مشاوره افسردگی فرآیندی است که آن مشاور به تشخیص و درمان فرد افسرده پرداخته و ابتدا با روش های بدون دارو شروع شده و سپس در صورت نیاز و شدت افسردگی دارو نیز تجویز می شود.
آیا افسردگی منجر به تنبل شدن شما می شود؟
فرد افسرده را نمی توانید با فرد بی احساس و تنبل مقایسه کنید. اگر فردی تنبل باشد، هیچ کاری انجام نمی دهد یا کارهای ناخوشایندی انجام می دهد، حتی زمانی که انرژی لازم برای انجام دادن کارش را داشته باشند.
افراد به دلیل افسردگی بی انگیزه می شوند، معمولا می خواهد کار کند ولی احساس می کند که چنین توانایی ندارد. آیا می دانید چرا این اتفاق رخ می دهد؟
علائم افسردگی چه مواردی می باشند؟
از نظر مشاور افسردگی : تشخیص علائم افسردگی اهمیت زیادی دارد.
متاسفانه نیمی از افرادی که افسردگی دارند، هیچ وقت شناسایی نمی شوند یا تحت درمان قرار نمی گیرند.
علائم افسردگی عبارتند از:
• عدم تمرکز، یادآوری جزئیات و تصمیم گیری ها
• خستگی
• احساس گناه، بی ارزش بودن و درماندگی
• بدبینی و ناامیدی
• بی خوابی، بیدار ماندن تا اوایل صبح، یا خوابیدن بیش از اندازه
• بیقراری
• تحریک پذیری
• از دست دادن علاقمندی نسبت به مواردی که قبلا لذت بخش بوده اند، همانند سکس
• خوردن بیش از حد غذا یا از دست دادن اشتها
• درد ها، ناراحتی ها، سردردها یا گرفتگی های عضلانی که خوب نمی شوند
• مشکلات گوارشی که بدون دریافت درمان بهبود نمی یابند
• ادامه داشتن احساسات غمگینی، اضطراب یا پوچ گرایی
• تفکرات یا اقدامات خود کشی
علائم افسردگی در مردان چگونه است؟
افراد مختلف علائم مختلفی از افسردگی را تجربه می کنند و همچنین علائم موجود در مردان نسبت به علائم موجود در زنان متفاوت می باشد. مردان به احتمال زیاد احساس خستگی و بی قراری می کنند، علاقه شان نسبت به کار، خانواده و یا سرگرمی ها کاهش پیدا می کند و با مشکلات خوابی مواجه می شوند.
مردها معمولا در جلسه مشاوره افسردگی علائم را بیان کرده و در بسیاری موارد بیان آن برایشان سخت است.
آیا افسردگی قابل معالجه است؟
در حالی که افسردگی قابل درمان می باشد و علائم آن قابل رفع است، ولی نمی تواند به صورت کامل معالجه شود.
در مقابل، هدف درمانگر بهبود دادن می باشد. همانند سایر شرایط مزمن، حتی در صورتی که فرض بر امکان بروز مجدد آن باشد، یک سری روش های درمانی برای کاهش شدت علائم، مدیریت شرایط و حمایت از شما وجود دارند.
آیا اضطراب و افسردگی می تواند به خودی خود از بین برود؟
در اکثر موارد، اضطراب یک شرایطی می باشد که به صورت خود به خود به وجود می آید و از بین می رود. ولی در برخی مواقع، اضطراب نمی تواند بدون استفاده کردن از درمان، به صورت کامل از بین برود. این یک نکته منفی می باشد.
نکته مهم این است که شما می توانید علائم خودتان را مدیریت کنید تا آنها شرایط شما را مدیریت نکنند.
من به چه نحوی می توانم تشخیص بدهد که دچار اضطراب شده ام یا افسردگی؟
اختلال های اضطرابی از طریق علائم مختلفی مشخص می شوند. یکی از رایج ترین علامت های موجود عبارت از نگرانی افراطی یا ناگهانی می باشد که منجر به ایجاد اختلال در عملکرد روزمره می شود. سایر علائم موجود شامل بیقراری، سراسیمگی، خستگی، مشکل تمرکز، تحریک پذیری، درد عضلات و مشکلات خوابی می باشند.
۱۱ علامت و نشانه مربوط به اختلال های اضطرابی از جمله افسردگی
اکثر افراد در برخی از مراحل زندگی خودشان اضطراب را تجربه می کنند.
در واقع، اضطراب یک واکنش کاملا نرمال به اتفاقات استرس زای زندگی، همانند جابجایی، تغییر شغل و مواجه شدن با مشکلات مالی می باشد.
