آیا از جنگ و دعوای مدام و همیشگی خسته شده اید؟ آیا جدیدا حس می کنید که ارتباط شما در ورطه ی نابودی است؟ ممکن است با خودتان بگویید چطور شد که کار به اینجا کشید.
در شرایط بدتر، اگر مسائل و مشکلات تم روزانه ی زندگی شما شده است این به آن معنی است که هر دوی شما واقعا با هم نیستید و ارتباط صحیح ندارید.
هر رابطه ی بلند مدتی بین اوقات بد و خوب در نوسان است. و این کاملا نرمال است. اما رابطه ای که پایدار است و مدت زمان زیادی دوام می آورد، رابطه ای است که در آن هر دو فرد به اندازه کافی به فرد دیگر در مشکلات و اوقات سخت اهمیت می دهد و یاری کننده است.
ارتباط نیازمند نگهداری و محافظت است تا در یک شرایط سالم حفظ شود.
در اینجا نکاتی آورده شده اند که کمک می کنند بدانید چگونه می توان یک ارتباط را نجات داد و اگر احساس رضایت از رابطه ندارید چگونه می توان خوشی و شادی را به رابطه برگرداند.
قدم اول:
اولین گام این است که یک زمان را به خودتان اختصاص دهید. به پیاده روی بروید یا نه با یک زیر انداز به پارک بروید و از آفتاب لذت ببرید و از خودتان بخواهید تا با خودتان با ملایمت رفتار کنید.
این بخش مقداری سخت است. نیاز است تا به صورت بی رحمانه ای با خود صادق باشید. آیا تنش در شما ایجاد می شود بخاطر اینکه سعی می کنید فاصله بگیرید؟
یا نه این تنش به این خاطر است که شما عادات بدی دارید و الان این عادات بد برای رابطه ی شما مشکل ساز شده است؟
گاهی دانستن و حل مشکلات آسان است، اما گاهی نیاز است تا عمیقا مسائل را بشکافیم و بررسی کنیم و به هسته مساله برسیم تا بتوانیم آن را حل کنیم.
قدم دوم:
گام دوم این است که اطمینان حاصل کنید که هر دوی شما چنین حسی دارید. هیچ فایده ای ندارد اگر تلاشتان را بکنید و سنگ تمام بگذارید در حالیکه همسر شما نخواهد در این ارتباط باقی بماند.
شما نیاز دارید تا در ابتدا یک مکالمه روشن و باز داشته باشید تا بدانید که این خواسته ی هر دو شما است که رابطه را برگردانید یا نه.
اغلب افراد زمانی که با هم مکالمه و بحث می کنند متوجه می شوند که هر دو واقعا میخواهند که در کنار هم باقی بمانند و این روند بهبود را تسریع می بخشد.
زمانی که رفتار شما نسبت به همدیگر هیچ احساسی را نشان نمی دهد اما نسبت به هم هنوز اهمیت نشان می دهید، در چنین شرایطی احساس عدم علاقه و عشق آسان است.
این خود باعث ایجاد تنفر و عدم علاقه و پاسخ منفی شده و به مرور این چرخه تداوم پیدا کرده و قوی تر می شود.
بعد از اینکه مطمئن شدید هر دو خواهان ماندن در ارتباط هستید، توصیه های زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:
۱٫ ارتباط چشمی برقرار کنید.
هرگز قدرت ارتباط چشمی را در هنگام صحبت با همسر خود دست کم نگیرید. در عصر مزاحمت های تکنولوژیکی، بسیاری از ما زمان زیادی را برای نگاه کردن به گوشی موبایل خود صرف می کنیم و به اندازه کافی به چشمان عشق خود نگاه نمی کنیم.
اگر قرار است مطلبی را بگویید، ارتباط چشمی تان را با او حفظ کنید. این باعث می شود حرف های شما بیشتر در خاطرش بماند و مفهوم مد نظر شما را عمیقا متوجه شود.
۲٫ همانگونه که احساس می کنید، صحبت کنید.
