چگونگی درمان همسر افسرده
چگونه همسر افسرده را درمان کنیم؟
در صورتیکه شوهر ، دوست پسر شما یا همسر ، دوست دختر شما از یک افسردگی رنج ببرد، ممکن است که احساس درماندگی کند، ولی یک سری روش هایی وجود دارد که با استفاده از آنها می توانید به همسر افسرده خودتان کمک کنید.
فهرست
- آگاهی خودتان را در مورد افسردگی افزایش دهید.
- هوشیار باشید.
- همسر خودتان را تشویق کنید تا به درمان مراجعه کند.
- یک محیط خانگی حمایت کننده ایجاد کنید.
- بر روی اهداف کوچک متمرکز شوید.
- نسبت به علائم هشدار دهنده خودکشی مطلع باشید
بی توجهی راه حل خوبی است؟!
بی توجهی در زمانی که همسرتان با افسردگی مواجه می باشد می تواند منجر به ایجاد تجربه درماندگی در وی شود.
ممکن است که شما احساس سردرگمی، خسته شدن یا مضمحل شدن پیدا کنید.
شاید این احساس را داشته باشید که تلاش شما برای کمک به همسرتان پذیرفته نشده است، نتیجه معکوسی داشته است یا مورد بی توجهی قرار گرفته است.
حتی ممکن است که در برخی جنبه ها، خود شما عامل اصلی افسردگی همسرتان باشید. شما تنها نیستید.
افسردگی یک بیماری منزوی کننده ای می باشد که می تواند تاثیر منفی بر روی روابط داشته باشد و ترک افرادی که دوستشان دارید می تواند منجر به ایجاد احساس درماندگی و ترس در شما شود.
حالت روانی موجود در افسردگی عمده به صورت:
- ناراحتی،
- ناامیدی،
- دلسردی،
- یا احساس پستی
توصیف می شود، ولی همچنین می تواند شامل عصبانیت مداوم باشد.
معمولا فرد عصبی پرخاشگری می کند و سایر افراد را سرزنش می کند.
طرد شدن اجتماعی و نبود علاقه یا لذت از جمله ویژگی های رایج افراد افسرده می باشد.
اعضای خانواده متوجه می شوند که افراد افسرده هیچ اهمیتی نسبت به لذت بردن نمی دهند.
همه این عوامل می توانند منجر به سخت تر شدن کمک به یک همسر افسرده شوند. ولی حمایت شما اهمیت زیادی دارد. شما نمی توانید افسردگی همسرتان را درمان کنید، ولی می توانید به همسرتان کمک کنید که در مسیر بهبود قرار بگیرد.
آیا همسر شما احساس افسردگی می کند؟
آگاهی خودتان را در مورد افسردگی افزایش دهید
در حالیکه ویژگی اصلی مربوط به اختلال افسردگی عمده عبارت از حداقل یک دوره دو هفته ای می باشد که در طول آن فرد دچار حالت افسردگی می شود یا علاقه و لذت قبلی را از دست می دهد، ولی افسردگی یک بیماری ایستا و ساکن نمی باشد.
افراد افسرده می توانند روزهای بسیار شادی داشته باشند، حتی می توانند چند روز پشت سر هم شاد باشند.
این حالت خوشی آنها فقط با صورت گرفتن یک حالت روانی افسرده قابل توجه دیگری از بین می رود. حالت افسردگی دارای فراز و نشیب های زیادی می باشد که همواره توسط افراد مورد علاقه قابل تشخیص نمی باشد.
افسردگی می تواند شامل علائم زیر باشد:
- احساس ناراحتی، ترس یا ناامیدی
- تغییرات در اشتها (شامل کاهش یا افزایش وزن)
- اختلالات خوابی (خوابیدن خیلی زیاد یا خیلی کم)
- از دست دادن علاقه و لذت مربوط به فعالیت های نرمال
- خستگی (حتی وظایف کوچکی که نیاز به زمان اضافی دارند)
- اضطراب و بی قراری
- پرخاشگری و عصبانیت
- احساس بی ارزش بودن یا گناه کار بودن (شامل تفکر در مورد اتفاقات گذشته)
- مشکلات تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
- تفکرات مکرر در مورد مرگ که شامل تفکرات خودکشی هم می باشد
- علائم فیزیکی غیرقابل توضیح
شناخت بیماری همسر افسرده گام اولیه است
اولین مرحله مهم در کمک به همسرتان عبارت از شناخت بیماری می باشد. علائم مربوط به افسردگی می توانند متغیر باشند و در طول زمان تغییر کنند.
