زندگی زناشویی با شور و هیجان زیادی آغاز می شود که ممکن است تا چند سال اول زندگی نیز پابرجا باشد.
در حقیقت ترکیب شدن سه عنصر مهم صمیمیت، تعهد و میل جنسی منجر به شکل گیری نوع خاصی از رابطه در بین شما و همسرتان می شود که آن را از هر رابطه ی دیگری متمایز می کند.
شما با همسرتان احساس صمیمت دارید، در قبال او متعهد هستید و عطش جنسی موجود نیز رابطه تان را گرم تر و پرشور تر می کند.
غلبه بر دلمردگی
علی رغم وجود سه عنصر ذکر شده، پژوهش ها نشان می دهند که جذابیت جنسی به تنهایی قادر به حفظ صمیمیت و رضایت در زندگی زناشویی نیست.
به عبارت دیگر زوجین پس از مدتی، با عمل جنسی نیز مانند سایر اعمال موجود در ارتباط شان برخورد می کنند و این مساله می تواند خطر دلمردگی، رخوت و یکنواختی در زندگی را افزایش دهد.
اینجاست که روانشناسان از زوجین سوال می کنند :
” ایده های تان برای ایجاد یک رابطه ی صمیمانه چیست؟ آیا فکر می کنید صمیمت خود به خود ایجاد می شود یا برای آن طرح و برنامه ریزی خاصی دارید؟ برنامه ریزی های تان برای جلوگیری از یکنواخت شدن رابطه چیست؟”
روش شما برای حفظ صمیمت چیست؟
در حقیقت پاسخ شما به سوالات بالا تعیین کننده ی روش شخصی تان برای حفظ صمیمیت و طراوت در زندگی است.
در صورتی که معتقدید صمیمت به خودی خود ایجاد خواهد شد و یا از طریق اقدام به رابطه ی جنسی می توان شادی و طراوت را در زندگی پابرجا کرد، بهتر است بدانید که در اشتباهید.
مطالعات انجام شده در گروه زوجینی که پس از یک دهه از زندگی مشترک، همچنان احساس طراوت و تازگی را تجربه می کنند، نشان داده است که آن ها روش های خلاقانه ای را برای حفظ صمیمیت در زندگی شان ابداع کرده و به کار می برند که در ادامه در خصوص آن ها صحبت خواهیم کرد.
۱٫ زمانی به گفت و گوی صبح گاهی و خداحافظی اختصاص داده شود.
زوجین خوشحال و صمیمی حتی پس از گذشت چند دهه از زندگی مشترک شان، دقایقی از شروع روز را به گفت و گو با هم و بدرقه ی یکدیگر اختصاص می دهند.
این زمان می تواند شامل ۵ دقیقه به منظور آرزوی داشتن روزی خوب برای یکدیگر، در آغوش کشیدن و بوسیدن باشد.
۲٫ در طول روز با یکدگیر در ارتباط باشید.
پیام های عاشقانه ی غیر منتظره در طول دوه ی آشنایی پسر و دختر، برای آن ها بسیار دلنشین است.
ممکن است حتی پس از گذر سال ها، آن ها پیام های عاشقانه ی سال های اول آشنایی را مرور کنند و از یادآوری شان احساس شادی کنند.
بهتر است این وضعیت را در طول دوران زدنگی تان حفظ کنید و با ارسال پیام های زیبا، به همسرتان یادآوری کنید که به یادش هستید.
این مساله باتوجه به مشغله های مکرر افراد در دوران جدید، اهمیت بیشتری دارد و می تواند بسیار ضروری باشد.
از طریق این فعالیت ساده شما خوراک عاطفی همسرتان را به خوبی تامین می کنید و نیاز او به نوازش و توجه را برآورده خواهید کرد.
۳٫ پس از یک روز کاری، دقایقی را باهم بگذرانید.
گذران وقت پس از یک روز پر مشغله می تاودن تاثیر زیادی در کاهش تنش و ترشح هورمون های آرامبخش داشته باشد.