با این وجود، زمانی که علائم اضطراب طولانی مدت تر از اتفاقات محرک کننده آن باشند و در زندگی شما تداخل ایجاد کنند، این موارد می تواند نشانه دهنده یک اختلال اضطرابی باشند.
اختلال های اضطرابی می توانند ناتوان کننده باشند، با این حال می توان از طریق دریافت یک کمک مناسب از یک متخصص بالینی مدیریت شوند. شناخت علائم اولین مرحله می باشد.
در ادامه ۱۱ علامت رایج مربوط به یک اختلال اضطرابی در مشاوره افسردگی و همچنین نحوه کاهش یافتن اختلال به صورت طبیعی و زمانی که به کمک یک متخصص نیاز پیدا می شود، بیان شده اند:
۱٫ نگرانی بیش از حد
یکی از رایج ترین علامت های اختلال اضطرابی، نگرانی بیش از حد می باشد.
نگرانی مربوط به اختلال اضطرابی، هیچ نوع تناسبی با اتفاقات تحریک کننده آن ندارند و معمولا در واکنش به یک موقعیت نرمال و روزانه صورت می گیرند.
به منظور اینکه یک نگرانی به عنوان علامتی از اختلال اضطراب عمومی شده در نظر گرفته شود، باید در اکثر روزها و حداقل به مدت شش ماه ادامه داشته باشد و کنترل کردن آن سخت باشد.
نگرانی ایجاد شده باید شدید و ناگهانی باشد، منجر به ایجاد مشکل در تمرکز و انجام دادن وظایف روزمره شود.
افراد زیر ۶۵ سال با بیشترین ریسک مربوط به اختلال اضطراب عمومی شده مواجه هستند، به خصوص افرادی که مجرد هستند، یک وضعیت اقتصادی اجتماعی سطح پایینی دارند و عوامل استرس زای زیادی در زندگی آنها وجود دارد.
۲٫ احساس تهییج شدن
زمانی که یک فردی اضطراب را احساس می کند، بخشی از سیستم عصبی آنها بیش از حد فعال می شود.
این تاثیرات بر روی کل بدن تاثیر می گذارد که شامل ضربان شدید قلب، عرق ریزی کف پا و کف دست، لرزان بودن دست ها و خشکی دهان می باشد.
دلیل صورت گرفتن این علائم، وجود داشتن این احساس در ذهن شما می باشد که یک خطری را درک کرده اند و به همین دلیل ذهنتان تلاش می کند بدن شما را آماده واکنش نشان دادن به تهدید بکند.
بدن شما جریان خونی را از سیستم گوارشی منحرف کرده و آن را به سمت عضلاتی می فرستد که شما برای دویدن یا مبارزه به آنها نیاز دارید.
همچنین این کار منجر به افزایش ضربان قلب شما می شود و احساس های شما را شدیدتر می کند.
هر چند که این احساسات در حین مواجه شدن با یک تهدید واقعی مفید می باشند، ولی در صورتی که ترس فقط در سر (ذهن) شما وجود داشته باشد، می تواند ناتوان کننده باشد.
حتی برخی از تحقیقات صورت گرفته بیانگر این است که افراد دارای اختلال های اضطرابی، نمی توانند حالت انگیختگی خودشان را همانند افراد بدون اختلال اضطرابی، سریع کاهش بدهند؛ این بدان معنا است که آنها تاثیرات اضطراب را برای یک دوره طولانی مدت تری تجربه می کنند.
می توانید از مشاوره آنلاین رایگان افسردگی بهره ببرید.
سوالات متداول مشاوره افسردگی
1 - افسردگی به چه صورتی شروع می شود؟
عوامل مختلفی می توانند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند که شامل عوامل ژنتیکی، بیولوژی و مواد شیمیایی موجود در ذهن، اتفاقات مربوط به زندگی، همانند از دست دادن عشق، یک مشکل رابطه ای، تجارب دوران اولیه کودکی یا هر نوع موقعیت استرس زا می باشد. افسردگی می تواند در هر سنی شروع شود، ولی اغلب مواقع در دوران نوجوانی یا اواسط دهه سوم یا چهارم زندگی شروع می شود.
2 - علامت و نشانه مربوط به اختلال افسردگی
در سایت مشاورانه11 علامت رایج مربوط به یک اختلال اضطرابی و همچنین نحوه کاهش یافتن اختلال به صورت طبیعی و زمانی که به کمک یک متخصص نیاز پیدا می شود، بیان شده اند: 1. نگرانی بیش از حد 2. احساس تهییج شدن 3. بیقراری 4. خستگی 5. مشکل داشتن در تمرکز 6. تحریک پذیری 7. گرفتگی عضلات 8. مشکل داشتن در خوابیدن یا باقی ماندن در حالت خواب 9. ...
