آیا تا به حال برای تان این سوال پیش آمده است که چرا خانواده های مختلف در واکنش به مساله ای واحد مانند بلوغ و نوجوانی، متفاوت عمل می کنند؟
به عنوان مثال چرا در برخی از خانواده ها، رسیدن به سن نوجوانی دردسر آفرین است و خانواده را با بحران های زیادی روبه رو می کند اما در برخی دیگراز خانواده ها این طور نیست.
دلیل روانشناسی رفتار خانواده
دلیل اصلی این موضوع را می توان در ” روانشناسی رفتار خانواده” مورد بررسی قرار داد.
به عبارت دیگر همانطور که هر یک از ما به عنوان یک انسان، رفتارهای مخصوص به خودرا داریم که با افراد دیگر متفاوت است، هر خانواده نیز رفتارهای مخصوص به خود را دارد که آن را از سایر خانواده ها متمایز می کند.
به عنوان مثال رفتارهای خانواده ای که فردی معتاد را پرورش داده با رفتارای خانواده ی دیگر متفاوت است.
در این مطلب قصد داریم تا شما را با رفتارهای یک خانواده ی نرمال و سالم بیشتر آشنا کنیم.
در پایان می توانید بررسی کنید که رفتارهای خانواده ی کنونی شما تا چه اندازه از معیارهای خانواده ی سالم پیروی می کند.
مرزهای انعطاف پذیر
هر خانواده به مثابه ی کشوری است که مرزهای خاص خود را دارد.
این مرزها به افراد خانواده کمک می کند تا بتوانند ضمن برقراری رابطه با افراد خارج از خانواده، حد و حدود و قوانین خود را نیز تعریف کنند و از قواعد خود دفاع کنند.
در خانواده های سالم، مرزهای خانواده به نحوی تعریف می شوند که دارای انعطاف باشند.
به عبارت دیگر مرزها نه به حدی بسته و خشک اند که کسی قادر به نفوذ در آن ها نباشد و نه آنقدر باز هستند که دیگران بتوانند به راحتی آن ها را پشت سر بگذارند.
در چنین خانواده ای، همزمان با تغییرات رشدی هر یک از اعضای خانواده، تغییراتی در مرزها ایجاد می شود.
به عنوان مثال با ورود فرزند به سن نوجوانی، به او اجازه داده می شود تا در مورد برخی از مسایل شخصا تصمیم بگیرد، ساعت بیشتری را با دوستانش بگذراند و استقلال بیشتری داشته باشد.
در خانواده هایی که این تغییرات در نظر گرفته نمی شود، غالبا فرزندان رفتارهایی توام با سرکشی، لجبازی و یا حتی بیماری های جسمانی بروزمی دهند که نوعی از ابراز خشم نسبت به مرزهای خشک و فاقد انعطاف است.
۲-قواعد روشن و واضح در روانشناسی رفتار خانواده
موقعیتی را تصور کنید که در آن، پدر وارد خانه می شود و همه ی اعضا به ناگاه ساکت می شوند و یا هر کس به اتاقش می رود و مشغول به انجام کاری می شود.
در حقیقت حضور پدر این پیام را به همراه دارد که ” همه باید ساکت باشند”.
این پیام ها غالبا از قواعد خانوادگی سرچشمه می گیرند که در این مورد خاص، “قاعده ی مردسالاری” نامیده می شود.
در خانواده های سالم، قواعد به طرز قابل توجهی روشن و واضح هستند.
به عنوان مثال این یک قاعده ی خانوادگی است که بچه ها راس ساعت ۸ در خانه باشند و یا همه ی اعضا با یکدیگر غذا بخورند.
قواعد خانوادگی بسیار وسیع و گسترده هستند و قواعد مبهم و نامشخص می تواند تبعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.
به عنوان مثال در صورتی که یک بار فرزند نوجوان تان را به خاطر دیر آمدن تنبیه کنید و دفعه ی بعد نسبت به رفتارش بی توجه باشید، فرزندتان هرگز درک نخواهد کرد که رفتار صحیح و پسندیده کدام است.
