اختلالات خلقی(Mood disorder)
افراد ممکن است هرروز نوسانات خلقی را تجربه کنند و گاهی شاد و گاهی ناراحت و دلتنگ شوند که این یک امر طبیعی است ولی گاهی این تغییرات خلقی نوسانات شدیدی دارد و از کنترل فرد خارج است.
این اختلال ممکن است زندگی اجتماعی و شغلی فرد را مختل کند که در اینصورت از اختلالات خلقی صحبت می کنیم.
اختلالات خلقی
اختلالات خلقی عبارت است از ناراحتی ها و نابسامانی های هیجانی و عاطفی که باعث می شوند افراد از درون ناراحت باشند و نتوانند کارها و وظایف خود را به خوبی انجام دهند، به زبان دیگر:
- اختلال خلقی عبارت است از مجموعه نشانه های ناشی از یک خلق غیر عادی یا آنرمال
علامت اصلی اختلالات خلقی← آشفتگی
اختلالات خلقی به دو دسته تقسیم می شود شامل:
اختلالات افسردگی (depressive disorders)
اختلالات دو قطبی (bipolar disorder)
ویژگی اصلی اختلالات افسردگی
- غم شدید
- دوری کردن و فاصله گرفتن از دیگران
- احساس بی فایدگی و بی ارزشی
ویژگی اصلی اختلال دو قطبی
ویژگی اصلی اختلال دو قطبی حضورعلائم مانیا (فعالیت فیزیکی بیش از حد، تغییر عقیده ی سریع و پی در پی، رفتار بدون فکر، احساس سرزندگی و شادی بیش از حد) به مدت مشخص بعد از یک دوره ی افسردگی است.
اختلالات خلقی علاوه بر تاثیرات بر خلق فرد بر توانایی های شناختی (کاهش تمرکز) فرد هم تاثیر میگذارد و سبب مشکلاتی از جمله:
- مشکل تکلم
- روابط بین فردی
- فعالیت جنسی
- و عملکرد شغلی افراد می شود.
عواملی که سبب ایجاد اختلالات خلقی میشوند می توانند زیستی (کم یا زیاد شدن هورمون سروتونین و دوپامین)، ژنتیکی، روانی اجتماعی (استرس های محیطی) و حتی عوامل شخصیتی باشند.
چون برخی از ویژگی های شخصیتی فرد رو بیشتر در معرض خطر قرار می دهند و ممکن است دو فرد با ویژگی های شخصیتی متفاوت در یک محیطی که شرایط استرس زای یکسانی در آن حاکم است قرار بگیرند و یک فرد دچار اختلالت خلقی شود و فردی دیگر دچار مشکل نشود.
اختلالات افسردگی
در اختلالات افسردگی فرد معمولا خلق به شدت غمگینی دارد، خلق غمگین بسیار بالا که به آن ملالت می گویند. اختلالات افسردگی چند دسته اند:
- اختلال افسردگی اساسی
- اختلال افسردگی مداوم
- اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
- اختلال ملال پیش از قاعدگی
- اختلال افسردگی ناشی از مصرف دارو
اختلال افسردگی اساسی
دوره های نشانه ای افسردگی حاد و شدید ولی با محدودیت زمانی
- خلق افسرده
- کاهش محسوس علاقه
- افزایش یا کاهش وزن
- بی خوابی یا پرخوابی
- سراسیمگی یا کندی روانی حرکتی
- خستگی یا فقدان انرژی
- احساس بی ارزشی یا احساس گناه
- کاهش تمرکز
- افکار مکرر مرگ و خودکشی
این نشانه ها حداقل دو هفته باید دوام داشته باشد و حداقل ۵تا از این نشانه ها وجود داشته باشد.
اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)
حالت افسردگی مزمن ولی بادوام به مدت حداقل ۲سال، نشانه های این اختلال محدودتر از نشانه هایی است که در اختلال افسردگی اساسی وجود دارد.
