تشخیص اختلال شخصیت با چه روش هایی صورت می گیرد؟ در هر کشور بخشی از جمعیت کشور را افرادی تشکیل می دهند که دارای اختلال شخصیت هستند اختلال شخصیت از همان دوران کودکی به وجود می آید و با شخصیت فرد ترکیب می شود و تا حدودی غیرقابل تحمل می باشد و با اختلالات روانی مانند افسردگی، اسکیزوفرنی و فوبی ها متفاوت می باشد.

اختلال شخصیت تاریخ شروع خاصی ندارد و ممکن است بدون علت خاصی باشد و نمی توان برای آن درمان کاملا قطعی در نظر گرفت.

چه عواملی باعث می شود تا فرد درگیر اختلال شخصیت شود؟

برای این سوال پاسخ قطعی و کاملی وجود ندارد اما بر اساس مطالعات انجام شده اختلال شخصیت به عوامل بسیاری بستگی دارد و به عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و روانشناختی و اجتماعی بستگی دارد و باعث شکل گیری اختلالات شخصیت می شود.

دو عامل ژنتیکی و محیطی نقش مهمی در رشد اختلالات شخصیت دارند و ساختار ژنتیکی در ایجاد شخصیت درونگرایی و برونگرایی نقش تعیین کننده ای دارد و ۵۰ درصد نقش خود را ایفا می کند.

علاوه بر نقش ژن باید وقایع و اتفاقاتی که در دوران اولیه زندگی به وجود آمده است را مورد بررسی قرار داد همچنین وقایعی و اتفاقاتی که مربوط به والدین می شود نقش مهمی در شکل گیری اختلالات شخصیت دارد.

اختلالات شخصیت در بیشتر مواقع به دلیل تجربه ها و اتفاقات تلخی که فرد در زمان کودکی تجربه کرده است به وجود می آید و یا اینکه فرد در آن زمان خود را با کسی که مشکل عصبی و اختلال روانی داشته است همانند می کرده و باعث اختلالات شخصیت او شده است.

شیوه ارتباطی والدین با کودک بسیار مهم است و به اختلال شخصیت رابطه ای بسیار نزدیک دارد اگر والدین برای فرزند خود وقت بگذارند و به نیازهای او به خوبی پاسخ دهند و هنگامی که کودک دچار خشم و عصبانیت و ترس و ناامیدی می شود به گونه ای آرام با او رفتار کنند و واکنش صحیحی داشته باشند در این صورت کودک یاد می گیرد به دیگران اعتماد کند و به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند.

وقتی کودک یاد بگیرد که به دیگران اعتماد داشته باشد در بزرگسالی و در دوران جوانی به افراد مهم زندگی خود اعتماد خواهد کرد و جهان را جایگاه درست و امن می بیند و می تواند زندگی سالمی در کنار عزیزانش تجربه کند.

ارتیاط والدین با کودکان

اما اگر والدین نتوانند با کودک خود رابطه دوستانه برقرار کنند و آنچه که کودک گفت بر خلاف آن پیش بروند در این صورت کودک به آن ها اعتماد نخواهد کرد و به فردی شدیدا دفاعی، بی احساس، بدبین و پرخاشگر تبدیل خواهد شد و به او احساس عدم امنیت و عدم اعتماد به جهان پیرامون دست خواهد داد.

فردی که دچار اختلال شخصیت می شود قادر نخواهد بود احساسات  و هیجانات خود را کنترل کند و نمی توانند خودش را آرام کند و اعتماد کردن به دیگران بسیار برایش سخت خواهد بود.

اعتماد کردن به دیگران و داشتن حس خوب در همان دوران کودکی شکل می گیرد زمانی که شحصیت فرد تشکیل شد و مغز در حال رشد می باشد و این هنگام بسیار برای اعتماد سازی مهم می باشد.

فرد با ارتباط درستی با دیگران داشته باشد و الگوی ارتباطی او بسیار مهم می یاشد و تاثیر عمیقی در دوران اولیه زندگی او می گذارد اگر فرد در دوران کودکی ارتباطش با دیگران خوب نباشد در بزرگسالی نخواهد توانست رابطه و احساس ایمنی با دیگران داشته باشد و فرد در این دوران مانند دوران کودکی گوشه گیر می شود و احساس خشم و ترس را از خود نشان می دهد.

احساسات و عکس العمل او ناخودآگاه خواهد بود چون مغز او به بروز چنین واکنش هایی عادت کرده است و اگر فرد نسبت به دیگران احساس امنیت کند به خوبی و بر حسب شرایط می تواند عکس العمل درستی نشان دهد.

تست روانشناسي جنسيتي آیا نیاز به ازدواج دارید

ویژگی های اصلی اختلال شخصیت

افرادی که اختلال شخصیت دارند ممکن است از نظر آن ها فرد انتخابی آنها فردی خود شیفته، وابسته و یا وسواسی باشد و ممکن است خود فرد درگیر این ویژگی ها باشد و در ادامه ویژگی های دیگری را ذکر می کنیم.

از نظر مشاور رفتار ها و واکنش های فرد نسبت به دیگران و جمع به صورت زیر خواهد بود.

  • رفتار او متفاوت از رفتار مردم عادی می باشد.
  • تجربه فرد از دنیای اطرافش، ابراز عواطف و رفتار او غیر قابل انعطاف و کلیشه ای می باشد.
  • الگوی نامناسبی در رفتار فرد وجود دارد که نشان می دهد آن فرد دچار اختلالات شخصیتی می باشد و اختلال او از طرز تفکر، ابراز عواطف، روابط بین فردی و خود کنترلی فرد مشخص می شود.
  • شخصیتی خشک و غیر انعطاف دارند.
  • به خاطر غیرانعطاف پذیر بودن در وضعیت فردی و اجتماعی آن ها هیچ تغییری ایجاد نمی شود و نمی تواند فرد در موقعیت های مختلف واکنش صحیح و درستی از خود نشان دهد.

اختلال شخصیت

فردی که دچار اختلالات شخصیت می شود به خاطر رفتار نامناسب خود مشکلاتی برای او به وجود می آید که در زیر ذکر شده است.

  • آسیب های شدید و وخیمی در روان
  • اختلال عملکرد در روابط اجتماعی و موقعیت های شغلی
  • ایجاد تعارض و درگیری با دیگران
  • استرس

این افراد واکنش ها و رفتار های خود را طبیعی و عادی می دانند و نسبت به تغییر مقاومت می کنند و تمایلی ندارند تا رفتار خود را عوض کنند.