3 - آیا اضطراب و افسردگی خود به خود از بین برود؟
در اکثر موارد، اضطراب و افسردگی خفیف بر اساس شرایطی خود به خود به وجود آمده و نوع خفیف آن ممکن است از بین برود. ولی در اکثر مواقع نیاز به درمان است و بهتر است فرد در مراحل ابتدایی درمان شود. نکته مثبت موجود عبارت از این است که شما می توانید علائم خودتان را مدیریت کنید تا آنها شرایط شما را مدیریت نکنند.
4 - آیا افسردگی قابل درمان است؟
افسردگی و علائم آن قابل درمان می باشد ولی عدم رعایت فرد می تواند سبب بازگشت آن شود. لذا مشاور فرد افسرده را در یک فرآیند وابسته به زمان بهبود می دهد. همانند سایر شرایط مزمن، حتی در صورتی که فرض بر امکان بروز مجدد آن باشد، یک سری روش های درمان برای کاهش شدت علائم، مدیریت شرایط و حمایت از شما وجود دارند.
5 - آیا افسردگی به جنسیت فرد ربط دارد؟
بله، بسته به زن یا مرد بودن علائم و توع افسردگی متفاوت است برای اطلاعات بیشتر به سایت مشاورانه مراجعه کنید.
.
سلام در همین قسمت می توانید سوال خود را ارسال کنید.
سلام من شانزده سالمه یه دو سه ماهی میشه که حالم اصن خوب نیست از از قبل کرونا وضعیت درسیم خوب بود داشتم خوب پیش میرفتم بعد کرونا هم بد نبود ولی از تابستون افت درسی داشتم یه چند ماهیه که هیچ انگیزه ای واسه درس خوندن ندارم این باعث میشه که حالم بدتر شه به کسی ام نگفتم جوری تظاهر میکنم که حالم خوبه کسی ام سرزنشم نمیکنه ولی خیلی نسبت به قبل کم تلاش تر شدم دیگه واسه اون چیزای که میخوام تلاشی نمیکنم ونسبت به همه چی بی تفاوتم
سلام به شما مهسا جان
ببین عزیزم در این مسیر نیاز است که افکار ، احساسات و برنامه روزانه زندگی شما به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوانیم در این مسیر نظری را بیان کنیم.
بهتر است در این مورد به صورت حضوری یا تلفنی به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانیم شرایط شما را مورد ارزیابی قر ار بدهیم و بتوانیم به شما کمک کنمی تا در شرایط بهتری بتوانید مسیر رشدی خود را ادامه بدهید .
سلام من ۱۶ سالمه و یک دوست هم سن خودم دارم. به دوست من در سن هشت سالگی تجاوز شده و خانوادشم از این موضوع اطلاعی ندارن. دوستم به مرور زمان دچار افسردگی شده چیکار میتونم براش انجام بدم؟
سلام بهش شما شقایق جان تجاوز جنسی می تونه تجربه بسیار دردناکی باشه که اثر آن تا مدت ها باقی می مونه و حتی ممکنه صحنه های اون اتفاق مدام در ذهن فرد تکرار بشه، از طرفی چنین تجاربی برای دختر خانم ها می تونه دردناک تر باشه به این دلیل که همیشه ترس از فاش شدن این مسئله و طرد شدن از ظرف خانواده رو دارن به همین دلیل بسیار مهمه که فردی که مورد تجاوز قرار گرفته حتما تحت نظر روانشناس قرار بگیره و دوره درمانی مورد نیاز رو طی کنه. چنین افرادی معمولا احساس گناه و بی… ادامه دیدگاه »
سلام من ۱۶ سالمه خانوادم باهام مشکل دارم و بیشتر ازیتم میکنن از لفظ های بدی تو حرف زدن باهام استفاده میکنن فوش های بد میدن البته اینا واسشون عادی شده هیچ دوستو همیاری ندارم که کمکم کنه افسردگیم به تا حدی رسیده که میشینم یه روز کامل گریه میکنم از ۱۳ سالگیم شروع کردم خودزنی کردن اما هچ وخ جرعت نداشتم خودمو خلاص کنم یجورایی با این کار اروم میشم حس میکنم دردش هچ وق به حد درد قلبم نمیرسه😔همش فکرای چرت پرت میاد تو سرم که مثلن فرار کنم یا برم پرورشگاه دلم میخاد یه آینده قشنگ واسه… ادامه دیدگاه »
