اختلال افسردگی یک بیماری معمول و جدی پزشکی است که منفی بر احساس شما، نحوه فکر کردن و نحوه رفتار شما تاثیر می گذارد.
خوشبختانه، این نیز قابل درمان است. افسردگی احساس غم و اندوه و / یا از دست دادن علاقه به فعالیت های یک بار لذت می برد.
این می تواند منجر به مشکلات مختلفی از لحاظ احساسی و جسمی شود و توانایی فرد در کار و در خانه را کاهش دهد.
علائم اختلال افسردگی
علائم افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد و می تواند شامل موارد زیر باشد:
- احساس ناراحتی یا خستگی افسرده
- از دست دادن علاقه و یا لذت بردن از فعالیت های یک بار لذت می برد
- تغییرات اشتها – کاهش وزن یا افزایش غیر مرتبط با رژیم غذایی
- مشکل خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد
- از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی
- افزایش فعالیت فیزیکی بدون هدف (به عنوان مثال، دست زدن به دست و یا قدم زدن) یا حرکات آرام (اقدامات قابل مشاهده توسط دیگران)
- احساس بی ارزش یا گناه
- دشواری تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
- افکار مرگ یا خودکشی
علائم باید حداقل دو هفته برای تشخیص افسردگی ادامه یابد.
علائم فیزیکی افسردگی
- مشکلات تیروئید
- تومور مغزی
- کمبود ویتامین
می تواند علائم افسردگی را تقلید کند، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی را کنار بگذاریم.
چه کسانی مستعد افسردگی هستند؟
افسردگی در ۱۵ سال بزرگسال (۷/۶٪) برآورد شده است. و یکی از شش نفر (۶/۱۶٪) بعضی اوقات در زندگی خود دچار افسردگی می شوند.
افسردگی می تواند در هر زمان، اما به طور متوسط، در ابتدای ظهور نوجوانان تا اواسط دهه ۲۰ ظاهر می شود.
زنان به علت افسردگی بیشتر از مردان هستند. برخی مطالعات نشان می دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک قسمت افسردگی عمده را تجربه خواهند کرد.
افسردگی از غم و اندوه متفاوت است؟
مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن یک کار یا پایان دادن به یک رابطه، تجربیات سخت برای یک فرد برای تحمل است.
برای احساس غم و اندوه در پاسخ به چنین شرایطی، طبیعی است.
کسانی که از دست دادن تجربه می کنند، اغلب خود را “افسرده” توصیف می کنند.
اما غم انگیز بودن این نیست که افسردگی وجود دارد.
فرایند گرایش طبیعی و منحصر به فرد برای هر فرد است و برخی از ویژگی های مشابه افسردگی را نیز به اشتراک می گذارد.
هر دغدغه و افسردگی می تواند غم و اندوه شدیدی از فعالیت های معمول داشته باشد.
راه تشخیص افسردگی از غم و اندوه
در غم و اندوه، احساسات دردناک در امواج می آیند، اغلب با خاطرات مثبت مرده مخلوط می شوند.
در حالت افسردگی، خلق و خو و یا علاقه (لذت) برای بیشتر دو هفته کاهش می یابد.
در غم و اندوه، عزت نفس معمولا حفظ می شود. در افسردگی عمده، احساس بی ارزش بودن و خودخواهی، شایع است.
برای برخی از افراد، مرگ عزیزان می تواند افسردگی بزرگی ایجاد کند. از دست دادن شغل یا تبدیل شدن به یک قربانی یک حمله فیزیکی یا یک فاجعه بزرگ می تواند منجر به افسردگی برای برخی افراد شود.
هنگامی که غم و اندوه و افسردگی هم وجود دارد، غم و اندوه شدید تر و طولانی تر از غم بدون افسردگی است.
با وجود برخی همپوشانی بین غم و افسردگی، آنها متفاوت هستند.
تمایز میان آنها می تواند به کمک مردم، کمک و یا درمان آنها کمک کند.
