ معیارهای شما برای انتخاب ایشان چه ویژگی هایی می… بیشتر بخوانید
۱٫ شناخت من نسبت به خانوادشون بالا بوده اما خودشون نه زیاد
۲,از همون روز اول در مراسم خواستگاری بهشون گفتم هیچی بدتر دروغ حالمو بد ممکنه
۳,نظراتش راجب بیشتر موضوعات مثل خودم بوده و پسر مهربان و دلسوز بودنش
۴٫رابطه عاطفی و جنسیمون متوسط
۵٫خیر
بهتر است رد آرامش و بدون توهین با ایشان صحبت کنید و بیان کنید که فکر می کنید ایشان حقیقت را به شما بیان نمی کنند و بهتر است به صورت حضوری نیز مشاوره \یش از ازدواج را نیز ردیافت کنید تا رد این سمیر از نظر بعد شخصیتی بررسی دقیق تری صورت گیرد و به هردوی شما در این مسیر کمک شود.
بهتر است قبل از صحبت کردن با ایشان از قضاوت و دنبال دلیل گشتن خوداری کنید .
با سلام، ۱-رابطه عاطفی نسبتا خوبی داریم ولی رابطه جنسی نه،به دلیل این که من با اتفاقات پیش آمده نسبت به ایشان سرد شده ام،و این مسئله خود مرا هم اذیت می کند . ۲-همسرم مهربان و خونگرم،خوش اخلاق است . ۳-بله کاملا راحت میتوانیم با هم صحبت کنیم ولی این موضوع آنقدر مرا اذیت کرده که تاکنون آرامش نداشته ام و هنوز هم وقتی فکر میکنم موجب ناراحتی و بیخوابی های شبانه ام شده است،حتی در برخورد با ایشان هم سردتر شده ام. ۴-خیر تصمیم گرفته بودیم که امسال اقدام کنیم،ولی با این موضوع من دچار تردید شده ام،البته… بیشتر بخوانید
لطفا در زیر پست قبلی ججواب را ارسال کنید تا ما به سوال شما دسترسی داشته باشیم
دوست عزیز در این مورد بهتر است رد زمانی مناسب که همسرتان رد شرایط روحی بهتری قرار دارند در مورد این موضوع با ایشان صحبت کنید و اجازه بدهید که ایشان نیز صحبت کنند تا شما بدانید مشکلات زندگی شما از چه جهاتی می باشد . دقت داشته باشید که نیاز جنسی نیز مانند دیگر نیاز ها به مراقبت و توجه نیاز دارد و نادیده گرفتن شما به معنی نداشتن نیاز جنسی همسرتان نیم باشد و این می تواند فاصله بین شما و مشکلات بیشتری را ایجاد کند . بهتر سات به همسرتانب یان کنید که اینگونه ارتباط ها از… بیشتر بخوانید
بنده ۱۸ سال که پرونده مهریه ام در جریان . وهنوز هیچ مهریه ای دریافت نکردم.همسرسابق ام در تجدیدنظراعتراض زده که استتاعت مالی ندارد و حداقا حقوق و دریافت میکنه و مستاجر و یه خانواده را اداره میکنه .که نجدیدنظر اعتراض را رد کرده ولی مجددا برای رییس تجدید نظر درخواست زده که به این پرونده رسیدگی کند.از شما درخواست کمک دارم برای جواب اعتراض
دوست عزیز در این مورد نیاز است که با یک وکیل مشورت کنید تا قوانین را به درستی بداند و در روند پرونده شما کمک کنند
سلام وقتتون بخیر
سلام خسته نباشید.من هفده سالمه ودوستی ندارم یعنی دوستایی دارم که نداشتنشون بیشتربه نفعمه.همیشه درهرموقعیتی سعی کردم دوست خوبی باشم حتی اگه بدموقع کسی بهم پیام بده وازم سوال بپرسه یاجزوه بخوادمن توهرشرایطی جوابشومیدم اماکسی برای من ازاین کارانمیکنه حتی اگه کارخاصی هم نداشته باشه،بعضی وقتهافکرمیکنم دوستم داره خودشومیزنه به یه راهی که جواب منونده درکل توهرمرحله اززندگیم که بقیه دوست دارن بادوستاشون باشن وقتی فکرشم میکنم یادوست دارم تنهاباشم یابادوستی غیرازدوستای الانم.ولی به هرحال منم یه نوجوونم دوست دارم دوست صمیمی داشته باشم گرچه هیچکسوبه خانوادم ترجیح نمیدم تازه دوست مجازی هم ندارم اما بعضی وقتامامانم که تنهادوستمه ازدردودلام… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز اینکه شما در این سن تمایل به صحبت با هم سن و سال های خودتان داشته باشید کاملا قابل درک می باشد و در این سن بسیاری از صحبت ها را با همسن های خودتان راحت تر می توانید انجام بدهید و اینکه مادر شما نیز با وجود مشغله ها گاهی خسته می شوند به معنای این نیست که شما برای او ارزش ندارید بلکه این موضوع است که ایشان نیز مشکل های خاص خودشان را دارند و شما در این سن تمایل بیشتری به حرف زدن و درک شدن دارید . روابط دوستی… بیشتر بخوانید