شما می توانید در مورد افسردگی مطالعه کنید و برای کسب اطلاعات بیشتر با یک متخصص مشورت کنید، ولی بهترین روش برای شناخت نحوه احساس شدن افسردگی توسط همسرتان عبارت از پرسیدن سوالات بدون انتها و استفاده از روش گوش دادن همدلانه می باشد.
هوشیار باشید
شاید این احساس را داشته باشید که بهترین روشی که می تواند مفید باشد، عبارت از بهترین درمان در دسترس موجود در منطقه خودتان، پیدا کردن گروه های حامی، یا صحبت کردن با سایر افرادی باشد که با افسردگی مواجه می باشند که در نتیجه آن بتوانید روشهای موثر را یاد بگیرید، ولی بهترین کاری که در اغلب مواقع می توانید برای همسرتان انجام بدهید عبارت از بودن در کنار وی می باشد.
شما پاسخ همه سوال ها را نمی دانید و این یک مورد معمولی می باشد، ولی کاری که می توانید انجام بدهید عبارت از نشستن و گوش دادن می باشد.
شما می توانید دست همسرتان را بگیرید، وی را در بغل بگیرید و در کنارش باشد.
جملات تشویقی و محرک
شما می توانید با جمله های تشویق کننده به وی پاسخ بدهید که عبارتند از:
- کارهای مفیدی را که می توانم انجام بدهم را به من بگویید
- شما برای من اهمیت دارید
- من فقط به خاطر شما در اینجا هستم
- همراه با یکدیگر از این وضعیت خلاص خواهیم شد
همسر خودتان را تشویق کنید که به درمان مراجعه کند
در مورد اکثر افراد افسره، علائم موجود آنقدر شدید می باشند که می توانند در فعالیت های روزمره:
- همانند کار،
- مدرسه،
- فعالیت های اجتماعی
- و یا روابط
موجود منجر به ایجاد مشکلات قابل توجهی شوند.
با این وجود، ممکن است که سایر افراد متوجه افسردگی خودشان نشوند.
ممکن است که آنها نسبت به علائم افسردگی نامطلع باشند و احساس کنند که علائم موجود در آنها عبارت از مواردی هستند که باید تحمل کنند.
در اغلب مواقع افراد احساس می کنند که استحقاق شرایط بهتری را دارند، ولی افسردگی بدون استفاده از درمان، به کُندی بهبود خواهد یافت.
شما با ترغیب کردن همسرتان به درمان و بودن در کنار وی در جلسات درمانی می توانید به وی کمک کنید.
به همسرتان کمک کنید که با انجام دادن موارد زیر به درمان دست پیدا کند:
- علائمی را که متوجه شدید را با وی به اشتراک بگذارید
- نگرانی خودتان را بیان کنید
- تمایل خودتان را به کمک بیان کنید که شامل داشتن ملاقات و آمادگی برای ملاقات می باشد
- مواردی را که در رابطه با افسردگی یاد گرفته اید را به وی بیان کنید
- یک محیط خانگی حمایت کننده ای ایجاد کنید
نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید عبارت از این است که افسردگی همسر شما تقصیر هیچ شخصی نمی باشد. هر چند که شما نمی توانید آن را رفع کنید، ولی حمایت شما به همسرتان کمک خواهد کرد تا بتواند با لحظات مشکل مقابله کند.
تغییر سبک زندگی و تغذیه
تغییرات در سبک زندگی می تواند تفاوت قابل توجهی را در طول فرآیند درمانی ایجاد کند. به دلیل اینکه افسردگی می تواند انرژی یک فرد را از بین ببرد و بر روی خواب و اشتهای فرد تاثیرگذار باشد، به همین دلیل صورت دادن انتخاب های درست برای افراد افسرده مشکل می باشد.