عوامل خطر برای افسردگی
افسردگی می تواند بر هرکسی، حتی شخصی که به نظر می رسد در شرایط نسبتا ایده آل زندگی می کند، تاثیر بگذارد.
عوامل متعددی در افسردگی نقش دارند:
بیوشیمی
تفاوت های شیمیایی خاصی در مغز ممکن است به علائم افسردگی کمک کند.
ژنتیک
افسردگی می تواند در خانواده ها اجرا شود. به عنوان مثال، اگر یک دوقلو یکسان دارای افسردگی باشد، دیگر احتمال ۷۰ درصد در معرض بیماری در زندگی وجود دارد.
شخصیت
افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند و به راحتی تحت فشار قرار می گیرند یا افرادی که به طور کلی بدبین هستند احتمال بیشتری دارند که افسردگی را تجربه کنند.
عوامل محیطی
قرار گرفتن در معرض خشونت، غفلت، سوء استفاده یا فقر مستمر ممکن است برخی افراد را به افسردگی آسیب برساند.
سوالات متداول اختلال افسردگی
1 - علت اصلی افسردگی چیست؟
1-سابقه خانوادگی. اگرچه هیچ ژن خاصی وجود ندارد که بتوانیم به آن نگاه کنیم و بتوانیم آن را به افسردگی ردیابی کنیم، اما اگر اعضای خانواده شما افسردگی داشته باشند، احتمال اینکه افسردگی را نیز تجربه کنید بیشتر است. 2-بیماری و مسائل بهداشتی. 3-دارو، مواد مخدر و الکل. 4-شخصیت 5-تنهایی
2 - در دوران افسردگی چه اتفاقی خواهد افتاد؟
افسردگی یک بیماری جدی است که می تواند در زندگی فرد اختلال ایجاد کند. می تواند باعث ایجاد احساس غم طولانی مدت و شدید ، ناامیدی و از دست دادن علاقه به فعالیت ها شود. همچنین می تواند باعث علائم فیزیکی درد، تغییرات اشتها و مشکلات خواب شود.
3 - علائم افسردگی دقیقا چیست؟
احساس غم، اشک، پوچی یا ناامیدی. طغیان خشم، تحریک پذیری یا ناامیدی، حتی بر سر مسائل کوچک. از دست دادن علاقه یا لذت در بیشتر یا تمام فعالیت های عادی، مانند رابطه جنسی، سرگرمی ها یا ورزش. اختلالات خواب، از جمله بی خوابی یا خواب زیاد. ادامه در سایت مشاورانه
4 - انواع افسردگی چیست؟
افسردگی شدید. اختلال افسردگی مداوم. اختلال دو قطبی. اختلال عاطفی فصلی (SAD) افسردگی روانی. افسردگی پس از زایمان. اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD)
سلام من ۱۷ سالمه و دی امسال کنکور دارم چند وقته تقریبا از بهمن ۱۴۰۱ شرایط روحیم اصلا خوب نیس نه اصلا حوصله درس خوندن دارم نه کنار کسی نشستن نه حرف زدن نه انجام کاری هیچ کاری هم برام جالب نیس که انجام بدم و فکرم یکم آروم باشه حتی چیزایی که قبلاً برام جالب بودن همیشه بی حوصله و خستم هیچی دیگه برام جذابیت نداره احساس میکنم زندگی خیلی بی معنیه بعضی وقتا شبا نمیتونم بخوابم اما این مشکلم زیاد نیس بیشتر مشکلم اینه که وقتی میخوابم دیگه بیدار شدن برام سخته دلم نمیخواهد اصلا بیدار شم کلی… بیشتر بخوانید
سلام به شما آقا اریانا
این مورادی که بیان می کنید نشان از بهم ریختگی روحی شما دارد و در این مسیر بهبود شرایط روحیتان اهمیت زیادی دارد چون مسئله ای نیست که تنها با گذشت زمان حل شود و در کنار اینکه خب شرایط روحی شما شرایط درسی و جسمی شما را نیز می تواند تحت تاثیر قرار بدهد پس بهتر است که در این مورد با پدرو مادر صحبت کنید و بخواهید که از نظر مالی شما را حمایت کنندتا بتوانید از جلسات مشاوره خود را طی کنید و در شرایط روحی بهتر برای کنکور گام بردارید.