اختلال خواب و اشتها، انرژی کم و یا خستگی، عزت نفس پایین، مشکل تمرکز و تصمیم گیری و احساس ناامیدی از جمله نشانه های این اختلال است.
اگر از بین این نشانه ها حداقل دوتا از آن ها به مدت دوسال وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که فرد دچار اختلال افسرده خویی است.
سوالات متداول اختلالات خلقی
1 - آیا می توان گفت تغییرات خلقی و یا تجربه ی احساس غم یک اختلال است؟
نوسانات خلق در طول زندگی طبیعی است و افراد ممکن است گاهی خوشحال باشند و گاهی ناراحت و این طبیعی است ولی افراد این تغییرات در خلق خود را می توانند کنترل کنند. اما گاهی نوسانات خلقی و احساس غم به حدی شدید است و طولانی که از کنترل فرد خارج است و زندگی فرد را مختل می کند که در اینصورت می توانیم بگوییم که فرد به اختلالات خلقی مبتلا شده است.
2 - چه عواملی در ایجاد اختلالات خلقی تاثیر گذار است؟
عواملی که سبب ایجاد اختلالات خلقی میشوند می توانند زیستی (کم یا زیاد شدن هورمون سروتونین و دوپامین)، ژنتیکی، روانی اجتماعی (استرس های محیطی) و حتی عوامل شخصیتی باشند چون برخی از ویژگی های شخصیتی فرد رو بیشتر در معرض خطر قرار می دهند و ممکن است دو فرد با ویژگی های شخصیتی متفاوت در یک محیطی که شرایط استرس زای یکسانی در آن حاکم است قرار بگیرند و یک فرد دچار اختلالت خلقی شود و فردی دیگر دچار مشکل نشود.
3 - اختلالات خلقی به چند دسته تقسیم می شوند؟
اختلالات خلقی به دو دسته ی اختلالات افسردگی و اختلالات دو قطبی تقسیم می شوند. در اختلالات افسردگی فرد احساس غم شدید را تجربه می کند و این احساس زندگی فرد را مختل می کند. اختلالات دو قطبی نوسانات خلقی شدید را شامل می شود که فرد در این اختلالات نشانه های مانیک و هیپومانیک را از خود بروز می دهد. مانیک به معنی شیدایی است و شامل علائمی از جمله فعالیت فیزیکی بیش از حد، تغییر عقیده ی سریع و پی در پی، رفتار بدون فکر، احساس سرزندگی و شادی بیش از حد، است. هیپومانیک نیز علائمی شبیه به مانیک وجود دارد ولی این علائم خفیف تر هستند.
4 - ویژگی های اختلال افسردگی چیست؟
خلق افسرده، کاهش محسوس علاقه، افزایش یا کاهش وزن، بی خوابی یا پرخوابی، سراسیمگی یا کندی روانی حرکتی، خستگی یا فقدان انرژی، احساس بی ارزشی یا احساس گناه، کاهش تمرکز، افکار مکرر مرگ و خودکشی.
5 - ویژگی های اختلال دو قطبی چیست؟
در این اختلال فرد تجربیات هیجانی مخالف افسردگی یعنی احساس شور و سرخوشی دارد. در اختلالات دو قطبی، خلق (مود) فرد به طور مستمر و غیر عادی خیلی خوب است و یا بدون تناسب و بیجا، از حالت خیلی خوب به حالت خیلی بد و افسرده تغییر می کند.
6 - درمان اختلالات خلقی چگونه است؟
ترکیب دارو درمانی و روان درمانی برای اختلالات افسردگی بسیار تاثیر گذار است. همچنین برای درمان اختلال دو قطبی از داروی لیتیوم استفاده می کنند.
