عدم آشنایی با مهمترین مشکلات خانوادگی سبب آسیب های جدی به خانواده می شود. این مشکلات با مشاوره و آموزش قابل حل است.
مهمترین مشکلات خانوادگی در روانشناسی
با توجه به انجمن روانشناسی آمریکا (APA)، برخی از رایج ترین دلایل مشکلات خانوادگی عبارتند از:
- مشکلات ارتباطاتی اعضای خانواده
- روش های تربیتی نادرست انضباطی والدین
- سوء مصرف مواد مخدر
- طلاق یا جدایی
- مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان
در اینجا یک داده جالب از APA آورده شده است (منبع):
مشکل رایج خانوادگی | درصد |
---|---|
مشکلات ارتباطاتی | ۳۵% |
روش های انضباط والدین | ۲۵% |
سوء مصرف مواد | ۲۰% |
طلاق یا جدایی | ۱۵% |
مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان | ۵% |
خبر خوب این است که امروزه منابع متعددی برای خانواده هایی که با چنین موانعی روبرو هستند در دسترس است – خدمات مشاوره حرفه ای، کتاب های خودیاری و جوامع آنلاین تنها چند نمونه هستند از کمک های ما هستند.
عدم درک جایگاه خانواده مهترین مشکل خانواده ها
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است، اما بزرگترین واحد آموزش موثر از دیدگاه ملت ها و جوامع و دولت ها و سازمان ملل است. به همین دلیل، روزی در سال به نام روز خانواده نامگذاری شده است.
خانواده می توانند منبع تغییرات فردی و اجتماعی و رشد ارزش های انسانی باشند. خانواده ها به عنوان یک واحد یا نهادهای جهانی دارای وظایف و مسئولیت های متداول در جوامع مختلف هستند.
عملکرد مطلوب در خانواده باعث می شود تا روابط عاطفی، روحی و حتی اقتصادی و اجتماعی در بهترین حالت ممکن صورت گیرد.
بالا بردن سطح بهره وری و لذت بردن از توانایی ها و مهارت های مختلف افراد بستگی به توجه ویژه ای از مؤسسه خانواده دارد. امروزه سرمایه گذاری و توجه بیشتر به خانواده ها بیشتر از هر زمان دیگری است.
حتی دولت ها با توجه به توسعه و کیفیت خانواده، با توجه به امتیازات، امکانات رفاهی، آموزش و مشاوره، و به طور کلی سلامت خانواده را مورد توجه قرار داده اند.
آنها سعی می کنند که یک خانواده با کیفیت بالاتر داشته باشند. قطعا بالا بردن کیفیت خانواده تاثیر مستقیمی بر آموزش نسل های آینده جامعه خواهد داشت.
بحران در خانواده و دلایل مشکلات خانوادگی
خانواده های امروز به علت تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره در بحران هستند.
روابط خانوادگی، روابط والدین، رشد جمعیت، نقش اجتماعی و سیاسی در خانواده و غیره منجر به بحران در خانواده شده است.
عامل اقتصادی همچنین نقش مهمی در ظهور یک بحران خانوادگی ایفا می کند.
تغییر الگوها، افزایش سطح مصرف خانوار، عدم همبستگی بین سطوح درآمد و هزینه ها و همچنین تجزیه نسل ها، بحران در این نهاد ایجاد کرده است.
اصطلاح تجزیه نسل ها، تفاوت در ارزش ها بین دیدگاه های والدین و کودک است.
دولت ها به توسعه و کیفیت خانواده توجه خاصی کرده اند و با ارائه امتیازات، امکانات رفاهی، آموزش و مشاوره و به طور کلی سلامت خانواده، آنها سعی می کنند که یک خانواده با کیفیت بالاتر داشته باشند.
بدیهی است که بالا بردن کیفیت خانواده تاثیر مستقیمی بر آموزش نسل های آینده جامعه خواهد داشت.
مهمترین عوامل اصلی بروز مشکلات خانوادگی
مواردی نظیر
- رشد جمعیت،
- مسائل اقتصادی،
- اختلافات والدین،
- تنش های سیاسی و اجتماعی
نقش مهمی در شکل گیری بحران دارند که با توجه به مطالعات پیوسته و برنامه ریزی عملی، باید تا حدی کنترل و کنترل بحران در خانواده را داشته باشد.
در غیر این صورت این بحران به نسل های آینده و ابعاد مختلف خانواده منتقل خواهد شد.
همزیستی، ازدواج، روابط بین زنان و مردان، روابط والدین و فرزندان، و همچنین میزان وابستگی به خانواده های امروز، دشوار شده است و هر یک از مناطق فوق الذکر نیاز به اصلاح، مشاوره و برخورد مناسب دارد.