سلام وقتتون بخیر من یه نفرو که خیلی برام مهم بوده و وابسته ش بودم رو از دست دادم الان چن وقته هیچ کاری نمیتونم بکنم یا هیچ کس هم حرف نمیزنم حالم خیلی بده میشه کمکم کنید
حالم بده دلم میخاد بمیرم
سلام به شما آقا مهدی در مورد شرایط روحیتان و شرایط سنیتان اطلاعات بیشتری در اختیارما قرار بدهید تا باهم درصورت تمایل بیشتر صحبت کنیم.
سلام لطفاً به سوالم پاسخ دهید.ممنون
سلام سوال شما بیش از ۴بار ارسال شده است و در لینک زیر پاسخ داده شده است.
https://moshaveraneh.com/wp-admin/post.php?post=4454&action=edit&classic-editor=1
چطوری میتونم خودمو همین امشب بکشم؟
چه دارویی بخورم که همین امروز بمیرم
لطفا بهم بگید
سلام به شما ملیکا جان ببین عزیزمخودکشی راحل هیچ مشکلی نیست با شماره زیر تماس بگیر همکاران ما به شما کمک می کنند تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
شماره ۱۲۳ یا ۱۴۸۰
سلام و خسته نباشید یه جوان ۲۳ ساله هستم که حدود ده ساله که وسواس فکری شدید دارم جوری که نه تونستم درسمو ادامه بدم نه جایی کار بکنم تا چند سال اول فقط وسواس بود بعد چند سال دچار افسردگی شدید هم شدم و به روانپزشک مراجعه کردم چندین بار که دارو هم تجویز شد ولی تاثیر زیادی نداشت بدبختی من اینجاست که درباره مشکلم تا حالا یک کلمه هم با خونواده م حرفی نزدم و نمیدونن من ده ساله درگیرم الانم همش به فکر خودکوشی هستم کاملا منزوی شدم مغزم که ازکار افتاده دنیا پیش چشمم کم رنگ… بیشتر بخوانید
سلام به شما آقا علی
ببینید اینکه خانواده باور می کنند یا نه را بهتر است به عهده خودشان بگذارید اما با توجه به شرایط روحی که بیان می کنید بهتر است برای درمان اقدام کنید در این مسیر دارو درمانی در کنار روان درمانی می تواند به شما کمک زیادی کند پس بهتر است جلسات درمانی خود را تکمیل کنید.
داشتن افمار خودشکی نیز به دلیل بهم ریختگی روحی شماست که با درمان این افکار نیز کاهش می یابد.
سلام من ۱۷ سالمه،
کنکور دارم امسال ولی یه مدت هستش که به خاطر استرس و علائمی که روی اعصابم تاثیر میزارن هیچ ذوقی برای درس خوندم یا فعالیت های دیگه ندارم
خوابم بیش از حد شده حتی وسط امتحانا هم که استرس میگیرم دلم میخواد همونجا سرمو بزارم رو برگه بخوابم
و یا مواقع عصبانیت حاضر نیستم با کسی چیزی بگم و فقط بخوابم
از اونجاییم که کنکور دارم تایم کافی برای پیگیری ندارم
میخواستم بدونم با تجویز داروز خاصی توسط روانپزشک میتونم مشکلمو برطرف کنم؟
سلام به شما دوست عزیز ببین عزیزم این میزان از بهم ریختگی شرایط روحی شما خب تاثیر زیادی بر عملکرد درسیتان هم دارد در این مسیر در اول بهتر است به روانشناس مراجعه کنید تا جلسات روان درمانی شما شروع شود و در کنار جلسات روان درمانی اگر نیاز به مصرف دارو بود که احتمالا هم می باشد شما به روان پزشک ارجاع داده می شوید تا بتوانید شرایط روحی بهتری را تجربه کنید و مسیر رشدی خود را در شرایط بهتری دنبال کنید. در این مسیر متخصصین ستاره ایرانیان می توانند با بهترین گروه درمانی به شما کمک کنند.… بیشتر بخوانید
