اعصابم داغونه. روش های رفع بی حوصلگی افرادی که اعصاب شان ضعیف شده ، حال و حوصله ی هیچ کس حتی خودم هم ندارم، دلم می خواد به جایی برم که کسی نباشه و مدتی را تنها باشم.
آدم ها اصلا مراعات هم را نمی کنند و جدیدا با کوچک ترین چیزی به هم می ریزم و دوست دارم جواب سفت و سختی به پر توقعی و بی احترامی های دور و بری هایم بدهم.
مهم ترین راهکارهای کنترل
البته قبلا اینطور نبودم و مدتیه که احساس می کنم اعصابم ضعیف شده و زود عصبانی می شودم و از کوره در میرم. لطفا کمک کنید تا بتوانم به اعصابم مسلط باشم”.
جملاتی که خواندید شکایت های رایج مراجعه کنندگانی است که به گفته خودشان دچار ضعف اعصاب و بی حوصلگی شده اند و از نظر روانشناختی، حالاتی از جمله تکانش گری، تحریک پذیری خلقی، نوسانات خلقی و افسردگی را تجربه می کنند.
با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین راهکارهای کنترل این وضعیت آزاردهنده بیشتر آشنا کنیم.
درمان های نوین بدون دارو با جدیدترین دستگاه ها
آرامش را به ذهن خود بازگردانید.
نوروتراپی و لورتا
این روش های با جدیدترین دستگاه های تشخیصی(منبع) و درمانی(منبع) جهانی صورت گرفته، اثربخشی بالایی همچون دارو درمانی دارد(منبع) و هیچگونه عوارضی به همراه ندارد(منبع).
این توسط توموگرافی الکترومغناطیسی مغز سه بعدی با وضوح پایین (LORETA) پشتیبانی میشود، که مناطقی در مغز را که تحت تأثیر اختلالات روانپزشکی و مواد روانپزشکی قرار دارند، شناسایی میکند(منبع).
تماس با مرکز غرب تهران
تماس با مرکز مرکز شرق تهران
استفاده از این روشها به شما کمک می کنند تا آرامش اعصاب خود را بیابید بدون آنکه درگیر عوارض دارو شوید.
همچنین در این مرکزها امکان دارو درمانی نیز وجود دارد.
” اعصابم داغونه ” از نظرروانشناسی نشانه ی چه مشکلی است؟
اگر شما نیز علایم بالا را تجربه می کنید و یا احساس کلی تان این است که اعصاب تان ضعیف شده و به خوبی گذشته حال و حوصله ی روبه رو شدن با آدم ها، مشکلات، مسایل و حتی اتفاقات روزمره را ندارید، ممکن است در معرض ابتلا به افسردگی باشید و یا در کنترل خشم ناتوان باشید.
اگرچه می توان گفت این علایم بیشتر خبر از شروع یک افسردگی پنهان در شما دارند که کنترل هیجاناتی مانند خشم را نیز با دشواری مواجه می کند.
همانطور که ممکن است بدانید، افسردگی به عنوان سرماخوردگی روانشناختی، یکی از شایع ترین و در عین حال خطرناک ترین مسایل روانی است که مراجعه ی زودهنگام به مشاور یا روانشناس، نقش زیادی در کنترل و درمان آن دارد.
بنابراین بهتر است هر چه سریع تر به یک مشاور متخصص مراجعه کنید تا وضعیت روانی تان را دقیق تر بررسی کند.
اما تا آن موقع، بیکار ننشینید و از روش های زیر برای بهبود حال تان کمک بگیرید:
۱٫ با دوست یا همراهی شنوا در مورد مسایل تان صحبت کنید.
ممکن است ساده به نظر برسد، اما صحبت کردن با فردی دیگر در مورد مسایل تان نقش زیادی در بهبود اوضاع دارد به ویژه اگر فردی شنوا و پذیرا را انتخاب کنید که به جای سرزنش، توصیه و یا نصیحت، به صحبت های تان گوش فرا می دهد.