می توانید زمانی حدود ۳۰ دقیقه و یا بیشتر را به با هم بودن در پایان رو کاری اختصاص دهید و با هم در مورد این صحبت کنید که امروزتان چگونه گذشت.
سلام خانمی هستم ۴۰ ساله که ۲۲ ساله ازدواج کردم ودوفرزند ۲۰ساله و۱۲ ساله دارم از زمانی که ازدواج کردم با همسرم مشکل دارم او مردی دم دمی مزاج ودهن بین هست من چون فرزند ارشد خانواده هستم خیلی کمک حال پدر مادرم بودم بیشتر کارهاشونو انجام میدادم ولی متاسفانه سرهمین موضوع بمشکل برخوردم والان حدود ۳ساله بیشتر شده وهمسرم سراین موضوع همش سرکوفت میزنه وبه منو خانوادم همش توهین میکنه ومنت میزاره که زن من این کارو کرده و…..من الان یکساله دیگه به خانوادم کمکی نکردم ولی هنو داره همون حرفاروادامه میده هی توهین میکنه هرکاری دلش میخواد میکنه… بیشتر بخوانید
سلام به شما زهرا جان این مسیر همانطور که خودتان اشاره کردید می تواند هم برای شما و همسرتان و هم برای فرزندانتان با فشار روحی زیادی همراه باشد و بهتر است در این مسیر بجای درگیری مداوم در زمان مناسبی که فرزندانتان حضور ندارند در مورد احساسات و دیدگاها و نگرانی که در مورد فرزندان و زندگی مشترکتان دارید با ایشان صحبت کنید . بهتر است به دنبال مقصر نباشید و سعی کنید که فرصت صحبت بدون قضاوت را به هردویتان بدهید تا بتوانید با آشنایی بیشتر با شرایط و دیدگاهای یکدیگر در این مسیر نتیجه گیری بهتری داشته… بیشتر بخوانید
سلام روزتون بخیر صحبتای ماهیچ وقت بنتیجه نرسیده حتی بحثای بیشتری شده من تا اومدم حرف بزنم واز مشکل خودمون بگم همه چیو ربط میده بخانواده من هیچ وقت نشده که بتونیم باهم منطقی حرف بزنیم مثلا میره پیش دوستش بهم دروغ میگه ومن کاملا میفهمم داره دروغ میگه بهش میگم وثابت میکنم سریع موضوع به خانواده من میکشه میگه آره توچندسال پیش به بابات کمک کردی اونارو به اینجا رسوندی من چیزی نگفتم اینا اثرات اون موقع هست بنظر شما حرفش منطقیه بخدا من بیرون کار میکنم وقتی میام خونه اصلا روحیه ای ندارم میترسم باهاش حرف بزنم تاکوچکترین… بیشتر بخوانید
دوست عزیز قابل درک هست که این شرایط برای شما ایجاد یک فضای امن برای صحبت را سخت می کند اما دقت کنید که ادامه این مسیر به هیمن شکل تکرار ۲۲ سال گذشته می باشد و نیاز است که هردوی شما در این مسیر تصمیم گیری جدی تری داشته باشید اگر مایل به ادامه این زندگی مشترک می باشید نیاز است که به کمک زوج درمانگر هردویتان یک سری تغییرات رفتاری را بدهید و رد جهت درک نیازهای یکدیگر بیشتر گام بردارید تا بتوانید شرایط بهتری را تجربه کنید در غیر این صورت ماندن به همین روال و یا… بیشتر بخوانید
سلام زنی ۳۴ساله هستم که۱۴ساله ازدواج کردم دختری ۳ساله دارم مشکل من باهمسرم وابستگی شدیدش به خانواده اش مخصوصامادرش هست اگر بخواهیم به مسافرت بریم حتماهمرامامیاد بخدامشکل من آمدنش نیست اذیت میکنه باداشتن نوه که دامادشده