شما می توانید به همسر افسرده خودتان کمک کنید تا:
بر روی تغذیه سالم متمرکز شود.
همراه با همسرتان مشغول برنامه ریزی و پخت وعده های غذایی سالم شوید تا وی را به انتخاب های غذایی بهتر تشویق کنید
همراه با یکدیگر ورزش کنید.
ورزش روزمره می تواند منجر به بهبود وضعیت روانی شما شود.
برای یک پیاده روی روزمره یا دوچرخه سواری برنامه ریزی کنید تا همسر خودتان را تشویق کنید که دوباره ورزش کند.
به همسر خودتان کمک کنید تا فرآیند درمانی را ادامه دهد.
در صورت امکان همراه با یکدیگر به جلسات درمانی بروید و در اتاق انتظار بشینید. مراحل اول روان درمانی می تواند خسته کننده باشد.
ولی حمایت کردن می تواند به وی کمک کند تا به جلسات درمانی ادامه دهد.
یک محیط دارای استرس پایین را ایجاد کنید.
انجام دادن کارهای روتین می تواند به افراد افسرده کمک کند تا زندگی روزمره خودش را کنترل کند.
یک برنامه روزانه را برای مدیریت وعده های غذایی، تجویزهای دارویی و کارهای عادی و روزمره در نظر بگیرید.
همراه با یکدیگر برنامه ریزی کنید.
افسردگی می تواند منجر به از بین رفتن علاقه مربوط به فعالیت های لذت بخش شود.
به همین دلیل افراد افسرده از برخی تعاملات اجتماعی اجتناب می کنند. یک روز خاصی را در هفته برای کرایه کردن یک فیلم، رفتن به پیاده روی، یا انجام بازی های تخته ای اختصاص بدهید.
برای اجتماعی کردن مجدد همسر خودتان از کارهای کوچک شروع کنید.
انرژی مثبتی به وی بدهید. زمانی که افراد احساس ناامیدی می کنند، تمایل دارند تا با خشونت و حالت عصبی نسبت به خودشان قضاوت داشته باشند.
حتما نقاط قوت و حوزه های پیشرفت را به همسرتان یادآوری کنید تا پیشرفت خودش را متوجه شود.
بر روی اهداف کوچک متمرکز شوید
افراد افسرده احساس فشار می کنند. زمانی که یک فرد دچار افسردگی شدیدی می شود، حتی بیرون آمدن از تخت می تواند یک وظیفه بزرگ و سختی برای وی باشد.
شما از طریق تنظیم اهداف کوچک و تایید دستاوردهای روزمره می توانید به همسر خودتان کمک کنید.
وظایف بزرگ (برای مثال، پیدا کردن یک شغل جدید) را به وظایف کوچک (برای مثال، به روز کردن رزومه، نوشتن روی پاکت نامه، موارد قابل تحقیق) تقسیم کنید تا بتوانید به همسرتان کمک کنید که اقدامات کوچکی را به منظور برگشت به فعالیت های روزمره نرمال انجام بدهد.
برای افرادی که هر روزه برای بیرون آمدن از تخت خواب مشکل دارند، بر روی بیدار شدن، دوش گرفتن و خوردن وعده غذایی سالم متمرکز شوید.
احتمالا همسر شما در نتیجه درمان بهبود خواهد یافت، ولی شما در زمانی که بر روی موارد افسرده کننده کار می کنید، نیاز به تمرین شکیبایی و شناخت خواهید داشت.
نسبت به علائم خودکشی مطلع باشید
همواره در طول افسردگی عمده ریسک مربوط به خودکشی افزایش می یابد. شناخت علائم خودکشی و کمک های بالینی فوری اهمیت زیادی دارند که عبارتند از:
- صحبت کردن در مورد خودکشی
- تهیه کردن ابزارهای خودکشی، همانند خرید اسلحه یا جمع آوری کردن قرص ها
- تغییرات روانی حدی – داشتن حالت روانی بسیار خوب در یک روز و داشتن افسردگی عمیق در روز بعدی
- اجتناب کردن از فعالیت های اجتماعی
- مشغول شدن به تفکرات خودکشی
- تغییرات قابل توجه در سطح ناامیدی
- مشغول شدن در تفکرات خودکشی
- تغییرات قابل توجه در فعالیت های روزمره عادی
- احساس غرق شدن در ناامیدی
- انجام دادن رفتارهای ریسکی یا خود مخرب همانند سوء مصرف دارو یا الکل یا رانندگی بدون احتیاط
- دوری کردن از وابستگان
- انجام دادن کارها به صورت نامنظم
- گفتن خداحافظ
- رشد تغییرات شخصی
مراقبت کردن از همسر افسرده یک وظیفه عاطفی برای مراقب می باشد.