سلام به شما افسانه جان ببین عزیزم قابل درک هست که یانس بک رفتاری خانواده می تواند برایت با فشار روحی زیادی همراه شود اما در این مسیر نیاز هست که شما نوع رفتار و واکنش و سبک ارتباطی شما نیز ارزیابی شود تا شما در میزانی که مربوط به خودت هست اصلاحات لازم را انجام بدهی و مسیر رشدی خودت را طی کنی اگر بخواهی به این امید باشی که روزی سبک رفتاری و نوع واکنش و شخصیت آنها تغییر کند و بعد برای زندگی خودت تلاش کنی خب فرصت های زیادی را از دست می دهی . بهتر… ادامه دیدگاه »
من یک پسر هجده ساله هستم از بچگی زندگی بدی داشتم پدرومادرم از هم طلاق گرفتن و پدرم معتاد بود شبا گرسنه میخوابیدم چند روز پیش اتفاقی برام افتاد که افسرده شدم خودزنی کردم دیشب خواستم قرص بخورم خودمو بکشم این موضوع خیلی داره اذیتم میکنه موضوع اینه که من به شدت عاشق یه دختری شده بودم با هم دوست بودیم اون رزمی کار بود یک روز با یک پسر دیگه دیدمش و خیلی عصبانی شدم خواستم بزنمش که چون یک رزمی کار حرفه ای بود منو زیر مشت و لگد گرفت و تا سر حد مرگ منو کتک زد… ادامه دیدگاه »
سلام به شما حامد عزیز درسته که شما شرایط خاص و سختی رو در زندگی پشت سر گذاشتید ولی این رو در نظر داشته باشید که شما در بوجود امدن این مشکلات و شرایط خاص هیچ نقشی نداشتید و در واقع مدیریت این شرایط از کنترل شما خارج بوده ولی ادامه روند زندگیتون وابستگی زیادی به خودتون داره یعنی اینکه چگونگی طی شدن این دوران از این به بعد تا حد بسیار زیادی به خودتون بستگی داره و نیاز هست که سعی کنید شرایط زندگیتون رو مدیریت و کنترل کنید. در مورد شخصی هم که باهاشون در ارتباط بودید نیاز… ادامه دیدگاه »
سلام خسته نباشید. من هجده سالمه و سه سال با کسی بودم و دوسش داشتم، پارسال مادر و پدرم فهمیدن و مجبور شدم جدا شم هم از کسی که دوسش داشتم هم از تمام دوستام خیلی هم جو خونه مون بد بود یعنی مامانم کتکم میزد و بابامم یه بار با چاقو تحدیدم کرد جوری هر میترسیدم بیاد بالا سرم و من رو بکشه! قبل از اونم پدر و مادرم خیلی بهم سخت میگرفتن، مثلا اجازه نداشتم هیچ جا با دوستام برم و خونه یکی دو تا از دوستام اونم چند ماه یه بار تنها جایم که میرفتم خونه مامان… ادامه دیدگاه »
سلام به شما دوست عزیز قابل درک هست که این شرایطی که شما تجربه کرده اید و نوع واکنش های پدر و مادر برای شما با فشار روحی زیادی همراه می باشد هرچند که سبک برخورد آنها با تهدید با چاقو و یا کتک زدن مسیر اشتباهی بوده است اما بخاطر شرایط سنی انها نگران شما هستند چون روابط دوستی در این سن می تواند با آسیب های زیادی همراه شود . در این مسیر بجای قهر و سکوت در احترام نیاز است که بتوانید احساسات خود و نیازهایی که دارید را با پدر و مادر در میان بگذارید و… ادامه دیدگاه »
کسی هست
سلام. ما به صورت شبانه روزی در تمام صفحات سایت مشاورانه، مشاوره ارائه می دهیم. ولی به دلیل حجم زیاد سوال ها در برخ روزهای هفته متاسفانه نمی توانیم سریع پاسخ دهیم. همواره سعی می کنیم در کمتر از یک روز پاسخ تمام عزیز را بدهیم.
تیم مشاوره مشاورانه
..
سلام شما میتونید در همین قسمت سوال هودتونو ارسال کنید.
