هر ارتباط شکست خورده ای دردناک است.
به قدری این اتفاق دردناک است که هیچ درد فیزیکی نمی تواند مانند آن باشد.
ممکن است بخاطر حماقتی که کرده ایم ناراحت باشیم و به خاطر بی عدالتی دنیا از همه چیز و همه کس متنفر شویم.
به حدی که به هرکسی میرسیم بخواهبم با سیلی به صورتش بزنیم و تا مدت ها تنها باشیم.
در این اوقات احساسات ما لطمه دیده و حتی ممکن است همه جا گریه بکنیم.
هرجا که که آهنگ آشنایی که یادآور او باشد به گوش برسد ممکن است تا حد مرگ گره کنیم.
فراموشی رابطه شکست خورده
اما نیاز است بدانیم که این کارها برای گذر از این شکست کافی نیستند.
نیاز است ما نکاتی را رعایت کنیم تا بتوانیم در چنین مواقعی آن فرد را به طور کامل از ذهن پاک کنیم و به اذیت کردن خود پایان دهیم.
در زیر موارد و راهکارهایی هستند که به شما کمک می کنند از این شکست عبور کنید.
۱٫ آنچه که اتفاق افتاده را بپذیرید و در آن توقف نکنید
این که بعد از بهم خوردن رابطه ناراحت، عصبانی و دلمرده شوید، عادی است. و حتی ممکن است تا زمان زیادی عصبانی باقی بمانید.
اما اگر این عصبانیت را ادامه دهید فقط دارید به خودتان استرس تزریق می کنید و دنیایتان را تنگ تر می کنید.
شما بایستی بپذیرید که این ارتباط تمام شده و حتی سعی نکنید که تکه های بهم خورده ای این رابطه ها را وصله پینه کنید چرا که فقط خودتان را آزار می دهید.
پذیرش اولین گام برای گذر و خاتمه دادن به این شکست است. مدام به این رابطه و شکست فکر نکنید و چیزها را هی پشت سر هم مرور نکنید.
زمانی که این شکست را بپذیرید، دیگر در مورد آن درنگ و تامل نکنید. باور کنید فکر کردن به این که چرا این گونه شد چرا شکست خوردم چرا من را دوست ندارد و …
فقط و فقط حال شما را بدتر می کند و چیزی را از واقعیت مساله حل نمی کند.
به جای این کارها بپذیرید که قبول کنید که همه چیز تمام شده و فکر کردن در مورد او را متوقف کنید. این کار آسانی نیست اما شما از عهده ی آن بر می آیید.
یکی از بهترین راهها نوشتن در مورد احساساتتان است. نیازی نیست که این یک نوشته منطقی و یا خوب باشد.
فقط هرچه به ذهنتان می آید را بنویسید. اینگونه تصور کنید که با نوشتن احساسات بدتان و افکار بد و منفی که دارید، همه شان ذهن و جسم شما را ترک می کنند.
۲٫ رها کنید
قاعده ی هر ارتباطی این است که هیچ زمانی به فرد مقابل نچسبید. باید یاد بگیرید که رها کنید.
این کار آسانی نیست.
رها کردن واقعا مهم ترین گام و سخت ترین کار در هر رابطه ای است.
خاطرات زیادی وجود دارند و فراموش کردن این خاطرات به نظر غیر ممکن می رسد. خب برای چه کسی سخت نیست که همه ی اینها را رها کند؟
شما زمان، انرژی و اشک هایی را هزینه کرده اید تا رابطه را بسازید و تنها در یک لحظه از دست دادن آن آسان نیست.
پس رها کردن واقعا سخت است! با این حال، نیاز است که به فکر خودتان نیز باشید.
نیاز است که بیش از هر کس دیگری به خودتان ارزش داده و احترام بگذارید و سربار بودن و چسبیدن به فرد مقابل فقط نشان دهنده ی این است که ارزشی که به خودتان قائل هستید بسیار کم و ناچیز است.
به کسی که ارزش واقعی شما را نمی داند آویزان نشوید. این کار چیزی را درست نمی کند.
۳٫ بیرون بروید و فعال باشید
هرچند ممکن است بخواهید تنها باشید و این قابل احترام است. هر فردی مستحق زمان تنهایی است و این فرصت را از شما منع نمی کنیم.