در غیر این صورت چهره بحران تا حد ممکن افزایش می یابد.
یکی از تظاهرات بحران در ازدواج های ناموفق و متلاشی شده منعکس شده است.
این باعث می شود که نظم و ترتیب عاطفی کودک در خانواده بدتر شود، افزایش عدالت، ترک تحصیل و دور شدن از خانواده، و به طور کلی، رفتارهای غیرعادی بیشتر در خانواده ها گسترش می یابد، دنیای صنعتی بیش از جهان سوم در این وضعیت است.
خشونت در خانواده، استثمار جنسی، افزایش جرم و بدرفتاری مانند آن، به طور عمده به فقر اقتصادی مربوط می شود.
بنابراین، برنامه ریزان و سیاستمداران اجتماعی باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از وقوع این بحران ها یا از بین بردن این بحران ها انجام دهند.
سلام من یه دختر ۱۷ سالم که خیلی مشکلات زیادی دارم و بین همشون گیر کردم نمیدونم دقیقا چیکار کنم از کی کم بخام خانوادم خانواده آدی نیستن و این به من اهمیت زیادی نمیدن مادرم طلاق گرفت پدرم هم درد خوبی نبوده هیچ وقت من تو سن کم شوهر دادن و الان ۱ سالی هست ک جدا از شوهرم زندگی میکنم میخام طلاق بگیرم و خانوادم پشتم نیستن خیلی میترسم چون پشتم حرف دراوردن و اینک بابام میترسم باز من به اون شوهر نامردم بد و خیلی کمک نیاز دارم نمیدونم دقیقا چیکار کنم صب تا شب هرچی فکر… بیشتر بخوانید
سلام شرایط سخت شما را درک می کنم اما همه تقصیرها از ناکامی ها و مشکلات را نمی توان روی موضوع طلاق و یا حتی والدین گذاشت شما باید به عنوان دختر ۱۷ ساله مستقل رفتار کنید و برای زندگی خود برنامه ریزی کنیم شما سن کمی دارید و می توانید با کمک و راهنمایی یک مشاور بر مشکلات خود فایق آمده به اهداف درستی برای زندگی خود ترسیم کنید
سلام خسته نباشید…من با همسرم تو خونه مشکلی ندارم از هر نظری تلاش میکنه که اوضاع خوب باشه اما چندماه پیش سر یکسری قضایا که ناراحتی بین همسرم و خانوادم پیش اومده حالا همسرم نمیزاره من برم خونه پدرم یا اگه هم بزاره در حد دوساعت …من باید چیکارکنم؟
سلام به شما گلی جان ببین عزیزم هردوی شما در کنار احترام به خانواده ها نیاز است بدانید که هیچ یک از شما دونفر مسئول رفتارهای هیچ فرد دیگری جز خودتان نیستید و اگر هم مشکلی با خانواده ها وجود دارد بهتر است که خود فرد در احترام به آنها بیان کند و در مسیر تعامل تا جای ممکن این مشکل را حل کنند. بهتر است شما با همسرتان صحبت کنید بیان کنید ناراحتی ایشان را درک می کنید اما اینکه ایشان از شما چه توقعی دارند را نمی دانید و سعی کنید که شنونده خوبی باشید و ایشان را… بیشتر بخوانید
سلام. بنده مدتیست که دچار بی هدفی و بی انگیزگی هستم. خانم ۳۱ ساله متاهل، شاغل و هنوز بدون فرزند؛ نه انگیزه ادامه تحصیل پیشرفت شغلی دارم و نه دیگر با چیزی خوشحال میشوم. حس میکنم با تلاش به جایی نرسیده ام و نخواهم رسید. متاسفانه دچار روزمرگی هستم با اینکه همسرم دوس داره خانمش پویا و فعال باشد و من بهش حق میدم. ما قصد مهاجرت داشتیم و کرونا و بیماری پدرِ همسرم مانع آن شد. متاسفانه همسرم هم دارای اراده بالا و حس جنگجویی نیست و هردو وقتی چیزی مانع میشود دیگه رهاش میکنیم. الان هیچ هدف و… بیشتر بخوانید
سلام به شما دوست عزیز ببین عزیزم خب اگر این بی هدفی و بی انگیزگی همیشگی بوده است خب می تواند نشان از یک سبک رفتاری و باورهای عمیق شما در مورد زندگی نشعت بگیرد اما اگر مدتی هست که آن را تجربه می کنید خب در این مورد نیاز است که احتمال افسردگی در شما مورد بررسی قرار گیرد اما در میان صحبت های شما موضوعی اشاره شد بر این مبنا که همسرتان از شما توقع پویا بودن و فعال بودن دارند و خب شما نیز بیان می کنید همسرتان حس جنگویی ندارند و هدف و مسیر را رها… بیشتر بخوانید