آسان ترین راه برای اینکه فردی را مجبور به حالت دفاعی کنیم، این است که به شیوه انتقادی صحبت کنیم و آنها را نقد کنیم. بنابراین اگر همسر شما برای شام دیر کرده است، بجای مواخذه او برای این کار با یک جمله مانند “تو همیشه دیر میکنی”،
” نه من همیشه هم دیر نمیکنم این عادلانه نیست” سعی کنید این تاکتیک را به کار ببرید:” زمانی که دیر می کنی من واقعا ناراحت می شوم چون باعث می شود حس کنم تو بمن توجه نمی کنی”.
به این شیوه دیگر شما پرخاشگر نیستید. در عوض، شما آن چیزی را به او می گویید که واقعا احساس می کنید.
۳٫ گوش فرا دهید و همدلی ایجاد کنید.
قبل از این که بخواهید با عجله جواب بدهید اجازه بدهید فرد مقابل حرفهایش را به طور کامل بزند و بگذارید حرفهایش تمام شوند.
اغلب مکالمات ما شامل منتظر ماندن برای تمام شدن حرفهای فرد مقابل است تا بتوانیم انچه را که میخواهیم بگوییم. ما در گوش دادن خیلی هم خوب نیستیم.
اما تلاش کنید که یاد بگیرید شنونده های خوبی باشید. به مرور خواهید فهمید که چقدر به شما کمک می کند تا درک کنید و دیگر مثل قبل زود از کوره در نمی روید. قبل از این که سر نقطه نظر شما بحث کنید، سعی کنید مسائل را از دید فرد مقابل ببینید.
سلام،محمد هستم یه فرد که تازه ۳۰سالم شروع شده.۶سال هست ازدواج کردم،الان نزدیک به یک سال هست که همسرم بهم خیانت کرده،ولی چمن من هم زندگی وهم همسرم دوست داشتم بهش گفتم دوتایی مشکل حل کنیم و زندگی ادامه بدیم،که مثل اینکه نشد زندگیم دیگه مثل قبل نشد تا اینکه چند هفته پیش که دوباره سر صحبت با همسرم باز شد،گفت از این زندگی راضی نیست و میخواد که جدا بشیم،میشه راهنماییم کنین.تشکر
سلام به شما دوست عزیز احساسات شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید که در مورد موضوع خیانت نیاز است که خود فرد از رفتاری که داشته است پشیمان باشد و بخواهد برای بازسازی مشکلات زندگی مشترک گامی بردارد و در کنار این موراد دقت کنید که زندگی مشترک یک مسیر دو طرفه می باشد که نیاز است هر دو فرد برای ادامه این مسیر باهم همراه باشند و اگر یکی از طرفین تمایلی به ادامه مسیر نداشته باشد مشکلات افزایش می یابد . بهتر است در این مسیر با همسرتان صحبت کنید و قبل از تصمیم گیری برای… بیشتر بخوانید
ممنون از جوابتون.
با هم صحبت میکنیم واون اوایل هر دو میخواستیم که زندگیمون درست کنیم،ولی خوب من یکم شکاک شدم وانتظار داشتم زودتر زندگیم درست بشه و با همدیگه خوب باشیم،تا اینکه چند مدت پیش همسرم بعد از اینکه چند جلسه پیش مشاور رفت به این نتیجه رسیده که اصلا من مرد ایدالش نمیتونم باشم و خوشی هایی که میخواد نمیتونه در کنار من داشته باشه،علاوه بر اینکه هنوز همدیگه دوست داریم،ولی کلا داریم بحث میکنیم که چطور حلش کنیم
برای بازسازی خیانت هردوی شما نیاز به زمان و درک شرایط فرد مقابل دارید و اینکه شما بخواهید مداوم همسرتان را چک کنید و یا ایشان بخواهند رفتارهای شک برانگیز بدون توضیح داشته باشند می تواند شرایط را برای هردوی شما سخت کند در مسیر بازسازی نیاز است که دلایلی که باعث رخ دادن خیانت شده است شناسایی و به کمک هردو وج برطرف شود و در کنار آن به یکدیگر فرصت بازسازی داده شود . در کنار این موارد بهتر است پروسه زوج درمانی با حضور هردوی شما صورت گیرد در کنار اینکه دقت کنید به دنبال مقصر بودن… بیشتر بخوانید