زمانی که شما تنها هستید، می توانید به مسائل فکر کنید اما به صورت افراطی به این مسائل فکر نکنید.
برای مدت زمان زیادی در خانه نمانید و به بیرون بروید.
با دوستان خود مراوده کنید. این به شما زمان کمتری برای فکر کردن در مورد فرد قبلی می دهد. در زیر اشعه های آفتاب بنشینید و از مناظر لذت ببرید و یا با دوستان و خانواده خود به سفرهایی بروید که تا کنون نرفته اید.
این کار قطعا به شما دید بهتری از جهانی که در آن زندگی می کنید می دهد.
جهانی بدون شریک زندگی سابق احمقتان.
فراموش نکنید که زمانی بدون او زندگی می کردید پس حالا هم نبود او زندگی شما را تباه نمی کند پس الان به جایی برگشته اید که زمانی او وجود نداشته است.
اکنون که او نیست زندگی شما به پایان نرسیده است.
علاوه بر اینها، ورزش کردن، نور خورشید و هوای تازه به شما کمک خواهد کرد تا سالم تر شوید و این به بدن شما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشد.
به زودی، قلبتان حس بهتری خواهد داشت.
۴٫ به گذشته نگاه نکنید و تصور نکنید چه می شد اگر…
زمانی که رابطه شکست خورده، هر چقدر هم که سخت تلاش کنید، هیچ وقت مانند سابق نخواهد شد. دلیلی وجود دارد که چرا این ارتباط به جایی نرسیده است و خیلی کم پیش می آید که یک ارتباط مجددا شکل بگیرد و به جایی رسد.
زمانی که علت بهم خوردن ارتباط ربطی به خود زوجین ندارد (مانند شغل یا یک سوء تفاهم کوچک)، با تغییر شرایط این امکان وجود دارد که همه چیز را بتوان درست کرد.
اما اگر این رابطه به این دلیل به هم خورده که تفاوت های فردی یا خیانت وجود داشته، شما بایستی قبل از بازگشتن به همان فرد مجددا و عمیقا فکر کنید چون ایده ی جالبی نیست.
نیاز است به درون خود نگاه کرده و با خود صادق باشید. اگر فکر میکنید که هنوز می توانید به کسی که قلب شما را آزرده اعتماد کنید، پس به سمت او بروید. اما باید مواظب باشید.
جدا اگر او به شما خیانت کرده است مجددا هم این کار را خواهد کرد! قطعا این کار را می کند!
آنچه که ما میخواهیم به شما بگوییم این است که بهتر است دیگر به گذشته نگاه نکنید.
به دنبال فرصت هایی برای یک عشق و زندگی بهتر، بدون نگرانی و کشمکش باشید. علم ثابت کرده است که زمانی که یک خیانتکار همیشه خائن است پس یک لطفی به خودتان بکنید و به دنبال فرد دیگری باشید که ارزش واقعی شما را ببیند.
۵٫ خاطرات جدیدی بسازید
برای خارج کردن فرد قبلی از زندگی تان، نیاز است که خاطرات جدیدی ایجاد کنید.
اگر شما جاهایی را با همدیگر در گذشته دیده اید، نیاز است تا جاهایی را امتحان کنید که قبلا هرگز ندیده اید.
حتی بهتر است که جاهایی را قبلا با همدیگر رفه اید هم بروید اما این بار کارهای دیگری را با دوستان و اعضای خانواده خود تجربه کنید.
غذاهایی را امتحان کنید که هرگز قبلا نچشیده اید. یک ورزش دیگر را امتحان کنید.
کارهایی را انجام دهید که قبلا هرگز تصور نمی کردید مانند:
- بانجی
- جامپینگ،
- موج نوردی،
- زیپ لاین،
- صخره نوردی
- و یا هر چیز دیگری!
اگر خاطرات جدیدی بسازید، شانس بهتری برای فراموش کردن فرد قبلی خواهید داشت و به مرور چیزهای زیاد جدیدی را کشف خواهید کرد که قادر به انجام آن هستید، کارهای که هرگز فکرش را هم نمی کردید.