من نمیدونم با این همه راز چکار کنم فقط ریختم نو خودم خیلی افسردام گاهی فکر میکنم قلبم کار نمکنه مردام بیمارستانی شدام
با دکتر نمی تونم صحبت کنم اعتماد ندارم
چرا با خودام قهر کردام دیگه خانوادام هم از دوری میکنن یه زنگ خشک خالی نمیزنن فقط خودام تماس میگیرم اونم جواب نمیدن
سلام به شما ذوست عزیز
لطفا در یک پیام سوال خود را ارسال کنید در کنار اینکه اطلاعات بیشتری در مورد موارد زیر در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ شما چند سال دارید؟
۲٫ منظور شما از راز چیست؟
۳٫ تا به حال در مورد توقعات خودتان با خانواده صحبت کرده اید؟
۴٫ به چه دلیل نمی توانید با دکتر صحبت کنید؟
سلام
من یه دختر ۲۰ ساله هستم و امروز قرار بود برم یه شهر دیگ بخاطر دانشگام بعد لحظه اخر خانوادم ک دیدن راضی به رفتن نیستم و ناراحتم گفتن نرو بیا همینجا ازاد بخون ولی بعدش مادرم لج افتاده بام همش بداخلاقی میکنه ک چرا خواسته اون نشد ینی من ک برای ایندم تصمیمی گرفتم و دنبال خواسته خودم رفتم اشتباه کردم؟
باید خواسته مادرم و انجام میدادم ولی با یه عمر پشیمونی و حسرت زندگی میکردم ؟
سلام به شما زهرا جان ببین عزیزم در این مورد بهتر است در احترام به دیدگاه پدر و مادر که آنها سعی دارند بهترین شرایط را برای شما ایجاد کنند به مسیرهای انتخاب خود نیز توجه کنید. در هرصورت جدا شدن از خانواده قسمتی از مسیر رشدی شما می باشد و در این مورد سوال مهمی که شکل می گیرد این است که شما به رشته ای که قبول شده اید علاقه ندارید و یا اینکه جدایی از خانواده و تنها زندگی کردن برایتان سخت می باشد؟ همچنین اینکه خواندن رشته ای در دانگشاه آزاد از نظر اجتماعی و اقتصادی… بیشتر بخوانید
سلام خواهرم ۱۸ سالشه و ۴ پاه دیگه ۱۹ سالش میشه به من گفت یه مسابقه شرکت کرده و قراره ببرنش سفرمشهد واسه عید من حتی مسابقه رو دیدم گفت که معلمش فرستاده بعدا فهمیدم جعلی بوده مسابقه و حتی پروفایل و ایدی معلمشو با یه شماره ای کپی کرده بود و حتی یه خانمم هم زنگ زد گفت که شما سفر مشهد با کاروان برنده شدید که بعدا فهمیدم اینم جعلی بوده و یکی از همکارای پسره تو اداره بوده که این نقشه رو با هم کشیدن بعد از اینکه ما و خونوادم فک کردیم بره مشهد بعد که… بیشتر بخوانید
سلام به شما کوثر جان نگرانی شما برای خواهرتان قابل احترام هست اما دقت کنید که این رفتارهای پر ریسک و تغییرات نگهانی در دوران نوجوانی ممکن است زیاد مشاهده شود تا جای که این رفتارها باعث آسیب به خود فرد و یا دیگران نشود می تواند طبیعی باشد اما با توجه به اینکه بیان می کنید خواهر شما صحنه سازی زیادی را انجام داده اند و محدودیتی برای خودش قائل نیست بهتر است که در این مسیر او را تشویق به مراجعه به روانشناس کند چون بهتر است که شرایط رشدی و افکار و باورهای او مورد بررسی دقیق… بیشتر بخوانید
سلام.من ازدواج مجدد کردم ولی یک فرزند دارم .اکنون برسر دوراهی قرارگرفتم.شوهرم میگوید یا با من زندگی کن یا فرزندت.از طرفی دلم نمیآید بچه را به پدرش بسپارم.شما به من بگویید کار درست چیست؟
سلام به شما رویا جان قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما در این مورد نیاز است که شما بررسی کنید که دلیل همسرتان برای نبودن فرزندتان چه مواردی هست و آیا این موارد قابل مدیریت و کنترل نیست؟ همسر سابق شما صلاحیت نگهداری از فرزندتان را دارند؟ زندگی مشترک با همسر فعلیتان برایتان در مسیر رشدی قرار دارد و آیا قبلا در مورد موضوع و شرایط نگهداری فرزندتان با ایشان صحبت کرده بودید؟ این موارد با اهمیت محسوب می شود و خب در مورد این موضوع نمی توان نظر مشخصی… بیشتر بخوانید