۲٫ به این سوال پاسخ دهید که مهم ترین نگرانی های حال حاضر زندگی ام کدام هستند؟
۳٫ مسایلی که زودتر به ذهن تان می آیند و احساست قوی تری را با خود به همراه دارند، همان مسایلی هستند که بی حوصلگی، اعصاب خوردی و ناراحتی را در شما تشدید می کنند.
بنابراین بهتر است به جای تمرکز بر اینکه چرا اعصابم ضعیف شده، برای حل مسایل اساسی تان دست به کار شوید زیرا اعصاب خوردی و یا ناراحتی، نشانه هایی از وجود مشکل است که به خودی خود رفع خواهد شد.
۴٫ به این سوال پاسخ دهید که آیا فردی کنترل گر هستید؟ یا والدی کنترل گر داشته اید؟
آیا در تلاش اید تا مسایلی مانند اوضاع اقتصادی نابسامان، نبود کار، رفتاری های اطرافیان و آنچه عملا از کنترل تان خارج است را نیز تحت کنترل در آورید و یا بخاطر آن خودتان را سرزنش می کنید؟
در صورتی که چنین تفکری دارید، می توانید مطمئن باشید که هر روز عصبانی تر و ناامید تر می شوید چرا که شما بر هیچ کس و هیچ چیز جز رفتار خودتان، کنترل ندارید.
۵٫ دست از کنترل گری بردارید و بر رفتارهای خودتان متمرکز شوید.
آنچه برای بهتر شدن اوضاع ازدست تان بر می اید را انجام دهید و بقیه ی ماجرا را به حال خود رها کنید.
بپذیرید که شما یک انسان هستید و محدودیت های طبیعی تان اجازه نمی دهد تا بر همه چیز مسلط باشید.
۶٫ زمانی را به خودتان اختصاص دهید.
خستگی، تحریک پذیری و نوسانات خلقی و ناامیدی می تواند نشانه هایی از بی توجهی به خود و نادیده گرفتن خود باشد.
شما خودتان را نادیده می گیرید و متقابلا جسم و روان تان نیز با خستگی، تنبلی، بی حوصلگی و یا پرخاشگری، واکنش نشان می دهد تا نارضایتی اش را اعلام کند.
بهتر است زمانی را به گردش، تفریح، استراحت و رسیدگی به نیازها و علایق شخصی تان اختصاص دهید تا آرام تر شوید.
۷٫ دست از فکر کردن بردارید و عملی موثر انجام دهید، وسواس فکری و یا نشخوار فکری سبب می شود آستانه تحمل شما کم شود.
۸٫ اگر می خواهید شغلی را راه اندازی کنید، کار جدیدی را آغاز کنید و یا حتی از جایی استعفا دهید، از فکر کردن های افراطی دست بکشید و وارد عمل شوید.
بی اندازه فکر کردن یا همان نشخوار فکری می تواند باعث شود تا عصبی، سردرگم و مضطرب شوید و با خودتان و دیگران ارتباطی ناکارآمد و آزار دهنده را شکل دهید.
۹٫ خشم درونی و احساس عدم درک شدن توسط دوستان و خانواده.
۱۰٫ دوران بلوغ و استقلال یابی به منظور ورود به جامعه. در این دوره فرد در مقابل پایگاه خانواده می ایستد و باید روش صحیح را بیاموزد تا برای ورود در جامعه آماده شود.
سوالات متداول اعصابم داغونه
1 - آیا من مشکلات افسردگی و یا اعصاب دارم؟
اگر شما نیز علایم بالا را تجربه می کنید و یا احساس کلی تان این است که اعصاب تان ضعیف شده و به خوبی گذشته حال و حوصله ی روبه رو شدن با آدم ها، مشکلات، مسایل و حتی اتفاقات روزمره را ندارید، ممکن است در معرض ابتلا به افسردگی باشید و یا در کنترل خشم ناتوان باشید.
2 - وقتی اعصابمان خراب است با بقیه چطور رفتار کنم؟
حتی اگر بخواهید برای حل مشکل اعصاب تان وارد عمل شوید و از یک مشاور کمک بگیرید، لازم است تا قبل از آن بتوانید با افراد اطراف تان رفتارهای بهتری داشته باشید تا از تخریب روابط بین فردی و خانوادگیتان جلوگیری کنید. بنابراین روش های زیر پیشنهاد می شود.