میزنم ،میشینم گریه میکنم میگم چرا اینکار رو کردم ،ناگفته نباشه بچگی من بدترین دوران من است ،هر جور بدی رو چشیدم ،خستمممم خیلی خسته
کمکم کنید فقط بچه هام مثل من نشن،وقتی نماز میخونم میگم خداا خودت میدونی من چی کشیدم ،خودت کمکم کن بچه هام مثل من نشن،ولی کنترل ندارم رو رفتارم
سلام من مادر دو فرزند هستم ،مادری که به شدت سختگیر ،دست بزن ،و خودم میشینم گریه میکنم ،حالم از خودم بهم میخوره تو رو خدااا کمکم کنید،بد دهن ،و خودم میدونم روح دخترمو دارم مریض میکنم
پول هم ندارم مشاوره برم چون میدونم مشکلم با یک جلسه خل شدنی نیست روانیم
سلام به شما سحر جان قابل درک هست که تجربه گذشته ای سخت و مشلاتی که شما تجربه کرده اید برایت با فشار روحی زیادی همراه می باشد و می تواند بر روند رفتاری شما تاثیر داشته باشد اما عزیزم دیگر شما یک خانم بالغ می باشید و همانطور که خودت اشاره کردی می دانی یعنی بینش داری که این سبک رفتاری که داری می تواند برای فرزندانت با آسیب های زیادی همراه چون مسیرهای تعاملی شما با قهر ، گریه ، کتک زدن هیچ کدام نه برای خود شما و نه برای فرزندانتان سازندگی ندارد در هیچ کدام بیان… ادامه دیدگاه »
میبخشید ،حضوری کجاست،و اینکه هزینه چقدر میشه؟
چون واقعا خستم از خودم و رفتارم
در سایت شماره ها هست تماس بگیرید راهنماییتون می کنند.
ممنون از لطف شما
سلام من تا حالا اینطوری نشده بودم، حس دلتنگی میکنم، حس بدی دادم خلقم تنگ شده خیلی بده لطفا یکی راهنماییم کنه
سلام به شما آقا مازیار به سوالات زیر پاسخ بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ شما پند سال دارید؟
۲٫ احساس دلتنگی نسبت به چه کسی دارید؟
۳٫ منظور شما از ایکه خلقتان تنگ شده است چیست؟
۴٫ برنامه روزانه زندگی شما شامل چه کارهایی هست ؟
۵٫ در جه زان هایی شرایط روحی بهتری دارید ؟
باسلام من از ۲۲سالگی متوجه شدم خلقم پایینه وآدم بی حوصله ایم البته درظاهر آدم صبوریم و باهمه چیز کنار میام ولی الان که ۳۳ساله خلق وخو م بابت هرچیزی بهم میریزه باهمین خلق پایین ده ساله توزندگی مشترکم موندم اصلا نمیدونم علاقه ای دارم بهمسرم هرروز احساس میکنم اعتمادب نفسم افت میکنه رابطه م باهمسرم خیلی خوب نیس ینی بی تفاوتی بیشتر حکمفرماست نمیدونم تاکی اینطور پیش میره باکسی نمی تونم درمورد مشکلم حرف بزنم لطفا کمک کنید
سلام به شما
آذر جان با وجود بی حوصله بودناتون و خلق پایینتون تابحال به روانشناس مراجعه نکرددین؟ اگر پاسختون خیر هست لطفا علت رو ذکر کنید.