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک می باشد که شما زندگی مستقل خودتان را می خواهید در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫دیدگاه همسرتان در این مورد چیست؟
۲٫ منظور شما از اذیت کردن ایشان چیست و واکنش شما به ایشان چگونه می باشد؟
۳٫ برای سفر چه کسی ایشان را دعوت می کند و تا به حال با همسرتان در مورد احساسات و نیازهای خودتان در این زمینه صحبت کرده اید؟
سلام وقتتون بخیر خانمی ۳۰ ساله هستم مدت یک سال و نیم هست نامزد کردم اما به دلیل مشکلات مالی موفق به ازدواج نشدیم. نامزدم به خاطر مشکلاتی که طی زندگی پشت سر گذاشته مثل مرگ مادرشون که وابستگی خیلی خیلی شدیدی به ایشون داشتن و با گذشت بیش از ۱۰ سال هنوز براشون تازه است و نبود ایشون رو هر لحظه حس میکنند و برنامه ریزی های مالی که به نتیجه نرسید و باعث بدهی و رسیدن به صفر شد خیلی ناامید و خسته است. یه مسئله ای که وجود داره من یه قول به ایشون دادم و ایشون… بیشتر بخوانید
سلام به شما دوست عزیز احساسات شما قابل درک می باشد در این مسیر شرایط روحی همسرتان از اهمیت زیادی برخوردار می باشد چون می تواند در عملکرد و تصمیم گیری های همسرتان تاثیر داشته باشد و بهتر است در این مسیر با توجه به مشکلاتی که بینتان وجود دارد به صورت حضوری مشاوره پیش از ازدواج را تجربه کنید تا بتوانیم در این زمینه به هردویتان در بهبود مشکلات کمک کنیم . پروسه نامزدی برای شناخت بیشتر می باشد و نیاز است بر اساس شناخت در این دوران و مشاوره پیش از ازدواج تصمیم گیری کنید . درمسیر می… بیشتر بخوانید
ممنونم از راهنمایتون اما در حال حاضر امکان مشاوره حضوری نداریم من فقط میخوام در مرحله اول عشق حمایت احساس آرامش رو به همسرم انتقال بدم تا از این دلمردگی خارج بشه و در مراحل بعد با مشاوره حضوری مسائلمون رو حل کنم. خوشبختانه اعتقاد به مشاوره رفتن دارن و معتقدند یک مشاور خانواده باید همیشه در کنارمون باشه مثل یک دوست خانوادگی اما مسئله ای که وجود داره الان من باید با زنانگیم یه سروسامان اولیه به مشکلات بدم تا ایشون مطمئن بشه من یک زن توانمندم و برای مقابله با مشکلات از بودن من در کنارش احساس اطمینان… بیشتر بخوانید
دوست عزیز شما می توانید به عنوان یک همراه در کنار ایشان باشید و سعی کنید که شرایط مالی و روحی ایشان را درک کنید و رد زمان ناراحتی از ادامه بحث خوداری کنید و در زمان مناسبی به صورت حضوری یا حداقل تلفنی باهم ارتباط داشته باشید تا بتوانید در تعامل و احترام متقابل مشکلات موجود را حل کنید .دقت کنید که در مشکلات زندگی مشترک به دنبال مقصر گشتن کمکی به بهبود مشکلات نمی کند و بهتر است سعی کنید بدون مقصر دانستن خودتان و یا ایشان در مسیر بررسی مشکلات پیش بروید تا بتوانید یک نتیجه گیری… بیشتر بخوانید
بی نهایت سپاسگزارم
حتما به توصیه تون عمل خواهم کرد.