تدوام این شرایط باعث می شود تا اعضای خانواده دایما سردرگم باشند و در یافتن هویت شخصی، ارزش ها و اصول زندگی با مشکل مواجه شوند.
سوالات متداول روانشناسی رفتار خانواده
1 - رفتار خانواده چیست؟
رفتار خانواده درمانی (FBT) یک درمان رفتاری است که با هدف کاهش مصرف مواد مخدر و الکل در بزرگسالان و جوانان همراه با درمان رفتارهای مشکلی زا مشترک مانند افسردگی، اختلاف نظر خانوادگی، حضور در مدرسه و کار و انجام مشکلات در جوانان انجام می شود.
2 - قوانین خانوادگی خوب چیست؟
رعایت قوانین وقتی واضح، دقیق و ساده است و به راحتی برای فرزندتان توضیح داده می شود. قوانین خانواده در یک زمان بر یک رفتار خاص متمرکز می شوند. از احکام مبهم مانند " خوب بودن" خودداری کنید. " خوب باشید " موارد مختلفی را شامل می شود و درک کودک و درک آن برای کودک دشوار است.
3 - انواع مختلف خانواده ها چیست؟
ساختارهای خانوادگی خانواده هسته ای. خانواده هسته ای نوع سنتی ساختار خانواده است. ... خانواده ی تک سرپرست. خانواده والدین مجرد متشکل از یک والد است که به تنهایی یک یا چند فرزند را تربیت می کند. ... خانواده گسترده. ... خانواده بی فرزند ... خانواده تازه تاسیس. ... خانواده پدربزرگ و مادربزرگ.
سلام پسرم ۲۸سال الان نزدیک یکسال خورده بایک زن هرزه معتاداشناشده خونه وزندگی ول کردش بصورت راندوم میادمیره من صدباررفتم اوردمش دوباره رفتش دوترم دانشگاه اخرول کردش منه مادرخاک برسرم چکاربکنم پدرنداره همین یک فرزندهسش سپاس ازراهنمایی شما
سلام به شما گلنار جان
نگرانی شما برای فرزندتان قابل احترام می باشد اما در هرصورت فرزند شما یک آقای بالغ هستند و نیاز است که بتوانند در مسیر زندگی خود تصمیم گیری کنند.
در این مسیر شما بهتر است احساسات خود را از این شرایط به ایشان بیان کنید و بخواهید که با کمک روانشناس در این مسیر تصمیم گیری کنند تا زمانی که ندانیم در روان فرزند شما چه چیزی تجربه می شود نمی توانیم در این مورد نظری بیان کنیم.
سلام من ساغرم ۱۵ سالمه پدر و مادرم خیلی مشکلات دارن مادرم پرستاره و قسط وام میده حداقل هفت میلیون حقوقش رو قسط میده و پدرم هم قسط میده و درامدش از دوشغله اما همش با مادرم دعوا میکنه میگه تو هیچ کاری نمیکنی تازه یه خونه گرفتیم بابام پول قرض کرده رهنشو داده و به مادرم میگه تو بهم کمک نکردی درصورتی مامانم پول نداشت همش به مامانم حرف میزنه میگه دیر نشده زن میگیرم از ایران میرم و مامانمو تهدید میکنه به خانواده ی مامانم بی احترامی میکنه و خیلی مشروب میخوره هر شب مشروب میخوره و مست… بیشتر بخوانید
سلام به شما ساغر جان ببین عزیزم قابل درک می باشد که این مشکلات خانوادگی از نظر مالی و مسیر ارتباطی پدر و مادر باهم و با شما برایتان با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم شما قرار نیست ناجی زندگی خانوادگیتان باشید چون در هرصورت مشکل پدر و مادرتان موضوعی است که آنها باید بین خودشان آن را حل کند و خب بهتر است شما به یچ وجه به آن وارد نشوید حتی اگر حس می کنید پر خیانت میکنند ز کنجکاوی بیشتر خوداری کنید در هرصورت مادر شما سبک رفتاری و صحبت های همسر خود را… بیشتر بخوانید