رفتار همسرتون به طور کلی چطور هست؟ بیشتر فکر میکنید علت این رابطه ی عاطفی سردی که بین شما حاکم هست کدومتون بیشتر مقصر هستین؟ آیا فرزندی هم دارین؟
سلام شوهرمکنترلاعصابشوندارهخستمکرده۲تابچهدارمامادیگهتوانزندگیبااینمردروندارممیشهراهنماییمکنین
سلام به شما دوست عزیز در این مسیر بهتر است با همسرتان به صورت حضوری به زوج درمانگر مراجعه داشته باشید تا شرایط همسرتان و نوع تعامل هایی که باهم دارید مورد بررسی قرار گیرد و در این مسیر بتوانیم به هردوی شما کمک کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنید اما اگر همسرتان حاضر به مشاوره نمی شوند بهتر است خودتان مشاوره حمایتی دریافت کنید تا بتوانیم همه شرایط را بررسی کنیم و در این مسیر به تصمیم گیری شما کمک کنیم. چون شرایط روحی مناسب در شما ، شرایط اجتماعی و اقتصادی ، حمایت خانواده و… همه در… ادامه دیدگاه »
سلام من ۱۸ سالمه و حدود ۱ ماهه به کل اخلاقم عوض شده جوری که خودمم خودمو نمیشناسم..دوست دارم تنها باشم از طرفی دلم برای آنهایی که دوسشون دارم تنگه..حرص زیاو میخورم گوشه گیر شدم همه ش احساس تنهایی و درک نشدن میکنم…دلم میخاد یکی بتونه از این وضعیت خارجم کنه…حالت ها و واکنش هام یهو عوض میشه یه لحظه آرومم و لحظه ی دیگه بغض میکنم و دلم میخواد بشینم گریه کنم🙁زود عصبی میشم زود ناراحت میشم زود میرنجم..همه ش هم احساس میکنم هیچکس درکی از حالات من نداره و منو نمیفهمه..خودمم کلافه شدم دیگه…لطفا کمکم کنید🙏
سلام به شما دوست عزیز
ببین عزیزم شما در سن حساس نوجوانی قرار داری در این سن هم دیدگاها و هم نیازها و احساسات جدیدی را تجربه می کنی که اگر شرایط سنیت و احساسات و نیازهای خودت را به درستی نشناسی ممکن است با مشکلات زیادی از نظر روحی مواجهه شوی .
در این مسیر با توجه به شرایط روحی و عملکری که داری برای بررسی دقیق نیاز هست به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنی تا در طی جلسات بتونیم به شما کمککنیم.
سلام من اکثر مواقع بی حال و بی انرزی و نامیدم واقعا از این وضعیت خسته شدم چطوری می تونم سطح انرژیم رو بالا ببرم وقتی به یه کار فکر می کنم از بقیه مسائل زندگیم می مونم دلم می خواد یه تخصصی یاد بگیرم و درامد کسب کنم اما هر روز صبح که بیدا رمیشم احساس میکنم هیچ انرژی ندارم بدنم کوفته هست همش احساس خستگی می کنم
سلام به شما عزیزم در ابتدا نیاز است که شما به پزشک مراجعه کنید و بدن شما از نظر فیزیولوژی و میزان هورمون های موجود در بدنتون بررسی بشه بنابراین در ابتدا به چکاپ کلی نیاز دارید و اگر از نظر جسمی مشکلی نداشتید نیاز هست که به روانشناس مراجعه کنید تا این مسئله از منظر روانشناختی مورد بررسی قرار بگیره. با این حال ورزش کردن روزانه و خوردن غذاهای سبک قبل از خواب و داشتن خواب کافی شبانه و خوردن قهوه و نوشیدنی های کافئین دار در طول روز میتونه به شما کمک کنه در غیر اینصورت نیاز هست… ادامه دیدگاه »
سلام خسته نباشید .من یه دوست دارم .که اخیرا بهم میگه دچار یه اختلال شدم .بین مرز واقعیت و دروغ گیر کردم.احساسی ندارم نسبت به بقیه حتی عزیزانش و اعضای خانوادش.حرفای بقیه رو به زور باور میکنه.یه نوع بی اعتمادی داره.
میگه وقتایی که ناراحت میشم نمیدونم واقعا ناراحتم یا نه .نمیدونه احساساتش چیه .