سلام یه سوال دیگه داشتم اگر لطف بفرمایید و راهنماییم کنید ممنونتون میشم. در رابطه با مشکل مالی نامزدم خانواده اش در جریان نیستن و از طرفیم خودش به شدت مخالف اینه که اونها در جریان قرار بگیرند چون نمیخواد غرورش بشکنه اما با شرایط موجود یک نفر باید به ما کمک کنه تا از این شرایط خارج بشیم و گرنه خواه نا خواه با فشار طلبکارها این آبروریزی اتفاق میافته و غرورشون له میشه. اما نمیدونم واقعا چی درسته و چی اشتباه نمیدونم برادراش کمکش میکنن تا از این شرایط خارج بشه یا میذارن پای اشتباه خودش و اینکه… بیشتر بخوانید
سلام مجدد به شما دوست عزیز دقت کنید که نگرانی و احساسات هردوی شما قابل احترام می باشد اما اینکه شما و ایشان بخواهید به دنبال مقصر باشید کمکی به بهبود مشکلات شما نمی کند با توجه به علایمی که از نامزدتان بیان می کنید امکان افسردگی وجود دارد و این شرایط روحی تاثیر زیادی بر عملکرد و تصمیم گیری های ایشان دارد بهتر است ایشان برای بهبود شرایط روحیشان اقدام کنند و در کنار آن شما و ایشان در زمان مناسبی نسبت به شرایط اقتصادی با یکدیگر صحبت کنید و نیاز است با درک شرایط اقتصادی یکدیگر در این… بیشتر بخوانید
سپاسگزارم برای وقتی که گذاشتید.
سلام.دختر۲۹ساله ای هستم که ۶ ماهه عقدکردم.همسرمم ۳۳ ساله اس..توجلسات آشنایی و تحقیقاتی که کردیم همه ایشون وخانواده شونو تایید کردند. میگفتن اگر خواستگار دخترشون بود با سر دختر بهش میدادن. همین الانم از نظراخلاقی و ایمانی و پشتکاری که برا رسیدن به شغل موردعلاقش داره موردتایید خودم و خانواده امه.چندین جلسه باهم حرف زدیم تحقیق کردیم مشاوره ازدواجم رفتیمو همه چیزمثبت بود تا اینکه هرچی زمان گذشت علاقه من کمو کمترشد بهش. پای شخص دیگه ای درمیون نیست.واقعانگرانم که باهاش میتونم زندگی کنم؟ تکلیف موقعیت شغلیش(استاد دانشگاه) معلوم نیست بطوریکه الان با حق التدریس دانشگاه داره میگذرونه و تازه… بیشتر بخوانید
سلام به شما سحر جان دقت داشته باش که مواردی که بیان می کنید از اهمیت زیادی برخودار می باشد و اگر بخواهید با این میزان از شک وارد زندگی مشترک شوید هم برای خودتان فشارهای روحی زیادی به همراه خواهد داشت و هم اینکه می تواند زندگی مشترکتان را با مشکلات زیادی روبرو کند . در این مسیر نیاز می باشد مشکلات روحی گذشته همسرتان و اضطراب و واکنش کندن ناخن ، بی توجهی به لباس خریدن و … و همچنین معیارهای خودتان برای ازدواج نیاز به بررسی دقیق می باشد چون با کاهش این علاقه و تمایلات شما… بیشتر بخوانید
ممنون از راهنمایی تون
سلام من ۷ماه عقد بستم و با شوهرم اوایل خوب بودیم ولی از مهرماه ب مشکل خوردیم شوهرم حال روحیش خیلی افتضاح اصلا حالش سرجاش نیست پدرش باهاش قهر کرده بخاطر نحوه اشنایی ما که چرا بهش نگفتیم چجوری اشنا شدیم سر این داستان با اقای من قهر کرده و اشتی هم نمیکنه و اقای منم روانش ریخته بهم اینقدر که رفته پیش مشاوره و گفته ازدواج من و همسرم اشتباه بوده ما باید از هم جدا بشیم ولی من عاشق همسرمم و اصلا نمیخوام جدا بشم دارم دیونه میشم ۱۶روزه ازش بیخبرم کمکم کنید من نمیخوام زندگیم خراب بشه
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ دیدگاه هسمرتان در این مورد چیست؟
۳٫ قبل از عقد خانواده همسرتان مایل به این ازدواج بوده اند؟
۴٫ مشاوره با حضور هردوی شما صورت گرفته است؟
سلام خسته نباشید من و همسرم با این که الان ۸ سال از زندگی مشترکمان میگذرد هنوز نمیتوانم باهم صحبت و گفت و گو داشته باشیم موقع صحبت کردن یا با قهر تموم میشه یا اینکه اگه مشکل پیش بیاد نمیتونیم با گفت و گو حلش کنیم و فقط سکوت تا سه چند روز که بعد آشتی کنیم من از این وضعیت خسته شدم ولی هر بار میرم جلو برای گفت و گو ، همسرم تمایل نداری که با صحبت مشکل را حل کنیم و قهر را ترجیح میده لطفا راهنمایی کنید