درسته دقیقا الان به همین نقطه رسیدیم چون من احساس میکنم که همسرم رفتار شک برانگیز بدون توضیح داره،واز اون طرف من همش دنبال این هستم که چک کنم داره چیکار میکنه،و همین همش باعث بحث دعوا وقهر شده،البته همسر بعد اون اتفاق چند باری پیش مشاور رفت،که بهش گفت ۳ماه باید از هم دور باشیم تا ببینیم همدیگه دوست داریم یانه،که من بخاطر اینکه اینجا محل کوچیکیه و وجهه بدی داره قبول نکردم،وچون هر دو نفرمون شاغل هستیم،نشد که دو نفری پیش مشاور بریم،هر چند تو شهرستان ما فکر نکنم کسی مشاور زوج درمانی داشته باشه اصلا،
در این مسیر می توانید از مشاوره تلفنی برای زوج درمانی استفاده کنید تا نگرانی های هردوی شما کاهش یابد و دقت داشته باشید که برای بازسازی نیاز به همکاری هردوی شما می باشد تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۵۸۹۵
یکم بیشتر توضیح میدید در مورد طریقه ارتباط با مشاور
لطفا صبر داشته باشید .
در چه زمنیه ای توضیح بهتر می خواهید
چشم صبر میکنیم،طریقه ارتباط با مرکزتون
موفق باشید
من وحید هستم ۳۴ ساله مدتیه از خانم خودم توافقی جدا شدم مقصر جدایی من بودم بهش خیانت کردم ولی ازش خواستم تکرا نخواهد شد اما اون فرصت رو بهم نداد و رفت الان سه ماهی میشه که نیست چندین بار جلو رفتم با مادرش خواستم صحبت کنم ولی روی خوش نشونم ندادن با خودشم صحبت ک ولی اصلا بهم حرف خاصی نزد نمیتونم فراموشش کنم دوسش دارم عاشقش هستم اما واقعا موندم دیگه که باید چه کاری انجام بدم لطفا کمکم کنید اگر امکان داره که باید چیکار کنم واقعا الان سه ماه فرصت کمی نیس اما نتونستم فراپوشش… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز در این مورد دقت کنید که خیانتی که رخ داده شده است باعث ایجاد دیدگاه و احساساتی می تواند رد همسرتان شده باشد که ادامه زندگی مشترک را برای ایشان دشوار کرده باشد در این مسیر بهتر است با خود ایشان صحبت کنید و بیان کنید که مایل به بازگشت به زندگی مشترک می باشید و به ایشان نیز فرصت فکر کردن بدهید تا بر اساس افکار و احساسات خودشان تصمیم گیری داشته باشند . برای بازگشت به زندگی مشترک نیاز به تمایل هردوی شما می باشد و نمی توان اجباری در این مورد… بیشتر بخوانید
درود برشما .بله بسیار درست میفرمایید اما رفتم و باهاش صحبت کردم اما دست رد زد به سینم و حتی به برادرش گف که من اومدم و باهاش حرف زدم و از من حواستن که دیگه نزدیکش نشم . میخام برم با پدرشون صحبت کنم و بگم که ار اشتباهم پشیمونم بگم که دوسش دارم و واقعا شرمندم ایا از این طریق اونا میتونن باهاش صحبت کنن که متقاعد بشه و یک فرصت دیگه بهم بده