سلام من مریم هستم ۱۷سالمه یه خواهر بزرگتر دارم ۵سال بزرگتر و یکی ۷سال کوچک تر مادرم فرهنگی هستش پدرم تو شرکت کار میکنه با پدرم مشکلی ندارم ولی مادرم بین ماسه تا فرق میزاره تو هر چیزی که فکر کنید مثلا وسیله ای میخوام سفارش بدم واقعا از همه لحاظ اون وسیله رو میسنجم که بدردم بخوره بعد بخرمش هیچ چیزی و بی دلیل نمیخرم ولی دوتا خواهرام هرچی که بخوان میخرن شاید اولش بگه نه ولی تا دوساعت دیگه نظرش عوض میشه ولی درمورد من این طور نیست مثلا بیرون میخواستم بریم یکی از درس های مدرسه رو… بیشتر بخوانید
سلام به شما مریم جان ببین عزیزم در مورد بیرون رفتن و یا خرید کردن در هرصورت بهتر است در زمان مناسبی بدون حضور فرد دیگری با مادر صحبت کنید و در مورد احساسات و توقعاتی که از ایشان دارید پیش بروید و سعی کنید که از مقایسه کردن خودتان با خواهرهایتان خوداری کنید در این حالت با شنیدن صحبت های مادر نیز می توانید در کنار هم نتیجه گیری بهتری داشته باشید. در مورد تقسیم کردن کارها نیز خب همانطور که برای شما در ۱۳ سالگی کار کردن سخت بوده است خب برای خواهر ۱۲ ساله شما نیز شرایط… بیشتر بخوانید
بچه که بودم تمام اطرافیان دوستم داشتند و هر کاری برام میکردن و هر قولی بهم میدادن چون تک فرزند هستم و نوه اول خانواده. زمان که گذشت و کم کم از مدرسه تا الان وقتی وارد زندگی واقعی شدم هر چه میگذشت آدمهای اطرافم کمتر میشد. دیگران با مشکلات زندگی برخوردهای عادی میکردند ولی برای من کوچکترین مشکل مثل کابوس بود. مثل یه حیوون خونگی که گم میشه و فکر میکنه همه آدمها مثل صاحبش هستن. ولی اینطور نشد. از زندگیم چیزی نفهمیدم. وضعیت مالی پدر و مادرم هم در حد صفر بود. خودم هم توانایی زیاد داشتم اما… بیشتر بخوانید
سلام به شما آقا رضا قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما رد هرصور ت دنیای بچگی همیشه ادامه پیدا نمی کند و شما نیاز است که از دوران اواخر کودکی و اوایل نوجوانی خود را آماده روبرو شدن با شرایط جدید و پذیرشمسئولیت کنید چون در هرصورت همیشه زندگی آنگونه که شما می خواهید پیش نمی رود و خب اهمیت زیادی دارد که شما با انعطاف پذیری و تلاش گام بردارید. در زمان فعلی خب شما تمام تلاش خود را برای پدر و مادر کرده اید پس بهتر است از… بیشتر بخوانید
من اصلا زندگی کردن رو یاد نگرفتم و جدا نمیدونم بهبود دادن زندگی معناش چیه و چطور میشه بهبود داد. در حیطه شغلی همیشه مورد سوءاستفاده قرار گرفتم. یعنی بعد انجام کار نادیده گرفته شدم. شاید بخاطر خجالت یا تحقیر شدن مجادله نکردم. اینو صمیمانه میگم که همیشه از خودم در برابر دیگذان گذشتم. اگر دلیلش خودخواهی هم باشه خودم ضرر کردم. الان احساس میکنم که دیگه دیر شده و نمیتونم هدفی داشته باشم. در طول زندگیم هر چیزی در اختیارم قرار گرفت یا بدست آوردم به هر طریقی حتی غیر طبیعی ازم گرفته شد. و اینکه همیشه این احساس… بیشتر بخوانید
خب همین که شما به شرایطی که تجربه کرده اید میزان زیادی آگاهی دارید کمک می کند تا بتوانید با شناخت بهتر خودتان و مسیرهای رفتاری و انتخابی که دارید در آینده بهتر گام بردارید اما خب این مستلزم شناخت و اصلاح یک سری رفتارها می باشد پس بهتر است در زمان فعلی برای خودتان گام بردارید یعنی با مراجعه به روان درمانگر این مسیر رشدی خودتان را بررسی کنید و سعی کنید که با شناخت بهتر مسیر آینده خود را بسازید.