میگه وقتی بخاطر یه نفر گریه میکنه یا بغض میکنه نمیدونه واقعیه یا دروغ .واقعا این کارو کرده یا تظاهر کرده. و کلا گیر کرده .و نمیدونه تو مغزش چی میگذرع .
و بخاطر لجبازیش هم ب مشاور مراجعه نمیکنه
سلام به شما دوست عزیز نگرانی شما برای دوستتان قابل احترام هست اما او با سردرگمی روبرو می باشد که می تواند از شناخت ناقص او نسبت به خودش و احساساتش نشعت بگیرد اما ممکن است علایم افسردگی را نیز نمایش بدهد که او دارد تجربه می کند در این مسیر شما بهتر است بیان کنید که در این مورد تخصصی ندارید و دیدگاه شما این است که او باید با یک متخصص صحبت کند تا شرایط و افکار و احساساتی که او تجربه می کند به صورت دقیق بررسی شود تا بتوانیم در این زمینه به او کمک کنیم… ادامه دیدگاه »
سلام خسته نباشید.من پسری ۲۱ساله دارم که خلق وخوش نگرانم کرده اولا نسبت به محیط ومسائل دوروبرش بسیاربی تفاوته اصلابرنامه ای برای آینده نداره.هرچی ودرموردهرچیزی ازش سئوال کنیم میگه برام فرقی نداره.روابط اجتماعی وجنب وجوشی نداره.هیچ کاری روبه پایان نمیرسونه.تابه حال هیچ ارتباطی باجنس مخالف نداشته وبلدنیست چطوری بایدبااونهاحرف بزنه .البته مشکلی نه درزبان ونه درظاهرنداره.مشاوره ی حضوری هم بردمش ولی اونوهم ادامه ندادخیلی بی انگیزه ست.وتمام تلاشهایمان جواب نداده این شدکه مزاحم شماشدم ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام به شما
پسرتون از ابتدا اینطور بودن یا اینکه به مرور دچار این علائم شدن؟
ارتباط شما با پسرتون چطور هست؟
آیا شما همین یک فرزند رو دارید؟
به طور کلی جو خانوادگی شما و ارتباطتون با همسر و فرزندتون چطور هست؟
نظر مشاورشون در اینباره چی بود؟
من درشرایط بد روحی مخدر گل مصرف میکردم الان دچار مشکل شناختی شدم نسبت به محیط ونسبت به خودم
سلام به شما دوست عزیز
مصرف اینگونه مواد مخدر می تواند با عوارض زیادی برای افراد بستگی به دوز مصرف و مدت زمان مصرف و شرایط بدنیشان ایجاد شود .در این مسبر اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم .
۱. شما چند سال دارید؟
۲. چند مدت است مصرف این مواد را دارید و در چه میزان؟
۳. منظور شما از عوارض شناختی چیست؟
سلام خیلی ممنون میشم راهنمایی کنید من ۴ ماه با اقا پسری دوستم مامان بابام جدا شدن یه سال پدرم ندیدم سخت درگیر مشکلات زندگیم با اقا پسری دوست شدم من چون تمام مشکلاتم سر مسایل مالی خوب برام ب اندازه خودش کادو میخره خرج میکنه ولی. من احساس میکنم بد عقده ای شدم و اعتراف میکنم گیر عقده ها کبود هامم اون قصد ازدواج با من داره من شک دارم چون بهش گفتم تا ۵ سال دیگه جوابی بهت نمیدم میترسم اگه ب دوستی پایان ندم بعده ها این عقده ها باعث مشکل بشه ننیدونم جیکار کنم کسی رم… ادامه دیدگاه »
سلام به شما
نازنین جان متوجه سوال شما نشدم منظورتون این هستش که این اقا پسر اونطور که شما در ذهنتون انتظار دارید توانایی براورده کردن نیازهای مالیتون رو نیارن؟