من دو سال پیش با یک پسر دوست بودم و توی دانشگاه همدیگه رو میدیدیم و گاها تلفنی حرف میزدیم این رابطه کلا دو یا سه هفته طول کشید خودشون درخواست دادن هدفشون بنا به گفتهی خودش ازدواج بوده ولی من حسی بهش نداشتم و پیشنهادش رو قبول کردم چون میخواستم یک کاری کنم تا دست از سرم برداره و کمی هم بخاطر رفتارای دوستانم روی ایشون حساس شده بودم این اولین رابطهای بود که با یک آقا داشتم بعد از یک مدتی کمی حس کردم بهش علاقه پیدا کردم اما یک شب توی پیامایی که بهم داد کلمهای بکار… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز لطفا اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم. ۱٫ آیا منظور شما این است که شما چند مدت با یک خانم دیگر که بجای آن آقا با شما صحبت می کرده اند چت کرده اید؟ ۲٫ آن حرفی که باعث شد این رابطه را بهم بزنید چیست؟ ۳٫ آیا با ایشان به صورت حضوری هم صحبت کرده بودید؟ ۴٫ در زمان فعلی چند سال دارید؟ ۵٫ از آخرین باری که ایشان را دیده اید چند مدت می گذرد؟ ۶٫ می خواهید چه حرف هایی به ایشان بزنید که ناگفته… بیشتر بخوانید
فقط موقعی که به من پیشنهاد داده بودن گویا خانم دیگه ای این کار رو انجام دادن و خود آقا هم اونجا حضور داشتن و به درخواست خودشون این کار انجام شده طبق چیزی که من شنیدم، واقعا کلمه زشتی بود و ایشون من رو در حد یک زن خیابونی پایین آوردن و گفتن این حرف رو پسرعموش گفته و بینشون زد بخاطر این حرف. بله دو یا سه بار حضوری به مدت یک الی دو ساعت صحبت کردیم اما بعد از اون جریان دیگه حاضر نشدم حضوری با ایشون حرف بزنم گاهی فقط در حد سلام کردن و روزی… بیشتر بخوانید
دوست عزیز دقت کنید با توجه به اینکه تایم زیادی از این موضوع گذشته است و بیان این موضوعات تاثیری در گذشته نخواهد داشت و می تواند دوباره مشکلات گذشته را باز کند و شما را به خودش مشغول کند . بهتر است اگر ایشان خودشان پیش قدم شدن در این مورد صحبت کنید در غیر این صورت بیان آنها کمکی به شما نخواهد کرد چون ایشان مسئول رفتار افراد دیگر از جمله دوستانشان نیستند و دوم اینکه ایشان به عنوان یک فرد بالغ باید رابطه خود را مدیریت می کردند و از اینکه هر سری فردی به شما پیام… بیشتر بخوانید
الان من چیکار کنم؟ اصلا شما همچین فردی رو مثبت ارزیابی می کنید؟ من هیچ کاری نمی کنم همونطورر که تا الان نکردم اگر مجددا اومدن جلو چیکار کنم؟ اصلا ممکنه همچین اتفاقی بیفته؟
دوست عزیز در مورد ایشان همانطور که گفتم مدیریت یک رابطه را در دو سال قبل بلد نبوده اند و اگر هنوز ایشان همین روال را برای دوستی بخواهند پیش ببرند می تواند با مشکلات رابطه را مواجهه کند اما در مورد ایشان تا زمانی که با خودشان صحبت نشود نمی توان قضاوتی کرد . در مورد پیشنهاد دوباره ایشان بهتر است بر این موضوع تمرکز نکنید و اگر این اتفاق رخ داد بهتر است در ارامش دلیل این پیشنهاد و هدفشان را از رابطه و همچنین سبک رفتاری و شخصیتیشان را مورد بررسی قرار بدهید تا بتوانید تصمیم گیری… بیشتر بخوانید
ممنون از راهنماییتون
خیر فقط پیام های اولیه که من رابطه با ایشونو قبول کنم گویا آقا هم اونجا حضور داشتن و به در خواست ایشون این کار انجام شده، به من گفتن با پسرعموشون دعوا کردن و باعث شده گوشیشون بشکنه و زد و خورد فیزیکی پیش بیاد وقتی پرسیدم چرا اول چیزی نگفتن ولی بعدش گفتن پسرعموش من رو در حد یک زن خیابونی پایین آورده از اونجا نسبت به ایشون سرد شدم و احساسم رو از دست دادم. بله دو یا سه بار حدود یک یا دو ساعت با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون حرف زدن و از نقشه… بیشتر بخوانید