سلام ۱۵ سالمه و دختر هستم خیلی با خودم کلنجار رفتم که این متنو تایپ کنم و بعدش بفرستم ، چون آدمیم که بروز احساسات رو نشانه ی ضعف میدونم ؛ درسته که احساسات بخشی از هر آدمیه و جدا شدنی نیست ولی خب بروز دادنش رو هم درست نمیدونم. عرضم به خدمتتون که من تا دو/سه ماه پیش آدمی بودم که همش صحبت میکرد ، پر از انرژی بود ، به طرز غیرقابل باوری در هر شرایطی توانایی خندوندن بقیه رو داشت، رو اعصاب همه میرفت و در عین حال همه دوسش داشتن و بهش محبت میکردن ، خلاصه… بیشتر بخوانید
سلام به شما فاطمه جان ببین عزیزم اینکه شما به داشته های خودتان افتخار کنید خب چیز خوبی است و نشان از تلاش و اعتماد به نفس شما می باشد اما تگر با داشته های خودتان دیگران را تحقیر کنید و یا باعث شود نتوانید با مسی ارتباط برقرار کنید خب این می تواند باعث شود که با مشکلات روبرو شوید. در هرصورت اگر مشکلی در مسیر ارتباطی و احساسات خودتان دارید خب نیاز به خودکشی و یا کناره گیری از دیگران نیست شما می توانید از متخصص روانشناس در مسیر شناخد بهتر خودتان و بهبود مشکلاتی که دارید کمک… بیشتر بخوانید
سلام ۱۶ سالمه خیلی احساس خستهگی میکنم قبلا اینجور نبودم خیلی دختر پر حرفو شلوغی بودم ولی الان نزدیک ی سالی میشه ک خیلی حالم بده اصلا هیچ انرژی ندارم
مشکلی هم نداریم
بیشتر مواقع خودمو تو اتاق حبس میکنم و بیرون نمیام از نظر رفتاری ی جوری شدم اصلا خودمم از خودم بدم میاد
انگار فک میکنم از نظر دیگران خیلی بدم مثلا موقع حرف زدن اینا
درونگرا شدم همش ب خودم فک میکنم ..
دیگ نمیدونم واقعا چیکار کنم💔
سلام به شما دوست عزیز
ببین این رفتارها با درون گرایی معنا پیدا نمی کند و نیاز است که شما برای بهبود شرایط روحیتان به روانشناس مراجعه کنید چون این علایم نشان از افسردگی دارد و بهتر است درمان شود تا شما بتوانید در شرایط روحی بهتر عملکرد بهتری هم در مسیر ارتباطی و درسی و.. داشته باشید پس بهتر است با کمک پدر و مادر به روانشناس مراجعه کنید .
می توانید از مشاوران کانون مشاوران ایران کمک بگیرید .
۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام من ۱۹ سالمه و یک سال هست متاهل شدم از زمانی که یادم میاد نمیتونستم گریه کنم هر ۸ ماه یا ۹ ماه یبار گریه میکردم تو شرایط خیلی سخت فقط از یه چشمم یه قطره اشک میاد خیلی اذیت میشم اون روزی که میخام گریه کنم هم تنگی نفس میگیرم هم قلبم تیر میکشه هم چشام درد میگیره از این وضعیت خسته شدم نمیدونم چیکار کنم
سلام به شما دوست عزیز
ببینید اگر مشکل جسنی از نظر چشمی در مورد مجراهای اشکی شما وجود نداشته باشد خب این رفتار می تواند نوعی پس زدن بعد عاطفی هیجان ها باشد که خب حتی ممکن است به این رفتار هشیار هم نباشید اما حتما ذر روان شما معنایی دارد و خب برای اینکه بتوانیم به شما کمک کنیم نیاز است که این انچه در روان شما تجربه می شود را بررسی کنیم پس بهتر است با مراجعه به روانشناس این شرایط را برای خودتان ایجاد کنید.