با سلام خدمت شما دوست عزیز یکی از مهارت هایی که نیاز است زوجین آموزش ببینند سبک صحبت موثر با یک دیگر می باشد تا بتوانند مشکلات پیش آمده در زندگی مشترک را با صحبت و تعامل برطرف کنند . در این مسیر بهتر است با همسرتان صحبت کنید و هردویتان یک دوره زوج درمانی را تجربه کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید . در این مسیر نیاز است که در کنار یک سری آموزش ها ، مشکلات و دلایل هریک از شما دو نفر مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مزینه به هردویتان در جهت… بیشتر بخوانید
ستاره
۷ سال هست که ازدواج کردم شاغل هستم امسال همسرم دکترا قبول شد و من هم کارشناسی ارشد. همسرم بعد از قبولی از محل کارش بیرون اومد چون به شدت به درس علاقه داره و با تمام توان در حال درس خوندن هست اما این قضیه باعث شده که از مابقی مسوولیت ها سرباز بزنه در این مدت هم به شدت عصبی و بدخلق شده طوری که نمی تونم باهاش وارد یک مکالمه آروم بشم اخلاقش به کلی تغییر کرده
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ دیدگاه شما در مورد خارج شدن از کار و ادامه تحصیل همسرتان چیست؟
۲٫ در زمان فعلی شرایط مالی خانواده بر عهده چه کسی می باشد و اگر بر عهده شما می باشد شما به ایشان چگونه واکنش نشان می دهید؟
۳٫ با ایشان در مورد عصبانیت و دلیل ان صحبت کرده اید؟
۴٫ واکنش شما نسبت به عصبانیت ایشان چگونه می باشد؟
سلام ،۱۵ساله ازدواج کردم ،۲۸سالمه ،۱۲سال تفاوت سنی داریم دختر بزرگم ده سالشه و پسرم هشت ماهشه ،کارشناسی مدیریت دارم و زندگی خیلی سختی رو گذروندم ،ازدواجم با خواست خوانواده و سنتی بود ،تمام تلاشمو کردم که زندگیمو بسازم شوهرم علاقه ای ب من نداشت از اشپزی و خانه داری و علم روز و هنر و هرکاری بگین کردم مشاوره رفتم و نتایج خوبی گرفتم ،الان چند ماه شوهرم بی حوصله اس،میل جنسی نداره و کلا عصبی ،اتفاقی بامشاور روبرو شد و حالتاشو گفت بهش گفتن تجویز میکنن بیاد و دیگه نرفت داره منم دیوانه میکنه ادم شاداب و سرزنده… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز نمی توان تنها دلیل تغیر رفتار ایشان را بحران های سنی در نظر گرفت بهتر است با خود ایشان صحبت کنید و دلیل این تغییر رفتار را جویا شوید . اما اینکه تفاوت سنی شمت باعث می شود که هریک از شما از زندگیتان خواسته های متفاوتی را متناسب با سن خود داشته باشید را نمی توان نادیده گرفت چون هر فردی در دوره های متفاوت زندگی احساسات و نیازهای متفاوتی را تجربه می کند . مثلا از نظر جنسی شما با توجه به سنتان گرایش به روابط جنسی بیشتر و توجه و محبت… بیشتر بخوانید
ممنون به نظرتون چکارمیتونم بکنم که حالم بهترباشه؟مدام خوابهای بیهوده میبینم تپش قلب میگیرم و اشفته و کلافه ام ،یک جورایی میشه گفت از،دستش خسته ام ،اخه نه اجازه میده رفت و امد کنم ن حتی خونه خواهربرادر من یا خودشم نمیاد ماه تا ماه از مادرم که توشهردیگه است نمیتونم برم سربزنم ،اجازه سرکار و رفت وامد دوست و حتی گهگداری بیرون رفتن با دوستا رو باهزار بدبختی میگیرم ،بعد مشاوره بهترشد لااقل بیرون برای تفریح میرفتیم ،اما مجدد همونم صفرشده و میگه ب خاطر کار هست وضعمون خیلی خوبه ولی از،پولمون برا تفریح استفاده نمیکنیم و نمیزاره هرازگاهی… بیشتر بخوانید
در این مسیر نیاز است که شما رد ارامش و بدون توهین با بیان در اول ویژگی های مثبت ایشان به نیازهای خودتان در صحبت با ایشان اشاره کنید و سعی کنید که دوره های مشاوره خودتان را کامل کنید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
دقت کنید که هرچقد هدف های ایشان از زندگی مشترک و دیدگاهشان را بیشتر بشناسید می توانید بهتر در این مسیر گام بردارید .