من ازشون انتظاردارم حداقل زمانی که بهشون نیازدارم بهم کمک کنن وگرنه من آدمی نیستم که بخوام به کسی اعتمادکنمورازموبهش بگم فقط اینکه وقتی ناراحتم سعی کنن درکم کنن یاباهام حرف بزنن ۲.نه برای همینم دیگه میخوام با یکی ازدوستام کمترارتباط داشته باشم حداقل تواین سه ماه که دوریم شایدرابطمون بهترشدچون انگارتوجه من آدماروپررومیکنه ۳.شوخ حساس یکم مثبتودرسخون ۴.حالابهترشده تقریباباهرکسی که باهام خوب باشه خوبم ولی هیچوقت واردجمعی نمیشم حتمایابادوستم یااینکه خودشون بگن واردجمعی میشم کلاطوریم که بایدطرف مقابلم بحثوبازکنه یاحرفی بزنه خیلی اهل معاشرت نیستم ۵.نه همیشه هم میترسم از واکنش بقیه به خاطرهمینم چندوقت پیش که کلاس والیبال… بیشتر بخوانید
ببینید اینکه شما بخواهید از دیگران کناره گیری کنید کمکی به بهبود روابط شما نمی کند و نیاز به بررسی دارد که چه افکاری در ذهن شما وجود دارد که باعث می شود شما بودن با همسالان خود را کنار بگذارید و با افراد بزرگ تر وارد کلاس شوید؟ سعی کنید در جمع دوستانه حضور داشته باشید و به افراد دیگر با دیدگاهای متفاوت با شما احترام بگذارید ویژگی های که دوستانتان به شما می دهند ویژگی های مثبت و خوبی است که یعنی از بودن با شما لذت می برند بهتر است با خودتان بودن در جمع انها را… بیشتر بخوانید
سلام خدمت مشاور محترم .من برادری دارم کارمند رسمی با تحصیلات بالا ازمادرم خواست خاستگاری همکارش برود اما درجلسه اول مامانم ازقیافه دختر وفرهنگ وتربیت خانواده انها خوشش نیامد حتی پدرم هم این نواقص را تایید کردالان برادرم زندگی ماراخون کرده که من همین را میخوام درحالی که خانواده بهش گفتن خودت برو ما دیگه باتوهمراهی نمیکنیم اگراین دختر را میخواهی حالا ازشما مشاوره محترم تقاضای راهنمایی دارم چکارکنیم
یادم رفت بگم جناب مشاور که دو نفر اخری که باهاشون تو رابطه بودم هر دو شخصیت پارانویید بودن ولی اولی خیلی شدید تر بود و دومی مهر طلب بود و نارسیست شدید بعد از اینکه با اولی قطع رابطه کردم به طور تصادفی با دومی همکلام شدم و واقعا بدجور ذهنم به هم ریخت هنوز از فکر اینکه اولی چقدر بیماریش حاد بود تموم نشده بودم که دومی رو دیدم و اونم به نوع دیگه کلا افکارم رو ریخت به هم و یه دیوانه شدم . منی که همه میگفتن چقدر اعتماد به نفس داری چقدر قوی هستی و… بیشتر بخوانید
با سلام من به خاطر روابط متعدد با ادمای بیماری که تجربه کردم اعتماد به نفس و عزت نفسم تا حدود خیلی زیادی کم شده و از اون جایی که تابستون ۳ ماه وقت دارم میخواستم راهنمایی کنین تا بتونم اعتماد به نفسم رو بیشتر کنم و سوال دیگه این که چرا هر بار ادمایی که من باهاشون وارد رابطه میشم بیمار از اب درمیان؟ (مثلا اواسط رابطه میگن مثلا من فلان اختلال روانی رو دارم و یا اینکه رفتارام عادی نیست و خودمم میدونم و چیزای مشابه و چطور میتونم اول قضیه اینرو بدونم؟ چون یجوری شده که اوایل… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
لطفا به سوالات زیر پاسخ بدهید تا بتوانیم بهتر شما را راهنمایی کنیم.