سلام وقتتون بخیر من ۱۹سالمه و افسردگیم از زمانی شروع شد که پدرو مادرم ۷سال پیش از همدیگه جداشدن و پارسال بود که تنگی نفس شدیدی اومد سراغم که مراجعه کردم به دکتر که قرص بهم دادن که نه تنها بهتر نشدم بلکه بدترم شدم واومدم کارمو با خود درمانی جلو بردم ونتیجه هم داد واقعا خوب شدم ولی بعد چند ماه که امدم سربازی دوباره افسردگی شدیدی اومد سراغم ولی اینبار نمیتونم خودمو درمان کنم اینبار نمیتونم خودمو از ترس و اضطراب و وحشت دور نگه دارم و بدتر از همه حس خوبی نسبت به اعتییاد دارم فک میکنم… ادامه دیدگاه »
سلام به شما
سجاد عزیز لطفا در مورد کارهایی که برای رفع اضطرابتون که قبل از دوره سربازی انجام دادین توضیح بیشتری بدین؟
و نشانه هایی رو که در حال حاضر تجربه می کنید رو شرح بدین؟
آیا فقط به مصرف مواد مخدر فکر می کنید یا اینکه در حال حاضر مصرف هم می کنید؟
سلام.مامان من ی خانوم۴۷ساله اس ک دچار افسردگی شده از خونه خوشش نمیاد هی میگه ک دلش میخواد از اینجا فرار کنه احساس نا امیدی میکنه.ی حالتی مث اضطراب بهش دست میده قبلا دکتر رفته بود گفته بود مشکل از اعصابشه الان بازم همونجور شده دکتر هم نمیره من چیکار کنم؟
سلام به شما مهسا جان
در این مورد نیاز است که شما در احترام و بدون تشخیص گذاری با مادرتان صحبت کنید و ایشان را تشویق کنید تا بتوانند با طی کردن روند درمانی به کمک روان درمان گر شرایط روحی بهتری را تجربه کنند در هرصورت ایشان نیاز به روند درمانی دارند چون در اینجا بیان هر نظری خام می باشد در کنار اینکه تشخیص گذاری بدون روند درمانی سودی ندارد .
بهتر است از ایشان سوال کنید که دلیل مخالفت برای مراجعه چیست تا بتوانید به ایشان کمک کنید .
سلام وقت بخیر من دختری هستم ۱۹ ساله من از بچگی از تمام اطرافیانم ضربه خوردم و کمبود محبت دیدم خانوادم منو در سن چهارده سالگی به اجبار عروس کردن عقل کاملی نداشتم همسرم هم عادت نداشت که محبت کنه چندین بار خیانت کردم هربار بخاطر سادگیم ضربه خوردم ولی باز هم تا یکی بهم محبت میکرد به سمت او کشیده میشدم هربار توبه کردم که دیگه این گناهو تکرار نکنم اما ….الان چند وقته دچار افسردگی شدید شدم عذاب وجدان دارم از خودم متنفرم شما کمکم کنین قدرت نه گفتنم ندارم
سلام به شما
الهام جان همسرتون چند سالشونه؟ در حال حاضر رابطتون با همسرتون چطوره؟
سلام
سلام من دوستی دارم ک افسردگی داره. ۳ سال پیش میخواستن مهاجرت کنن ولی نشده و دوستم از همون موقع افسردگی گرفته و همشم داره بدتر میشه فقط بخاطر اینکه نمیتونه گذشته رو هضم کنه قبول کنه ک نشده. چندین بار بهش گفتم داری نابود میشی با ی مشاور صحبت کن ولی انجام نمیده همش میگه من خوبم مشکلی نیس. تمام فامیلاشونم الان آلمان هستن من چیکار میتونم براش بکنم تو این شرایط چون حرفای منو اصلا قبول نمیکنه و بنظرش غیر منطقی میاد. ممنون میشم پاسخ بدید.
سلام به شما نازنین جان
نگرانی شما برای دوستتان قابل احترام هست اما اگر دوست شما نمی توانند به سازگاری با شرایط فعلی خود برسند نیاز است که حتما به روانشناس مراجعه داشته باشند بهتر است شما ایشان را تشویق به مراجعه به روانشناس کنید چون نیاز است که افکار و احساسات ایشان و شرایط روحی ایشان مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مورد به ایشان کمک کنیم.
شما در این مسیر تنها می توانید به عنوان یک دوست شنونده خوبی باشید بدون قضاوت و یا نصحبت و اینکه ایشان را تشویق به مراجعه به روانشناس کنید.