۳۴ سالشه
سلام خوب هستین من۲۳ سالمه یه خواهر از خودم بزرگتر دارم خیلی به اون احترام میذارند منو خیلی اذیت میکنند هی بهشون میگم به من احترام بذارین عصبی میشند من دیگه نمیتونم چیکار کنم
سلام به شما زهرا جان
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید در این مورد که خواهرتان چند سال دارند، منظورتان از اذیت کردن شما چیست؟ تا بتوانیم با اطلاعات بیشتر در این مورد به شما کمک کنیم.
ببین عزیزم در این مورد نیاز است که شما مسیر خودتان را بروید و خب اگر ایشان حدود خود را نمی دانند در یک رابطه در احترام مسیر خودتان را طی کنید اگر دائم بخواهید بر این موضوع تمرکز کنید خب این باعث می شود که با این مشکلات بین شماها برایتان با فشار روحی بیشتری همراه شود/.
پس بهتر است که مسیر رشدی خودتان را طی کنید و از تمرکز بر این موضوع اگر ایشان نمی خواهند اشتباه بودن مسیرشان را بپذیرند خب نمی توان جز ایحاد یک رابطه در حدود مشخص پیش رفت.
سلام خسته نباشید من ۱۶سالمه پدرم وقتی سه سالم بوده فوت کرده…از فوت پدرم خیلی ساله میگذره ولی هنوز برام سخته که راجبش با کسی صحبت کنم وقتی با کسی اشنا میشم میپرسن که پدرت چیکارست من همیشه با بغض میگم که فوت شده اشکم سریعی در میاد… خیلی ضعیفم و اصلا اعتماد به نفس ندارم…به من چندسال پیش یه ارث رسید که خانواده پدری سرمون رو کلاه گذاشتن نصف پولو دادن نصفشو ندادن گفتن سهمتون همین قدر بوده من اونموقعه ۹سالم بود خواهرم۱۹سالش بود مامانم با وون پول خونه خرید برای منو خواهرم سه دنگ به نام خواهرم و… بیشتر بخوانید
سلام به شما دوست عزیز خب قابل درک هست که از دست دادن پدر برای شما با مشکلات و فشار روحی زیادی همراه شده است اما اهمیت زیادی دارد که شما دوران سوگواری خود را طی کنید و بتوانید مسیر رشدی خودتان را بهتر طی کنید. در هرصورت اینکه شما نمی توانید با دیگران ارتباط بگیرید بیشتر نشان از شرایط روحی شما و عدم اعتماد به نفس می باشد تا درون گرایی چون یک فرد درون گرا می تواند روابط خودش را در مسیرهای مد نظرش ایجاد کند در کنار اینکه اعتماد به نفس ضعیفی ندارد. در این مسیر در… بیشتر بخوانید
سلام من یک دختر ۱۶ ساله هستم و پدر و مادرم از هم جدا شدند و من در حال حاظر با پدرم و نامادریم زندگی میکنم نامادریم خیلی بهم تهمت میزنه و الان مشکلی ک الان برام پیش اومده اینه ک اون توی دوران پریودی هستش و من هم همینطور و پدرم توجهش بیشتر ب اونه یعنی الان ک من ی چیزی گفتم پدرم رفت پیش اون و اونو اروم کرد و همیشه حقو ب اون میده و این خیلی برای من سخته ک اینجور رفتار میکنه خسته شدم از این رفتار های پدرم و نامادریم لطفا راهکار بدید من… بیشتر بخوانید
سلام به شما مینا جان ببین عزیزم در اول اینکه خب قابل درک هست که جدایی پدر و مادر و زندگی با نامادریتان و یا بهتر است بگویم همسر پدرتان برای شما دشوار می باشد اما خب موضوع مهمی که وجود دارد این است که شما بتوانید ازدواج پدرتان و انتخابی که دارند را بپذیرید در هرصورت ایشان همسر پدرتان می باشند و خب نیاز است که در همین جایگاهی که دارند در احترام با ایشان رفتار کنید. در کنار اینکه دقت کنید قرار نیست ایشان جای مادر شما باشند و خب شما میتوانید در جایگاه خودشان ایشان را بپذیرید.… بیشتر بخوانید