3 - چه زمانی به روانشناس یا مشاور مراجعه کنیم؟
در صورتی که برای رفع اعصاب خوردی، بی حوصلگی یا حشونت تان روش های ذکر شده را انجام دهید و اگر اوضاع بهبود نیافت، بهتر است به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنید تا به شما در کنترل اوضاع به شما کمک کند.
سلام من ۳۱ سالمه کارمندم مجردم هستم یجای بیخودی کار میکنم و الان چندین سال دنبال کار میگردم ولی اصلا و ابدا کار پیدا نمیکنم شهرستان زندگی میکنیم تک فرزندم خیلی خستم خیلییی زیاد سر کوچیک ترین چیزی حتی صدای بستن در زود از کوره در میرم و همه چی برام مسخره هست بی انگیزم بی روحم همش دلم میخواد راه برم یا یه کاری رو تند تند تند انجام بدم تموم شه یا یه کاری که نیاز به توجه و تمرکز داره رو اصلا نصفه ول میکنم هیچ هدفی هم ندارم همش میگم تهش هیچی نیست بازم تو خالی… بیشتر بخوانید
سلام. متوجه احساسات و شرایط شما میشوم. اینها همه علائمی هستند که نشان میدهند شما در حال تجربهی خستگی، بیانگیزگی و افسردگی هستید. خستگی و بیانگیزگی میتوانند دلایل مختلفی داشته باشند، از جمله: استرس و فشارهای روانی کمبود خواب تغذیه نامناسب کمبود فعالیت بدنی مشکلات جسمی مشکلات روحی و روانی در مورد شما، احتمالاً عوامل مختلفی دست به دست هم دادهاند تا این احساسات را در شما ایجاد کنند. کار بیهدف، بیکاری طولانیمدت، زندگی در شهرستان، تکفرزند بودن، و احساس ناامیدی و نداشتن هدف، همگی میتوانند باعث ایجاد خستگی، بیانگیزگی و افسردگی شوند. برای اینکه بتوانید این احساسات را مدیریت… بیشتر بخوانید
اعصابم داغونه انگارخیلی تنهام دوس ندارم باکسی حرف بزنم همش باشوهرم دعوام میشه بچه اموکتک میزنم فکرمیکنم آروم میشم اما بدترمیشم همش تقسیرشوهرمه میدونه من ازفیلم سوپر بدم میاد ازلج من پرگوشیش ازاین فیلماست چکارکنم
سلام به شما ناهید جان ببین عزیزم در اینجا دو موضوع مهم وجود دارد یک شرایط روحی خود شما می باشد و راحل هایی که در مسیر روبرو شدن با مشکلات دارد و مورد دوم مشکلات ارتباطی که با همسرتان دارید هردوی آنها می تواند بر روی یکدیگر تاثیر بگذارد بهتر است در احترام با همسرتان صحبت کنید و بخواهید که برای بهبود شرایط زندگی مشترکتان و مشکلاتی که باهم دارید به زوج درمانگر مراجعه کنید در این مسیر اگر ایشان حاضر به مراعه نیستند و نمی خواهند قسمتی از مشکلات را که مربوط به خودشان است بردارند خب نیاز… بیشتر بخوانید
حدود هفت سال پیش پدرم فوت شد این چند سال در افسردگی بودم کار نرفتم حتی با کسی حرف نزدم حالا کمی بهتر شدم اما یک ساله دنبال کار هسم اما پیدا نمیکنم سنم بالا رفته و شرایط استخدام ندارم ناامیدم ار همه چی و داغون از اینکه چرا اینهمه سال عمرم را هدر دادم شما بگید چیکار کنم
سلام به شما زیبا جان قابل درک است که از دست دادن پدر برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما در مسیر زندگی تجربه مرگ عزیزان با وجود سختی زیای که دارد بازهم یک امر طبیعی است و نیاز است که بتوانیم از این مسیر سوگواری عبور کنیم چون ماندن در سوگواری به مررو تبدیل به افسردگی می شود و خب این این شرایط روحی می تواند عملکرد شما را در زمینه های مختلف تحت تاثیر قرار بدهد . این در زمان فعلی می خواهید مسیر رفتاری و انتخابی خود را تغییر بدهید این خیلی خوب است… بیشتر بخوانید
نمیتونم درس بخونم چیکار کنم تمرکز داشته باشم