۱٫ ار چه سنی وارد این روابط شده اید؟
۲٫ شناخت شما و شروع آشنایی شما با این افراد از چه محیط هایی شروع می شود؟
۳٫ اعتماد به نفس شما در چه زمینه ای دچار مشکل شده است؟
۴٫ روابط شما تا چه میزان می باشد ؟
۵٫ هدفتان از اینگونه روابط چیست؟
سلام من خواهری ۱۵ ساله دارم که در خانه بسیار حرف زشت میزند و بیشتر اوقات هم همه را می زند باهاش صحبتم کردیم ولی درست نمیشه لطفا راحکار موثردهید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ چند مدت است ایشان این رفتار را دارد ؟
۲٫ در چه زمان هایی از این سبک بیان استفاده می کنند؟
۳٫ رفتار دیگران از جمله پدر و مادرتان و شما با او چگونه است؟
لطفا به این سوالات پاسخ بدهید تا بتوانیم بهتر شما را راهنمایی کنیم.
سلام خواهری دارم که ۱۹ سالشه و نامزدی کرده با پسر عمویم و در این ازدواج هیچ اجباری هم نکردیم اما بعد از مدتی فهمیدم که با داماد عمویم ارتباط پیامی داره که قول داد قید اونو بزنه و همان موقع هم ازش پرسیدم که واقعا پسر عمومو میخوای گفت اره،ولی بعضی موقع ها خیلی باهم خوبن ولی بعضی زمان ها هم خیلی لجبازی میکنه و بد اخلاق میشه طوری که انگار اونو نمیخواد و خیلی رابطش سرد میشه.بیشتر اوقات شک میکنم هنوز با داماد عموم رابطه داره و نمیدونم چکار کنم حرف ما رو گوش نمیده و از اونطرف… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز نگرانی شما قابل درک می باشد اما بهتر است ایشان به صورت حضوری به روانشناس رمراجعه داشته باشند تا با ایشان صحبت شود تا بتوانیم در این مورد به ایشان کمک کنیم دقت کنید که اینکه ایشان زمانی که متاهل هستند به فرد دیگری پیام می دهند خیانت محسوب می شود و نشان دهنده این است که مشکلی وجود دارد بهتر است در همین دوران نامزدی قبل از وارد شدن به دوران عقد و یا عروسی از ایشان بخواهید که به روانشناس مراجعه داشته باشند و با حضور هردوی آنها مشاوره پیش از ازدواج… بیشتر بخوانید
سلام دختری ۲۷ سالم به شدت آدم استرسی هستم در حدی که از چهارشنبه تا شنبه که شروع کاره همش نگران اینم شنبه چی پیش میاد دیگه اینقد نگرانم دیشب به دوس پسرم که قصدمون ازدواجه گفتم بیا یک هفته فرار کنیم از این استرس دور شم بدش اومد و قهر کرد و جدا شد ازم و تهدید کرد اگر پیام بدم آبرومو میبره اینم شد قوز بالاقوز افسردگی گرفتم انگار
توی محیط کار هم به شدت اذیتم بالا دستا دستور میدنو اذیت میکنن واقعا خسته شدم همش در حال نالیدنم
با سلام خدمت شما دوست عزیز احساست شما قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که اضطراب در میزان پایین می تواند باعث شود که فرد سعی کند در کارهای خود توجه بیشتری کند و عملکرد بهتری داشته باشد و این میزان اضطراب در همه افراد وجود دارد اما اگر میزان اضطراب به اندازه ای شد که بر عملکرد اجتماعی شما آسیب بگذارد موضوعی است که نیاز به بررسی دقیق دارد که تا متوجه شویم افکار شما در این زمینه گونه است و پاسخ دهی شما به چه سبکی می باشد دقت کنید که در مورد دوست پسرتان… بیشتر بخوانید
خانم۲۸ ساله هستم همسرم ۳۷ سال دو فرزند ۸ و ۴ ساله و۸سال ازدواج کردیم از اوایل ازدواج بهم خیانت شد هرروز دعوا داشتیم سر این موضوع یک ماه پیش دوباره متوجه شدم خیانت میکنه خاستم ازش جدابشم قول داد قیم خورد دیگه تکرار نکنه الان بعداز یک ماه دوباره متوجه شدم با یه نفر در ارتباطه اینبار نمیدونم باید چکار کنم همش به خودکشی فکر میکنم که تمام بشم راحت بشم اینبار خیانت میکنه و خیالشم نیست بهم میگه هر کاری دلت میخاد بکن براش هیچ اهمیتی ندارم اصلا بود و نبودم فرق نداره به بن بست رسیدم حالم… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که خودکشی شما کمکی به بهبود زندگی خودتان و فرزندانتان نخواهد کرد . با توجه به اینکه ایشان بارها خیانت را تکرار کرده اند نیاز است که به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا بررسی لازم در این زمینه صورت گیرد . دقت کنید که در مورد خیانت نیاز است فرد از رفتار خود پشیمان باشد و در کنار آن به زندگی مشترکتان متعهد باشد و چیزی که از همه پر اهمیت تر است ثبات فرد در مورد تعهد خود می باشد… بیشتر بخوانید