دوشت عزیز شما می توانید تلاش خود را انجام بدهید اما دقت کنید که در این مسیر به نظر می رسد که همسر شما تجربه و احساسات خوشایندی نداشته اند که مایل به بازسازی زندگی مشترک نمی باشند اما شما می توانید تلاش خود را انجام بدهید و از آنها بخواهید که با ایشان صحبت کنند و شما نیز بیان کنید که قبل از بازگشت به زندگی مشترک دوره مشاوره را طی خواهید کرد و این مسیر تحت نظر روانشناس ادامه پیدا می کند تا ایشان شاید بتوانند اعتماد بیشتری به بازسازی مسیر و بیان صحبت های هردو طرف قبل… بیشتر بخوانید
سلام خسته نباشی.من وشوهرم ۴ ساله ازدواج کردیم.شوهرم دوست نداره با فامیل من رفت وآمد کنه وخیلی محدود در ارتباطیم.الان هم بعد این مدت شوهرم میگه درصورتی بچه داربشیم که مادر من و فامیل برای بعد زایمان و کمک بهم حضور نداشته باشن.وخودش کمک میکنه.منم یه دونه دختر هستم و نمیتونم این کارا درحق خودت ومادرم انجام بدم.وقتی هم مخالفت کردم گفت اصلا بچه نمیخام و بعدشم میگه اصلا انتخاب من اشتباه بوده.چیکارکنم چی بگم .واقعا خسته شدم
سلام روزتون بخیر، من ۳۱ سالمه و ۴ سال پیش با آقایی آشنا شدم که در حوزه کاری خودشون کمی معروف هستن و شهرتی دارن. حدود یکسال رابطه ای که داشتیم در حد چت و دیدار فقط در محل کار ایشون بود حدود ۱۰ دقیقه مثلا. با اصرار من برای جدی تر شدن رابطه و دیدارهای بیشتر، ایشون مخالفت کردن و اظهار داشتن که در اون زمان نمیخوان و نمیتونن و من هم به رابطه پایان دادم اما بعد از مدتی متوجه شدم ایشون در شبکه های اجتماعی همچنان پیگیر من و کارهای که انجام میدم هستن و حدود دو… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز رابطه در دنیای مجازی یک رابطه خیالی و رویایی می باشد و باعث می شود که شما بر اساس احساسی که خودتان دارید در مورد فرد مقابل نیز فکر کنید . یک رابطه نیاز به شناخت در دنیای واقعی ، بیان هدف ، توقعات و… دارد تا هریک از شما بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید . ۱٫ دلیل این آقا برای بیرون قرار ملاقات نگذاشتن چیست؟ ۲٫ معیارهای شما برای انتخاب این فرد چه مواردی می باشد؟ ۳٫ هدف هریک از شما از ایجاد این رابطه چیست و در مورد آن صحبت کرده… بیشتر بخوانید
هیچ وقت دلیل اینکه چرا با من بیرون نمیان رو بیان نکردن و فقط تنها چیزی که میگن این هست : من خیلی بیرون نمیرم عزیزم. معیارهایی که باعث شد من از ایشون خوشم بیاد اینه که ایشون خیلی مهربون هستن،تیپ و ظاهرشون هم دقیقا همونی هست که من همیشه دوست داشتم و در برخورد اولمون ایشون توجهی که به من نشون دادن و قبلا هیچ وقت تجربه نکرده بودم. هدف من ایجاد یه رابطه دوستی خیلی قوی و صمیمی هست که باعث بشه همدیگه رو بهتر بشناسیم، میخوام رابطه مونو ببریم جلو.نمیگم ازدواج فعلا ولی دلم میخواد تو زندگیم… بیشتر بخوانید
دوست عزز احساسات شما قابل درک می باشد اما شما ۴ سال خودتان را در یک رابطه بدون هدف و نامشخص نگهداشته اید که می تواند آسیب زا باشد رفتن شما به خانه ایشان توصیه نمی شود و اینکه ایشان در محیط بیرون قرار نمی گیرند و ۴ سال نتوانسته اند رابطه خود را به سمت هدف خاصی مدیریت کنند موضوعاتی می باشد که از اهمیت برخوردار می باشد و نیاز است که شما به آن توجه داشته باشید و می تواند نشان دهنده بعد شخصیتی ایشان باشد که از اهمیت زیادی برخوردار می باشد .