سلام به شما مریم جان ببین عزیزم قبل از اینکه ببینیم چیکار کنید که تمرکز داشته باشید باید سوال کنیم که این تمرکز بر چه موضوعات دیگری وجود دارد و یا اینکه چه عواملی باعث ایجاد کاهش تمرکز شما شده است و یا حتی اینکه چه چیزی به شکل کلی تر باعث می شود که شما تمرکز لازم برای مطالعه را نداشته باشید. گاهی ممکن است شما در ک محیط شلوغ درس بخوانید که صداهای زیادی وجود دارد خب در این حالت ناخواسته تمرکز شما می تواند کاهش زیادی پیدا کند . در موقعیت دیگری ممکن است شما درگیر مسائل… بیشتر بخوانید
من یه پسر ۲۱ ساله هستم از زندگی نا امید شدم نمی تونم یه گواهی نامه یا کارت پایان خدمت گرفت و اعصاب خورد هست
از زندگی نا امید شدم
سلام به شما آقا پرهام احساسا غم و اندوه ممکن است بارها در مسیر زندگی انسان تکرار شود اما زمانی که این شرایط روحی به میزانی بهم ریخته می شود که بر عملکرد شما تاثیر می گذراد خب در این حالت دیگر یک بیماری محسوب می شود و نیاز است که شما روند درمان را طی کنید. شرایط روحی انسان نیز مانند شرایط جسمیش می تواند بیمار شود و هرچقدر شما زودتر برای درمان ادام کنید خب مشکلات جانبی آن نیز کاهش می یابد. در این مسیر بهتر است با توجه به ناامیدی و مشکلاتی که در مسیر گرفتن گواهی… بیشتر بخوانید
عید باید برم خونه خودمون و اونجا شرایط درس خوندن ندارم و خانواده هم درک نمیکنن منم برا همین به شدت ناراحت میشم و امیدم رو از دست میدم
دیگه ناراحت که میشم نمیتونم درس بخونم
خیلی ها منتظر جواب کنکورم هستن و خودم هم خیلی دوست دارم جای خوب قبول بشم اما بخاطر وضعیت که دارم خیلی ناراحت کننده هست
سلام خسته نباشید
ببخشید من دختری ۱۷ ساله هستم و رشته انسانی هستم
امسال کنکور دارم و عشایر هستیم و من به خاطر شرایط سختی که دلشتم خیلی بی حوصله شدم و بهضی وقتا خیلی ناراحت میشم
جوری که از همه بدم میاد و دوست ندارم برم خونه و تو خوابگاه عشایری درس میخونم الان به خاطر آنلاین شدن کلاسا بیشتر ناراحت میشم
میتونید راهنمایی کنید 😔
سلام به شما عزیزم قابل درک هست که در این شرایط خوابگاهی درس خواندن و با توجه به انلاین بودن کلاس ها شما فشار روحی بیشتری را تجربه کرده اید اما عزیزم دقت داشته باش که در مسیر رشدی در بسیاری از موارد ما بهتر است انعطاف پذیر تر گام برداریم چون یک سری شرایط تا زمان خاصی قابل تغییر نیست مثلا همین شرایط کرونا و انلاین شدن کلاس ها اگر شما در این سه سال تمرکز خود را بر این بگذارید که خب چرا کلاس باید آنلاین باشهف من یاد نمی گیرم، سختمه و… خب این تنها باعث می… بیشتر بخوانید
سلام خسته نباشین من دخترى ٢۶ ساله و مجرد هستم ٧ ساله با پسرى دوست هستم که ظاهرا عاشق هم هستیم و قصد ازدواج داریم و خانواده ها هم کاملا مطلع هستن..بنا به مشکلاتى که دارن فعلا خانواده من قبول نمیکنن ازدواج کنیم چون سربازى و کارشون مشخص نى وضعیتش مشکل اصلى اینه به دلیل مشکلات فراوانى که ایشون دارن یکم تحت فشارن و عصبى شدن ما مدام در حال دعوا کردنیم متاسفانه همه میگن چون میدونه عاشقشى هیچ جوره ولش نمیکنى بره خیالش راحته که هممممه جوره پاش میمونى خودم گفتم دیگه تا آخر شهریور بیشتر نمیمونم پات بینهایت… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این مورد دقت کنید که به دلیل طولانی بودن رابطه شما و فشارهایی که به ایشان وارد می شود حساسیت به رفتارهای یکدیگر افزایش می یابد بهتر است سعی کنید رد مورد مشکلات به صورت حضوری با یکدیگر صحبت کنید تا بتوانید در مورد مشکلات با یکدیگر به یک توافق برسید.