سلام من دختر ۲۰ ساله هستم زمان بچگی توی کامپیوتر پدرم فیلم های پورن دیدم. چون خانواده مذهبی داشتیم فکر میکردم که نباید با کسی در مطلب رو شیر کنم. فکر میکردم که این چیزایی که میبینم حرکاتی هست بین دوست دختر و دوست پسرا و یه جورایی توی دورانی که هنوز ۸ سالمم هم نبود دوست داشتم ببینم چطوریه و …! یکی از اقوام ما (پسر) یکسری که مهمون خونشون بودیم، دستم رو از روی شلوارش روی التش گذاشت شاید خیلیای دیگه هم یه همچین چیزی براشون پیش اومده باشه ولی من چون دیده بودم، یجور دیگه ای برخورد… ادامه دیدگاه »
سلام من دختر ۲۰ ساله هستم زمان بچگی توی کامپیوتر پدرم فیلم های پورن دیدم. چون خانواده مذهبی داشتیم فکر میکردم که نباید با کسی در مطلب رو شیر کنم. فکر میکردم که این چیزایی که میبینم حرکاتی هست بین دوست دختر و دوست پسرا و یه جورایی توی دورانی که هنوز ۸ سالمم هم نبود دوست داشتم ببینم چطوریه و …! یکی از اقوام ما (پسر) یکسری که مهمون خونشون بودیم، دستم رو از روی شلوارش روی التش گذاشت شاید خیلیای دیگه هم یه همچین چیزی براشون پیش اومده باشه ولی من چون دیده بودم، یجور دیگه ای برخورد… ادامه دیدگاه »
سلام به شما دوست عزیز قابل درک می باشد که یک کودک ۸ ساله در مورد روابط جنسی نمی داند و اینگونه رفتارها را نمی تواند معنا دهی درستی کند اما با دیدن این فیلم ها کنجکاوی های کودکان و تغییرات فیزیولوژیکی که در بدن رخ می دهد بعد از دیدن باعث می شود که شما به این سمت گرایش داشته باشید و دقت کنید که شما در زمان فعلی ۲۰ سال دارید و می توانید معنای رابطه جنسی و نیازهای جنسی و اینگونه روابط را و آسیب های آن را درک کنید و بهتر است از اینکه با عقل… ادامه دیدگاه »
سلام من بعضی وقتا بدون این که هیچ اتفاق خاصی برام بیفته حس میکنم دارم دیوونه میشم یجوری مه انگار روحم می خوتد از بدنم بیاد بیرون بی دلیل گریهمیکنم و زجر روانیه زیادی میکشم واقعا نمیدونم برای حل مشکلم باید چه کار کنم
سلام به شما دوست عزیز
چندسالتونه؟ چه مدت هست که این علائم رو دارین؟ بعد از اتفاق یا مشکل خاصی این علائم در شما نمایان شده؟
باسلام.کاش قسمتی داشتید که طبق اسم مستعاری که شخص می نویسه سرج میکرد و سریع دسترسی پیدا میکرد به جواب مشاوره اش یا جواب رو به ایمیل شخص هم میفرستادید.من سوالی پرسیدم با نام سوفیا معتمد اما یادم نیست کدوم بخش مطرحش کردم و پیداش نمیکنم
سوال شما را در قسمت سرچ پیدا کردم. سوالت این بود؟ ا سلام.خانمی به من در محیط تحصیلم بخاطر حسادت و هدفی که از دوستی با من داشتن و بهش نرسیدن، تهمت زشتی زدن البته نه توو روی خودم.فقط پشت سرم گفتن و منو خراب کردن اینو از رفتار بعضی متوجه شدم چون قبلا هم توو روی خودم نه مستقیم اما گذری و غیر مستقیم در اون رابطه حرفی زدن اما چون مستقیم که منظورم تویی چیزی نگفتن من نتونستم دفاعی کنم یا حرفی بزنم. الان مدت یکسال که از این ماجرا میگذره و من هر وقت یادش می افتم… ادامه دیدگاه »