پیشنهاد شما الان به من چی هست در این موقعیت؟ چجوری باید باهاشون رفتار کنم که درست باشه، چجوری بیان کنم که خواستار ارتباط بیشتر ولی متعارف هستم. اصرار کنم به قرار بیرون؟من حتی نمیدونم ازش سوال بکنم علت برگشتشو یا نه و اینکه هدفش چی هست. علت اینکه چرا بیرون نمیاد و دقیق ازش بخوام بهم توضیح بده؟ چون هر وقت هم که ازش میخوام یکم از خودش بهم بگه، میگن من خیلی کم حرف هستم ، حالا دیدمت حضوری بهت میگم. بعضی وقتهام حس میکنم خیلی تو خودش هست و درگیری ذهنی شدیدی داره که ازش میپرسم به… بیشتر بخوانید
دوست زعیز نیاز است که شما از ایشان سوال کنید که هدفشان از این رابطه چیست و چه روندی را مد نظر دارند و خودتان نیز هدفتان و روند آشنایی مد نظرتان را به ایشان بیان کنید تا بتوانید نتیجه گیری داشته باشید و در صورتی که نمی توانید هدف و مسیر مشترکی داشته باشید نیاز است که شما نیز این حقیقت موجود را بپذیرید و از ادامه دادن این رابطه با یک شناخت ناقص در دنیای مجازی خوداری کنید تا از وابستگی شما با شناخت ناقص جلوگیری شود و بتوانید یک ارتباط با هدف بهتر را تجربه کنید .
مرسی از راهنماییتون. خیلی کمک کردین ممنون ازتون
امیدوارم به نتیجه خوبی برسم
سلام رابطه به هم خورده ما بعد ۷سال جدایی از سه ماه پیش با پیغام دوستم به من دوباره شروع شد هم سن هستیم (۴۲ )همسایه بودیم و با اطلاع خانواده باهم دوست شده بودیم . قصدش ازدواج بود و از دبیرستان به من علاقمند بود،رابطه با احساسی داشتیم ولی بعدیکسال ودوماه سر دخالت های بیخودی دوستاش و تعصبات بی دلیلش روی اونا وخامی هردوی ما اختلافاتمون شروع شد و با افزایش دلار ونرخ ها وازدواج دوستش از هزینه های ازدواج ترسید و بهم گفت منم گفتم دلیلی برای ترس نیست ساده هم میشه برگزار کرد . ولی باخودش درگیر… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز با توجه به اینکه شما بیان کردید در دوران مدرسه به احتمال زیاد سن را بجای ۲۴ ، ۴۲ تایپ کرده اید و ما بر این مبنا صحبت می کنیم که زمان شروع رابطه شما در سن ۱۷ سالگی در اوج نوجوانی صورت گرفته است که در آن سن هردوی شما تصمیماتتان بیشتر بر پایه هیجان بوده است و خیالپردازی هایی که این مدت برای خود داشته اید باعث بزرگنمایی رابطه و تاثیر بر روحیات شما شده است . علایمی که از شرایط روحی خود بیان می کنید نیاز به مراجعه حضوری دارد تا… بیشتر بخوانید
باسلام خیر درست تایپ کردم ۴۲ سالمون هست و اینکه تمام جزییات رو برای اینکه راهنماییم کنید نوشتم . یکبار دوستی داشتم که در رشته روانشناسی تحصیل می کرد و ایمیل داد تا مکاتبه ای مشاوره بشم و اون مشاور به من گفت از بی عرضگی خودم بوده و خاطره جالبی از مشاوره ندارم سایت شما رو اتفاقی وقتی گوگل می کردم دیدم و و با جوابهایی که به بقیه داده بودید دلگرم شدم .من توضیح دادم که از ابتدا به من گفت درمورد ازدواج تصمیمی الان نداره و موندم بیندعقل واحساسم اونم همینطور .معیارهای من براساس شناخت سالها خانواده… بیشتر بخوانید
مرسی از پاسخ های روشنتون . دقت کنید که شما ۷ سال پیش از بر اساس شرایطی که ایشان داشته اند تصمیم گیری کرده اید و ای تصمیم گیری با توجه به اینکه شما هدف ازدواج از این رابطه داشته صحیح بوده است و ایشان نیز در صورتی که هدف خاصی از رابطه با شما دارند نیاز است که با شناخت دیدگاهای شما آن را عنوان کنند . با توحه به توضیخات شما در مورد ایشان ممکن است به دلیل مسئولیت هایی که برعهده دارند نیازهای خو را نادیده بگیرند . در این مورد بهتر است شما در احترام با… بیشتر بخوانید