سلام من ۳۴سالمه و۱۱ماهه که زایمان کردم در زمان بارداری برادرم رو از دست دادم که بخاطر شرایطم بهم اجازه ی عزاداری درست رو نمیدادن یه مدت افسردگی گرفتم ولی خوب با کمک خودم وبیرون رفتن تا حدودی کنترلش کردم ولی الان حس میکنم برگشته چون به شدت عصبیم و همش درحال دادزدنم،همسرمم کمکی برای بچه داری نمیکنه،رابطه ی جنیسیمون خیلی بد شده ومن از این منه جدیدم متنفرم یا ادمه عصبی زودجوش که سر بچش داد میزنه اخه بچه ی ۱۱ماهه چی متوجه میشه وابستگیشم به خودم شدیده😭😭واقعا بریدم نمیدونم چکار کنم اینقدر عصبی نباشم
سلام به شما یاسمین جان ببین عزیزم قابل درک است که از دست دادن برادرتان و شرایط بارداری د در کنار آن مشکلاتی که در زندگی مشترکتان دارید همه برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما بهتر اشت شما به خودتان فرصت بهبود شرایط روحیتان را بدهید برای درمان مشکلات روحی تنها بیرون رفتن کافی نیست و نیاز است که افکار و احساسات شما بررسی شود و به شما کمک شود مرحله سوگواری را طی کنید در کنار اینکه بتوانید تا جای ممکن در مسیر رفع مشکلات گام بردارید . در این مسیر بهبود شرایط روحی شما… بیشتر بخوانید
سلام من گاهی اوقات از خودم میترسم جوری عصبانی میشم که حس میکنم توانایی کشتن که آدمو دارم خیلی سعی میکنم خودم کنترل کنم اما یه مدت خوب میشم اما دوباره یهو سر یه چیز خیلی مسخره جوری خشم دارم که ترسناک میشم بعد که آروم میشم حالم خیلی بدتر میشه از خودم از همه چیم متنفر میشم مثلا امروز سر یه موضوع خیلی کوچیک سگم کتک زدم بمیرم براش منی که تمام جونم بهش وصله حالم از خودم داره بهم میخوره همش میگم کاش بمیرم کاش جفت دستام قطع بشه چطور من از یه آدمی که از شکم خودم… بیشتر بخوانید
سلام به شما غزال جان ببین عزیزم این میزان از خشم و عصبانیت اگر دائم با انکار و نادید گرتن همراه شود خب ممکن است که در مسائل کوچکی کنترل شما بیش از اندازه از روی خودتان خارج شود و خب رفتارهای تکانشی شدید تری داشته باشید پس بهتر است که بجای انکار کردن این احساسات با کمک روان درمانگر به آنها نگاه کنید و با بررسی این مسئله به مرور شما می توانید از راحل هایی که در توانمندیتان می باشد و سازندگی بیشتری دارد به این احساستان توجه کنید . درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران،… بیشتر بخوانید
سلام.لطفا راهنمایی کنید چند وقته همسرم خیلی عوض شده حالش تو خودش نیست .بعد ۷سال اومده میگه دوست ندارم بریم جدا بشیم و همش گریه میکنه .هم میگه دوست دارم هم دوست ندارم .میگه من تو داخل به صفر رسیدم من شکستم و همیشه تو ظاهر خندیدم و کسی از داخلم خبر نداشته .خیلی نگرانم .از یه طرف غرور خودم شکسته میگه دوست نداشتم و ندارم سعی کردم و تلاش کردم دوست داشته باشم به خاطر همین دیدم نمیشه و خودم اذیت میکشم.لطفا دکتر عزیز شما بگید کسی کسی رو دوست نداشته باشه بعدش میره گریه کنه
سلام به شما رها جان ببین عزیزم قابل درک است که شنیدن این صحبت ها از سمت همسرتان برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما بهتر است قبل از هر تصمیم گیری در این مورد در اول به زوج درمانگر مراجعه کنید تا به هردوی شما کمک شود تا بتوانید در کنار هم به شما ها کمک کنیم تا بتوانید در مورد مسیر زندگیتان تصمیم گیری بهتری داشته باشید. این علایمی که بیان می کنید نشان از بهم ریختگی روحی همسرتان دارد و در این مسیر بهتر است که ایشان برای بهبود شرایط روحیشان گام بردارند بعد… بیشتر بخوانید