ادامه زندگی با من بخاطر بچه هاست احساس میکنم یکی قلبمو گرفته به دستش و مچاله میکنه اینقدر سخت که نفسم در نمیاد من توی این چند سال از دختری شاد تبدیل شدم به یه آدم افسرده و عصبی میدونم با طلاق گرفتن چه آسیبی بچه هام میبینن میخام تموم بشم که نبینم سختی کشیدن بچه هام رو میخام از جهنمی که گیر کردم رها بشم
با سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز
نگرانی شما برای فرزندانتان قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که نبودن شما آسیب بیشتری نسبت به طلاق به آنها وارد خواهد کرد . بهتر است در اول خودتان با توجه به شرایط روحیتان به روانشناس مراجعه داشته باشید تا از نظر روحی خودتان در شرایط بهتری قرار بگیرید و بتوانید تصمیم گیری بهتری در این زمینه داشته باشید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۵۸۹۵
شاد باشید
سلام خسته نباشید. من با توجه به مطالعاتی که کردم متوجه شدم که اختلال وسواس فکری عملی دارم و این با وسواس میزان قاطی شده. تو چند وقت اخیر که تعطیلات بود و سرگرم کاری نبودم بدتر شدم. پیشنهادتون چیه. همیشه هم برای اینکه یه مشاور حضوری برم مشکل دارم د با خودم تو درگیری ام. حس میکنم یکم کمال طلب هم هستم چون در رابطه با دکتر رفتن خیلی وسواس به خرج میدم
با سلام خدمت شما دوست عزیز اطلاعات بیان شده توسط شما بسیار کلی و بدون وضوح می باشد .اینکه شما مطالعه کرده اید بسیار مفید می باشد اما برای تشخیص گذاری دقیق وسواس و کمال طلبی نیاز است به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشید تا به صورت دقیق این موضوع مورد بررسی قرار گیرد و همچنین درمان های وسواس بسته به میزان و شدت آن و… متفاوت می باشد و نیاز به زمان دارد و موضوعی نیست که بدون کمک مشاور به تنهایی بتوانید از عهده آن برآید چون گاهی حتی نیاز است که درمان در صورتی که… بیشتر بخوانید
با سلام
خانمی ۴۲ ساله هستم که با پسر ۲۱ساله ام زندگی میکنم.مدتیست هنگام صحبت کردن بخصوص صحبت با نزدیکانم حتی پسر وبرادرها ومادرم بشدت بغض کرده وبه گریه می افتم واین اصلا ربطی به غم انگیز بودن موضوع صحبتم ندارد.البته بیشتر وقتی باحرفم موافقت میشه وتایید میشم این اتفاق می افته ولی در موارد دیگه ام هست.این موضوع به شدت آزارم میده چون داره از منی که قبل ازاین نمونه یک زن مقاوم دربرابر مشکلات ومورد مشورت همه بودم یک زن قابل ترحم وضعیف در ذهن دیگران میسازه.خواهش میکنم کمکم کنید.
با سلام خدمت شما دوست عزیز احساسات شما قابل درک است ممکن است موضوع خاصی باعث شده باشد که اعتماد بنفس شما کاهش یافته باشد یا فشارهایی که در این چندین سال تحمل کرده اید باعث خستگی روحی شما شده باشد بهتر است برای بررسی دقیق این موضوع به صورت حضوری به روانشاس مراجعه کنید تا واکنش های شما مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد . اینکه گاهی انسان احساس خستگی کند نشانه ضعف محسوب نمی شود و فرد دیگاه چندین ساله دیگران یکباره در مورد شما تغییر نخواهد کرد هرچند که تمرکز زیاد بر اینکه دیگران در مورد شما… بیشتر بخوانید