مرسی از زمانتون وپاسخی که دادید ولی عرض کردم من یکبار تمام کننده بودم تلاش کرده به شیوه خودش درست کنه همون موقع ومن نمی دونم چرا هی بدتر شد و الان از من می ترسه ازاینکه نمونم و اول باید اعتماد کنه که بعد ۷سال انتخاب دیگه ای ندارم و فقط انتخابم اونه و صحبت ما نتبجه ش معلومه وجوابش . برای همین گفتم مشاوره لازم دارم اینکه صحبت کنی ورابطه روشن باشه مشخصه .عرض کردم می خوام تلاش کنم براش و سهم خودم رو جبران کنم چطور رابطه ای رو که خودم تموم کردم درست کنم؟ اگر نیاز… بیشتر بخوانید
دوست عزیز شما اگر نهایت تلاش خود را کنید اما ایشان مایل به ازدواج نباشند در این مسیر کمکی نمی شود و نیاز است که هردوی شما به صورت حضوری مشاوره دریافت کنید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید . تا زمانی که ما دلایل ایشان را برای کناره گیری از ازدواج ندانیم نمی توانیم در این زمینه کمک دقیقی کنیم . شما می توانید قسمت خود را زمانی جبران کنید که ایشان نیز بخواهند در این مسیر گام بردارند در غیر این صورت یک تلاش یک طرفه می باشد که می تواند مدت زمان طولانی باز شما را… بیشتر بخوانید
مرسی از پاسخ شما وباز مرسی از زمانتون.
اول قصد دارم رابطه درست بشه چون ازدواج مرحله بعدیه و ایشون هم ارتباط رو به میل خودش و با پیغام خودش شروع کرده وادامه میده . مشکل تو رفتار ما باهم بعد از ۷سال بدون هم بودن و درنهایت علاقه ایه که هنوز هست وعرض کردم اطرافیان هنوز درما می بینن و عنوان می کنن یعنی احساس من تنها از این رابطه نیست . زیر این مقاله پیغام گذاشتم چون دررابطه با درست کردن رابطه بهم خورده بود . مرسی.
امیدوارم بتوانید با مدیریت بهتر و کنترل خشم های خودتان و صحبت و تعامل موثر نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
برای بهبود رابطه نیز نیاز به تعامل می باشد و بدون تعامل نمی توان نتیجه گیری داشت .
سلام زنی ۳۰ ساله هستم که ۱۰ ساله ازدواج کردم و یه پسر ۵ ساله دارم پارسال دی ماه ما یک دورهمی فامیلی داشتیم دختر عمم و همسرش من و همسرم و دختر عموم که تازه جدا شده بود اونشب ما مشروبات الکلی استفاده کردیم و شب خوابیدیم همسرم همینجوری که تو بغل من بود یهو دیدم منو ترک کرد و رفت سمت دختر عموم و بعد از پنج دقیقه برگشت سر جاش من از فرداش بهش کارشو گفتمو دیگه کاری نداشتم باهاش و بهش گفتم که جبران میکنم و منم با یه پسری که همکارم بود آشنا شدم و… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز در این مورد نیاز می باشد که شما دقت کنید در آن زمان همسر شما رفتار طبیعی بخاطر مشروبات الکی نداشته اند و حتی اگر در حالت طبیعی نیز این رفتار را انجام داده باشند خیانت متقابل شما کمک یبه بهبود زندگی مشترکتان نمی کند و این تنها یک سرپوش برای خیانت شما می باشد . ۱٫ همسرتان چند سال دارند؟ ۲٫ از آن زمان تا کنون همسرتان رفتاری مبنی بر خیانت داشته اند؟ ۳٫ دلیل شما برای ادامه این زندگی چیست؟ ۴٫ رابطه عاطفی و جنسی شما چگونه می باشد؟گ ۵٫ به صورت… بیشتر بخوانید