۱٫ معیارهای شما برای انتخاب ایشان چیست؟
۲٫ چند مدت دیگر طول می کشد که بتوانید شرایط نامزدی با یکدیگر را محیا کنید؟
۳٫ بین شما رابطه جنسی وجود دارد؟
۴٫درگیری های شما بیشتر بر چه موضوعاتی می باشد؟
ممنونم از راهنماییتون متاسفانه ما جفتمون به شدت مغروریم ازونجاییم که هر سرى هر دعوا و قهرى بوده من برگشتم و حضورى مشکل و حل کردم. اما اینبار نمیتونم میخوام یبارم شده اون برگرده و مشکل و حل کنه آیا این طرز فکر و کار من درسته؟
دوست عزیز دقت کنید که در روابط دوستی که به شناخت برای ازدواج می باشد نیاز می باشد که از غرور چشم پوشی کنید و سعی کنید بر مبنای تعامل به یکدیگر برای روابط آینده تصمیم گیری کنید
این چشم پوشى هر سرى رو غرورم باعث نمیشه از علاقشون نسبت به من کم شه؟ با بقول اطرافیانم پر رو نمیشه و هر سرى انتظار و توقعات بیجاش بالا نمیره؟ که هر سرى دعوا یا بحثى پیش بیاد فقط منتظر من باشن واسه همین تا الان یک ماه شد و برنگشتم
خواهش میکنم بگین من چیکار کنم؟😔
الان با توجه به اینکه یک ماه شد و هیییچ خبرى از هیچ کدوممون نشده و با توجه به ابنکه هررر سرى تو دعوا من پا پیش گذاشتم شما الان چى صلاح میدونین؟
دوست عزیز شما برای شناخت و تصمیم گیری برای آینده و رفع مشکلاتتان نیاز است که با یکدیگر تعامل داشته باشید تا بتوانید تصمیم گیری داشته باشید . اگر شما به این مسیر ادامه بدهید فاصله و ناراحتی های بین شما افزایش می یابد و بر طرف کردن آنها با مشکلات بیشتری روبرو می باشد.
گفت های دیگران تاثیر منفی زیادی می تواند بر روابط داشته باشد بهتر است سعی کنید برای آرامش خودتان و تصمیم گیریتان هم که شده در این مسیر گام بردارید چون نمی توانید مدت زمان طولانی در بلاتکلیفی بمانید.
چشم حتما بر میگردم و صحبت میکنم فقط این باعث نمیشه هررر سرى سر هر بحثى منتظر من باشه و خودش واسه بهتر شدن اوضاع تلاشى نکنه؟
در این مسیر نیاز است که هردویتان تلاش کنید و اگر این موضوع تکرار مجدد شود نیاز است که به صورت حضوری با ایشان به روانشناس مراجعه داشته باشید تا مشاوره پیش از ازدواج دریافت کنید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
بله اولین بار نى هر سرى دعوا کردیم من برگشتم الانم منتظر منن بد عادت شدن
ممنون بابت راهنماییتون و وقتى که واسم گذاشتین سپاس
پس بهتر است با ایشان صحبت کنید و برای ادامه مسیر و تصمیم گیری به صورت حضوری حتما به روانشناس مراجعه داشته باشید.