سلام با همسرم ب مشکل خوردم سر قهر کردنای نادرستو و تایم بالا و کاملا بی مسئولیت چ از نظر مالی چ عاطفی نیاز ب کمک ک مسیرمو پیدا کنم ، بخاطر رفتارای همسرم و الان ۲ ماه بیشتره ک رفته دچار استرس شدید و مشکلات دیگه شدم ، اختلاف نظرهای خیلی پیش پا افتاده راشتیم ک با صحبت حل میشد … و جالب اینجاست ک خانوادش پیش قدم برای ادامه زندگی نداشتن و کاملا حمایت میکنن و الان خونه ی پدرشه . این مشکل الان ۹ ماهه ک دارم هی بی دلیل قهر میکنه و میره روزای اول از… بیشتر بخوانید
سلام به شما باران جان قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم دت کنید که شما از دو ماه قهر و عدم تعامل صحبت می کنید در کنار اینکه بیان می کنید ایشان مسئولیت پذیری لازم را از نظر مالی و عاطفی و در کل یعنی نسبت به زندگی مشترک ندارند خب این موراد موضوعات پیش پا افتاده نیست و اتفاقا در مسیر زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد و نیاز است که با دقت بیشتری در این مسیر پیش بروید. بهتر است در این مسیر خودتان با همسرتان صحبت کنید… بیشتر بخوانید
سلام امید وارم که حالتون خوب باشه،من از بچگی محدود بودم و شرایط ما جوری شده که خانواده عادت کردن که این کار و انجام بدن و مارو محدود کنن ،من از همون بچگی زیاد اهل رفیق بازی و این چیزا نبودم و الان یه دونه دوست دارم که خیلی واسش احترام قائلم و عزیزه برای من ، اون یه وقتایی میاد خونه ما و از من انتظار داره من هم برم خونشون و باهم وقت بگذرونیم و مادر بنده خیلی اعصبانی و یک دنده هستند برای همین من یک روز به ایشون اطلاع ندادم و رفتم پیش دوستم و… بیشتر بخوانید
سلام به شما نازنین جان قابل درک هست که شما می می خواهید استقلال بیشتری برای تصمیم گیری داشته باشید اما در هرصورت زمانی که ما به عنوان یک خانواده زندگی می کنیم نیاز است که به هنجارها و قوانین خانوادگی نیز توجه کنیم در هرصورت می توان در مورد احساسات و نیازها صحبت کرد در این حالت می توان نتیجه گیری بهتری داشت. در زمان فعلی نیز بهتر است در احترام به مادر و بیان اینکه آگاه هستید کار اشتباهی کرده اید به ایشان در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت کنید و بیان کنید که این سبک صحبت… بیشتر بخوانید
سلام وقتتون بخیر،من نزدیک به یک ساله ازدواج کردم و منو همسرم هردو هم سنیم و بیست سالمونه،از قبل باهم اشنا بودیم و ازدواجمون کاملا خواسته خودمون بوده ما باهم یه تعداد مشکلی داریم که همیشه بحثامون در مورد این هستش ممنون میشم کمکم کنید.همسرم خیلی اهل بیرون رفتن بادوستاشه و ماباهم اصلا جایی نمیریم از وقتی عقد کردیم و خیلی کم شاید انگشت شمار و من چندباری بخاطر بیرون رفتناش ناراحت شدم و میگه تو من رو محدود کردی و اصلا به من احساس مسئولیت نداره اینکه یه مخارجی دارم خیلییییی دستو دلبازه اما حتما باید بهش بگم و… بیشتر بخوانید
سلام به شما زهرا جان احساس دوست داشتنی که شماها نسبت بهم دارید قابل احترام هست اما عزیزم دقت کنید که شما هردو در سنین نوجوانی وارد این ارتباط شده اید و خب تصمیم به ازدواج گرفته اید و این باعث می شود که بخاطر هیجانات دوران نوجوانی خیلی از مسائل در مسیر ازدواج نادیده گرفته شود و در این مسیر بهتر است در همین دوران عقد این مشکلات و مسیر تعاملی را جدی تر در نظر بگیرید چون اینکه بتوانید باهم تعامل داشته باشید و ایشان بین روابط دوستی و زندگی تعادل داشته باشند از اهمیت برخودار می باشد.… بیشتر بخوانید