سلام وقتتون بخیر من۱۶سالمه و بخاطر شکست عشقی دچار افسردگی شدم.من از بچگی به یکی از پسرای فامیلم علاقمند شدم و سعی کردم باهاش ارتباط بر قرار کنم.توی سن ۱۴سالگی من بهش ابراز علاقه کردم و مورد سواستفاده اون قرار گرفتم بعد یک سال اون از من جدا شد و دیگه باهام حرف نزد و منو از واتساپ و اینستا بلاک کرد.الان احساس گناه و بی ارزشی میکنم و دائما گریه میکنم در حدی که سردرد میگیرم و چشمام ورم میکنه خیلی به خودکشی فکر میکنم از خانواده و دوستام دوری میکنم همش گوشه گیرم نسبت به آینده بد بین… ادامه دیدگاه »
سلام به شما
عزیزم این امکان رو داری که توضیح بدی منظورتون از سوء استفاده چیه و رابطتون در چه حدی بوده؟ آیا از نظر جسمی به شما آسیبی وارد کردن؟ و آیا به اجبار با شما رابطه برقرار کردن یا با تمایل خودتون بوده؟
منظورم از سواستفاده، سواستفاده جنسی هست،من علاقع زیادی بهش داشتم ولی اون دوستم نداشت با اینکه میدونستم از یه فرد دیگه ای خوشش میاد باز باهاش رابطه داشتم ،اون میدونست که دوسش دارم و وابستشم برای همین منرو دائم تهدید میکرد که اگه کاری که میگه رو انجام ندم ولم میکنه و میره(اون دوست پسرم بود)
عزیزم در نظر داشته باش که شما تلاش کردین رابطه ای رو حفظ کنید که خوتون از عدم علاقه اون اقا نسبت به خودتون مطمئن بودین و برای نکه داشتنشون سعی کردین تن به خواسته هاشون بدین یعنی شما انتخاب کردین که با برقراری رابطه جنسی ایشون رو در کنار خودتون نکه دارین این تصمیم هرچند اشتباه، یک تصمیم شخصی بوده و این رابطه جنسی با اراده خودتون صورت گرفته و ایشون شما رو به اجبار به محلی برای برقراری رابطه جنسی نبردن و اگر که شما یک نه قاطع می گفتین و انتخاب می کردین که در پاسخ به… ادامه دیدگاه »
سلام وقت شما بخیر من ۲۹ سالمه و ۳ ماه هست که پسرم بدنیا امده بارداری سختی داشتم و اواخر بارداریم تا زمان زایمان حدود ۳ هفته بیمارستان بستری بودم که از لحاظ روحی خیلی بهم فشار اومد قبل از بارداری سر کارمیرفتم تو کارم هم موفق بودم و پیشرفت کرده بودم از وقتی باردار شدم دیگه سر کار نرفتم ،احساسبدی داشتم فکر میکردم وقتی پسرم بدنیا بیاد سرم شلوغ میشه و با خانه داری کنار میام اما با اینکه پسرم رو دوست دارم در طول روزحوصله اش رو ندارم و همش فکر میکنم کاش زمان به گذشته برمیگشت و… ادامه دیدگاه »
سلام شما سپیده جان قابل درک هست که تغییر شرایط فعلی و دشواری های که مراقبت از کودک برای شما در زمان فعلی ایجاد کرده است از نظر روحی شما را بیشتر تحت فشار قرار بدهد . اما این علایمی که بیان می کنید می تواند نشان از افسردگی بعد از زایمان باشد و نیاز است که شما اگاهانه تر در این مسیر پیش بروید. گاهی اوقات یک دلیل آشکار برای افسردگی پس از زایمان وجود دارد، اما نه همیشه. شما ممکن است احساس پریشانی و یا حتی احساس گناه کنید زیرا که شما انتظار دارید از داشتن نوزاد خوشحالی… ادامه دیدگاه »
حدود دو سال هست که افسردگی دارم و روانپزشکچندین بار رفتم و دارو دادن اما چون تاثیری نمیدیدم قطع میکردم و واقعا دیگه توان هندل کردن این حجم از خستگی حال بد رو ندارم و نمیدونم باید چیکار کنم
سلام به شما سپیده جان دارو در کنترل اولیه بیماری می تونه تاثیر خیلی خوبی داشته باشه ولی برای اینکه شما بتونید یک نتیجه مطلوب و پایدار از درمانتون بگیرید نیاز هست که در کنار دارو درمانی به کمک روانشناس روان درمانی بشید تحقیقات بسیار زیادی اثر بخشی همزمان دارو درمانی و روان درمانی رو در اختلالات شدید نشون میدن بنابراین با توجه به اینکه نتیجه رضایت بخشی از دارو درمانی نگرفتین حتما به صورت حضوری به روانشناس ترجیحا روانشناس شناختی مراجعه کنید هرچند که قطع داروهاتون به صورت خودسرانه اصلا راهبرد درستی نبوده و بهتر هستش که مجددا با… ادامه دیدگاه »