۳۴سال دارند.نه دیگه خیانتی ندیدم من خودم میدونم خیلی خیلی بد کردم نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم من هم همسرمو و هم فرزندمو دوست دارم اون موقع من واقعا نمیفهمیدم ولی الان زندگیمو واقعا دارم از دست میدم خواهش میکنم کمکم کنید راه جلوی پام بذارید التماستون میکنم
بهتر است در این مورد با همسرتان در آرامش صحبت کنید و بیان کنید که از رفتار خود پشیمان هستید و برای بازسازی اعتماد از ایشان فرصتی مجدد بخواهید و در این مورد بهتر است از ایشان بخواهید قبل از تصمیم گیری برای جدایی یک دوره مشاوره را تجربه کنید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۳۰۴
خیلی ازش خواستم که یه فرصت دوباره بهم بده ولی قبول نمیکنه میگه دیگه هیچ حسی بهت ندارم و هر موقع میبینمت حالم ازت بهم میخوره
با توجه به این تصمیم گیری بهتر است سعی کنید به ایشان زمان بدهید و خودتان نی زمشاوره حمایتی دریافت کنید تا بتوانید در این مسیر تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۹۰
مشاوره حضوری هم دارین
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
سلام . پسری ۲۸ ساله هستم دو ساله ازدواج کردم از وقتی زندگی مشترک را زیر یک سقف شروع کردیم خانومم هی گوشی منو چک میکرد کارهای خونه را انجام نمیداد شب ک میخوابید ۱۲ ظهر بیدار میشدن میرفتن دانشگاه عصر هم از دانشگاه مستقیم میرفت خونه پدرش نا گفته خونه ی اونا زمین نمی نشست کارهای خونه ی اونا رو انجام میداد ولی تو خونه خودمون حال نداشت ی لیوان آب بیاره همش دنبال بهونه بود چند بار بهش گفتم با این رفتارت منو دلسرد میکنی از زندگی و گوش نکرد این موضوع ادامه پیدا کرد من قبل از… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز دقت کنید که بهتر بود قبل از ازدواج در مورد وظایف و دیدگاهایتان در مورد زندگی مشترک بیشتر با یکدیگر صحبت می کردید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید . در مورد شرایط فعلی زندگیتان آیا شما هنوز مایل به ادامه زندگی مشترک می باشید؟ ۲٫٫ آیا خودتان با همسرتان صحبت کرده اید؟ ۳٫ رابطه شما با این خانم مربوط به قبل از آشنایی با همسرتان بوده است؟ ۴٫ از نظر ایشان وجود این عکس و پیام ها در گوشی شما به چه معنایی می باشد و طرز برخورد ایشان بعد از دیدن… بیشتر بخوانید
سلام.دختری هستم ۲۷ ساله که حدود ۲ سال پیش با یه پسر آشنا شدم ایشون الان ۳۴ ساله شونه، ما از طریق گروههای تلگرامی با هم آشنا شدیم من اون زمان خیلی راحت بودم با پسرا چت میکردم حتی با پسرخاله خود اون پسر هم چت کردم که بعدش این آقا اومدنو باهم آشنا شدیمو عکس فرستادیم و قرار گذاشتیم و کم کم بهم علاقه پیدا کردیم و قول و قرار ازدواج گذاشتیم ولی پسره گفت ۲ سال باید صبر کنی که امتحانت کنم ببینم رعایت میکنی و با پسرا حرف نزنی و اینا منم بخاطر جلب اعتمادش تلگرامو واتساپو… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که اینگونه رفتارها با ازدواج کردن درست نمی شوند و نیاز است که ایشان به روان درمانگر مراجعه کنند دقت کنید که ممکن است ایشان اختلال شخصیت پارانوئید داشته باشند این افراد روابط اجتماعی محدودی دارند ، با شک و سوء ظن با افراد نزدیک و دیگران برخورد می کنند، مداوم افراد را چک می کنند و…و زندگی کردن با این افراد بسیار سخت و دشوار می باشد و شما نمی توانید تغییری در رفتارهای ایشان ایجاد کنید حتی با ازدواج سختگیری و… بیشتر بخوانید