سلام،من ۱۴ساله که ازدواج کردم و حاصل ازدواجم یک پسره ۱۲ساله است ،من از همون ابتدا عقد با همسرم که بصورت سنتی آشنا شده بودیم اختلاف داشتیم و حتی پیش مشاور هم رفتیم که پیشنهاد دادن که عقد بهم بزنیم و زیر یک سقف نرویم اما مادرم و همسرم بشدت مخالفت کردن و اذعان کردن که آبرومون میره،بهرحال زیر یک سقف رفتیم و با اختلاف باهم زندگی کردیم عمده مشکل ما دخالت مادر همسرم بود و وابستگی همسرم به مادر و پدرشون بود که حتی کوچکترین مسئله را باید به آنها گزارش میکرد و مشکل دیگر این بود که همسرم… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز گاهی افراد صحبت های دیگران را جدی نمی گیرند و فکر می کنند که با ازدواج کردن مشکلات آنها برطرف می شود در صورتی که ازدواج باعث افزایش مشکلات می شود و نیاز است که در همان پروسه نامزدی به این موضوعات توجه بیشتری شود . ۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟ ۲٫ در مورد مشکلات و نیاز هایتان با همسرتان صحبت کرده اید و واکنش ایشان چگونه بوده است؟ ۳٫ رابطه جنسی شما چه میزان می باشد و آیا رضایت بخش است؟ ۴٫ منظور شما از اینکه ایشان همه چیز را به… بیشتر بخوانید
من ۳۷ساله و همسرم ۴۰ساله هستند و فرزندم از اختلاف ما خبر داره بطوریکه وقتی پدرش در منزل نیست به من میگه که چقدر خوبه بابا نیست که اذیتت بکنه و البته رابط گرمی با پسرم اصلا نداره و دائم درحال بگو مگو با هم هستن چون همسرم معتقده که پسرم در ناز و نعمت زندگی میکنه و او (همسرم) در بچه گی حسرت همه چی داشته و همین مسئله باعث دعوا و بگو مگوشون میشه،و من بارها از حالم به همسرم گفتم ولی ایشان خوشی زیادی باعث حال بد من میدونن ایشون همه مسائل حتی خریدهای کوچیک منزل به… بیشتر بخوانید
دوست عزیز در اول بهتر است به علت کرخی که بیان می کنید به روان پزشک مراجعه کنید تا داروهای شما بررسی و یک سری تغییرات نیز در ان داده شود و در کنار آن سعی کنید دوره مشاوره را طی کنید. در مورد فرزندتان نیز به این علت که از مشکلات شما با همسرتان با خبر هستند و روابط همسرتان با ایشان نیز دچار مشکل می باشد ممکن است دیدگاه مثبتی در مورد پدرشان نداشته باشند . سعی کنید در مورد مشکلات و اختلافاتتان در جلوی فرزندتان بحث نکنید و زمانی را برای صحبت در نظر بگیرید که او… بیشتر بخوانید