سلام.وقت بخیر من دختری ۲۵ ساله م که به علت شکست عشقی دچار افسردگی شدم.داستان زندگی من خیلی پیچیده ست.من و عشقم از بچگی عاشق هم بودیم.عشقمون خیلی پاک بود.قرار ازدواج داشتیم ولی متاسفانه مادرم بعد از چندین بار خاستگاری کردن، بهشون جواب منفی دادن.چون خاستگاری داشتم آشنا و با درآمد بیشتر. حالا عشقم با دوستم که میدونستن ما بهم علاقه داریم، ازدواج کردن(و باید بگم که ایشون هنوز هم منو دوس دارن چون بعد ازدواج شون به من پیام دادن و ابراز پشیمونی کردن ولی من بهشون گفتم بین ما همه چی تموم شده س) . واین درحالی که… ادامه دیدگاه »
سلام به شما عزیزم احساسات شما قابل درکه و شرایطی که در حال تجربه آن هستید کاملا طبیعی هستش. با توجه به مدت زمان و عمق رابطتون میزان فشار روانی که شما متحمل میشید به مراتب می تونه بیشتر هم باشه ولی عزیزم این اتفاق یعنی تجربه شکست عاطفی شما به معنی پایان یافتن زندگی شما نیست. البته اگر که خودتون مراقب سلامت روان خودتون نباشید و برای بهبود حال روحیتون به خودتون کمک نکنید و حتی به کارهایی رو بیارین که بیشتر شما رو درگیر گذشته کنن ممکن است این حالت و احساسات منفی تا سالهای طولانی با شما… ادامه دیدگاه »
سلام من یک دختر ۱۴ ساله هستم.ار خودم خیلی خیلی متنفرم،چون هیچکس بهم توجه نمیکنه،هیچ دوست صمیمی ندارم،یه دوست پسر دارم که حس میکنم داره بهم خیانت میکنه.درسته شاید بگید سنم پایینه و کوچولو باشم ولی نه اینطور نیست.از وقتی که یادم میاد هیچ دوست صمیمی نداشتم.بقیه میگن که ظاهرم مشکل نداره ولی خیلی از خدم متنفرم.شب و روزای زندگیم برعکس شده.شبا بیدارم،به آهنگای غمگین گوش میدم و گریه میکنم،میرم تو گوشی،خانوادم فک میکنن ک ی عالمه دوست دارم ک وقتمو با اونا توی گوشی میگذرونم اما الکی میچرخم.اجازه تنها بیرون رفتن رو ندارم،با دوستای معمولین بیرون نمیرم،کارایی که دوست… ادامه دیدگاه »
سلام به شما سما جان عزیزم دقت کن که تجربه چنین احساساتی در دوران نوجوانی معمولا خیلی رایج هست و کاملا طبیعیه که شما در این رده سنی دچار تجربه غم و اندوه بشین البته رفتار اطرافیان علی الخصوص پدر و مادر نقش مهمی در این شرایط داره و ممکنه گاهی اوقات والدین به دلیل نااگاهی رفتارهایی داشته باشن که سبب بشه حساسیت شما بیشتر بشه و گاهی احساس کنید که درک نمیشید یا دوست داشته نمیشید ولی عزیزم همونطور که عرض کردم چنین احساساتی اقتضای سن شماست و البته دقت کنید که هرچقدر که نیاز هست شما مراقب خودتون… ادامه دیدگاه »
سلام
من ۱۶ سالمه هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم تلاش کردم خودکشی کنم اما نشد
مشکل از اطرافیانم نیست تلاش کردن بهتر بشم اما من فقط دوست دارم تنها باشم هروقت هم که با کسی حرف میزنم بعدش عصبی میشم که چرا دهنمو باز کردم واقعا خسته شدم دیگه نمیتونم تحمل کنم
سلام به شما
عزیزم چه مدت هست که در حال تجربه چنین احساساتی هستین؟
مهمترین مسئله ای که باعث حال بد شما میشه چیه؟
سلام من یه مادرم دخترم ۲۰ سالشه همش آرزوی مرگ میکنه و از خودش متنفر هست و اخلاق خیلی تندی داره امسال تازه دانشگاه قبول شد فکر کردم شاید بهتر بشه ولی بهتر که نشد هیچ بد تر هم شد اگه میشه کمکم کنید چجوری کمکش کنم افسردگی دخترم برطرف بشه
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد نیاز است که شما دخترتان را تشویق به مراجعه به روانشناس کنید چون نیاز است که افسردگی ایشان درمان شود تا بتوانند شرایط بهتری را تجربه کند .
تغییر مکان به تنهایی برای بهبود شرایط روحی کافی نیست پس بهتر است که روند درمانی ایشان طی شود تا بتواند در شرایط روحی بهتر بتواند بجای عصبانیت احساسات و نیازهای خود را بشناسد و به آن در مسیر تعاملی پاسخ بدهد .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۵۸۹۵
با سلام من ۳۳ سال دارم اسمم سحر و حدود ۱۰ سال که افسردگی شدید دارم اخیرا هم افسردگیم حادتر شده به طوریکه ساعتها توی اتاقم به دیوار خیره میشم وبعضی شبها از وحشت اینکه افسردگی من میکشه از خواب میپرم لطفا کمکم کنید.