من یه دخترم. ۱۴ سالمه. افسردگی شدید دارم. ناامیدم. بی انگیزه ام. هیچی خوشحالم نمیکنه. دیگه میخوام خودکشی کنم. پیام دادن به شما آخرین راهکاریه که میخوام امتحانش کنم. رابطم با خانواده و دوستام و کلا همه افتضاحه. هیچکس دوسم نداره. همه ازم خسته شدن. مامانم حاضر نیست به حرفا و درد دل هام گوش بده. نمیتونم بهش بگم به روان شناس نیاز دارم. درسام افت کرده. هیچ دلیل برای زندگی و زنده موندن ندارم. با خودم میگم درس بخونم که آخر چی بشه؟ روابطم رو بهبود ببخشم که چی؟ پول دربیارم که چی؟ سعی کنم زندگیمو بهتر کنم که… بیشتر بخوانید
سلام به شما دوست عزیز ببین عزیزم در این مسیر داشتن این علایم مثل احساس غم و اندوه، ناامیدی، و حتی مشکلات درسی و مشکلات در روابط با خانواده و دوستان همه به دلیل بهم ریختگی شرایط روحی شما می باشد که با بهبود شرایط روحیتان می توانید بی شک عملکرد بهتری نیز در مورد این مسائل هم داشته باشید خودکشی راحل هیچ مشکلی نیست در این مسیر بهتر است که به خودتان فرصت بدهید تا بتوانید با کمک روان درمانگر پیش بروید و حتی اگر شرایط مراجعه به روانشناس را ندارید بهتر است با شماره ۱۲۳ تماس بگیرید همکاران… بیشتر بخوانید
مشکلات روان پریشی
سلام به شما بهار جان لطفا در مورد شرایط روحی و شرایط سنی و مدت زمانی که این مشکلات را تجربه می کنید اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
به من تجاوز شد ؛من و از مطب روانشناس انداخت بیرون
من برای درمان افسردگی از یک تعرض جنسی گفتم و تجاوز دکترها منو از مطب انداختند بیرون ۳۵ سال با این موضوع زندگی کردم این و به یکی گفتم حالا میخوام یروز خودکشی کنم.و شاید با یک طناب دار در یکی از مطب های روانشناسی با یک طناب تمومش کنم.
سلام به شما دوست عزیز قابل درک است که تجربه برخورد هایی که با شما شده است و تجربه تجاوز برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم خودکشی راحل هیچ موضوعی نیست و بهتر است که با یک متخصص مناسب در مورد مشکلات روحی و شرایطی که داری صحبت کنید و به خودتان اجازه بدهید تا در مسیر درمان شرایط روحی بهتری را تجربه کنید در این مسیر در کنار روان درمانی بهتر است که دارو درمانی نیز برای شما ر دوز کم وجود داشته باشد تا کمک کند تا شرایط شما بهبود پیدا کند .… بیشتر بخوانید
سلام و تشکر از سایت خوبتون. من احساس میکنم با خودم مشکل دارم انگار خود درگیری شدید دارم ،دیگه حتی حالم رو هم نمیدونم به خاطر مشکل افسردگی تحت درمانم و دچار خودزنی هم بودم و چند هفته پیش رگ دستمو زدم در حدی که پنج بخیه خورد و الان که داره بهبود پیدا میکنه، یجورایی انگار از اینکه جای زخمم داره خوب میشه احساس خوبی ندارم و دوست ندارم خوب بشه، خودمم نمیفهمم این چه احساسیه که دارم، و البته هنوزم میل شدیدی به خودزنی دارم و همچنین افکار خودکشی که قبلا داشتم و کماکان دارم حتی شاید بیشتر… بیشتر بخوانید