تمرین مراقبت از خود و افزایش شبکه حمایت از خود در طول زمان اهمیت زیادی دارد.
مشاور کو : مرکز مشاوره روانشناسی و مشاوره آنلاین
- روانشناسی فردی به منظور شناخت هر چه بیشتر فرد و شخصیت شناسی و خودشناسی به منظور درمان اختلالات
- راه های درمانی افسردگی در دوره نوجوانی ، جوانی و میانسالی و افسردگی فصلی و دوره ای همچون دوره کنکور و زایمان و بارداری
- استرس و اضطراب ناشی از رفتارها و امتحانات و یا بروز مشکلات خانوادگی و اجتماعی و حتی شغلی
- درمان و تشخیص انواع وسواس نظری و علمی و روش های درمان آن پیش از بروز مشکل در خانواده و یا انزوا فردی
- روش های نوین درمانی بیماری دوقطبی در روان پزشکی و روان شناسی با رویکردهای مختلف درمانی بدون دارو و دارو درمانی به منظور درمان اسکیزوفرنی
- درمان ترس و فوبیا از جمعیت، جامعه گریزی، حیوانات ، ترس از ازتفاع ، فوبیا اجتماعی ، فوبیا محیط محصور و غیره
- رفع اختلال ارتباطی و رفتاری بین خانواده و نوجوان و یا ارتباطی فرد با اجتماعی با هیپنوتراپی و روان درمانی تخصصی
منبع: مشاورکو
سوالات متداول همسر افسرده
1 - چرا کم اهمیت ترین موضوعات مثل گرسنگی،تشنگی،ترافیک،گرما و شلوغی و ازدحام همسرم را عصبی می کند
با سلام خدمت شما دوست عزیز دقت کنید که مصرف اینگونه قرص ها بدون تجویز و تشخیص متخصص می تواند آسیب های بیشتری به همراه داشته باشد . بهتر است از ایشان بخواهید در اول با روانشناس به صورت حضوری یا حداقل تلفنی صحبت کنند در صورتی که نیاز بود ایشان به متخصص روان پزشکی ازجاع داده می شوند تا دارو برای ایشان تجویز شود . اما در کنار مصرف دارو بهتر است مدتی را تحت نظر روانشناس قرار داشته باشند تا دلیل مشکلات ایشان شناسایی شود و به این در بهبود عملکردشان کمک شود.
2 - آیا همسرم قصد خودکشی دارد؟
صحبت کردن در مورد خودکشی تهیه کردن ابزارهای خودکشی، همانند خرید اسلحه یا جمع آوری کردن قرص ها تغییرات روانی حدی – داشتن حالت روانی بسیار خوب در یک روز و داشتن افسردگی عمیق در روز بعدی اجتناب کردن از فعالیت های اجتماعی مشغول شدن به تفکرات خودکشی تغییرات قابل توجه در سطح ناامیدی ادامه در مشاورانه
3 - چگونه می توان به همسر افسرده کمک کرد؟
بر روی تغذیه سالم متمرکز شود. ورزش کنید. برای یک پیاده روی روزمره یا دوچرخه سواری برنامه ریزی کنید تا همسر خودتان را تشویق کنید که دوباره ورزش کند. به همسر خودتان کمک کنید تا فرآیند درمانی را ادامه دهد. ادامه در سایت مشاورانه
سلام،همسرمن ۳۶سالشه و آدم خیلی عصبی هست،حتی کم اهمیت ترین موضوعات اونو عصبی میکنه،حتی گرسنگی،تشنگی،ترافیک،گرماوشلوغی وازدحام،حتی خیلی کم حوصله هست،اعصاب تعمیرات وکارهای فنی رو نداره،با اینکه بسیار فرد باهوش وبااستعدادیه،بخاطر کم حوصله بودنش خیلی سریع کارهاشو انجام میده،مثل رانندگی کردن،با همه چیزوهمه کس هم دعوا داره،به نظرتون دارویی هست که باعث آرامش اعصاب وکاهش تندی خلقش بشه؟؟؟!!من شنیدم مصرف قرص پروپرانول توسط روانپزشکان میتونه تاحد زیادی مشکلات عصبی وافسردگی رو کاهش بده،اگه این مطلب درسته لطفا منو درمورد زمان و مقدار مصرف این دارو یا درمانهای مشابه راهنمایی فرمایید،باتشکر