مشکل اینجاس ما تو یه شهرستان کوچیکیم و اگر جدا بشیم مشکلات دیگه ب وجود میاد در ضمن ما با هم رابطه داشتیم البته نه در حد زنو شوهری و من هنوز باکره م در ضمن انواع عکسم دست این آقاس و این جدایی رو مشکل کرده برام،و اگر بخوام جدا شمو با وجود خواستگارای خوب و زیاد ازدواج کنم احساس میکنم به اون شخص خیانت شده و از طرفی خونوادمم به شدت میخوان که ازدواج کنم بعد از اون قهر ما دوباره آشتی کردیم ولی دوباره دیشب من با وجود سختی کارم و خستگیم گفتم دوس دارم استراحت کنم… بیشتر بخوانید
با سلام مجدد خدمت شما احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که به علت همین ترس های شما ایشان فکر می کنند که می توانند شما را تهدید کنند بهتر است سعی کنید به این رابه خاتمه بدهید اگر فکر می کنید ایشان به درستی شما را درک نمی کنند و رابه سازنده ای ندارید و در کنار آن بعد از مدتی برای زندگیتان برنامه ریزی کنید و در صورتی که فرد مناسبی وجود داشت ازدواج کنید . بهتر است در احترام این رابطه تمام شود و همچنین از ایشان درخواست کنید که عکساهایی که… بیشتر بخوانید
سلام من دیشب دیدگاهم نوشتم اما جواب ندادید و ثبت نشده.
سلام لطفا دوباره ارسال کنید ثبت نشده
سلام من با خانمم ۱۲ ساله که ازدواج کردم و یه پسر ۴/۵ ساله دارم تا پارسال زندگی خوبی داشتیم که نمیدونم چطور شد که یه دعوا کوچیک معمولی یک سال به درازا کشید در طول این یک سال بر خلاف قبل من کوتاه اومدم تا جایی که تونستم واسه حفظ زندگیم ولی متاسفانه خانمم هیچ تلاشی نمیکنه و فقط تاکید داره که من خسته شدم و باید از هم جدا بشیم راستش من قبلا به خاطر مشغله کاریم و کلا شخصیتی خودم از ابراز علاقه زبانی به همسرم کوتاهی کردم ولی کلا آدم متعهد و پایبندی به خانوادهم هستم… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز احساسات شما قابل درک می باشد اما بهتر است در اول دقت کنید که مشکلاتتان را در بین خودتان و با کمک مشاور مجرب برطرف کنید تا اینگونه مشکلات رخ ندهد گاه با دخالت خانواده ها و گاه به علت اینکه فرد فکر می کند دیگران او را مقصر می دانند و سعی می کند با رفتارهای این دیدگاه را عوض کند مشکلات بیشتر می شود. بهتر است در اول آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید با همسرتان بدون حضور دیگران و حرفی از دیگران ( مثلا دیدی باباتم همینو گفت) و… بیشتر بخوانید
ممنون از راهنماییتون ولی ایشون یه جورایی نمیخواد اصلا حرفی رو بپذیره و فقط بحث سالهای گذشته زندگی رو وسط میکشه و میگه من از فلان رفتارت دیگه خسته شدم ودیگه نمیخوام ادامه بدم ونمیخوام فرصتی رو هم بدم واسه اصلاح زندگی یه جورایی فکر میکنم رفتاراش از سر یه بیماری مثل افسردگی هست
با سلام خدمت شما دوست عزیز به نظر می رسد ناراحتی های ایشان برای مدت زیادی برطرف نشده است و ممکن است اگر علایم افسردگی نیز داشته باشید دست از تلاش برداشته باشند و سعی کنند با کنار گیری صورت مسئله را که باعث می شود آرامش روحیشان بیشتر بهم بریزد را پاک کنند . بهتر است اگر علایم افسردگی از جمله کناره گیری، گریه ، بی انگیزگی، پرخوابی یا کم خوابی، تغییرات در میزان غذا پرخوری یا کم خوری و… را مشاهده می کنید سعی کنید زمانی که فکر می کنید حال روحی بهتری دارند از ایشان بخواهید به… بیشتر بخوانید