سلام به شما دوست عزیز ارسال یکبار سوال در یک لینک کافی می باشد و نیازی به ارسال مجدد نیست. ببین عزیزم انسان در مسیر رشدی خود با مشکلات جسمی و روحی روبرو می شود و این یک امر طبیعی است و خب شما مانند زمانی که مشکلات جسمی دارید و به پزشک مراجعه می کنید زمانی که شرایط روحیتان نیز بهم میریزد اهمیت دارد که روند درمان را طی کنید پس بهتر است که شما به خودتان فرصت بدهید که در زمانی که شرایط روحی بهتری دارید در مورد زندگیتان تصمیم گیری کنید که شرایط روحی بهتری داشته باشید.… بیشتر بخوانید
سلام خوبین ببخشید من حدود یک سال هست که در مقابل زندگی بی حس شدم و هیچی و هیچکس برام مهم نیست خیلی خسته هستم و زندگی برام اصلا اهمیتی نداره یک ماه پیش نامزد شدم ولی نمیتونم دوستش داشته باشم و هیچ احساسی نصبت بهش ندارم امید وارم که شما بتونید برام کمک کنید🙏🏻
سلام خسته نباشید من دقیقا به همه این چیز هادچار هستم افسردگی بی خوابی خواب بیش ازحد لطف کنید کمکم کنید باتشکر
سلام به شما آقا مهدی
اگر علایم افسردگی را بیش از دو هفته تجربه می کنید اهمیت زیادی دارد که برای بهبود شرایط روحیتان به روانشناس مراجعه کنید و روند درمان را طی کنید دقت داشته باشید که مسائل شما در زمینه های ارتباطی هم که در سوال دیگری ارسال کرده اید می تواند با همین موضوع ارتباط داشته باشد.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/حضوری تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲
سلام . من ۶ ساله دارو اعصاب مصرف میکنم که شامل الانزاپین ، رهاکین ، کاربامازپین و پاروکستین هست . دچار خواب پریشی و اختلال انفجاری متناوب شدم حدود سه چهار ماه . خواستم بپرسم ایا از عوارض این قرص ها هستن ؟
متشکرم
سلام به شما آقا مهدی در این مورد نیاز است که شما به روان پزشک خودتان مراجعه کنید و در مورد مشکلات جدیدی که برای شما ایجاد شده است صحبت کنید با بررسی لازم در صورت نیاز یا داروی جدیدی ایجاد می شود و یا تغییراتی در دارو و دوز آن داده می شود در هرصورت بهتر است زمانی که تحت نظر روان پزشک دارو درمانی دارید علایم و شرایط خود را هرچند مدت یکبار با ایشان چک کنید . در کنار اینکه بهتر است در کنار دارو درماین برای بهبود سریع تر مشکلات به روان درمانگر هم مراجعه کنید.… بیشتر بخوانید
سلام و درود.
من ۱۸ سالمه و تقریباً دو سالی میشه که احساس پوچی مطلق میکنم. به هیچ چیزی علاقه ندارم و هیچی خوشحالم نمیکنه. همیشه ته ته دلم غمگینی و ناراحتی همراهم بوده. احساس بیمصرف بودن میکنم و هیچ هدفی واسه آینده و زندگیم ندارم حتی وقتی هدفی واسه خودم مشخص میکنم و واسش اقدام میکنم بعد از مدت خیلی کوتاهی ازش دلزده میشم و رهاش میکنم. از زندگیم بینهایت بیزارم و انگار به اجبار دارم ادامه میدم. سردرگمم و نمیدونم چیکار کنم.
سلام به شما دوست عزیز
این علایمی که بیان می کنید نشان از افسردگی دارد و خب در زمان افسردگی عملکرد انسان در موضوعات و کارهای مختلف می تواند با کاهش زیادی همراه باشد در این مسیر درمان برای شما اهمیت زیادی دارد چون تنها گذشت زمان همانطور که مشاهده می کنید یا خوددرمانی کمکی به شما نمی کند پس بهتر است که با کمک روانشناس پیش بروید خوشبختان افسردگی در طی جلسات روان درمانی قابل درمان می باشد و شما با بهبود شرایط روحیتان متوجه می شوید که عملکرد شما در مسائل مختلف نیز بهبود زیای پیدا کرده است.