با سلام خدمت شما دوست عزیز دقت کنید که مصرف اینگونه قرص ها بدون تجویز و تشخیص متخصص می تواند آسیب های بیشتری به همراه داشته باشد . بهتر است از ایشان بخواهید در اول با روانشناس به صورت حضوری یا حداقل تلفنی صحبت کنند در صورتی که نیاز بود ایشان به متخصص روان پزشکی ازجاع داده می شوند تا دارو برای ایشان تجویز شود . اما در کنار مصرف دارو بهتر است مدتی را تحت نظر روانشناس قرار داشته باشند تا دلیل مشکلات ایشان شناسایی شود و به این در بهبود عملکردشان کمک شود. درمسیر می توانید با متخصصین… بیشتر بخوانید
شما من مشکلم از اونجا شروع شد پدرم وقتی مرد من یکیو دوستداشتم ولی تا قبله مرگه بابام فقط تو دلم دوستش داشتم بیان نمیکردم ولی بعداز مرگه بابا شوکه خیلی بدی بهم وارده شده بود جوری شده بودم حتی انگاری بیمار شده بودم حرفه قبر و روح این چیزا میزدم جوری شده بودم حتی به خالم گفتم از پسر داییم بپرسه منو دوستداره یا نه پرسید خالم ازش خالمم بهم گفت گفتع به هیچ کی علاقه ندارم و من بعدا خودم گفتم هیچ حسی نداری به من گفت چه حسی میتونم داشته باشم منم گفتم فهمیدم خداحافظ و ناراحت… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شما دوست عزیز در اول لطفا همه متن سوال خود را در یک پیام ارسال کنید تا اشتباهی با پیامهای دیگر دوستان نشود و دقت کنید تا توجه به اینکه شما بیان کردید ۲۱ یک سالتان است به نظر می رسد دوست داشتن پسر داییتان در سن نوجوانی رخ داده است و چون در این سن حساسیت های بیشتری وجود دارد و قرد به خیالپردازی روی می آورد سعی می کنند این احساس خود را بزرگ نمایی کند و چون این روابط در این سن دوام زیادی ندارد و با شکست عموما مواجهه می شود فرد ممکن… بیشتر بخوانید
با سلام خدمت شمادوست احساسات شما قابل احترام می باشد اما نیاز است دقت کنید که این آقا نیز مانند شما حق انتخاب دارند اما دقت کنید که انسان در زمانی که با شرایط سختی روبرو می باشد ممکن است سعی کند یک نقطه امن برای خودش پیدا کند اما این رفتار و تصمیمات بیشتر هیجانی می باشد و بهتر است خودتان را بابت بیان این موضوع سرزنش نکنید و سعی کنید برای بهبود شرایط روحیتان در اول اقدام کنید و بعد در مورد آیندیتان تصمیم گیری داشته باشید. ۱٫ در زمان فعلی چند سال دارید؟ ۲٫ از ما چه… بیشتر بخوانید
خوب منم ناراحت میشدم چون منم زیبایی هایه خودم داشتم چرا فقط من هیچ
با سلام خدمت شما دوست عزیز
لطفا سوالتان را به صورت کامل تر و با بیان جرییات مورد نیاز و سن بیان کنید تا بتوانیم شما را راهنمایی کنیم . یا اگر در پاسخ مشاور این متن را ارسال کرده اید لطفا زیر نظر مشاور ارسال کنید و با همان نام قبلی تا بتوانیم پاسخگو باشیم
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۵۸۹۵
شاد باشید