سلام. شوهرم وقتی میره سر کار لباسی که در انجا مانده میپوشه کار میکنه خودش هم نماز میخوانه یا کفشی که انجا مانده میاره خونه، نمیدانم چطور رفتار کنم اعصابم خراب شده
سلام به شما نازی جان در این مورد نیاز است که در احترام دیدگاه خودتان را بیان کنید البته بهتر است که در اول دیدگاه همسرتان را در این مورد سوال کنید که این استفاده از لباس ها و یا اوردن کفش های دیگران برایش چه معنایی دارد ؟ در این حالت میتوانید در کنار هم و با شناخت بهتر نسبت به دیدگاهای هم در این مسیر پیش بروید تا نتبجه گیری بهتری داشته باشید. تازمانی که دیدگاهای همسرتان را در این مورد ندانید و در احترام در مورد این دیدگاهای با هم صحبت نکنید خب شما تنها از دیدگاه… بیشتر بخوانید
سلام من الهام ۳۰ ساله دکتری عمران و پارتنرم ۳۰ ساله دامپزشک هردو شاغلیم،ما بعد از آشنایی تصمیم گرفتیم اول خانواده ها یه رفت و آمد داشته باشن که چیزهایی که شاید ما ندیدیم بهمون نشون بدن بعد تصمیم به ازدواج بگیریم.خانواده من کاملا راضی به این تصمیم ما هستند و احترام گذاشتن ولی خانواده پارتنرم همینکه شنیدن جنگ بپا کردن بدون اینکه حتی ببینن منو.خانواده ایشون تو استان( رشت ) هستن و خانواده من تو شهرستان ( تالش ) که یک ساعت فاصله داره با استان.حتی ما خونه دومون استان هم هست اکثرا همینجاییم و ما اسمن ترکیم ولی… بیشتر بخوانید
سلام به شما الهام جان احساساتی که هردوی شما بهم دارید قابل احترام هست اما در این مسیر خب بهتر است که اجازه بدهید خود این آقا با خانوادیشان صحبت کنند تا بتوانند رضایت نسبی را ایجاد کنند چون با این شرایط دیدارهای شما می تواند با مادر ایشان مشکلات و واکنش های منفی بیشتری به دنبال داشته باشد پس بهتر است که شما صبر کنید. در این مسیر این آقا بهتر است با خانوادیشان صحبت کنند که نگرانی آنها را درک می کنند اما می خواهند در این مسیر به احساسات و انتخاب ایشان نیز احترام بگذارند و فرصت… بیشتر بخوانید
سلام خسته نباشید من ۱۶ سالمه یکی ی کاری بهم پیشنهاد داد مدلینگ هست ب مادرم ک گفتم میگه اقوام حرف در میارن نمیدونم پشتت حرف میزنن و اینا اخه من از چیزی دوست دارم ایندمو بهتر میکنه دست بکشم بخاطررر مردممم ک حرف بزنن فردا اگ ی اتفاقی افتاد کدوم از اینا میان دستموم میگیرن همش سر کوفت نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
سلام به شما عزیزم درک میکنم که شما می خواهید مسیر رشدی خودت را طی کنی و قرار نیست که این مسیر رشدی تحت نظر همه افراد باشد و یا دیدگاهای همه را مد نظر قرار بدهی اما در این مسیر بررسی هنجارهای خانوادگی و کاری که قرار است انجام بدهی و همچنین حدود این کار و توقعاتی که از شما دارند اهمیت دارد چون عموما این محیط ها می تواند با مشکلاتی هم برای شما همراه شود و نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم. در این مسیر در کنار همه این موراد بهتر است که به شرایط سنی خودت… بیشتر بخوانید
من واقعا دارم دارم اذیت میشم میگم از کلمه نمیفهمی بدم میاد اما همش میگن