سلام
من دانش اموز سال دوازدهم هستم، الان دو ماهی میشه که افت تحصیلی شدید دارم
روز به روز حال روحیم بدتر میشه هر ثانیه به فکر اینم که چطور خودمو از زندگی خلاص کنم
احساس پوچی دارم، حتی از اینکه غذا بخورم عذاب وجدان میگیرم، زیاد میخوابم و کم حرف میزنم و همش راه میرم، هیچ چیز خوشحالم نمیکنه اصلا حس خوبی به زندگی ندارم اصلا، میخام هر چه زودتر تموم بشه
سلام به شما دوست عزیز ببین عزیزم این علایمی که بیان می کنید همانطور که خودتان هم احتمالا متوجه شده اید به دلیل بیماری به نام افسردگی می باشد و خب با رفع شدن این بیماری این علایم نیز کاهش می یابد و شما امید به زندگی بیشتری را تجربه می کنید و می توانید عملکرد بهتری نیز در مسائل درسی و ارتباطی خود داشته باشید اما این شرایط روحی مستلزم درمان است و نه خودکشی چون خوکشی هیچ کمکی به شما نمی کند. بهتر است با یکی از اعضای خانواده که حمایت بیشتری دارد صحبت کنید و در مورد… بیشتر بخوانید
وقتی با یکی بحثم میشه اصلا نمیتونم خودمو نگه دارم و حتما باید جواب طرفو بدم خودم سریع پشیمون میشم ولی نمیدونم برای اینکه خودمو اون لحظه کنترل کنم چیکار کنم و این واقعا داره خیلی خودمو عذاب و میده و رفتار خوانوادمو باهام بد کرده و حس میکنم همین دلیل ناراحتیم
سلام به شما رها جان ببین عزیزم شما نیاز است که بتوانید مدیریت خشم را آموزش ببینید و دقت کنید که دیگر افراد قرار نیست مانند خانواده با شما رفتار کنند و شما می توانید ارتباطات جدید و با مسیر تعاملی جدیی را بسازید و تجربه کنید اما در این مسیر شرایط روحی شما و افکار و احساسات و هیجاناتی که در زمان ارتباط با دیگران تجربه می کنید اهمیت زیادی دارد در این مسیر بهتر است که یک دوره مراجعه به روانشناس را داشته باشید . در لحظه ای که بحث داغه ممکنه حرفی بزنید که بعدا پشیمون بشید.… بیشتر بخوانید
سلام من چند وقتیه حس میکنم افسردگی گرفتم و برای درمانش نمیدونم چیکار کنم البته دلیل اصلیش حس میکنم خوانوادمه خودمم بی تقصیر نیستم ولی هر کاری میکنم بازم براشون کافی نیست و ازم خیلی بیشتر توقع دارن یا هر کاری میکنم نمیتونم با خودم کنار بیام در کل ذهن بهم ریخته ای دارم و نمیدونمم چرا ولی میخوام یه راهکار بگید که رابطه با خوانوادم بهتر شه و این حس اضافی بودم از من دور شه و عذابم نده
سلام به شما رها جان ببین عزیزم حتی اگر لیل بسیاری از مشکلات روحی شما خانواده باشد بازهم نیاز است که شما بتوانید در کنار یک رابطه در احترام با آنها مسیر رشدی خودتان را طی کنید چون تمرکز بیش از اندازه بر این موضوعات نه کمکی به شما می کند و نه خانواده اگر که برای اختلاف و ممشکلاتی که دارید راحل نسازید. در این مسیر نیاز است که شما برای بهبود شرایط روحیتان به روانشناس مراجعه کنید در این مسیر با کمک به بهبود شرایط روحی مشکلات ارتباطی شما با خانواده در کنار موضوعاتی که اختلاف دارید بررسی… بیشتر بخوانید