سلام به شما
سحر جان آیا قبلا برای درمان افسردگیتون اقدام کردین؟ و روند درمانتون چطور بوده؟
با سلام لطفا کمک کنید من نوجوان ۱۵ ساله هستم که متاسفانه افسرده ام تا اینقدر که عزت نفس ندارم بعد بگید چیکار کنم تا از شر همکلاسی های سو استفاده گرم خلاصه شم خوشبختانه با این اوضاع کرونا نمیبینمشون ولی اگر یه وقت ریختشون را دیدم و طوری رفتار میکند انگار چیزی نشده اگر امدند طرف من چیکارشون کنم از بس تنهام مهربونی همینه
سلام به شما
علی جان منظورتون از سوء استفاده همکلاسیاتون چیه عزیزم؟
دقیقا چه رفتارهایی با شما می کنن که احساس می کنید از شما سوء استفاده میشه؟
و چه نقص هایی رو در خودتون احساس می کنید که باعث کاهش عزت نفس شما شده؟
من از بس ادم تنهایم خب زود تحت تاثیر قرار می گیرم اونا میدونند از چه ناراحت میشم میرن خودشون را میزنن به اون راه همچنین از ساده گیم سو استفاده کردند من حتا بهشون پول قرض دادند در کل ادما بی مرامیند الان مدرسه تعطیله مواجعه نمیشه میخوام بگم واکشم چه باشه که یه وقت ریخت بی مرام را میبینم بعد راه هایی بگید که مدام فکر نکنم و تحت تاثیر قرار نگیرم
جریت نه گفتن زیاد ندارم
اینکه می فرمایین ادم تنهایی هستین یعنی چی؟
شرایط خانوادگیتون چطوره؟ شیوه ارتباطتون با دوستانتون چطوره آیا دایره ارتباطیتون با دوستانتون گروهیه یا اینکه معمولا با یک فرد در ارتباط هستید و بعد که احساس ناکامی می کنید با شخص دیکه ای ارتباط برقرار می کنید؟
به نظر خودتون خصوصیات منفی و مثبتی که در رابطه های دوستیتون دارید چیه؟
همینطور راه هایی برای بالا بردن عزت نفس
سلام.ممنون میشم اگه کمکم کنید. من یه دختر ۲۱ ساله هستم.از زمانی که یادم میاد تفکرات و عقاید و رفتارم با دور و بری ها و همسن و سالام فرق داشت.اصلا کلا توی یه دنیای ساده و متفاوت برای خودم سیر میکردم و سعی میکردم تا حد امکان خودمو قاطی بدی های دنیای واقعی نکنم.اصلا مثل دخترای دیگه علاقه ای به مسائل عشقی و اینجور چیزا نداشتم.از آرایش و لباسای نامناسب و قر و فر هم اصلا خوشم نمیومد.هنوزم همینطورم.از ارتباط برقرار کردن با آدما هم خوشم نمیاد.خجالتی نیستم و اگر لازم باشه خیلی خوب از پس خودم بر میام.ولی… ادامه دیدگاه »
سلام به شما
عزیزم شما خودتون نسبت به چنین سبک رفتاری و علایقتون احساس نارضایتی دارین یا اینکه خودتون از این سبک رفتاری لذت می برین و تنها مشکلتون واکنش خانوادتونه؟
من با رفتار و شخصیت خودم مشکلی ندارم.ولی خانواده درک نمیکنن که آدما با هم فرق دارن و همه نمیتونن مثل هم باشن.
با توجه به سنم فکر هم نمیکنم حالا حالاها بتونم مستقل و تنهایی زندگی کنم.نمیدونم چطور میتونم رفتارا و انتظاراشونو تحمل کنم.و اینکه همش سعی میکنن کاری کنن که از خودم بدم بیاد.
لیلی عزیز در درجه اول احساس رضایت شخصی خودتون در اولیت قرار داره یعنی اینکه اگر که شما از این سبک زندگی لذت می برین و این شیوه رو می پسندین بنابراین نباید احساس روزمرگی و نارضایتی کنید. در این شرایط می تونید در کمال احترام با پدر و مادرتون صحبت کنید و بهشون توضیح بدین که از این شرایط راضی هستید و به عنوان یک فرد درون گرا از شیوه زندگیتون لذت می برین. البته عزیزم نیاز هست که شما نکرانی خانوادتون رو درک کنید. در حال حاضر با توجه به اینکه می فرمایین خودتون هم در شرایط روانی… ادامه دیدگاه »